رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۹۵ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
در مجلس تولد دختران كوكب به همراه ويلون احسانى آواز مىخواند و مورد تشويق قرار مىگيرد. بعد كيكهاى تولد بريده مىشود. همه از ديدن كيكهاى بسيار بزرگ به هيجان مىآيند. سپس هديهها را باز مىكنند. نير براى دختران سه عروسك آورده است. آذرماه از اين كه يك كمونيست مىتواند چنين هداياى گرانقيمتى بياورد اظهار تعجب مىكند. بعد نوبت پروانه مىشود كه آواز بخواند. او كه يك صداى اپرايى دارد مرغ سحر را مىخواند و همه را شگفتزده مىكند. عاليه خانم كه كنار او نشسته او را از خواندن نهى مىكند و توضيح مىدهد كه پروانه با خواندن شيطان را به سوى خود جلب مىكند. اين آغاز وحشت پروانه از خواندن است.
فروغ كه در دريايى از پشيمانى دست و پا مى زند تصميم مىگيرد يك سفره حضرت ابوالفضل بيندازد و…