نيرالسادات و فرزندانش به خانهى شوكت منتقل مى شوند و دوران پريشان احوالى به سر مىرسد. شوكت به شوهرش اعلام مىكند كه قصد كار كردن دارد و بايد ماشين نويسى ياد بگيرد. او عاقبت به عنوان ماشين نويس در اداره ژاندارمرى استخدام مى شود…
27 January 2014
27 January 2014
نيرالسادات و فرزندانش به خانهى شوكت منتقل مى شوند و دوران پريشان احوالى به سر مىرسد. شوكت به شوهرش اعلام مىكند كه قصد كار كردن دارد و بايد ماشين نويسى ياد بگيرد. او عاقبت به عنوان ماشين نويس در اداره ژاندارمرى استخدام مى شود…
دسته بندیها: شنیدنیها
کلیدواژه ها: رمان صوتی, شهرنوش پارسی پور, کتاب, کمی بهار