ایران از معدود کشورهاییست که در هیچکدام از کنوانسیونهای بینالمللی کپیرایت عضویت ندارد. در ایران میتوان به راحتی بهروزترین فیلمها، سریالها، نرمافزارها و حتی ترجمههای متعدد از کتابهای پرفروش جهان را رایگان و یا با پرداخت هزینه اندکی به دست آورد. حق تکثیر آثار خارجی در ایران بدون ممانعت قانونی است و علاوه بر سایتها و کانالهای تلگرامی، صداوسیمای جمهوری اسلامی بدون مجوز و یا کسب اجازه از پدیدآورندگان، آثار موسیقایی و سینمایی جهان را دوبله، سانسور و منتشر میکند.
از خیلی سالها پیش، بحث پیوستن ایران به کنوانسیونهای جهانی کپیرایت، همواره موافقتها و مخالفتهای به همراه داشته است. سال ۱۳۵۳ احمد شاملو در مقالهای با عنوان «پیوستن به کپیرایت، یک عمل ضد فرهنگی» در یکی از شمارههای مجله (آیندگان ادبی) مخالفت خود را با پیوستن ایران به کنوانسیونهای کپیرایت اعلام کرده بود. از دیگر چهرههای مخالف میتوان به نجف دریابندری و غلامحسین ساعدی اشاره کرد. بیشترین توجیه این افراد در مخالفت با معاهدههای کپیرایت این بود که ایران بیش از آنکه تولید کننده علم و هنر و ادبیات باشد مصرفکننده آن است. در واقع حجم تولیدات هنری در ایران مانند کشورهای آمریکا، فرانسه یا بریتانیا نیست و هزینه پیوستن به «کنوانسیون بِرن» برای مخاطب ایرانی بسیار بالاست.
گروه موافقان که امروزه تعدادشان بیشتر شده است، معتقدند پیوستن به این معاهده فارغ از اخلاقی بودن آن، مزایایی عمدهای برای تولیدکنندگان و مولفان آثار هنری و ادبی در ایران به همراه خواهد داشت. فارغ از مزایا و معایب پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی، آنچه بیشتر از همه به اهمیت کپیرایت در ایران افزوده است، سود هنگفت حاصل از کپیهای رایگان از آثار جهانی و نیز عدم ضمانت اجرایی قوانین داخلی مربوط به حقوق مولفان و هنرمندان است.
ترجمههای رایگان
حق تکثیر یا کپیرایت به مجموعهای از حقوق انحصاری گفته میشود که به ناشر یا پدیدآورندۀ یک اثر منحصربهفرد تعلق میگیرد و حقوقی از جمله نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. دو کنوانسیون مهم در این زمینه وجود دارند، یکی «کنوانسیون بِرن برای حمایت از آثار ادبی و هنری» و دیگری «کنوانسیون جهانی حق نشر». اساس نامه کنوانسیون بِرن، کشورهای عضو اتحادیه را ملزم میکند که آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان تبعۀ خود مورد حمایت کپیرایت قرار دهد. این پدیدآورنده کسی است که دارای تابعیت یکی از کشورهای عضو باشد و اگر دارای چنین تابعیتی نیست، اثر خود را برای نخستین بار در یکی از کشورهای عضو اتحادیه منتشر میکند یا اقامتگاه وی در یکی از کشورهای عضو اتحادیه است.
از آنجایی که ایران عضو کنوانسیونهای بینالمللی کپیرایت نیست، به راحتی آثار هنرمندان و نویسندگان جهانی بدون تقدیم حق تولیدکنندگان در آن پخش میشوند. آمارهای حوزه نشر در ایران نشان میدهند که ترجمه آثار خارجی سهم قابل توجهی از نشر کتاب را به خود اختصاص داده است. بر اساس آمارهای رسمی خانه کتاب در سال ۱۴۰۰، ۱۰۳ هزار و ۸۰۵ عنوان کتاب منتشر شده است که از این میان ۷۵ هزار و ۷۰ نسخه تألیف و ۲۸ هزار و ۷۳۵ عنوان ترجمه بوده است. همچنین از ۹۸ هزار و ۹۰۹ عنوان کتاب منتشر شد در ۱۴۰۱، ۷۱ هزار و ۳۶۸ عنوان (۷۲ درصد) تالیف و مابقی معادل ۲۷ هزار و ۵۴۱ عنوان یا حدودا ۸۴ درصد ترجمه بوده است. به گواه مترجمان و ویراستان، کمتر ناشر ایرانی اجازه ترجمه یا حق رایت اثر را از نویسنده اصلی خریداری میکند. البته عدم کسب اجازه از نویسندگان، اعتراضاتی در سطح جهان به همراه داشته است. جی.ام. کوتزی، الکس فرگوسن، فیروزه جزایریدوما و سیمون کوپر از جمله نویسندگانی هستند که در سالهای گذشته به انتشار غیرقانونی آثار خود در ایران معترض بودهاند. از میان این افراد قضیه سیمون کوپر و کتابش (فوتبال علیه دشمن) با ترجمه عادل فردوسیپور در «انتشارات چشمه» بیشتر از همه خبرساز شد. کوپر نشر چشمه را به سرقت و عدم پرداخت مادی حق نشر اثر خود متهم کرد.
اگرچه تعداد معدودی از ناشران ایرانی امروزه با کسب اجازه اخلاقی از نویسنده به ترجمه آن همت میگمارند اما بیشتر انتشاراتیها به این مسئله توجهی ندارند. با وجود این، تعداد نویسندگان و مترجمان ایرانی که خواهان پیوستن به کنوانسیون بِرن هستند کم نیستند. امیرحسین چهلتن، یکی از نویسندگانیست که همواره به سانسور آثارش در ایران معترض بوده. چهلتن در نشست تخصصی همایش «حق مالکیت ادبی؛ گفتهها و ناگفتهها» در سال ۱۳۹۷ با اشاره بر ضرورت فوری پیوستن ایران به کنوانسیون بِرن گفته بود:
ما در انزوا قرار گرفتهایم و باید عضو این باشگاه جهانی شویم. سیاستهایی وجود دارد که این انزوا تشدید شود. از سوی دیگر ما با جریانهای موازی تقلبی روبهرو هستیم که نویسندگان مستقل را ساکت کنند و به کنجی برانند. تمام این دکانهایی که ساختهاند بازی است و گمان میکنند وارد شدن به بازار جهانی کتاب هم با رانت شدنی است، اما ادبیات اینگونه به وجود نمیآید. کافی است به همسایگان، عربها و ترکها نگاه کنیم و ببینیم از زمانی که به این باشگاه بزرگ پیوستهاند چه اتفافی برای آنها افتاده است.
در همین نشست حسین سناپور، درباره مخالفت برخی نویسندگان با پیوستن ایران به کنوانسیون بِرن گفته بود:
این نویسندگان دلیل مخالفتشان را کاهش کتاب عنوان کردهاند، اما اگر به حق و حقوق نویسندگان خارجی احترام بگذاریم، وضع کتابهای تالیفی بهتر خواهد شد. از طرف دیگر آیا همین نویسندگان حاضرند کتابشان بدون اجازه و با سانسور در کشور دیگری منتشر شود؟ ما بهعنوان نویسنده نه فقط از حقوق خودمان که باید از حقوق نویسندگان خارجی هم دفاع کنیم.
همچنین کاوه میرعباسی، مترجم نامآشنای ایرانی در یکی از مصاحبههایش در سال ۱۳۹۶ بر ضرورت پیوستن به کنوانسیون بِرن و نگاه حرفهای به ترجمه آثار خارجی تاکید کرده و گفته بود:
موافق صددرصد پیوستن به معاهده بِرن هستم چراکه اگر عضو این معاهده شویم دیگر پای ترجمههای مغشوش و بیکیفیت از بازار ترجمه بریده میشود. در نهایت بازهم پیوستن به این معاهده به نفعمان است. [… ] در شرایطی که عرصه ترجمه در کشورمان به آن مبتلا شده بهترین راهکار پیوستن به کپیرایت است وگرنه نمیتوان با اجبار و قوانین داخلی کار چندانی برای این منظور انجام داد.
به نظر میرسد عدم رعایت استانداردهای نشر کتاب و همچنین سانسور گسترده در حکومت اسلامی یکی از دلایلی باشد که مسئولین نظام را در این راه بیرغبت کرده است. آنچه عقد قرارداد با نویسندگان جهان را برای ترجمه آثارشان در ایران دشوار کرده، فارغ از مباحث مالی، «سانسور کتاب» در ایران است. عموماً هیچ نویسندهای اجازه سانسور کتابش را نمیدهد. اما قوانین جمهوری اسلامی موارد ممیزی را در اغلب کتابهای منتشر شده اعمال میکند.
مدیر مسئول انتشارات افق درمورد سانسور و خرید حق رایت در نشستی در ۱۳۹۷ گفته بود:
وقتی ناشر حق رایت را خریداری میکند، تعهد میدهد به متن پایبند باشد اما موضوع سانسور، ناشر ایرانی را در جریان مذاکرات دچار مشکل میکند. یکی دیگر از مشکلات ناشران ایرانی مربوط به دریافت مجوز برای انتشار کتاب است. بهعبارت دیگر ناشر، هزینه خرید حق رایت کتاب را پرداخت میکند اما موفق به دریافت مجوز برای چاپ نمیشود.
به گواه ناشران، سانسور، عدم ارائه مجوز نشر، دشواری حوالهکردن پول و همچنین تحریمهای بینالمللی، ناشران و نویسندگان خارجی برای عقد قرارداد خرید رایت کتاب در ایران را با مشکلاتی بسیاری مواجهه کرده است.
سودآوری عدم رعایت کپیرایت
در ایران تعداد زیادی کانال تلگرامی و سایت دانلود فیلم وجود دارند که رایگان و یا با پرداخت هزینه اندکی میتوان بهروزترین فیلمها و سریالها را در آنها دانلود کرد. در کنار این سایتها، پلتفرمهای مانند «آپارات» و «فیلیمو» وجود دارند که با گردش مالی قابل توجهی و بدون پرداخت هزینه به تولیدکنندگان، فیلمهای خارجی را منتشر میکنند. از آنجایی که آپارات و فیلیمو دو پلتفرم دارای مجوز فعالیت از جمهوری اسلامی هستند محتوای فیلمها و سریالهای خارجی، طبق قوانین جمهوری اسلامی در آنها سانسور میشوند. هر دو این پلتفرمها زیر مجموعه «شرکت فناوری اطلاعات صبا ایده» هستند. این شرکت از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را آغاز کرد و یکی از شرکتهای زیرمجموعه گروه «ایران سیستم» محسوب میشود. دو شرکت «امن افزار گستر شریف» و «پیک آسا» از مجموعه شرکتهای زیر مجموعه این گروه، در سال ۱۳۸۸ توسط دولت آمریکا به دلیل نقض حقوق بشر و «تولید نرمافزارهای فیلترینگ و سانسور برای جمهوری اسلامی» تحریم شدند.
البته تاثیر فیلترینگ در موفقیت «آپارات» چیزی نیست که توسط مدیر عامل صبا ایده، محمدجواد شکوریمقدم مخفی شده باشد. او در گفتوگویی در سال ۲۰۱۵ در همسویی با سیاستهای جمهوری اسلامی گفته است:
موفقیت اولیه آپارات به دلیل نبود حضور جدی یوتیوب در ایران و فیلتر شدن آن بود، زیرا به یک سرویس اشتراک ویدیو به شدت نیاز بود. ولی کمکم با ازدیاد تعداد ویدیوها و افزایش کیفیت و سرعت پخش در آپارات، امروز این سرویس جای خود را میان کاربران داخلی باز کرده و برنامه جدی بیشتری برای جذب مخاطبان و البته شخصیتهای حقیقی و حقوقی دارد. یکی دیگر از دلایل موفقیت آپارات، منطبق بودن محتوا با فرهنگ عمومی جامعه است. خانوادههای زیادی هستند که علاقهای به حضور یوتیوب در خانههای خود ندارند. حتی آنها که ممکن است در رابطه با ماهواره حساسیت جدی نداشته باشند، استفاده از یوتیوب را برای فرزندان خود مناسب نمیدانند. نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ درصد ترافیک ما از خارج از کشور است و این مفهوم جالبی دارد.
تاکنون گردانندگان آپارات گزارشی از گردش مالی این سامانه منتشر نکردهاند اما در سال ۱۴۰۰ سامانۀ نمایش خانگی «فیلیمو» آماری از عملکرد خود از آذر ۹۸ تا آذر ۹۹ را منتشر کرد. این پلتفرم مدعی شده است بالغ بر ۲ و نیم میلیون کاربر حق اشتراک این پلتفرم را خریداری کردهاند. به گزارش خبرگزاری فارس با احتساب ۹۹ هزار تومان حق اشتراک ماهانه و با توجه به دو و نیم میلیون نفری که در سال ۱۴۰۰ اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض نیم میلیون نفر را نیم بها یا اشتراکهای رایگان محاسبه کنیم، «فیلیمو در ماه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما میدهد».
حق اشتراک این پلتفرم در حال حاضر، برای یک ماه ۱۷۵ هزار تومان، سه ماه ۵۲۵ هزار تومان و برای شش ماه ۷۳۵ هزار تومان اعلام شده است. این پلتفرم مدعی ست که «بیش از ۸۵۰۰۰ اپیزود فیلم و سریال» را به اشتراک گذشته است که تعداد بسیاری از آنها فیلمها و سریالهای خارجی هستند.
قوانین نشر در ایران
اگرچه مجموعهای از قوانین پراکنده، قانون حق تکثیر در ایران را تشکیل میدهند، اما ترجمه و بازنشر آثار خارجی در این کشور از نظر حقوقی هیچگونه منع قانونی ندارد. قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (مصوب ۱۳۴۸)، قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی (مصوب ۱۳۵۲)، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای (مصوب ۱۳۷۹)، قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری و همچنین مواد ۶۲، ۶۳ و ۷۴ قانون تجارت الکترونیکی، از جمله این قوانین پراکنده درمورد حقوق مادی پدیدآورندگان داخلی در ایران محسوب میشوند. به گواه سینماگران، هنرمندان موسیقی و تهیهکنندگان هیچ کدام از قوانین یاد شده بخصوص در حوزه آثار سینمایی و موسیقایی ضمانت اجرایی ندارند و باعث نشده است حتی آثار تولید شده داخلی در ایران کپیبرداری و غیرقانونی منتشر نشوند. بسیاری از فیلمها و سریالهای ایرانی، حتی قبل از اکران و انتشار رسمی، قاچاق میشوند. به دلیل مخفی بودن شبکه فیلمهای قاچاق آمار دقیقی از گردش مالی آنها در دسترس نیست، اما مصطفی ابطحی دبیر سابق ستاد صیانت از آثار سینمایی در سال ۱۳۹۴ گفته بود درآمد قاچاقچیان آثازر سینمایی هفت تا ۱۰ برابر اکران سالانه سینمای ایران است.
به دلیل عدم وجود زیرساختهای فرهنگی و سیاسی و نیز فساد افسارگسیخته در بدنه حکومتی جمهوری اسلامی، بازار قاچاق و نشر بدون مجوز آثار داخلی و خارجی سودی به مراتب بیشتر از پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی کپیرایت برای مافیا مخفی آن دارد. عدم عضویت ایران در کنوانسیون چون بِرن، نه تنها موجب نشر غیرمجاز آثار خارجی در ایران شده است بلکه مولفان و پدیدآورندگان ایرانی را هم از حمایتهای بینالمللی بیبهره کرده است. آثار تولیدکنندگان داخلی به کرات از سوی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان بدون پراخت حق مالکیت و یا حتی کسب اجازه صوری منتشر میشوند و راهکار قانونی برای پیگیری آن وجود ندارد.
به غیر از سرقت محصولات فرهنگی خارجی بخصوص فیلم و سریالهای آمریکایی برای سرایز شدن میلیاردها تومان پول بی زحمت و مفت به جیب افراد حکومتی با ریش و پشم و تسبیح به دست که مدیران این سازمانها و رسانهها هستند، کار کثیف دیگری که حکومت شیطانی ملاها و پاسدارها با این فیلم و سریالها میکنند تغییر دیالوگها همراه با سانسورهای عجیب و غریب و تغییر داستان به نفع افکار و ایدئولوژی حکومت هست تا جامعه، فرهنگ غرب را شکست خورده، فاسد و بیهویت نشان بدهند. این کار را نه در این چند سال بلکه از سالها پیش شروع شده بود و کافیست شما چند فیلم آمریکایی دوبله شده به فارسی را بردارید و زیرنویس انگلیسی آنها را هم داشته باشید و هنگام پخش مقایسهای بین دوبله به فارسی و زیرنویس اصلی دیالوگ انگلیسی را بسنجید تا ببینید در بیشتر مواقع هیچ مطابقتی نیست و در دوبله چیز دیگری گفته میشود و مثلا شخصیت و یا بازیگری دولت آمریکا را به تروریسم متهم میکند ولی در اصل فیلم و دیالوگ چیز دیگری گفته میشود. آنقدر از این موارد زیاد به شخصه دیدهام میشود هزاران مورد را فهرست کرد.
حکومت اسلامی شیطانی ملاها/پاسدارها، این محصولات را بخصوص که ساخت آمریکا هم هستند برای مردم بد میدانند ولی خودشان با سانسور به مردم میفروشند و سودهای کلان میکنند.
قانون کپی رایت با وجود این دستگاه جهنمی و تفکر واپسگرا هیچ وقت تصویب و اجرا نمیشود چون دیگر نمیتوانند سود مفت کاسبی کنند و به نفع خود و برای مقاصد ایدئولوژیک سانسور و تحریف کنند.
فاکس / 25 April 2023