نعیمه دوستدار ـ شانزدهم ماه مه، شبکه یک تلویزیون سوئد برنامهای پخش کرد به نام “ماموریت بررسی” که زمینهساز بحثهای فراوان در رسانههای اروپایی شده است.
در این برنامه، مساجد مسلمانان در سوئد، موضوع بررسی میزان پایبندی به اصول دموکراسی شدهاند و محور این بررسی، اصل “برابری زن و مرد” بوده است. به گزارش بیبیسی فارسی، به نقل از وبسایت تلویزیون سوئد SVT، گزارشگر این قسمت از برنامه، نادیا ییلنار، چندماه در محلههای مسلماننشین سوئد، تحقیق کرده است.
براساس گزارش یادشده، برنامه “ماموریت بررسی” نشان میدهد “در پی افزایش شمار مهاجران از کشورهای مسلمان چون عراق، سومالی، لیبی و برخی کشورهای آفریقایی و افزایش شمار مساجد رسمی و غیر رسمی در اروپا، فرهنگ و قوانینی چون چندهمسری که در جوامع اسلامی از سوی اسلامگرایان اصولگرا عادی تلقی میشود، در میان مراجعهکنندگان اروپایینشین این مساجد نیز ترویج میشود.”
دو گزارشگر مخفی این برنامه تلویزیونی، با نام مستعار “مهناز” و “اختر” و در نقش زنان مسلمان، با روبنده و حجاب به امامان جماعت ۱۰ مسجد در شهرهای سوئد مراجعه میکنند و چند نکته کلیدی و جنجالی را در قالب پرسش و مشاوره با آنها در میان میگذارند. آنها درباره برقراری رابطه جنسی با همسرانشان سئوال میکنند و اینکه تکلیفشان چیست اگر مایل به برقراری رابطه نباشند؛ اگر کتک بخورند و مورد خشونت قرار بگیرند و اگر همسرشان دوباره ازدواج کند؟
پاسخ بیشتر امامان جماعت به این سئوالها یکسان است. آنها میگویند زنان باید به رابطه جنسی با همسرشان تن بدهند، مگر در شرایط خاص (بیماری و عادت ماهیانه) و موضوع کتک خوردن و خشونت را در داخل خانه حل کنند. به نظر آنها مراجعه به پلیس لزومی ندارد و ازدواج مجدد همسر هم به شرط برقراری عدالت و امکانات مالی مرد اشکالی ندارد.
همین امامان جماعت در مواجهه با یانه یوسفسون، سردبیر این برنامه که مدتی بعد علناً برای مصاحبه به آنها مراجعه کرده است، بر برابری زن و مرد تأکید میکنند و میگویند که معتقد به “اصول دموکراسی” و “قوانین سوئد” هستند. این ادعایی است که با رو شدن فیلمهای مخفی رنگ میبازد.
مسجد، روبنده یا برابری زن و مرد؟
در شهرهای اروپایی، افزایش ساخت مساجد نگرانیهایی را هم در میان مردم و هم در میان فعالان اجتماعی برابریخواه برانگیخته است. گروههای سیاسی راستگرا نیز از نگرانیها و پرسشهای مردم بهره بردهاند برای اینکه علیه مهاجران و مهاجرپذیری تبلیغ کنند.
بر همین اساس، طرح ساخت یک مسجد بزرگ در شرق لندن با جنجال همراه شد و دست کم ساخت دو مسجد بزرگ در هلند و سوئیس متوقف شد. مخالفان ساخت این مسجدها نگران حامیان مالی این مسجدها بودند که شاید ارتباطاتی با گروههای افراطی مانند القاعده داشته باشند؛ ضمن آنکه ساخت مجتمعهای بزرگ اسلامی، نگرانی اروپاییها را از به هم خوردن ترکیب جمعیتی شهرهای اروپایی افزایش میداد.
محمدرضا نیکفر: نظام آزاد نظامی است که تفاوت را بپذیرد. پذیرش تفاوت طبعاً نمیتواند تا جایی پیش رود که آن پایههایی نقض شود که هنجار پذیرش تفاوت را پذیرفتنی کرده است. یک اصل، مخالفت با تحمیلگری و خشونت است. گروهی، فرقهای یا دینی از آزادی بهره میبرد، اما به نام آزادی، منشی را پیش میگیرد که تحمیلگر است، خشن است و برانگیزاننده خشونت است.
در کنار این اتفاقها، وقوع انفجارهای تروریستی در شهرهای اروپایی که توسط اسلامگراهای افراطی طراحی شده بود، دولتها و مردم اروپا را نسبت به گسترش اسلام افراطی بیشتر نگران کرد. در ادامه این جریان، گسترش مسجدسازی در اروپا و کم توجهی سیاستمداران به عملکرد امامان و متولیان این مراکز در دهه اخیر، منتهی به این شده است که اصول و فرهنگی در میان مسلمانان مهاجر و فرزندان آنها تبلیغ شود که در تضاد با معیارهای دموکراسی و قوانین جامعه اروپا قرار دارد.
این موضوع منجر به نگرانیهای فراوان در میان شهروندان اروپایی، رسانهها و احزاب مختلف شده است و در عین حال، تبلیغات بنیادگرایانه برخی از مساجد در اروپا این بهانه را به دست احزاب نژادپرست اروپایی داده تا شهروندان اروپایی را با اشاره به افزایش مهاجران آفریقایی و خاورمیانهای از خطر گسترش اسلام هراسان کنند.
این موضوع در کنار اصرار گروهی از مسلمانان به اجرای برخی اصول اعتقادی مانند استفاده از روبنده، به موضوعی چالشبرانگیز در قوانین اروپایی شده و جنجالهایی را بر سر مفهوم آزادیهای اعتقادی و تقابل آنها با مفهوم دموکراسی در این کشورها برانگیخته است. در کنار قوانین محدودکنندهای که در برخی از کشورها برای حضور زنان با روبنده در محیطهای کاری و دانشگاهی وضع شده است، عدهای حتی ایده اخراج مسلمانان از این کشورها را مطرح کردهاند.
اکنون یک بار دیگر حقوق زنان محور چالشی جدی در یک جامعه اروپایی شده است. به گفته ییلنار، خبرنگار سوئدی در عربستان سعودی تبعیض جنسی حاکم است و دولت، شاهزادگان و تاجران این کشور به انواع مختلف اصول مورد نظر خود را در جهان تبلیغ میکنند: “آنها مسجدهای مختلفی را در سراسر جهان بنا میکنند و سرمایه ساخت آن را میدهند و به افراد علاقهمند نیز کمک مالی میدهند تا به عنوان امام مسجد تربیت شوند و آموزش ببینند و در کشورهای اروپایی در این زمینه کار کنند.”
بر اساس گزارشهای منتشر شده، هزینه ساخت مسجد بزرگ شهر “مالمو” در جنوب سوئد را معمر قذافی، پرداخت کرده بوده است. همچنین به گزارش روزنامه “مترو”، قرار است دولت عربستان برای ساخت مسجد بزرگی در “تنستا”، یکی از محلههای خارجینشین استکهلم، 400 میلیون کرون هزینه کند.
تقیه یا اسلام دوچهره؟
برنامه “ماموریت بررسی” دو چهره کاملا متضاد از امامان مساجد مسلمانان در سوئد را به تصویر کشیده است: چهرهای معتقد به اصول دموکراسی در گفتوگوهای رسمی با رسانهها و چهرهای زنستیز در گفتوگو با مراجعهکنندگان معمولی و البته در برابر دوربین مخفی.
حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر دینی، روزنامهنگار و از روحانیان آزاد اندیشایران، این حرکت امامان جماعت مساجد سوئد را نوعی چندچهرگی میداند.
او در گفت و گو با زمانه میگوید: “جوهر دینداری، راستگویی است و البته یکی بودن ظاهر و باطن و دوری از نفاق. چند چهرگی شماری از امامان مساجد در اروپا دو جنبه دارد: اخلاقی و اجتماعی. از بعد اخلاقی، چندچهرگی امری مذموم است. مومن و مسلمان واقعی در هر حال باید ظاهر و باطن یکی داشته باشد. از نظر اجتماعی، اما امری بسیار پیچیده است. در تمام جهان و در طول تاریخ، جامعه اقلیت در جامعه اکثریت، گاه ناچار شده است بخشی از عقاید خود را پنهان کند تا در معرض آزار از سوی حکومت یا جامعه اکثریت قرار نگیرد. این در شرایطی است که اقلیت از دیدگاه حکومت یا جامعه اکثریت به نوعی محکوم باشد. به عنوان نمونه، میبینیم که یهودیها در دورهای مخفی بودند. مسیحیها هم در دورههایی این شرایط را تجربه کردهاند. امروزه در کشور اسلامی ایران، بهاییها در برابر حکومت دچار چنین شرایطی هستند. حدود سه دهه است که بسیاری از بهاییها در ایران به عنوان اقلیتهای مذهبی ناچار شدهاند خود را به نوعی از حکومت اسلامی مخفی نگه دارند تا زنده بمانند. بنابراین مخفیکاری برای بقا در چنین شرایطی، در اخلاق و ارزشهای اسلامی قابل قبول است. به همین دلیل در مذهب شیعه اصل تقیه وجود دارد تا فرد خود را برای بقا در صورت لزوم مخفی کند.”
این پژوهشگر مسئله را از زاویه دیگری نیز بررسی میکند: “گاه قومی، نژادی و اقلیتی در جامعه بزرگتر تلاش میکند تا در برابر خواست جامعه اکثریت به نوعی با جامعه کنار بیاید و خود را با خواست فرهنگ بزرگتر سازگار کند. در بسیاری از دورهها میبینیم که این اقلیت به نفع خواست جامعه بزرگتر، اندک اندک دچار دگردیسی فرهنگی میشود و خود را با جامعه میزبان هماهنگ میکند که نوعی همپیوستگی نامیده میشود. در این تغییر فرهنگهای متفاوت بر هم تاثیر میگذارند. هم تاثیر میگیرند و هم تاثیر میگذارند.”
حسن یوسفی اشکوری: در جامعهای که امامان مساجد مسلمانان به مدد بهرهبرداری از امکانات جامعه آزاد اروپا و کمکهای مالی میتوانند به راحتی در کنار سایر گرایشهای مذهبی و غیر مذهبی اعتقادات و دینداری خود را حفظ کنند، اینکه از امکانات مالی برآمده از جامعه دموکراتیک بهره ببرند و نقض عهد کنند و با دو چهرگی، اصول دموکراسی را زیر پا بگذارند و ضد آن را ترویج کنند، دیگر ناشی از ضرورت تقیه و احساس خطر ناشی از آزادی بیان نیست.
به عقیده حسن یوسفی اشکوری، این دو شکل اما شامل حال وضعیت مسلمانان در جامعه اروپا نمیشود: “در جامعهای که امامان مساجد مسلمانان به مدد بهرهبرداری از امکانات جامعه آزاد اروپا و کمکهای مالی میتوانند به راحتی در کنار سایر گرایشهای مذهبی و غیر مذهبی اعتقادات و دینداری خود را حفظ کنند، اینکه از امکانات مالی برآمده از جامعه دموکراتیک بهره ببرند و نقض عهد کنند و با دو چهرگی، اصول دموکراسی را زیر پا بگذارند و ضد آن را ترویج کنند، دیگر ناشی از ضرورت تقیه و احساس خطر ناشی از آزادی بیان نیست. این، نوعی بهرهبرداری از مواهب جامعه باز، اما حرکت علیه آن است. تظاهر به اصول دموکراسی و ترویج اندیشههای ضد دموکراسی به معنی نوعی مقاومت در برابر خواست مردم به برابری و حتی اعلان جنگ در برابر آن است.”
آقای اشکوری تفکرات مطرح شده از امامان مساجد در برنامه “ماموریت بررسی” درباره زن و مرد را نوعی تفکر عقبمانده میداند و معتقد است براساس ارزشهای امروز جوامع مترقی، اطاعت زن از مرد مبتنی بر عدالت نیست: “چطور میتوان به انسان امروز گفت در برابر خشونت سکوت کن؟ هرکسی که در برابر تهاجم و تجاوز قرار میگیرد این حق را دارد که به قانون پناه ببرد. دعوت به سکوت و پذیرش خشونت، نوعی ترویج تفکر بنیادگرایانه اسلامی است. امروزه عدالت یعنی برابری ذاتی آدمها و داشتن حق برابر. جوهر اسلام نیز عدالتخواهی است و آنچه این امامان در مساجد اروپایی ترویج میکنند مبتنی برعدالت نیست. دیدگاه سنتی اسلامی، دیدگاه غلط تجاری از اسلام است که در طول قرنها مدام بازتولید شده است. جامعه امروز خواهان بحثهای فقهی نیست و اگر میخواهیم به آن بپردازیم، لازم است فقه را در چهارچوبهای امروزین تعریف کنیم.”
مسلمانان اروپایی و هوشیاری رسانهای
فیلم مستند “ماموریت بررسی”، پرسشهای زیادی را در مقابل جامعه اروپایی گذاشته است: نقش و عملکرد مساجد و کمکهای مالی کشورهایی چون عربستان سعودی، لیبی و دیگر کشورهای اسلامی برای ساخت این مراکز بر جامعه اروپا چیست؟ آیا دولتهای اروپایی باید در برابر کمکهای دولتهایی چون عربستان سعودی و لیبی به اسلامگرایان اروپا، سیاست سکوت اختیار کنند؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر در این روزها موضوع چالشهای فراوان در مطبوعات اروپا به شمار میروند.
محمدرضا نیکفر، پژوهشگر در فلسفه سیاسی درباره این نکته میگوید: “نظام آزاد نظامی است که تفاوت را بپذیرد. پذیرش تفاوت طبعاً نمیتواند تا جایی پیش رود که آن پایههایی نقض شود که هنجار پذیرش تفاوت را پذیرفتنی کرده است. یک اصل، مخالفت با تحمیلگری و خشونت است. گروهی، فرقهای یا دینی از آزادی بهره میبرد، اما به نام آزادی، منشی را پیش میگیرد که تحمیلگر است، خشن است و برانگیزاننده خشونت است. خلاف مقصود است آزاد گذاشتن دست چنین جریانی.”
این پژوهشگر اما برخوردهای مبتنی بر پیشداوری را در برخورد با جامعه مسلمانان در اروپا شایسته نمیداند و معتقد است: “باید توجه کنیم که در نظام آزاد، اصل بر برائت است. یعنی نظام آزاد پیشاپیش نمیتواند آزادی پیروان دینی را در تشکیل انجمن و برپایی عبادتگاه محدود کند، مثلاً به دلیل اعمالی ثبتشده به نام آن در طول تاریخ یا پرونده ناپسند رفتار کنونی بخشهایی از پیروان آن. هیچ دادگاهی روا نیست در مورد کلیت یک دین تاریخی نظر دهد و قاعدهای منفی تقریر کند که در حکم داوری پیشاپیش در مورد پیروان آن در حال و آینده باشد.”
حسن یوسفی اشکوری نیز تلاش گروهی از مسلمانان ساکن اروپا را برای بازتولید گفتمانهای بنیادگرایانه و پافشاری بر الگوهای اسلام سنتی، مغایر با اصول و شرایط حاکم بر اروپا میداند و میگوید: “من با نگاه طارق رمضان، پژوهشگر مصریتبار که در انگلستان زندگی میکند موافق هستم که میگوید مسلمانانی که در اروپا زندگی میکنند باید مسلمان اروپایی باشند. طرح باورها و عقاید بنیادین اسلامی در مقطع امروز اصلاً با دموکراسی و دستاوردهای آن هماهنگ نیست. آنها لازم است راه مدارا با فرهنگ میزبان را پیش بگیرند؛ فرهنگی که برای رسیدن به آن و اصول برابریخواهانه آن کلی مبارزه شده است. لازم است دینداران اسلام را با اصول و ضرورتهای امروز هماهنگ کنند که یکی از آنها برابری است.
اگر مقاومت مسلمانان اصولگرا به سمتی پیش برود که به تعارض فرهنگی دامن بزند، این تعارض جنبه سیاسی نیز به خود میگیرد؛ شبیه تعارضی که دههها بین کشورهای سنی و شیعه وجود داشت. در صورتی که دنیای امروز خواهان حرکت به سوی صلح و تعاون و بردباری است. در جامعه آزاد، اصل بر رواداری است و اگر گروهی با این اصل مخالفت کنند، در واقع به نوعی به آزادی و برابری اعلان جنگ دادهاند.”
محمدرضا نیکفر اما درباره شیوه برخورد جامعه اروپا با این نوع پدیدهها معتقد است: “ابزار اصلی جامعه باز در مقابله با امور ناپسند نه دادگاه و پلیس، بلکه بحث و انتقاد فرهنگی است. هوشیاری رسانهای مقدم و مرجح بر هوشیاری پلیسی است. در رسانه هم طبعا بحث باید به گونهای پیش برود که ذرهای خدشه بر این اصل وارد نشود که نظام آزاد باید پیگیرانه پذیرای تفاوت باشد.”
منبع:
با قبول اینکه، اکثریت مسلمانان که از اقشار مختلف قومی،اجتماعی و اقتصادی کشور خود هستند، دیدگاه تنگنظرانه و ارتجاعی به حقوق و نقش زنان در خانواده و اجتماع دارند و باید آنرا بطور اصولی و درست نقد کرد ولی نباید تبلیغات فرهنگ غربمحوری، برخورد از بالا , ضّد مهاجر و خارجی در اینگونه برنامههای تلویزیونی و رسانهایی را نادیده گرفت. اگر امامی به هسته خانواده و نگهداری آن به هر قیمتی اصرار میورزد، شاید ناشی از مردسالاری نهفته در اسلام نباشد زیرا او میداند که با فروپاشی یک خانواده ۴ نفره، ۴ قربانی وجود دارد و جامعه میزبان غربی، لاف بیش از حد میزند و بجز شکم سیر، هوّیت و ارزش معنوی برای آنها به ارمغان نمیاورد. سالانه بیش از ۱۳ مورد قتل زنان بومی که بدست مردان خود کشته شدهاند را حسادت،خشونت یا انتقام مینامند و صحبتی از آن نمیشود ولی قتلهای ناموسی خارجیان بدون تحقیقی علمی و اجتماعی از این معضل فرهنگی، با بوق و کرنا در رسانهها انعکاس مییابد. جهان اسلام و تنشهای سیاسی و فرهنگی آن در سر لوحه خبرها است ولی از جهان امریکایی لاتین که مسیحی و چندین برابر بیشتر در فقر و بیعدالتی غوطهور است، خبری نیست.از آزادی مذهب و عقاید، گوش فلک کر میشود ولی ایجاد مسجدی برای فرایض دینی که حتا برای دستگاه امنیتی هم میتواند مرکز کنترل خوبی باشد،خوداری میشود. از القأعده و تندروهای اسلامی، منزجر هستند ولی از متحجرین سلفی، شیخهای نفتی و سعودیهایی که پولهای نفت را در شرکتهای غربی و بنگاهای مالی یهودی، سرمایهگذاری میکنند، انتقادی نیست. همانطور که بیکینی در ایران اسلامی، عرش خدا را به لرزه میاورد، حجاب را نماد املی و فقر فرهنگی مینامند و… از هول حلیم روشنفکری و مدرنیسم در دیگ ظاهربینی، پروپاگاندا و مٔد تبلیغاتی آنها نیفتیم چون هر کار بکنیم، ما را از خود نمی بینند و نمی دانند.
ایراندوست / 21 May 2012
اگه تاسیس مسجد در کشورهای اروپایی اشکالی نداره – به نظر من در کشورهای اسلامی نیز باید اجازه بدهند در کشورشون کاباره تاسیس بشه تا کسانی که دوست دارند بروند
کاربر مهمان / 21 May 2012
من چند سوال دارم:
مسلمانانی که زندگی برایشان در اروپا سخت است چرا به کشور خودشان بازنمیگردند؟
اینطوری هم خودشان راحت هستند و هم مردم اروپا.
چرا این شرارتها را در اروپا انجام میدهند؟ اروپایی که این همه با آنان مدارا میکند.
اروپا چرا اینان را تحمل میکند؟
کاربر مهمان / 21 May 2012
من معتقدم باید این مسائل افشا بشه تا مسلمانان هم تکلیف خودشان را در مقابل اصول دموکراسی و ازادی روشن کنند.
کاربر مهمان / 22 May 2012
مسلمانانی که هيج جا شادمان نيستند!
…………………………………………………
آنان در غزه شادمان نيستند
آنان در مصر شادمان نيستند
آنان در ليبی شادمان نيستند
آنان در مراکش شادمان نيستند
آنان در ايران شادمان نيستند
آنان در يمن شادمان نيستند
آنان در افغانستان شادمان نيستند
آنان در پاکستان شادمان نيستند
آنان در سوريه شادمان نيستند
آنان در لبنان شادمان نيستند
آنان در بحرين و کويت هم شادمان نيستند
آنان در عربستان هم شادمان نيستند
آنان در مالزی و در اندونزی هم شادمان نيستند
پس در کجای اين دنيا شادمانند؟؟
آنها در استراليا شادمانند…
آنها در کانادا شادمانند…
آنها در انگلستان شادمانند…
آنها در فرانسه شادمانند…
آنها در ايتاليا شادمانند…
آنها در آلمان شادمانند…
آنها در آمريکا شادمانند…
آنها در سوئد شادمانند…
آنها در هلند شادمانند…
اين برسي نشان ميدهد که آنها در کشوری که مسلمان نيست شادمانند!!
با اين حال آنها همواره کشورهایی را که در آنجا به شادمانی زندگی می کنند مورد انتقاد قرار می دهند!!
ولي چه چيزی را مورد انتقاد قرار می دهند؟؟؟
ـ نه اسلام
ـ نه رهبری برخاسته از دين خودشان
ـ نه خودشان را
ولي می خواهند کشورهایی را که در آنجا شادمانند از بنيان تغيير دهند، تا به صورت کشوری که از آنجا می آيند درآيد!!
آيا شما در کار اين جماعت هاج و واج نميمانيد؟؟
کاربر مهمان / 22 May 2012
اقای اشکوری می گوید که این امامان دو رو هستند وظاهر وباطنشان یکی نیست باید گفت اقای اشکوری این ذات اسلام است واگر غیر از این هست از اقای اشکوری سوال کنید نظرش راجع به هم جنس گرایان چیست ویا اقای اشکوری می پذیرد که دخترش دوست پسر داشته باشد حقیقت این است که اسلامیون ایرانی در یافته اند که خز***ات اسلامی دیگر نزد جامعه ایرانی خارج کشور ****ارزش ندارد وتلاش می کنند که اسلام رحمانی را مطرح کنند همان جوری که اوئل انقلاب مدعی اسلام ناب محمدی بودند امروز مدعی دمکراسی خواهی اسلام هستند حقیقت این است که بپذیریم که ادیان ابراهیمی نمی توانند خود را با دنیای امروزی و اندیشه های انسانی ودنیوی تطبیق کنند پس عقب نشینی می کنند وبه روی مبارک هم نمی اورند در خقیقت اقای اشکوری مثل دیگر برادران اسلامی****تقیه می کند ***
lمحمدرضا / 22 May 2012
با درود صمیمانه، در فوق از قول جناب اشکوری آمده است: «امروزه در کشور اسلامی ایران، بهاییها در برابر حکومت دچار چنین شرایطی هستند. حدود سه دهه است که بسیاری از بهاییها در ایران به عنوان اقلیتهای مذهبی ناچار شدهاند خود را به نوعی از حکومت اسلامی مخفی نگه دارند تا زنده بمانند. بنابراین مخفیکاری برای بقا در چنین شرایطی، در اخلاق و ارزشهای اسلامی قابل قبول است. به همین دلیل در مذهب شیعه اصل تقیه وجود دارد تا فرد خود را برای بقا در صورت لزوم مخفی کند.»
ضمن تشکر از جناب اشکوری که قبلا هم به نوعی از حقوق شهروندی جامعۀ بهائیان ایران منصفانه دفاع کرده بودند:
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-71209299bf.html
باید این نکتۀ مهم تاریخی را تصحیح کنم که برخلاف نظر ایشان، جامعۀ بهائیان ایران در این سی و چهار سال حکومت جمهوری اسلامی خود را مخفی نکرده اند و تقیه ننموده اند. شاهد آن علاوه بر خاطره ای که خود ایشان در لینک فوق از مراجعۀ چند بهائی بطور رسمی به ایشان برای احقاق حقوق شهروندی ذکر کرده اند، این است که طبق دستورات صریح دینی بهائی، بهائیان از تقیه و کتمان عقیده ممنوع اند. به عنوان نمونه حضرت شوقی ربانی ولی امر بهائی فرموده اند: «کتمان عقيده در هر حال ودر هر موقعی مذموم و قبيح و مخالف مبادی ساميه اين امر خطير» و نیز: «تقيّه و کتمان عقيده علّت توهين و تحقير است و در انظار اهل فراست بيمورد و مضرّ. مخالفين و معاندين اين رويّه را حمل بر جبن و خوف نمايند و از تأثيرات سستی عقيده شمرند»
علاوه بر اینها نگاهی به آمار ستم هایی که در این 34 سال بر بهائیان رفته گویای مخفی نبودن ایشان است. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی آمار کامل جامعۀ بهائیان را دارد. این آمار از همان اوایل انقلاب هم در دسترس ایشان بوده است. کشتن بیش از 200 بهائی در این 34 سال، اخراج هزاران بهائی از مشاغل و محرومیت هزاران دانشجوی بهائی از تحصیلات عالیه، و زندانی بودن بیش از صد نفر از بهائیان در حال حاضر و منتظر دادگاه بودن بیش از 450 نفر از ایشان در حال حاضر و بسیاری از این آمار و ارقام حاکی از آشکار بودن و عدم تقیۀ بهائیان در ایران است: رجوع شود به:
news.persian-bahai8.info
www.persian-bahai8.info
و نمی توانم تحسین نکنم نظر جناب اشکوری را در این خصوص که غرب و از جمله اروپای مسیحی و مسلمانان باید در راه صلح و دوستی و مدارا سالک باشند نه جدائی و جنگ و کینه. وجود علمای منصف و صلح دوستی چون ایشان برای ایجاد صلح و دوستی مغتنم است.
نوید / 24 May 2012
به نظر من وقت ان رسیده کهمسلمانان فرهنگ جامغه جهانی رو بپذیرند واز اصول پوسیده اسلامی دست بردارند جامعه اروپا هم نباید تسامح نشون نده باید قانونی رو تصویب کنه که دست بنیاد گرایان اسلامی رو برای تخریب حقوق بشر ببنده …من ساکن ایرانم به زور توی شناسنامه ام نوشته اند مسلمان شیعه اما فرهنگ جامعه جهانی رو بر اسلام ترجیح می دهم…. حالا اخوند بگردید تا منم ترور کنید
کاربر مهمان / 24 May 2012
یه نفر پیغام گذاشته که: اروپایی که این همه با آنان مدارا میکند. اروپا چرا اینان را تحمل میکند؟
این نمی شود که غرب، مدام پز برخورداری از دموکراسی و آزادی بيان را چونان پتک بر سر ما بکوبد و فخر بفروشد و آنوقت نتواند که مخالفان خود را تحمل کند و با لطائف الحيّل موجبات تضييع حق ناباوران به خود را فراهم آورد.
کاربر مهمان / 24 May 2012