رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۲۲ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
آذرماه براى آنکه با مادرش درد دل کند به خانه او مىرود، اما شوکت و آفاق نیز به آنجا آمدهاند. کمى بعد فروغ نیز از راه مىرسد. بحث به مسائل جنسى و عاطفى کشانده مىشود. زنان از این حرف مىزنند که چرا آنها نیز همانند مردان حق چندهمسرى ندارند. خانم لقا مىگوید مقالهاى در مجله تهران مصور خوانده که در آنجا از احساس جنسى حرف زدهاند. باید دانست که احساس جنسى با احساس عشق فرق دارد و عشق حقیقى متعلق به خداوند است. آفاق ابدا عشق به خدا را باور ندارد و در این مورد حرف مىزند. میهمانان که مىروند آذرماه به مادرش مىگوید که کار بدى کرده است و…