نیویورک، تابستان ۲۰۲۰: حکم دادگاه برای توقف موقت انتشار ایرانیکا
در آخرین روزهای ماه ژوئیه (اوایل مرداد ۱۳۹۹) دو اتفاق در مورد ایرانیکا رخ داد که شاید سرنوشت ایرانیکا و نحوه دسترسی به آن را برای همیشه تغییر دهد.
پرده نخست – حکم قرار منع
۲۴ ژوئیه ۲۰۲۰ ( ۳ مرداد، ۱۳۹۹) وکلای «بنیاد دانشنامه ایرانیکا» از دادگاهی در نیویورک درخواست صدور اخطاریه موقت برای توقف فعالیتهای دانشگاه کلمبیا در رابطه با ایرانیکا کردند.
یک هفته بعد یعنی جمعه ۳۱ ژوئیه ( ۱۰ مرداد ) دادگاه، حکم توقف موقت انتشار ایرانیکا توسط دانشگاه کلمبیا را صادر کرد.
بنیاد دانشنامه ایرانیکا (بنیادی که سال ۱۹۹۰ به همت دکتر احسان یارشاطر به منظور کمک به حمایت مالی ایرانیکا تاسیس شد) حدود یک سال است که بر سر حق کپی رایت ایرانیکا درگیر دعوای حقوقی با دانشگاه کلمبیا، سردبیر ایرانیکا و انتشارات بریل است.
ایرانیکا (بزرگترین دانشنامه مربوط به ایرانشناسی)، و میراث دکتر احسان یارشاطر حدود چهار دهه پیش کار خود را در دانشگاه کلمبیا آغاز کرد.
یک سخنگوی بنیاد ایرانیکا در مورد درخواست بنیاد برای صدور حکم بازدارنده علیه دانشگاه کلمبیا به زمانه گفت:
« بنیاد دانشنامه ایرانیکا طی یک درخواست حقوقی خواهان حکم موقت بازدارنده یا قرار منع (restraining order) شد.»
بنیاد دانشنامه ایرانیکا مدعی است که حق کپی رایت دانشنامه و نام تجاری دانشنامه ایرانیکا متعلق به بنیاد است، ودانشگاه کلمبیا با استفاده از نام تجاری دانشنامه (Encyclopaedia) مرتکب جعل شده است.
استیو دی ماتیا، سخنگوی بنیاد، نتیجه دادگاه جمعه(۱۰ مرداد، ۱۳۹۹) را چنین شرح داد: « روز جمعه، ۳۱ ژوئیه، دادگاه حکم داد که دانشگاه کلمبیا باید انتشار نسخه جعلی دانشنامه را تا زمان برگزاری جلسه استماع مقدماتی دادگاه متوقف کند.»
دادگاه حوزه جنوبی نیویورک، روز ۱۴ اوت را برای یک جلسه استماع با حضور شاهدان تعیین کرده است و تا آن زمان مرکز احسان یارشاطر در دانشگاه کلمبیا نمیتواند جزوات جدیدی را که آماده انتشار داشته منتشر کند.
یک سخنگوی دانشگاه کلمبیا در این رابطه به زمانه گفت:« دادگاه یک جلسه استماع را این ماه برگزار میکند تا مشخص شود، انتشار برنامه ریزی شده کلمبیا برای رجزوات اخیر می تواند ادامه یابد یا نه. ما در انتظار تشکیل دادگاه و ارائه شواهد در زمینه مالکیت نشان انحصاری و رفع “قرار منع ” موقت هستیم.»
چنانچه در اسناد عمومی دادگاه دیده میشود، کلمبیا در دفاعیه خود ضمن مخالفت با درخواست بنیاد، بر حق دانشگاه کلمبیا بر مالکیت کپی رایت دانشنامه تاکید کرده و این اقدام را سبب ضربه خوردن به مرکز احسان یارشاطر و پروژه دانشنامه عنوان کرده است.
دکتر الیزابت تاوسند، استاد حقوق در دانشکده حقوق دانشگاه تولین ( نیواورلئان، لوییزیانا) که تخصص او در کپی رایت است در مورد اقدام اخیر و درخواست موقت «قرار منع» بنیاد علیه دانشگاه کلمبیا در گفت وگویی با زمانه این را اقدامی زیرکانه توصیف کرد و گفت: « جالب است که آنها بر روی استفاده از نشان انحصاری تجاری ( وجعل) تمرکز داشته اند»
دکتر تاوسند افزود: «منع قرار مقدماتی بخشی از مالکیت معنوی است، بویژه وقتی که یکی از طرفین قصد دارد در زمانیکه شکایت حقوقی در جریان است کاری را انجام دهد.»
معنای این قرار منع برای مرکز احسان یارشاطر این است که جزواتی که این مرکز آماده چاپ داشته از جمله تحقیقات در مورد «خمینی»، تاریخ خراسان و … به تاخیر خواهد افتاد.
پرده دوم – انتشار جلد شانزدهم ایرانیکا
در آخرین روز از ماه ژوئیه، اتفاقی دیگر هم افتاد، در اقدامی غیر معمول و برای نخستین بار بنیاد دانشنامه ایرانیکا ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۰ ( ۱۰ مرداد ۱۳۹۹) جلد شانزدهم دانشنامه ایرانیکا را منتشر کرد.
این اقدام از آن جهت غیر معمول بود که برای نخستین بار بنیاد دست به انتشار کتاب میزد و تا آن زمان انتشار مجلدات بر عهده مرکز احسان یارشاطر مستقر در دانشگاه کلمبیا بود.
در اطلاعیه بنیاد در این باره آمده است: «جلد شانزدهم دانشنامه ایرانیکا، پروژه بینالمللی وگروهی به مطالعه تمدن ایرانی اختصاص یافته است»
از سخنگوی بنیاد دانشنامه ایرانیکا پرسیدیم که سردبیر این جلد جدید ( جلد شانزدهم )کیست. سخنگو به زمانه گفت: « سه جزوهای که جلد شانزدهم را تشکیل میدهند، آخرین کاری بود که دکتر احسان یارشاطر پیش از مرگش در سال ۲۰۱۸ بر آن نظارت داشت.»
استیو دیماتیا، سخنگوی بنیاد همچنین در پاسخ به سئوال دیگری در رابطه با مکانی که محتوای مجلد شانزدهم ایرانیکا در آن تولید و تهیه شده گفت:« مقالات ایرانیکا توسط پژوهشگران در سراسر دنیا نوشته میشوند. زمانی که این جزوات تولید میشد بنیاد برای تحقیق و ویراستاری این جزوات به کلمبیا کمک مالی کرده است.»
چنانچه در وب سایت ایرانیکا آمده ، نسخه چاپی دانشنامه ایرانیکا توسط بنیاد دانشنامه منتشر شده است:
« دانشنامه قابل اشتراک و دریافت به صورت جزوه یا مجلدات صحافی شده که هر کدام ۶ جزوه است، جزوات در حال حاضر ۴۰ دلار قیمت دارند، مجلدات صحافی شده هر کدام ۳۰۰ دلار. این قیمتها به طرز قابل توجهی کمتر از هزینه تولید هستند.»
دسترسی رایگان به ایرانیکا از روز نخست جزو اهداف این دانشنامه بوده است. دکتر علی بنوعزیزی، استاد علوم سیاسی در کالج بوستون و مدیر برنامهٔ جامعه و تمدن اسلامی که بیش از چهار دهه با دکتر احسان یارشاطر همکاری داشته است و در گفت وگویی با زمانه میگوید که از همان ابتدای کار ایرانیکا همیشه اصل بر این بود که این مجموعه به صورت رایگان در اختیار پژوهشگران و دانشجویان و علاقمندان به تحقیق در مورد فرهنگ ایران قرار گیرد.
به گفته دکتر بنوعزیزی « بسیار مهم بود که این دانشنامه در دسترس همگان قرار گیرد، به خصوص با در نظرگرفتن اینکه تعداد زیادی از مراجعین دانشنامه کسانی هستند که در خارج آمریکا ، در افغانستان، آسیای مرکزی و یا هندوستان استطاعت خرید یا پرداخت عضویت برای دسترسی به دانشنامه را ندارند»
از سخنگوی بنیاد دانشنامه ایرانیکا پرسیدیم که آیا بنیاد هنوز به ارائه رایگان ایرانیکا خود را متعهد می داند.
سخنگوی بنیاد به زمانه گفت:« بر خلاف کلمبیا، که با تصمیم مبنی بر انتشار دانشنامه با(انتشارات) بریل دسترسی عمومی به آن را محدود میکند، بنیاد متعهد به ادامه دسترسی آزاد به دانشنامه درiranicaonline.org است.
دو ماه پیش و اواخر اردیبهشت بود که ، سایت دانشنامه ایرانیکا، بزرگترین دانشنامه ایرانشناسی برای ساعاتی از دسترس خارج شد، این قطعی چند ساعته موجب هراس تعدادی از پژوهشگران ایرانشناسی شد، عدهای گفتند این قطعی مقدمهای است بر پایان دسترسی رایگان به ایرانیکا. در سلسله گزارش هایی که در روزهای آینده منتشر خواهیم کرد به ریشههای این دعوا حقوقی و جزییات آن بیشتر خواهیم پرداخت، اما پیش از نگاهی کنیم به پروژه ایرانیکا و اهمیت آن:
در ستایش دانشنامه ایرانیکا
ایرانیکا در مجامع بین المللی جامعترین روایت از چندین هزار سال تاریخ ایران، زبان و فرهنگ به حساب می آید.
این دانشنامه که یکی از مهمترین پژوهش ها در مورد تمدن ایرانی در خاورمیانه، قفقاز، آسیای مرکزی و شبه قاره هند است، یک پروژه گروهی است که بانی و آغازگر آن پرفسور احسان یارشاطر بود. ایرانیکا در دانشگاه کلمبیا در نیویورک مستقر است.
احسان یارشاطر، بانی آن، استاد پرآوازه ایران شناسی و ادبیات فارسی است که تا سال ۲۰۱۷ سردبیر این پروژه عظیم و ارزشمند بود و سپتامبر سال ۲۰۱۸ در سن ۹۸ سالگی درگذشت.
تورج دریایی، استاد ایرانشناسی دانشگاه کالیفرنیا- ارواین، ایرانیکا را مهمترین دانشنامه درباره جهان ایرانی میداند و میگوید: « دکتر یارشاطر مقالات یا مداخل را به اهل فن میداد ، در مقالههایی که نوشته شده که ارجاعات تقریبا کامل است.. ایرانیکا در زمان خودش اولین و مهمترین جا برای سنجش درباره ایران است.»
عباس امانت، استاد تاریخ ومطالعات بین الملل در دانشگاه ییل در گفتوگویی با زمانه میگوید: «ایرانیکا یک ماخذ پژوهشی عمده و اولیه است در مورد هر موضوعی که در باره ایران باشد، چه آن ایرانی که در حدود جغرافیایی فعلی است و چه ایران به مفهوم وسیع فرهنگی آن.»
پروژهای عظیم ایرانیکا شاید بزرگترین کوشش جمعی باشد که تا کنون در مورد شناسایی ایران صورت گرفته است. زمانیبیش از ۱۱ نفر به عنوان ویراستار تمام وقت بر روی پروژه ایرانیکا کار میکردند، امروز به دلیل اختلاف میان بنیاد ایرانیکا و دانشگاه کلمبیا پیشامده تعداد ویراستاران تمام وقت به ۴ نفر کاهش یافته است، با این وجود از سال ۱۹۸۲ که نخستین مقاله ایرانیکا منتشر شد تا به امروز ، بیش از ۱۵۰۰ نفر در کار نگارش این دانشنامه دست داشتهاند.
طی قریب به ۳۸ سال عمر ایرانیکا، حدود ۷۱۰۰ مقاله در ایرانیکا به صورت چاپی یا آنلاین منتشر شده است. ( حدود ۱۰۰۰ مقاله فعلا فقط نسخه آنلاین آن در دسترس است و هنوز چاپ نشده است)، این ارقام شامل ارجاعات متقابل ( همیابیها) و نظایر آن نمیشود ، اما تعداد کل مداخل بیش از ۹۰۰۰ مدخل است.
علی بنوعزیزی، استاد کالح بوستون ، میگوید در مقایسه با تمام کارهایی که در چند دهه گذشته زمینه ایرانشناسی انجام شده پروژه ایرانیکا سرآمد است :« دانشنامه ایرانیکا مهمترین پروژه در زمینه ایران شناسی در دوران ما (قرون بیستم و بیست و یکم) به شمار خواهد آمد »
دکتر عباس امانت، که خود سالها با ایرانیکا به عنوان ویراستار مشاور همکاریکرده به وسعت، تنوع و و دامنه تحقیقات ایرانیکا اشاره میکند:
« وجه بارز دیگر، وسعت و دامنه تحقیقاتی ایرانیکا است. بسیار مشکل است که کسی که در یک یا چند زمینه در فرهنگ ایران کار میکند، همه این وسعت و گستره را ببیند. ما اغلب به یک جنبه آن میپردازیم و کل را نمی توانیم ببینیم. اما هنگامی که مجلدات متعدد ایرانیکا را مرور کنید دامنه و تنوع کار را می توان بهتر دریافت. از باستانشناسی و تاریخ گرفته تا قوم شناسی، زبان شناسی، جغرافیا، سیر پژوهش های ایرانشناسی تا مسائل ایران جدید و نیز فرهنگ عامه پوشش داده شده است.»
اما اگر تصورتان از ایرانیکا به واسطه اسم آن این است که ایرانیکا تنها به ایران می پردازد، در تصور خود تجدید نظر کنید، دامنه ایرانیکا به مراتب فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران در عصر امروز یا دورههای پیشین است.
چنانچه دکتر امانت میگوید ایرانیکا نشان میدهد پیشرفت دانش مربوط به دنیای ایرانی چگونه وسعت پیدا کرده و اینکه تا چه اندازه با فرهنگهای دیگر ارتباط داشته است. یعنی در واقع یک پروژه جهان شمول است که نشان میدهد هیچ فرهنگی نمیتواند درهای خودش را ببندد بلکه دائما در گفتوگو با دیگران بوده و هست.عباس امانت میگوید:
« نکته مهم دیگرکوشش ایرانیکا برای شناسایی گذشته چند هزار ساله ایران در سرزمین ها و فرهنگ های دیگر است، به این معنی که می کوشد کسانی که درعهد باستان در یونان یا رم یا در چین و یا در قرون جدید، یا زمان رنسانس یا پیش از آن در اروپای قرون وسطی، یا در هند یا مصر یا دنیای عرب در مورد ایران نوشته و تحقیق کرده اند و یا سفر به ایران کرده اند، آنها همه جائی در ایرانیکا داشته باشند. این دامنه دانشی که در مورد ایران بوده است را نشان می دهد.»
تورج دریایی به اهمیت ایرانیکا در دنیای پژوهش اشاره میکند:
« بهترین منبع برای دانشجویان در سراسر جهان برای شناخت و مطالعه ایران دانشنامه ایرانیکا است.»
دکتر بنوعزیزی نیزدر اهمیت ایرانیکا می گوید:« ایرانیکا پروژه ای بود که ادامه آن یک رابطه ناگسستنی با فرهنگ ایران دارد و نبود آن یک تراژدی برای فرهنگ ما خواهد بود.»
اهمیت معرفی و شناسایی ایران و فرهنگ آن در عرصه بینالمللی برای ایرانیان امروز، چه هشتاد میلیون ایرانی در داخل ایران و چه چندین میلیون ایرانی مهاجر که در سراسر جهان سکونت دارند، بر کسی پوشیده نیست.
ایرانیکا چه در دنیای پژوهشگران و چه در عرصه فرهنگ بخشی از این بار را بر دوش کشید.
ایرانیکا پروژهای است که در عرصه بین الملل بسیار مورد تحسین قرار گرفته، آخرین مورد آن سال ۲۰۱۹ بود که از سوی اتحادیه بین المللی آکادمیها (Union Académique Internationale) در اتحادیه اروپا به عنوان یکی از «پروژههای درازمدت بنیادی بین المللی » مورد تقدیر قرار گرفت.
این پروژه نزدیک به چهار دهه (۱۹۷۹ تا ۲۰۱۶) از حمایت مالی موقوفه ملی برای علوم انسانی برخوردار بوده – که طولانیترین زمانی است که این نهاد از پروژهای حمایت کرده است.
بسیاری از ایرانشناسان و چهرههای سرشناس پژوهشی ایرانیکا را ستودهاند.
ریچارد فرای، ایران شناس برجسته، در وصف ایرانیکا در نشریه مطالعات شرق شناسی آمریکا چنین نوشت:
«دستاوردی استثنایی. هیچ پروژهای در تمامی حوزه خاورمیانه بیش از دانشنامه ایرانیکا ارزش حمایت را ندارد»
آیا روزهای خوش ایرانیکا رو به پایان است؟
داستان از کجا شروع شد
۸ اوت ۲۰۱۹ یک روز پنجشنبه معمولی بود، اما برای یکی از مهمترین پروژههای فرهنگی مربوط به ایران آغاز روندی طولانی و دردناک یک دعوای حقوقی شد. در آن روز دانشگاه کلمبیا از بنیاد دانشنامه ایرانیکا به دادگاهی در نیویورک شکایت کرد.
در شکایت ۲۴ صفحهای دانشگاه کلمبیا ادعاهای متعددی مطرح شده بود، اما اساس ومحور شکایت یک چیز بود: درخواست مالکیت حقوقی دانشنامه چندین جلدی ایرانیکا.
بنیاد ایرانیکا (که داستان آن در بخشهای بعدی گزارش به تفصیل خواهد آمد)، بنیادی بود که سال ۱۹۹۰ به همت دکتر احسان یارشاطر به منظور کمک به حمایت مالی ایرانیکا تاسیس شد.
حدود یک ماه بعد ، یعنی روز ۱۹ سپتامبر در شکایتی که تقدیم همان دادگاه شد، بنیاد دانشنامه ایرانیکا علیه هیات امنای دانشگاه کلمبیا، التون دنیل (سردبیر ایرانیکا) و انتشارات بریل اقامه دعوای حقوقی کرد.
در شکایت ۳۰ صفحهای بنیاد علیه کلمبیا هم موارد متعددی از اتهامات ذکر شده بود. اما به طور خلاصه خواست بنیاد دانشنامه ایرانیکا این بود: مالکیت مطق و بیچون و چرای تمامی جوانب مالکیت معنوی دانشنامه ایرانیکا از جمله کپی رایت، نشان انحصاری، حق بازتولید الکترونیکی یا مکانیکی (چاپی) دانشنامه
این دعوای حقوقی دعوای عجیبی بود زیرا که ایرانیکا پروژهای بوده که هیچگاه هدف مالی را دنبال نمیکرده و هدف بانی آن احسان یارشاطر نیز نه تنها هیچزمانی مال اندوزی از قبل این دانشنامه نبود، بلکه ثروت شخصی خود را نیز به پای ایرانیکا ریخت.
داستان ادامه دارد
در بخشهای بعدی این گزارش به جوانب حقوقی شکایت، و سابقه و ریشههای این دعوای حقوقی میپردازیم و همچنین نامهای از احسان یارشاطر را که پیش از این منتشر نشده، منتشر میکنیم.
بیشتر بخوانید:
گزارش بسیار خوبی است. امیدوارم روایت انگلیسی آن هم منتشر شود و برای آنها که درگیر این دعوای حقوقی هستند روشن شود که سرنوشت دانشنامه ایرانیکا به عنوان میراث ایرانیان برای همه ایرانیان چه در داخل یا خارج از ایران مهم است.
علی سجادی / 04 August 2020
ایرانیکا پروژه ای است که همدستی ناسیونالیست های ایرانشهرگرا و شرق شناسی غربی را به وضوح نشان می دهد و اصل وجودش گویای این است که غرب تا چه اندازه برای برساخت مفهومی به نام «ایران بزرگ» یا «ایرانشهر» دغدغه داشته است. تمام ایراداتی که به ناسیونالیسم هویت گرای توسعه طلب، عظمت طلب و تمدن گرای ایرانشهری وارد است، به پروژۀ ایرانیکا هم وارد است. اینکه چگونه نامی سیاسی یعنی «ایران» معنایی تمدنی می گیرد و دامنۀ خود را به گستره ای عظیم از فرهنگ ها و تمدن ها در خاورمیانه می پراکند، تنها با تبارشناسی انتقادی گفتمان شرق شناسی دربارۀ تمدن و هویت ملی در خاورمیانه قابل فهم است. متأسفانه چشمان اغلب روشنفکران ایرانی به این روند کور است و «نمی خواهند» ببینند که غرب چگونه در قرن 19 و 20، مفهوم «ایران» را ساخت و آن را به گذشته ای بسیار دور فرافکند و برایش تاریخ و دیرینگی جعل کرد. «ایرانیکا» تنها یکی از بیانات بی شمار این جعل تاریخی است که با کیفیت فنی بالایی تولید می شود!
کارو / 05 August 2020
علاوه بر نکاتی که در کامنت دو به درستی ذکر شده است, پروژهء “ایرانیکا” از کمبودهای شدید مفهومی و معرفتی نیز رنج می برد.
برای مثال, جالب است که در چنین مجموعه ای گسترده ای حتی یک مقاله نیز راجع به سرمایه داری در ایران دیده نمی شود.
در پروژه ای که تقریبا تمامی تاریخ نویسان و تاریخ شناسان ایرانی در آن دست داردند هیچ مقاله ای در باره شیوه های تولید در تاریخ چندین هزار ساله ای ایران به چشم نمیخورد.
و این در حالی است که در دهه های اخیر مباحث جالب و روشنگرانه ای پیرامون شیوه های تولیدی خراجگذاران (Tributary mode of production) انجام گرفته است.
در مجموع سطح دانشگاهی “ایرانیکا” در حدود مباحث آکادمیک قرن بیستم متوقف شده است.
هنوز جای آن است که دایره التمعارفی مسلح به دیدی مادی از تاریخ و مجهز به پیشرفتهای علوم اجتماعی در قرن بیست و یکم تدوین شود.
دخو / 06 August 2020
تمام ایراداتی که به ناسیونالیسم هویت گرای توسعه طلب، عظمت طلب و تمدن گرای ایرانشهری وارد است، به پروژۀ ایرانیکا هم وارد
از اقای کارو میپرسم: با سلام خدمت شما ” ایراداتی که به ناسیونالیسم هویت گرا……………وارد است چه ها هستند؟
نام سیاسی ایران یعنی چه؟ تبارشناسی انتقادی مبحثی از شرق شناسی در باره تمدن و هویت ملی در خاور میانه چه معنی دارد؟ به چه دلیل دیگران را کور میبینید و یا اعتقاد دارید که چشمشان را به روی مطلب به این مهمی بسته اند؟ چه نفعی از این کار حاصلشان خواهد شد؟
اگر لطف کنید و بیشتر توضیح دهید ممنون میشوم” متشکرم.
امیر راست گفتار / 17 August 2020
جناب امیر تمامی گفتمان های ناسیونالیستی (مانند گفتمان های دینی و مذهبی) ساختگی, مصنوعی و تخیلی هستند و عموما ابزار و وسیله های میباشند که طبقات حاکمه برای تسلط و حکومت خویش آنان را اختراع می کنند.
برای توضیحات بیشتر شما را رجوع میدهم به مقالهء نفیس آقای علیرضا منافزاده: “ما” تافتۀ جدابافتهایم؛ هویت و تبعیض.
***
کیومرث / 20 August 2020