در شامگاه روز ۵ آبان ۱۳۹۸ (۲۷ اکتبر ۲۰۱۹) همایشی با عنوان “دادخواهی و یاد” در برلین با حضور حدود ۱۲۰ نفر برگزار شد که شروع آن با نمایش فیلمی کوتاه ساختهٴ هنرمند عدالتخواه، پرستو فروهر بود: فیلمی با عنوان “او به یاد میآورد”.
فیلم سندی است در باره یک نماد دادخواهی: گورستان خاوران، سندی شاخص از بایگانی داد و بیداد که در بحثی که در همایش برلین درگرفت تأکید شد که نبرد بر سر آن را میتوان شاخص نبرد بر سر آزادی در ایران قلمداد کرد. گفته شد که نبرد داد و بیداد نبرد یاد و فراموشی است و خاوران در این میان سند یاد است؛ به ما میگوید که به یاد داشته باشیم. خاوران “به یاد میآورد”، خاوران به یاد ما میآورد.
گورستان خاوران در نگاه اول زمینی است بایر، تکهزمینی در کنار جاده خراسان در شرق تهران، جایی در حاشیه اما در متن تاریخ معاصر. فیلم جغرافیای آن را تصویر میکند.
خاوران گورستان جمعی از اعدامشدگان است، عمدتا اعدامشدگان تابستان ۱۳۶۷. سال ۱۳۶۷ سال قتل اعدام زندانیان سیاسی است. بخشی از آنان را در تهران در این گورستان خاک کردند. اینان زندانیانی بودند که به تشخیص قاتلانشان میبایست در قبرستان “کافران” دفن شوند. سیاست تبعیض حتا در تعیین جای دفن شدن اِعمال میگردد.
فیلم کوتاه این گونه آغاز میشود: پرستو فروهر، سازنده فیلم، در گورستان خاوران راه میرود و جملههای آغازین شعر «گنج بانشان» از مجید نفیسی را میخواند:
هشت قدم مانده به در
شانزده قدم رو به دیوار
کدام گنج نامه از این رنج خبر خواهد داد؟
در فیلم منصوره بهکیش هم حضور دارد، کسی که شش تن از اعضای خانوادهاش قربانی بیداد شدهاند. او در گوشه گوشه خاک خاوران گل مینهد.
میهن روستا گرداننده همایش برلین بود. او گفتوگوها را با ذکر این نکته آغاز کرد که ما از مرحله شهادتدهی در مورد خاورانها گذر کردهایم و اکنون به روایتگری میپردازیم، آن گونه که در مجموعه چشمگیری از مقاله و کتاب و فیلم و آثار هنری دیده میشود. میهن روستا در ادامه گفت نیروی یاد باعث شده که حتا رسانههای رژیم که انتخابشان فراموشی بوده است، به موضوع کشتار زندانیان سیاسی بپردازند و کوشش کنند روایت در برابر روایت قرار دهند. به گفته روستا خشم از یادآوری فاجعه با آگاهی همراه شده و جنبش دادخواهی را پیش برده است.
پس از مقدمه میهن روستا محمدرضا نیکفر، متنی را خواند با عنوان «هشت قدم مانده به در، شانزده قدم رو به دیوار – تعیین موضع و دادخواهی». متن با همان شعری آغاز میشود که در سرآغاز فیلم “او به یاد میآورد” پرستو فروهر قرار دارد. به باور نیکفر خاوران موضعی است که موضع سیاسی عدالتخواهانه باید رابطه مستقیمی با آن داشته باشد. او تبعیض، خشونت و بهرهکشی را موضعها و موضوعهای بنیادینی خواند که تعیین نسبت با آنها جایگاه و جهت موضع سیاسی را مشخص میکند. هر کدام از این موضعها و موضوعها به گفته او نمادهایی دارند که باید آنها را در برابر چشم داشت.
◄متن کامل سخنرانی محمدرضا نیکفر در این نشست
نیکفر در سخنان خود نسبت به پیشرفت جنبش دادخواهی از زاویه تنوع موضوعها و طرح آنها در میان عموم و از طرف عمومی مردم ابراز خوشبینی کرد و در این مورد چنین گفت:
«اخیرا برای خود مجموعهای از متنهای دادخواهی در سایت تازه تأسیس شده “دادخواست” را از نظر مفهومهایی که در آنها به کار رفتهاند مقایسه میکردم با مفهومهای کانونی برخی نامههای سرگشاده و متنهای دادخواهانه در پیش از انقلاب. آنچه جلب نظر مرا کرد وسعت و تنوع مفهومها بود و اینکه دادخواهی با اتکا به مقولههای بنیادین حقوق بشری و شهروندی از انحصار نخبگان درآمده و به نسبت فراگیر شده است.»
دهه شصت به تو مینگرد یا شرم به مثابه ناممکنی گریز از خویش
سخنران بعدی امید منتظری بود که با نوشتار و گفتار از کوشندگان جنبش دادخواهی است. او نیز موضوع گذار از شهادتدهی به روایتگری را مطرح کرد و به این موضوع پرداخت که نگریستن به فاجعه با چه مانعهایی مواجه هست. او از جمله به روزمرگی اشاره کرد که باعث میشود فاجعه به تجربهای ادراکشده تبدیل نشود. امید منتظری در اشاره به تاریخ معاصر ایران، که آمیخته با شکست و فاجعه است، این پرسش را طرح کرد که چرا شکستها به تجربه ادراکشده راه نبردهاند. او نگاه کردن به فاجعه را بازخوانی تاریخ خواند و گفت که در این بازخوانی فاجعه باید خطوط روشنی بیابد.
امید منتظری فیلم کوتاه “او به یاد میآورد” را نمونهای از بازخوانی خواند. او گفت «دوربین پرستو فروهر دوربینی است با خصوصیاتی ویژه، دوربینی با سری افتاده، دوربینی که به پایین مینگرد. به گفته او بر خلاف فیلمهای معمول درباره دهه شصت که هنرمند دخالتی معنادار کرده و زاویه نگاه او زاویهای رایج نیست، پرستو فروهر دائم به پایین نگاه میکند، نگاهی که ما را به یاد فردی شرم زده میاندازد.»
امید منتظری سپس تحلیل خود از شرم و نسبت آن با گناه را ارائه داد که در مواجهه با تاریخ دهه شصت به ما اجازه خواهد داد تا با شکست و حقیقت آن دهه مواجه شویم. او گفت: «در شرم به چیزی واگذاشته میشویم که نمیتوانیم از آن فاصله بگیریم و این ناممکنی گریز از خویش است.» به گفته او شرم آگاهی به یک کمبود نیست. شرم ناتوانی وجود ما از دورشدن و گسستن از خویش است. این شرم با گناه کاری ارتباط دارد که زمانی یاسپرس در کتاب خود با عنوان تقصیر آورد. یاسپرس چهار جور گناه و تقصیر را برشمرد که متوجه دوران نازیسم بود که در آن گناه جنایی، سیاسی، اخلاقی و متافیزیکی از هم تمییز داده میشوند.
امید منتظری سخنان خود را اینچنین ادامه داد که در گناه قضایی و جنایی فقط آمر و عامل جنایت مقصرند، در گناه سیاسی مثلا مردمی که با حکومت دیکتاتوری همکاری کردهاند و در تقصیر اخلاقی هر شاهد ماجرا و در گناه متافیریکی هر آن کس که در آن دوران زیسته است.
امید منتظری فیلم پرستو فروهر را فیلمی اضطراری خواند که در شرایط و درباره موضوعی اضطرار ساخته شده است. او گفته در آلمانی و انگلیسی یک معنی واژه respect به پشت سر و قفا نگریستن است، یک جور نگاه کردن و نکردن، اینکه با موضوع تا حدی فاصله بگیری و از خیره شدن و زل زدن بپرهیزی، چرا که این خیره شدن یکی از خصوصیات دورانی است که باید از آن با عنوان جامعه نمایش نام برد.
امید منتظری از اهمیت دهه شصت برای شناخت تاریخ جمهوری اسلامی گفت و اینکه ما در دوران تازهای هستیم که در آن روایت دهه شصت پس از دستکم دو دهه آغاز شده است.
او گفت برای نگریستن به دهه شصت و فاجعه به میانجی هایی نیاز است و باید از القای فوریت یا وسوسه مداخله بی واسطه پرهیز کرد، به ویژه درباره خشونتهای سوبژکتیو و کنشگرانه که باعث میشود ما نتوانیم خشونتهای پیچیدهتر از جمله خشونتهای دستگاههای سیاسی و اقتصادی را ببینیم.
امید منتظری با مثالی از تابلوی سفیران هولباین توضیح داد که این تنها سوژه نیست که واقعیت را میسازد، بلکه نوعی نگاه هست که پیشاپیش در واقعیت ثبت است، مثل جمجمه تابلوی سفیران که تنها از زاویهای خاص میتوان دید و با نگاه مستقیم قابل شناسایی نیست.
امید منتظری در ادامه تأکید کرد که نگاه به گذشته اگر صرفا با ترحم نسبت به قربانیان باشد، حق آنان را ادا نمیکند. چهره “دیگری” با این نگاه بازسازی نمیشود.
پس از امید منتظری میهن روستا و پرستو فروهر به گفتوگو درباره فیلم پرداختند. میهن روستا از همبستگی و یادآوری سخن گفت و نیرویی که از ترکیب اینها به جنبش دادخواهی داده میشود. پرستو فروهر هم از همبستگی میان خانوادههای اعدامشدگان سخن گفت و شرح داد که چگونه از طریق خانوادههایی که عزیزانشان در خاوران دفن شدهاند، این گورستان را شناخته است. پرستو فروهر در ادامه شرح داد که ساختن این فیلم کوتاه با این انگیزه صورت گرفته که مکانی را که به عنوان خاوران میشناسیم درک کند و ببیند چگونه میتوان رؤیتناپذیر را روئتپذیر کرد.
بحث پایانی همایش برلین بر روی فیلم، رؤبت فاحعه و جنبش دادخواهی متمرکز شد.
در ویدئوی زیر، که بازنمای گزارش زنده همایش است، شروع جلسه و سخنرانیهای محمدرضا نیکفر و امید منتظری را میبینید.