رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۱۱ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
آذرماه که قصد انتقامجویى دارد به دیدار هرمز یکانى مىرود. حسین اللهوردى که متوجه شده آذرماه قصدی دارد او را تعقیب مىکند و متوجه مىشود که او به خانه هرمز یکانى رفته است. آذرماه در خانه مرد متوجه مىشود که او قصد همخوابگى دارد. مرد به او دستبندى هدیه مىدهد و بعد با او در مىآمیزد. آذرماه که تمام این کارها را کرده جداً باور نداشته که عاقبت کار چنین است. از خانه که بیرون مىآید به شدت احساس کثافت مىکند. اما حسین ناگهان با خودرو جلوى پاى او ترمز مىکند و زن سوار مىشود. بهزودى مىفهمد که حسین همه چیز را درباره او مىداند. زن حاشا مىکند اما حسین مى گوید چقدر او مىدهد تا با ایرج در اینباره حرف نزند و…