اکبر گنجی – چند میلیون ایرانی در دیگر کشورها اقامت دارند. صدهاهزار افغانی نیز در ایران اقامت دارند. ایرانیان مقیم خارج – اگر دانشجویان را نادیده بگیریم – دارای شغلی هستند و کاری انجام میدهند. افغانیهای مقیم ایران نیز مشغول کاری هستند. با این تفاوت که آنها سختترین کارها را انجام میدهند. یکی از این کارها، ساختمانسازی در شهرهای بزرگی چون تهران است.
گروه بسیار انگشتشماری از ایرانیان مقیم خارج مرتکب جرایمی شدهاند و میشوند. وقتی جرایم این گروههای انگشتشمار توسط رسانهها برجسته میشود تا چهرهای مشوش از ایرانیان برساخته شود، همه ما به شدت ناراحت میشویم. به تعبیر دیگر، غرور ملیمان لطمه میبیند.
یک ایرانی سالخورده مقیم آمریکا مقداری تریاک و هزار و ۹۰۰ قرص متادون، آلپرازولام و والیوم به همراه خود وارد آمریکا میکند. پلیس گمرک آنها را کشف میکند. روزنامه لسآنجلس تایمز روز دوم ماه تیر سال ۱۳۹۱ خبر آن را منتشر میکند. سپس وبسایتهای فارسی زبان نیز آن را منتشر میکنند. این نوع فضاسازی ضد ایرانی ناموجه است. مگر آمریکا دارای بیشترین زندانی در جهان نیست. بیشترین زندانی فقط از نظر تعداد نیست، بلکه با ملاک “از هر یکصد هزار تن، چند زندانی؟” نیز دارای بیشترین زندانی در سطح جهان است. خطرناکترین زندانیان در زندانهای این کشور حضور دارند.
جیمی کارتر، روز پنجم تیرماه امسال طی مقالهای در نیویورک تایمز نوشت که دولت آمریکا ده اصل از سی ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را نقض کرده است. او در ادامه مینویسد: “مقامات آمریکایی افشا کردهاند برای گرفتن اعتراف از بعضی از این زندانیها، تعدادی از آنها را که در دادگاه نظامی محاکمه شده بودهاند مورد شکنجه قرار دادهاند؛ بعضیشان بیش از صدبار با حس غرقشدگی شکنجه شدهاند یا اسلحه به سویشان گرفته شده، دریل کنار سرشان گرفته شده یا به تجاوز جنسی تهدید شدهاند.”
آیا هیچکس میتواند با این شاخص چهره کل آمریکاییها را مخدوش سازد؟ همان مردم بهترین دانشگاههای جهان را پدید آوردهاند. همان مردم سرآمد رشد علم بودهاند. همان مردم در کمکهای خیریه نیز سرآمد هستند. به عنوان نمونه، وارن بافت – که گفته میشود با ۴۴ میلیارد دلار دارایی سومین فرد ثروتمند جهان است و در یک خانه متوسط زندگی میکند- گفته است که ۹۹ درصد دارایی خود را به سازمانهای خیریه خواهد بخشید. آمریکا کشوری مهاجرپذیر است که قلمرو سیاسی خود را به روی خارجیها گشوده است. بسیاری از خارجیها در این کشور به مقام وزارت رسیده و یا به مقامات بالای قضایی و نظامی دست یافتهاند.
داوری منصفانه درباره یک ملت
وقتی درباره ملتی داوری میکنیم، باید منصفانه همه شاخصها را در نظر بگیریم و منفیترین شاخصها را به ویژگی آن مردم مبدل نسازیم.
اگر به چند میلیون ایرانی مقیم خارج بنگریم، آنها را جمعیتی تحصیل کرده، دارای شغلهای آبرومند و در مجموع ثروتمند خواهیم یافت، اما وقتی فضاسازی علیه شهروندان یک کشور صورت میگیرد، کمپانی اپل نیز از فروش یک آیپد به دختر ایرانی- آمریکایی خودداری میکند.
اگر به چند میلیون ایرانی مقیم خارج بنگریم، آنها را جمعیتی تحصیل کرده، دارای شغلهای آبرومند و در مجموع ثروتمند خواهیم یافت، اما وقتی فضاسازی علیه شهروندان یک کشور صورت میگیرد، کمپانی اپل نیز از فروش یک آیپد به دختر ایرانی- آمریکایی خودداری میکند. آن دختر نیز فیلمی تهیه میکند و در آن با رئیسجمهور آمریکا در خصوص این رفتار تبعیضآمیز و تحریمهای اقتصادی سخن میگوید.
افغانیهای مقیم ایران نیز مردمانی زحمتکش و سختکوش هستند. اقلیتی از آنها مرتکب جرایمی شدهاند و میشوند؛ به همان دلیلی که جرایم خلافکاران دیگر کشورها را به همه مردم آن کشورها نمیتوان نسبت داد، جرایم این اقلیت افغان را هم نمیتوان به کل افغانیهای مقیم ایران نسبت داد.
ما افغانی هستیم، افغانیها هم ایرانی هستند
همه ایرانیان مقیم خارج فعالان سیاسی ناراضی نبودهاند که به دلیل سرکوبهای جمهوری اسلامی از ایران گریخته باشند. بخشی از آنها به دلایل سیاسی و بخش وسیعی از آنها برای زندگی بهتر در کشورهای توسعه یافته غربی مهاجرت کردهاند.
بسیاری از افغانها ایرانی شدهاند، به همان معنایی که بسیاری از ایرانیها آمریکایی، آلمانی، فرانسوی، کانادایی و غیره شدهاند. ایرانیان مقیم جوامع غربی خواهان حقوق برابر با شهروندان این کشورها هستند. هیچ نوع تبعیضی را برنمیتابند. افغانهای مقیم ایران نیز باید حقوقی برابر با ایرانیان داشته باشند. هر نوع تبعیضی نسبت به آنها ناروا است.
حتی اگر همین امروز جمهوری اسلامی سرنگون و رژیمی صد در صد دموکراتیک جایگزین آن شود، بسیاری از آنها- حتی مخالفان سیاسی- به ایران بازنخواهند گشت. دلایل این امر بسیار است. یک بار همه چیز را گذاشتن و رفتن و از نو شروع کردن، تجربه سخت و تکان دهندهای بوده است.
تکرار این تجربه بسیار دشوار است. از سوی دیگر، حتی اگر ایران دارای رژیمی دموکراتیک شود، باز هم سطح توسعه آن تا زمان طولانی مشابه سطح توسعه جوامع غربی نخواهد شد. ایرانیانی که سالها به این سطح از زندگی عادت کردهاند، بعید است- با بازگشت به ایران- حاضر به تقلیل سطح زندگی خود شوند.
شماری از مردم افغان نیز از ستم گریختهاند و به ایران پناه آوردهاند. حکومتهای ستمگر داخلی، جنگ، اشغال آن کشور از سوی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و سپس دولت آمریکا، ناامنی گسترده و غیره آنها را به ایران کشانده است. بدیهی است که سطح توسعه اجتماعی ایران بسیار جلوتر از افغانستان است.
حتی اگر امنیت کامل در افغانستان برقرار شود- چنین چشماندازی در حال حاضر اصلاً وجود ندارد و با خروج نیروهای آمریکایی و غربی در پایان سال ۲۰۱۴ نزاع بر سر تصاحب قدرت افزایش خواهد یافت- بازهم به دلیل زندگی بهتر در ایران، بسیاری از افغانها به کشور خود بازنخواهند گشت.
به تعبیر دیگر، بسیاری از افغانها ایرانی شدهاند، به همان معنایی که بسیاری از ایرانیها آمریکایی، آلمانی، فرانسوی، کانادایی و غیره شدهاند. ایرانیان مقیم جوامع غربی خواهان حقوق برابر با شهروندان این کشورها هستند. هیچ نوع تبعیضی را برنمیتابند. افغانهای مقیم ایران نیز باید حقوقی برابر با ایرانیان داشته باشند. هر نوع تبعیضی نسبت به آنها ناروا است. فراموش نکنیم و دائماً با خود تکرار کنیم: “ما افغانی هستیم، افغانیها هم ایرانی هستند.”
ایرانی-ها هم در جوامع غربی همان افغانیهای در ایران هستند ولی شاید بخاطر ناآگاهی به زیر و بمها، و پارامترهای فرهنگی جامعه غربی، و توهمات ناشی از درک و فهم مردم عادی و بومی رسانهایی شده غرب، به بطن حقیقت این موضوع پی نمی-برند. اکثر افغانیها بدلیل تبعیض و بی-احترامیهای مرسوم در جامعه ایران از ایرانی-ها بدشان میاید. تعداد معدودی از طریق قاچاق مواد مخدر و همکاری با سپاه، ایران را به ترانزیت مخدرات به دنیای غرب، (۸۰ درصد هرویین اروپا از افغانستان میاید) و میلیونها معتاد در داخل ایران به ثروت رسیدهاند و بخش بزرگی از صادرات کالا از ایران به افغانستان را هم در دست دارند.آمار دقیقی در مورد جمعیت افغان در ایران نیست ولی بین ۲ تا ۱،۵ میلیون را میتوان حدس زد.در این ۳۰ اندی سال، کارنامه درخشانی بجز چند کتاب داستان و شعر به چشم نمیخورد. با توجه به میزبانی شرمسارانه، بیکاری، فقر،بی-عدالتی اجتماعی- سیاسی ایرانی-ها در داخل ایران، چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. باید با برنامهریزی اصولی در حوزه آموزشهای علمی—_فنی، ایجاد کار و اشتغال در داخل افغانستان و کمکهای مادی و معنوی ایران ، در داخل افغانستان به مردم افغان یاری نمود.
ایراندوست / 12 July 2012
درود بر شما
خوب و ساده نوشتید که همه بدانند و میدانند که حرف اصلی در کجاست… خوشحالم اما لطف کنید کلمه افغانی را ننویسید چون مردم افغان افغانی نیستند یا افغان اند و یا افغانستانی
کاربر مهمان عارف فرمان / 12 July 2012
ما افغانی نيستيم و ما ايرانی هستيم.
ما با افغانی ها ريشه ی مشترک داريم و از يک اصل رُشد و نِمو يافته ايم و در دنيای کنونی “هم درد” و “هم بند” و “هم زنجير” و “هم سرنوشتيم” ولی با همه ی اين يگانی ها بازهم نحوه تکامل دويست سال گذشته مان, که از زمان فراغ مان روی داده متفاوت بوده است و ما, ما شديم و آنها, آنها و اين مايی و آنهايی هم دارای رگه های خوبيست و هم بدی هم فراوان در آن است.
البته می توان و حتما هم بايدبه سوی يکی شدن با يکديگر گام برداريم و به سوی فضايی حرکت کنيم که نهايتا منطقه ی غرب آسيا برای خودش يک نوع اتحاديه اروپای ديگری بشود و مرزها هم برداشته شود ولی تا آن زمان راهی بس طولانی در پيش است که همگان بايد در جهتش همت کنند و مِنجمله برادران افغان و عراقی و پاکستانی و ديگرانمان.
متاسفانه روند انحتاط اجتماعی در افغانستان و پاکستان و عراق به درجه ای از تکامل خود رسيده که تنها راه چاره منطقی و عقلانی کشيدن ديوارهای بيشتر بين ما و آنهاست و به احتمال قوی اين انحتاط اجتماعی در افغانستان و پاکستان حداقل يک نسل ديگر از لحاظ زمانی طول خواهد برد (در صورت وجود اراده کافی در جهت برعکس شرايط فعلی شان و اين اراده هم اصلا وجود ندارد) و سرنوشت پاکستان و افغانستان چنان با هم و در هم تنيده شده که جدا کردنش از هم غير ممکن است و پاکستان هم بسوی انفجار نهايی و سقوط در دره فلاکت رهسپار, لذا احمقانه خواهد بود که درها را بيشتر باز کنيم تا خودمان افغانيزه و پاکستانيزه گرديم و همچنين با همه ی دروغ گويی های رژيم جمهوری اسلامی بايد عقل هم داشت و فهميد که افغانها حداقل دو ميليون فرصت شغلی را در ايران اشغال می کنند که با همه ی سختی های آن مشاغل باز هم حداقل سهم همين دو ميليون جوان بدبخت ايرانيست و اين افغان ها همچنين از مزايای ايران مانند سوخت ارزان, داروی ارزان, برق ارزان و غيره که بر پايه سوبسيد نفتی هم هست استفاده می کنند که باری اقتصادی بر دوش مايند و سوال ديگر و اساسی اين است که اگر اين افغانها که دنيای بهتر ايران را به نسبت افغانستان ديده اند و می دانند, به افغانستان باز نگردند تا آنجا را بهتر کنند پس چه کسی اين کار را برای افغانستان انجام دهد؟ و اصلا چرا بايد انجام دهد؟ و چه بهتر اينکه مرزها را بردارند تا همه از افغانستان ناتوان از جُستن سامان و داشتن و نگهداری آن سامان بگريزند!
آذربرزين آذرمهر / 12 July 2012
“افغان” نام ملیت مردم افغانستان است و ا”فغانی” نام پول کشور افغانستان است.
چه خوب است که به همه ایرانیان آگاه رسانی شود که بگویند “افغان” نه “افغانی”. همانطور که می گوییم “تاجیک”, ” ازبک”, “ترک”, “تاتار”.
آرش / 13 July 2012
نوشته خیلی عالی و منطقی است. بخصوص بخشی که در مورد ارتکاب جرم توسط افراد بحث میکند و اینکه این را نباید ویژگی جامعه ای دانست که افراد مجرم به آن متعلق هستند. تنها نکته ای که خدمت آقای گنجی و سایر ایرانیان عرض خواهم کرد این است که مردم افغانستان افغان هستند و نه افغانی، به همان صورتی که یک عرب عرب است نه عربی، ترک ترک است و نه ترکی، روس روس است و نه روسی. افغانی واحد پول ما و نیز صفت است. مثل قالی افغانی و یا حشیش افغانی :)
افغان / 12 July 2012
قبل از همه از جناب گنجی ممنونم
سالهای زیادی را در ایران گذراندم و اکنون چند سالی است در کانادا هستم. تازه میفهمم که انسانم. قصدم مقایسه ایران با کانادا نیست اما بازهم میطلبد چیز های گفته باشم و امیدوارم به رگ ایرانیان عزیز بر نخورد.
شکی نیست که ایران شرایط بهتر از ایران دارد و مهاجرت یک رسم معمول است. “وقتی خانه آتش میگیرد آدم به خانه همسایه اش پناه میبرد” اکثر مهاجرت های مردم افغانستان از جنس همین است. بلی در کشور ما جنگ بود امکانات اولیه زندگی وجود نداشت تبعیض نژادی بود و این مسایل فی کما السابق ادامه دارد. محرومیت افغانها از رشته های خاص تحصیلی کارهای تکنیکی و نهادینه کردن حقیر بودن افغانها توسط دولت همه باعث این شد که ما به عنوان انسانهای درجه چندم حساب شویم.
دوستان عزیز اگر اجاره خانه داده ایم، شهریه مدرسه و بعضا دانشگاه داده ایم و یا لقمه نان خورده ایم بخدا دزدی نکرده ایم، همه اینها عرق جبین ما بوده. در اکثر موارد حتی صاحبان کار پول ما را نداده چه رسد به اینکه بیمه باشیم و یا در عین کار زخم برداریم و یابمیریم آنهم بدون هیچ پوششی.
در جنگهای ایران عراق هزاران جوان ما با شما شانه به شانه جنگیدند و کشته شدند. آخر ما انسانیم، به جرم خفاش شب و بیجه و امسال خیلی از هموطنان ما کشته شد بر ناموس مان تجاوز شد خانه های مان آتش زده شد. آیا ما به عنوان انسان حق نفس کشیدن نداریم که هزاران جوان ما در اردوگاه سنگ سفید رگبار میشود و دوره طالبان هزاران آدم ردمرز شد تا دولت ایران با قتل عام اینها امتیاز سیاسی بگیرد. هر ساله سازمان ملل پول هنگفت را بابت اسکان افغانها به دولت ایران پرداخت میکند چرا کسی از این حرفی نمیزند. با وجود اینکه در ایران به دنیا آمده ایم ما حتی حق سند کردن یک گوشی تلفن همراه را نداریم .
اگر فرهنگی های افغانستان در ایران چند تا کتاب شعر و قصه نوشته اند بازهم شاهکار است چون بجز ادبیات و رشته های علوم انسانی حق تحصیل در رشته های دیگر را نداشته اند و خانواده های شان شاقه ترین کارها را کردند تا اینها درس بخوانند.
اصلا نام افغانستان توسط یک ژنرال انگلیسی بر این کشور گذاشته شده. و بنای این کشور بر استعمار و بدبختی گذاشته شده. در افغانستان به خاطر اینکه چند سالی در ایران زنده بوده ایم مجازات میشویم و در ایران به جرم افغان و یا همان افغانی و یا هرچه افعی…..
تعداد انگشت شمار ایرانیان که به حمایت از مردم شور بخت افغانستان واقعیت ها را مینوسد اندک است اما همین هم غنیمت است.
بازگشت
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پياده آمده بودم، پياده خواهم رفت
طلسم غربتم امشب شكسته خواهدشد
و سفرهای كه تهی بود، بسته خواهدشد
و در حوالی شبهای عيد، همسايه!
صدای گريه نخواهی شنيد، همسايه!
همان غريبه كه قلك نداشت، خواهد رفت
و كودكی كه عروسك نداشت، خواهد رفت
منم تمام افق را به رنج گرديده،
منم كه هر كه مرا ديده، در گذر ديده
منم كه نانی اگر داشتم، از آجر بود
و سفرهام ـ كه نبود ـ از گرسنگی پر بود
به هرچه آينه، تصويری از شكست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است
اگر به لطف و اگر قهر، می شناسندم
تمام مردم اين شهر، می شناسندم
من ايستادم، اگر پشت آسمان خم شد
نماز خواندم، اگر دهر ابن ملجم شد
ذکریا / 13 July 2012
دوست همزبان آقا/ خانم ایران دوست! ما را از کمک های مادی و معنوی تان تیر، فقط لطف کنید تروریست، آخوند و اسلحه به افغانستان نفرستید. اگر همین کار را بکنید لطف بزرگ در حق ما کردیده اید.
حسین از کابل / 14 July 2012
جناب گنجی ممنونت ایم.
زنده باد گنجی
داوود / 14 July 2012
این در درجه اول وظیفه ایرانیان مقیم خارج از کشور است که در مورد لزوم تساوی حقوقی مهاجران ساکن ایران احساس مسیولیت و نیز اقدام به آگاه سازی کنند. چراکه اولا از مزایای این تساوی در غرب سود میبرند و ثانیا این تساوی در جامعه ایران (در چند قرن اخیر) وجود نداشته و لذا مردم ایران تجربه آنرا ندارند.
کاربر مهمان / 14 July 2012
دولت اخوندی پول وثروت ایرانی ها را صرف افغانیها میکند . در حالیکه کرد و لور و بلوچ دارند گشنگی میگشند. چرا ؟واقعا چرا؟ ف*****چرا انها را میلونی راه میدهد و پای انها را به شهرها باز میکند. درحالی که میتوانست مثل رفتار ترکیه با مهاجران کرد عراقی درطول سالیان گذشته و یا سوری های امروزی برخورد کند. یعنی یا انها را راه ندهد یا فقط در چادر در حاشیه مرز نگهدارد. پس چرا این حکومت این همه افغان و عراقی وارد کشور میکند. چرا؟ ****
کاربر مهمان / 15 July 2012
من اصولا دیگر دلم نمیخواهد مقالات آقای گنجی ،را بخوانم ، اما اتفاقی در اینجا کامنت زکریا را دیدم که اشک در چشمان جمع کرد ، لذا خطاب به زکریا ی عزیز این دوست خوب افغان مینویسم، عزیز جان دردها و غمهایت را واقعا میفهمم و از صمیم دل از خدا میخواهم ، خدا هیچ انسانی را اسیر این انسان نما های پر مدعا و تهی از انسانیت ننما ید .اصلا قابل تصور نیست ، به فرض که دو یا سه افغان مرتکب جنایات شده باشند ، که قانونا و عرفا هم مسول عملکرد خود هستند ، و به نظر من بایستی به اشد مجازات برسند (البته با اثبات مجرمیت در دادگاه ) ، آنوقت عده ا ی قبیله وار به خانه های دیگر افاغنه بی خبر از همه جا یورش برند ، زن و کودک بی گنا ه را مورد تعرض وحشیانه قرار دهند, مسکن آنها را به آتش بکشند .اگر به فرض جنایتکاران هم از خود مردم یزد بودند ، همین عمل را یزدیان ( که روی یزیدیان را سفید کردند ) انجام میدادند .
دوست تمامی انسانهای با شرافت انسانی ، ستار فرزند آزربایجان
کاربر مهمان / 15 July 2012
آ**** مملکت در حال قطحی است. در حال محاصره کشنده اقتصادی است. تهدید نظامی جدی تر از جنگ هشت ساله و همشه درکناره خلیج و پایگاهای نظامی امریکا در افغانسان و ترکیه و اسراعیل در کمین است. بعد ***به فکرفرصت طلبی و ماهی گیری از این وضعیت قحطی وگشگی و جنگ و محاصره هستید. در این وضعیت اخر الزمان که مادر کودک خود را نمی شنا سد فکر میکنبد مردم ایران که نان در سفره و هوا ی تنفس در اسمان ندارد میتواند به فکر مهاجران چند میلیونیش باشد . ان هم مثل ان امکاناتی که در دول فرنگی گرفتی. در بلژیک همین دو روز یپش پرویز نوجوان افغان که در کودکی در بلژیک رها شده بود تا ١٨ ساله شد. هنوز کیک تولدش ازگلوش پایین نرفته،با ١٦٠ دلار در جیبش برگرداندند افغانستان.نوجوانی که پدر و مادر و حتی زبان افغانستانی و شناسنامه افغانی ندارد. چرا؟ میگویند در اروپا بانک ها قمار کردند. و باختند. بحران اقتصادی است. برادر در انجا که زندگی میکنید از این اتفاق ها برای افغانها نمی افتد. هلند بعد از اخراج مهاجران با سالهایی طولانی زندگی در کمپها ( از ١٠ ،١٣ و بعضا ٢٣ ساله) اعلام کرد .عراقی هایی که بتوانند ثابت کنند که همجنس باز واقعی اند شاننس ماندن دارند.فکر میکنید این اعلام تلویزیونی برای یک جوان عراقی که میخواهد بعد از سالهای طولانی یک جواب بگیرد.باید دست به چه کارهای بزند. ( ان هم با ان عکس های از زندان ابو غریب که در ذهن دارد. حالا اینجادر زندان نیست اما برای ماندن وگرفتن اقامت باید خود برای خودش اپو قریب بسازد.)راستی چرا؟ پناه جوها بلکه با عبور ار دریا ها و بعد انهایی که زنده رسیدن به استرلیا ، إنگلیس، اروپا و کاندا. بعد ان همه انتظار و بی یا با جوابی خودکشی کردند؟
کاربر مهمان / 15 July 2012
کاربر مهمان در تاریخ یکشنبه, 04/25/1391 – 14:58
آیا چون در اروپا فلان رفتار را با افغانی ها یا عراقی ها میکنند ، این مجوز ماست که بتوانیم خانه های افاغنه در ایران را به آتش بکشیم ، و از هر نوع بدرفتاری و نژادپرستی نسبت به آنها کوتاهی نکنیم ؟
بعد هم افاغنه در ایران پست ترین کارها را میکنند ،کارهایی که ما ایرانیها از ان عار داریم ، در واقع به اقتصاد ایران کمک میکنند ، اما پناهندگان در کشورهای اروپایی از دولت مسکن ، خوراک و پول تو جیبی میگرند ، بدون هیچ نوع انجام کاری ، در حقیقت نوعی ضرر برای اقتصاد ان کشورها هستند .
بعد هم ایران از سازمان ملل به خاطر پناهندگان افغانی مبا لغ هنگفتی میگیرد ، بدون اینکه کوچکترین کمک یا امکاناتی در اختیار آنها قرار دهد .
کاربر مهمان / 15 July 2012
البته آن دوستانی که رفتار ایرانیان با افغانها در ایران را با رفتار غربیان با ایرانیان در اروپا مقایسه میکنند، لطف کنند و وضعیت ایران در زمان ورود افغانها به ایران را هم با وضعیت غربیها در زمان ورود ایرانیها به غرب، در نظر داشته باشند.
به شما اطمینان میدهم که اگر غرب (مثل ایران) درگیر انقلاب و جنگ و مشکلات عدیدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود، هرگز هیچ مهاجری را، از هیچ کشور جهان سومیی قبول نمیکرد.
ضمن اینکه در ایران، ایرانیش هم از حقوق اولیه محروم است چه برسد به کسانی که از کشورهای دیگر به ایران مهاجرت کرده اند.
مزدک / 16 July 2012
البته بیش از ۳۰ سال تحریم هم انسانها را به آن مرزی میرساند که به همپیمانی با ویژه گی خاص ! افغانها با تحریم کنندگان ایران، نگاه را به پشت پردها بکشاند ! خواست عده ای برای آن روابط نامناسب در پشت پردها همیشه بوده است و خواهد بود ! …
کاربر مهمان / 16 July 2012
به شما دوست عصبانی کاربر مهمان در تاریخ یکشنبه, 04/25/1391 – 14:58و تاریخ دوشنبه, 04/26/1391 20:29 عرض مینمایم شما با یک سری مقدمه چینی از موارد مشکلاتی که متاسفانه برای ایرانیان در کشورهای اروپایی رخ داده است میخواهید توجیه گر رفتارهای غیر انسانی ونژادپرستانه مردم ودولت ایران باشید. بی آنکه فکر عواقب دهشتناک آنرا بنمایید. پاسخهای شما چقدر شبیه پاسخهای احمدی نژاد در مقابل خبرنگاران خارجی است ؛آن هنگام که درمورد نقض حقوق بشر در ایران مورد سوال قرار میگیرد.خود شما بهتر از من میدانید که رفتارهای مردم ودولتهای جوامع متمدن چقدر با رفتار مردم ودولت ایران متفاوت است.قدری انسانی تر فکر کنید افغان هم مانند تو انسان است ؛هم نوع است؛حق زندگی دارد مانند تو؛حتی اگر روستایی و بیسواد باشد. توصیه میکنم از کميساريای پناهندگان سازمان مللUNHCR؛که نهادی بین الملی؛میزان کمکهای رسمی سالیانه را به دولت ایران برای پناهندگان افغان سوال بفرمایید. ضمنا در یزد مردم در دسته های متعدد به خانه های افاغنه حمله ورشده و٢٠٠خانه را به آتش کشیدند. ***
کاربر مهمان / 17 July 2012
سخنی با” کاربر مهمان در تاریخ دوشنبه, 04/26/1391 – 00:00.”
١) شما با چه استدلال و منطقی از کامنت مورد اشاره ات چنیین نتیجه ای گرفتید:”… این مجوز ماست که بتوانیم خانه های افاغنه در ایران را به آتش بکشیم… “، در حالیکه در مشکلات اقتصادی همه کشورها اول زورشان به مهاجرین می رسد. اگر با حکومت ایران مخالف هستید نباید نفرت را به ملت ایران نسبت داد. اگر جوان پناه جو ایرانی “کامبیزشعله ور” در هلند در روز روشن خود را به آتش میکشد مقصر مردم هلند نیستند. سیاست و سختگیری سیاستمدارن است. اگر یک افغان یک دختر بچه را بعد ازتجاوز و قتل جسد او رامیسوزاند و والدین و اشنایان او خانه او را مورد حمله قرار میدهند هم نباید عمل ان افغان را به حساب همه افغان ها گذاشت و این حکم هم در موردان والدین عصبانی هم صدق میکند.یعنی نباید رفتار انها را به حساب همه ملت ایران گذاشت. چون مخالف دولت هستیم سی سال پناه دادن به میلیون ها افغان که تماما یا اکثرا بی سواد و روستایی یا کارگر ساده هستند را نادیده گرفت.(گفتن واقعیت که واقعیت است برای من هم تلخ است.به قول حافظ: گر نمی پسندی تغییر بده قضا را)
2) تا جایی که من از اخبار و نشریات غربی شنیده ام . سازمان ملل جز تحریم .و باز تحریم چیزی به ایران نداده و حالا حالاها نمیدهد.
3)اما گفتی :« اما پناهندگان در کشورهای اروپایی از دولت مسکن ، خوراک و پول تو جیبی میگرند ، بدون هیچ نوع انجام کاری ،» شاید از هزارا ن کسانی بتواند که مثل مورد و شرط اقامت برای عراقی ها در هلند ثابت کند همجنسگرای واقعی و عراقی است. اقامت بگیرند چند ماهی هم بدون کار کردن مبلغی حداقلی برای بخور و نمیر بگیرند که در کنارش از رادیو و تلویزیون از راستگرا هزاان بار واژه های انگل ها و کسانی که ما انها را پمپرز میکنیم( مامی لای پاهایشان میگذاریم) بشنود و بعد از چندماه اولیه باید کارکنید. ان هم از جنس همان کارههای که مهاجرین افغان درهمه جای دنیا میکنند. که به نظرمن بسیار شرف دارد به نان گدایی درکمپها یا نان تمارض به بیماری و پیری.
4) ناگفته نماند بزرگترین هتلها و مهمانسراهای مشهد مال افغان هاست. اکثرافغان ها باپول بدست امده درایران به اروپا مهاجت کرده اند عبدالله عبدلله کاندیدای رییس جمهوری در اران پزشک شده، جلال الدین فارسی نماینده سابق ایران افغان بود. شاهرودی زییس قوه قضاییه و وزیرخارجه کنونی عراقی الاصل اند.خمینی و رفسنجانی نژاد هندی و افغان دارند.
کاربر مهمان / 16 July 2012
آقای گنجی متشکرم . از ملاحظات شما و توجه آدم ها . خواسته بودم حساب مردم را از دولت جدا کنید . یا حق
کاربر مهمان از ایران / 20 July 2012
افغان، واحد پول افغانستان است. مردم افغانستان یا افغان خوانده می شوند یا افغانستانی.
مژگان / 25 July 2012