رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

KAMIB02

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۵۲ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

عبدالله یک فورد مدل سال ۱۹۴۸ خریده است و بسیار از ماشینش رضایت دارد. مردم در خیابان او و ماشینش را به یکدیگر نشان مى‌دهند. روزى دارد در خیابان پهلوى مى‌راند که دخترى جلوى ماشینش مى‌پرد. عبدالله به موقع ترمز مى‌کند و از ماشین پیاده مى‌شود تا به دختر جوان که زمین افتاده کمک کند. دزدى کیف دختر را دزدیده و گریخته است. عبدلله و دختر با ماشین دزد را تعقیب مى‌کنند که او به موقع در کوچه‌اى پیچیده و ناپدید مى‌شود. عبدالله که به شدت عاشق دختر شده نام او را مى‌پرسد. دختر ثریا نام دارد. او نیز به نوبه خود دل در گرو عبدالله نهاده. به خانه دختر در پل رومى مى‌رسند و ثریا از عبدالله دعوت مى‌کند تا با مادرش آشنا بشود و…