رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

KAMIB02

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۳۱ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

آرمان به پدرش دکتر اعتماد اطلاع مى‌دهد که مى‌خواهد از مهران خواستگارى کند. مهران نیز به مادرش مى‌گوید که آرمان چنین قصدى دارد. زن و شوهر تصمیم مى‌گیرند از عزت و تمام افراد خانواده او دعوت کنند تا براى صرف شما به خانه‌ى آنها بیایند و آخر شب، پس از صرف شام از مهران خواستگارى کنند. عزت که نمى‌داند چرا دعوت شده دعوت را مى‌پذیرد و بعد هنگامى که از مسئله اطلاع پیدا مى‌کند بسیار خشمگین مى‌شود که چرا از آن اطلاع نداشته. دکتر اعتماد مى‌گوید هیچ‌کس از این ماجرا اطلاع نداشته و عاقبت به آرمان تکلیف مى‌کند تا دست پدر عروس را ببوسد. مرد جوان با خوشحالى دست عزت را مى‌بوسد و…