رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

KAMIB02

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۴۵ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

خودکشى احمد منصورى پروانه را بسیار اذیت مى‌کند. او دچار این توهم است که همه اینها باید تقصیر لعیا باشد. لعیا حتماً از احمد دلبرى کرده بود که مرد را این طور دیوانه کرده بوده است. لعیا اما با صلاحدید برادرانش از ایران خارج مى‌شود و به فرانسه مى‌رود. او که عاشق غلامحسین دشت سرخى است مجبور مى‌شود این عشق را زیر پا بگذارد.
در بهمن ماه سال ۱۳۲۷ شاه در دانشگاه تهران مورد سوءقصد قرار مى‌گیرد. پروانه که در برابر دانشکده حقوق ایستاده مطمئن است که شاه صدمه‌اى نخواهد خورد. او به خانه که مى‌رود مدعى مى شود صدایى با او حرف مى‌زند و همان صدا به او مى گوید که توده‌اى‌هاى زیادى دستگیر خواهند شد اما شوروى آنها را نجات خواهد داد. پروانه اکنون مدعى وحى و الهام است و این مسئله به نظر همه جالب مى‌رسد و…