شاید بتوان چکیده یافتههای پژوهش نسیم روشنایی درباره شکنجه و آزار جسمی و روحی در کمپهای ترک اعتیاد در ایران را در این جملههای «رضا» خواند، یکی از کسانی که تجربههایش را با او در میان گذاشته بود:
«در کمپهایی که ماده شانزدهیها را میآورند ضرب و شتم شدید وجود دارد. خودم به چشم خودم دیدم که کسی را کشتند. حدود چهار سال پیش در کمپی اجباری در خاورشهر بودم. پسری برای فرار وایتکس خورده بود، ماده شوینده. کارمندهای کمپ یک روز بعدش فهمیدند و آنقدر کتکش زدند که معدهاش خونریزی داخلی کرد. قبل از کتک هنوز معدهاش خونریزی نکرده بود، اما از کتک شدیدی که خورد معدهاش خونریزی کرد و پسر مرد.»
رضا، ۴۲ ساله و مجرد است و سالها شغلش جوشکاری بوده. او یکی از چندین نفری است که تجربه اعتیاد، رفتن به کمپهای ترک اعتیاد و برخورد خشونتبار در آنجا را داشته و این تجربهها را در میان گذاشته. حالا به سراغ نسیم روشنایی، روزنامه نگار زمانه میرویم تا از او بیشتر درباره پژوهشاش و یافتههای این پژوهش بپرسیم.
برخوردبامعتادان درکمپ ها یک قطعه از پازل بسیار بزرگی است که پس ازانقلاب 57 فضای فرهنگی وسطح عمومی فرهنگ را در اجتماع و مابین مردم ایران معرفی میکند.حکومت برآمده ازانقلاب درهمه سطوح جامعه ایران فرهنگی رارواج داد که میتوان آن را فرهنگ برخورد با قوم مغلوب نام نهاد.ازدید مس>ولان حکومت مردم ایران قوم مغلوب وبه اسارت گرفته شده ای هستند که لایق سخیف ترین برخوردها ودرخورهرنوع توهینی میباشند .ادبیات طلبکارانه وبرخورد ازبالا روند معمول ومرسوم هر مسؤلی در هر مقام وجایگاهی است .هنگامی کهشهروندان عادی وآحاد محترم مردم ایران ازدید حاکمان بردگانی به اسارت گرفته شده اند که هیچ حق و احترامی را درخور نیستند انتظاردارید با بیچارگانی که معتاد نامیده میشوند چگونه برخوردی را شاهد باشید
الدنگی میگفت معتاد انسان نیست!!که حقوق انسانی دا شته باشد .
محمداقبالیان / 13 April 2020