در هفته‌های اخیر شایعه درباره حال وخیم خامنه‌ای بالا گرفته است. اوج‌گیری این شایعه با انتشار گزارش در نیویورک‌تایمز در مورد انتخاب پسرش مجتبی خامنه‌ای به عنوان جانشین او آغاز شد. انتشار مصاحبه‌ای با عباس پالیزدار، باز به این شایعه دامن زد. این عضو سابق هیئت تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوهٔ قضائیه که به سبب افشاگری‌ در مورد فساد دستگاه شهرت یافت و به همین خاطر زیر پیگرد قرار گرفت، در مصاحبه‌ای با سایت «دیده‌بان ایران» (۱۹آبان ۱۴۰۳) مجتبی خامنه‌ای را به عنوان شخصیتی فسادستیز معرفی کرد.

با انتشار خبر دیدار خامنه‌ای با مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان در روز یکشنبه ۲۷ آبان، از داغی خبرهای مربوط به حال به شدت وخیم ولی فقیه کاسته شد.

مرگ و جانشینی

خامنه‌ای متولد فروردین ۱۳۱۸ است. پیشتر عکس‌هایی از بستری شدن او منتشر شده و هنوز هم گاهی آن عکس‌ها را در کنار شایعات جدید می‌گذارند.

چیزی که به نظر روشن می‌نماید، آمادگی فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی به انتشار خبر مرگ اوست. همه دارند به استقبال خبر می‌روند. خبر مرگ او مهمترین خبر مربوط به ایران تلقی می‌شود، چون با این انتظار همراه شده که اگر در کشور تحولی حاصل شود، این تحول پس از مرگ او خواهد بود.

انتظار مرگ خامنه‌ای با گمان‌ورزی درباره‌ جانشین او همراه است. خامنه‌ای در هر کاری دخالت کرده و بعید به نظر می‌رسد که در مورد جانشین خود برنامه‌ریزی نکرده باشد.

هفته پیش ابوالحسن مهدوی، امام جمعه موقت اصفهان گفت که مجلس خبرگان رهبری به سه گزینه برای جانشینی ولی فقیه رسیده است. او اسم‌های این سه نفر را اعلام نکرد، اما گفت رهبر از دوره سوم مجلس خبرگان انتخاب گزینه جانشینی را به اعضای این مجلس توصیه کرده است.

Ad placeholder

آیا هدفمندانه به شایعه‌ها در مورد مرگ خامنه‌ای دامن زده می‌شود؟

طبعا مرگ رهبر، رژیم را در یک موقعیت حساس به لحاظ امنیتی قرار می‌دهد. ممکن است شایعه‌های پی‌درپی در مورد مرگ خامنه‌ای، حتا اگر منشاء آنها خود دستگاه امنیتی نباشد، موقعیتی برای این دستگاه فراهم کند که واکنش‌ها در درون و بیرون نظام و در سطح جامعه و فضای بین‌المللی را بسنجند.

ممکن است کاستن از هیجان ناشی از شنیدن خبر مرگ رهبر، یکی از انگیزه‌های شایعه‌پراکنی درباره آن باشد.

خود همین تلقی‌ها از پخش خبر وخامت حال خامنه‌ای از مقوله گمان‌ورزی هستند.

چیزی که ورای گمان‌ورزی‌ها تا حدی مسلم می‌نماید، این است که مرگ خامنه‌ای و یک تحول اساسی در نظام دو نقطه‌ در سیر رویدادها نیستند که لزوماً بر هم انطباق داشته باشند. تدارک‌هایی که رژیم برای جانشینی رهبر دیده، و وضع کنونی جامعه، که در حالت صبر و انتظار دیده می‌شود و از آمادگی تقابل همگانی و با شتاب اوج‌گیرنده در آن محسوس نیست، از دلیل‌های عمده‌ی محتمل بودن این عدم انطباق هستند.

Ad placeholder