رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۳۰ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
دکتر الهیار فرامرزى که از کشتن کریم راننده تاکسى و معشوق همسرش به شدت احساس اندوه مىکند به سر گور او در مسگر آباد مىرود و در آنجا با خواهر کریم آشنا مىشود. به او مبلغى پول مىدهد و باعث مىشود تا زن با این امکان مالى پدر مسلولش را به مطب او بیاورد. دکتر تصمیم مىگیرد اکرم خواهر کریم را به عنوان مستخدم به خانه خود ببرد و به برادر او نیز کارى در مطبش بدهد. بدین ترتیب او کوشش دارد از اندوه کشتن کریم رهایى یابد، در این حال علاقمند است ببیند اکرم چه احساسى نسبت به اردشیر پسر کریم پیدا مىکند و…