بایگانی بخش نیاز به دسته بندی
پرده جنزده: اکسپرسیونیسم سینمای آلمان در موزه هنرهای معاصر
پرویز جاهد -در موزه هنرهای معاصر تهران، فیلمهایی از سینمای اگسپرسیونیسم آلمان به نمایش گذاشته شده است. تأملی در این شاخه از سینمای جهان.
مسیری که منجر به توافق
بخشی از ما در عوامزدگی، تابوسازی و ناموسی کردن برنامه هستهای نقش داشتهایم. این واقعیت تلخ ناشی از تشابهاتی است که در ذهنیت و پارادایمهای تحلیلی بعضی از روشنفکران چپ سنتی با حکومت اسلامگرا وجود...
آوازه و ابهت تکنولوژی هستهای، ویرانگریاش بهسان سازندگیاش، که ریشته در دوران شکوفائی سالهای پایانی جنگ دوم جهانی و دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی دارد، هنوز در گوش مردم عادی و بخشی از روشنفکران طنینافکن...
در دوران طولانی مذاکرات اتمی، از نظر سخنپراكنی، تبلیغات و جلب نظر، دست برتر را جمهوری إسلامی داشت. زيرا جاهطلبیهای خود را عميقا با اسلامیت و ايرانيت و عظمت ملت ايران توجيه كرد.
برخورد بخشی از مخالفان رژیم با مسأله هستهای آشکارا آشفته یا مخرب بوده است، زیرا یا با همان ذهنیت ناسیونالیستی با مسأله برخورد میکردهاند، یا بی اعتناء به اصل حاکمیت مردم ایران.
مازیار مهدویفر - مجموعهای از بوهای نامرئی میتوانند تأثیرات کوتاه یا بلندمدتی مانند احساس ترس و استرس یا جاذبه جنسی و عشق را بر حافظه و خاطرات ما به جای بگذارند.
جامعه امروز نمیتواند مفتخر به داشتن نقش هژمونیک در بیداری و هوشیاری وجدان ملی جامعه علیه این پروژه باشد، زیرا که چنین وجدان مبارزه جویانهای در کشور شکل نگرفت.
به طیفی از فعالان سیاسی متعلق هستم که از وظیفه افشاگری دست نشست و با کتاب و مقاله و مصاحبه و برنامههای رادیویی و تلویزیونی، مردم را در جریان بحران هستهای قرار داد.
سیاست اتمی ایران، در این سالیان عموما از منظر اقتصادی و آن هم بیشتر در خارج از کشور مورد نظر بوده و کمتر از همه در باب آثار و عواقب زیست محیطی هستهای سخن رفته...
اهل فن و اهل سیاست به وظیفه خودشان در اعلام موضع و آگاهیرسانی عمل کردهاند اما در یک جامعه بسته، صحبتها تنها به گوش گروهی میرسد که به رسانهها و سایتها دسترسی دارند.
بخشهایی از اپوزیسیون ایران درطیف گسترده خود با انگیزههای مختلفی نمیتوانستند یا نمیخواستند در مقابل این پروژه خطرناک که با هستی ملتی بازی میکرد، موضعی انتقادی و قاطع داشته باشند.
برخی از موضع "ناسیونالیسم" به دام این "استدلال" افتادند که چرا اسرائیل یا پاکستان بمب اتم دارد و ما نداشته باشیم. انگار پیشرفت یک کشور به داشتن بمب اتم است.
در لحظاتی حتی ذهن نقاد باز میماند که از کدام سو انتقاد کند. ناسیونالیزم هم بی تاثیر نبود ولی انتقاد اصولی میبایست اعتلا یافته و ایران را از کل انرژی شیطانی هستهای بر حذر دارد.
اپوزیسیون و روشنفکرانِ آنطور که میبایست نتوانستند جنبههای گوناگون و مردمفریبانه شعارِ کاذبِ ملیِ «حق مسلم ما» را به درستی نشان دهند و تأثیری درخور داشته باشند.
نمیتوان از برخوردی واحد از
منتقدان در طول یکی از مهمترین چالشهای سیاسی و حقوقی و رسانهای دهه گذشته عمدتا حاشیهنشین بودهاند اما درک این حاشیهنشینی میتواند آگاهیبخش و چه بسا زیر و رو کننده باشد.