انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضایی سرشار از ابهام و تردید به روزهای آخر خود نزدیک میشود. آیا اتفاقی خواهد افتاد که یخ ترک بردارد؟ هنوز خبرها معمولی هستند و گرد موضوعاتی دور میزنند از این دست که ائتلاف سه نفره اصولگرایان فرو پاشیده و در مقابل اصلاح طلبان و میانهروها به دنبال آن هستند که از میان عارف و روحانی تنها یک نفر برای روز رایگیری باقی بماند تا شانس پیروزی افزایش یابد.
در این میان بحث بر سر رأی دادن یا رأی ندادن هم در میان گروههای سیاسی و کنشگران سیاسی ادامه دارد. گروهی معتقدند که در هر شرایط باید مردم را به حضور در انتخابات و رأی دادن به یکی از نامزدهای نزدیک به اصلاح طلبان دعوت کرد و گروهی دیگر مشارکت در انتخابات را افتادن در تله حاکمیت ارزیابی میکنند.
هر دو گروه استدلالهای خاص خود را دارند. شبکههای مجازی فارسی زبان به محل بحث و گاه درگیری این دو گروه تبدیل شده است و هر یک تلاش دارند تا دیگری را به راهی که خود میروند فرا بخوانند. رهبر جمهوری اسلامی از مردم خواسته است که با حضور چشمگیر در پای صندوقهای رأی، “دشمنان” جمهوری اسلامی را مرعوب کنند. احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد هم رأی ندادن را حرام دانسته است. در این سو برخی از اصلاح طلبان نیز گفتهاند که با صندوقهای رأی قهر نمیکنند.
خبرگزاریهای رسمی حکومت میزان مشارکت مردم در انتخابات را بیش از هفتاد درصد ارزیابی کردهاند، در مقابل رسانههای نزدیک به مخالفان، فضای انتخاباتی را همچنان سرد و بیرمق توصیف میکنند.
پای ثابت تحریم
بخشی از گروههای سیاسی مخالف حکومت که در سالهای گذشته بسیاری از انتخابات را تحریم کردهاند، این بار هم در بیانیههای جداگانهای مردم را به عدم مشارکت در انتخابات فرا خواندهاند. ادیب برومند، رئیس هیات رهبری جبهه ملی ایران در یک گفتوگو اعلام کرده است: این حزب در انتخابات مشارکت نمیکند. ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیس جمهوری ایران پس از انقلاب نیز مردم را به عدم شرکت در انتخابات نمایشی و مهندسی شده دعوت کرده است.
احزاب دموکرات، کومله و حیات آزاد کردستان سه حزب کردی ایران هستند که در بیانیههای جداگانهای مردم را به عدم شرکت در انتخابات دعوت کردهاند. حزب حیات آزاد کردستان بی توجهی نامزدها به مسئله کردستان را دلیل اصلی تحریم انتخابات عنوان کرده است. حزب دموکرات کردستان نیز ضمن اشاره به بیتوجی یا ناکافی بودن برنامه نامزدها در خصوص اقلیتهای قومی در ایران، اعلام کرده است: «هیچ تضمین و شانسی را برای حراست از آراء مردم مشاهدە نمیکنیم و بعید نیست همانگونە کە در دورەی گذشتە، رهبری نظام و سپاه پاسداران، علیرغم حضور دهها میلیونی رأی دهندگان و بهراە افتادن یک جنبش بزرگ رفرمطلبی، توانستند فرد مطلوب خود را از صندوقها خارج سازند، اینبار نیز اگر لازم باشد، همان سناریو را تکرار نمایند. با توجە بە همەی این واقعیات، حزب دمکرات کردستان، انتخابات ۲۴ خرداد را بایکوت مینماید.»
حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران هم به دلیل نادمکراتیک و غیر مردمی بودن از مردم خواسته است که در پای صندوقهای رأی حاضر نشوند. شورای ملی ایران که توسط نزدیکان به رضا پهلوی تشکیل شده است نیز هرگونه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران را فاقد استانداردهای لازم انتخابات آزاد و منصفانه دانسته است.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) اعلام کرده است: « ما در این انتخابات شرکت نمی کنیم و شرکت در این انتخابات را یاری به پیشبرد برنامه خامنه ای و همدستان وی می دانیم.» کمیته هماهنگی شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران، شورای هماهنگی جمهوریخواهان دموکراتیک و لائیک و سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران نیز در بیانیهای مشترک با دو حزب دموکرات و کومله کردستان مردم را به عدم مشارکت در انتخابات فرا خواندهاند. سایر احزاب و گروههای چپ ایران هم با صدور اطلاعیههای جداگانه از مردم خواستهاند که در انتخابات نمایشی شرکت نکنند.
اصلاح طلبانی که رأی نمیدهند
پیش از آنکه شورای نگهبان تصمیم به رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی بگیرد، مدافعان تحریم انتخابات در اقلیت بودند. تبدیل هاشمی به گزینه نجات ایران و توصیف شرایط خطرناکی که جمهوری اسلامی ایران در آستانه آن قرار دارد، تنها گروه کوچکی از مخالفان همیشگی جمهوری اسلامی را در صف تحریمیان قرار داده بود.
اما پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی مدافعان تحریم انتخابات افزایش یافتند و برخی از احزاب و شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب نیز به صورت رسمی یا تلویحی اعلام کردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد. شاخه خارج از کشور سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و شورای هماهنگی راه سبز امید دو گروه نزدیک به اصلاحطلبان در بیانیههای جداگانهای حضور و مشارکت در انتخابات را بیثمر دانستند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که بسیاری از سران آن پس از انتخابات ۸۸ همچنان در زندان هستند، انتخابات ریاست جمهوری را «فاقد مشروعیت» خوانده و اعلام کرده است: «از هیچ نامزدی حمایت نمیکند.» فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، از اعضای این سازمان نیز به نقل از او اعلام کرده است که «در انتخابات شرکت نمیکند اما به احترام خاتمی، هاشمی و احمد مسجد جامعی دیگران را به عدم شرکت در انتخابات دعوت نمیکند.» تاجزاده پیش از این در یادداشتی که از درون زندان منتشر کرد، اصلاحطلبان را به تحریم انتخابات دعوت کرده بود.
شورای هماهنگی راه سبز امید که به میرحسین موسوی نزدیک است، انتخابات پیش رو را فاقد حداقل لوازم و استانداردهای شناخته شده در مورد انتخابات آزاد، سالم و منصفانه دانسته و اعلام کرده است: «انتخابات اگر انتخابات باشد در آن شرکت میکنیم، اما عدم شرکت در انتخابات به اندازهی شرکت در انتخابات، حق شهروندان است و کسی نمیتواند این حق را از ایرانیان بستاند.»
محمد موسوی خوئینیها، دبیر کل مجمع روحانیون مبارز ایران نیز در دیدار با اعضای کمپین ائتلاف روحانی و عارف اگر چه به صورت مستقیم از عدم شرکت در انتخابات سخن نگفته اما اصلاح طلبان را از شرکت در انتخابات به هر قیمتی بر حذر داشته است: «من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است. شرکت در انتخابات باید در چارچوب پیشبرد اهداف اصلاح طلبانه باشد، ما نباید به جریانی که حضور مؤثر اصلاح طلبان درحاکمیّت را برنمیتابد اجازه دهیم ما را به راهی بکشاند که بن بست است.»
فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی نامزد رد صلاحیت شده اصلاح طلبان دیگر چهره سیاسی است که معتقد است فضا برای شرکت در انتخابات مساعد نیست: «کاندیدایی ندارم و شرایط مناسبی نمیبینم که بخواهم شرکت کنم.از همین ابتدا روند انتخابات به نظر منطقی و قانونی نمیرسد. بنابراین با این شرایط انگیزهای برای رأی دادن نمیماند.»
محمد کیانوشراد از اعضای حزب مشارکت نیز گفته است: «شرکت در انتخابات به هر قيمت، جز اضمحلال نيروهاي ما دستاوردي نخواهد داشت. ما بايد يک جايي از قوت بيشتري براي نه گفتن برخوردار باشيم.» رجبعلی مزروعی دیگر عضو این حزب نیز در مقالهای شرکت در انتخابات را بیمعنا دانسته است.
در دفاع از رأی دادن
موافقان رأی دادن هم کم شمار نیستند. علاوه بر احزاب سیاسی نزدیک به میانهروها، بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی ایران هم اعلام کردهاند که در انتخابات مشارکت خواهند داشت و مردم را به حضور در پای صندوقهای رأی فرا میخوانند. این گروه از کنشگران اگر چه همچنان نسبت به نتیجه انتخابات تردید دارند، اما نجات کشور از شرایط موجود را تنها با مشارکت شهروندان و پیروزی میانهروها ممکن میدانند.
کمپین نجات ملی، یک کمپین مجازی در دفاع از شرکت در انتخابات است. این کمپین که خواستار ائتلاف حسن روحانی و محمدرضا عارف شده در بیانیه اعلام موجودیت خود آورده است: «انتخابات پیش رو اگرچه نه یک انتخابات آزاد و نه یک انتخابات شفاف است؛ اما یک فرصت مناسب برای یک کنش سیاسی مسالمت آمیز، کم هزینه و موثر است. به باور ما وقایع سال ۸۸ که منجر به نادیده گرفتن حقوق مردم و نخوانده شدن رأی آنها بود در انتخابات پیش رو احتمال کمتری برای وقوع دارد. علاوه بر این که ما تکرار چنان رویداد دهشتناکی را نه به نفع نظام و نه به نفع مردم میدانیم. در انگارهی ما انتخابات پیش رو آخرین فرصت مردم و حکومت برای رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین با روشی مسالمت آمیز است. از این رو از ملت شریف ایران میخواهیم با حضور دوباره در انتخابات این آخرین فرصت را برای حکومت فراهم کنند و از برگزارکنندگان و ناظران انتخابات نیز انتظار داریم با رعایت امانتداری و صیانت از آرای مردم بار دیگر اعتماد عمومی را به ملت بازگردانند.»
همچنین مسعود بهنود روزنامهنگار و نویسنده ایرانی هم از مدافعان شرکت در انتخابات است: «شرکت میکنم تا به طور مشخص به اندازه خود مانع از ادامه بلائی شوم که در هشت سال گذشته بر سر نشر، فرهنگ، هنر و آموزش کشور آمده. در سیاهترین دوران سانسور چه قبل و چه بعد از انقلاب، حتی در دوره اول دولت احمدینژاد که عضوی از هیات موتلفه اسلامی و سردبیر سابق کیهان وزیر ارشاد بود آنچه در زمان آقای حسینی رخ داد، اتفاق نیفتاده بود.»
سید ابراهیم نبوی طنزنویس نزدیک به جنبش سبز نیز در مقالهای که وبسایت جرس منتشر کرده، دعوت به عدم شرکت در انتخابات را غیر اخلاقی و خلاف منافع ملی کشور دانسته است. فاطمه حقیقتجو نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی هم در یک گفتوگو گفته است:« تحریم تنها در خاطرهها میماند و دلیلی برای تحریم انتخابات ندارد.»
ملیحه محمدی، عضو اتحاد جمهوریخواهان از دیگر مخالفان تحریم انتخابات است. او گفته است: «مدافعان تحریم باید بگویند کدام انتخابات در ایران مهندسی شده نبوده است. شرکت در انتخابات و دادن رأی به روحانی یا عارف برای جامعه مدنی بازی برد-برد است. زیرا انتخابات یا به مرحله دوم کشیده میشود یا اینکه همچون نمونه نتیجه آرای کروبی در سال ۸۸، حاکمیت مجبور به تقلب میشود که خود نیز آن را باور نخواهند کرد.»
ضیاء نبوی فعال دانشجویی زندانی در ایران هم در مقالهای که از درون زندان منتشر کرده، نوشته است: «ما در برابر همهی فرصتها وامکانهایی که با عدم شرکت در انتخابات از دست میدهیم مسئولیم. اگر قرار گرفتن فردی مانند روحانی یا عارف در مسند ریاست جمهوری بتواند اندکی از مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم بکاهد، اگر بتواند رابطهی ما وجهانیان را کمی بهبود بخشد وسایه جنگ را از سر ما برهاند، گر بتواند رونقی اگرچه حداقلی به عرصه فرهنگ ودانش کشور بدهد وبسیاری اگرهای اگرچه کوچک دیگر، روا نیست که از چنین انتخاباتی کناره جوییم. ما حق نداریم از مردم بخواهیم چشم شان را بر روی دشواریها ورنجهای معیشت روزمره شان ببندند و از اندک امیدهایی که برای بهبود این شرایط دارند چشم بپوشند.»
مسئله این نیست
هر دو گروه موافقان و مخالفان تحریم برای تصمیمی که گرفتهاند، دلایل متعددی دارند. موافقان شرکت در انتخابات معتقدند نباید راه قهر با صندوقهای رأی را در پیش گرفت و از حداقل فرصت و روزنه ممکن برای پایان دادن به حاکمیت اقتدارگرایان بهره برد. آنها هراس از رئیس جمهور شدن جلیلی، افزایش احتمالی تهدید نظامی و خطر جنگ، بهبود نسبی وضعیت اقتصادی کشور و معاش شهروندان و گشایش نسبی فضا را از جمله دلایل خود برای حضور در انتخابات عنوان میکنند.
موافقان تحریم اما معتقدند که حاکمیت انتخابات را کاملا مهندسی شده به پیش میبرد، رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و بازی دادن به حسن روحانی و محمدرضا عارف را بازی حاکمیت میدانند و معتقدند که در این شرایط نباید به تله حاکمیت گرفتار آمد. این گروه حسن روحانی و محمدرضا عارف را فاقد ظرفیتهای لازم برای نمایندگی وپیگیری مطالبات تحولخواهان در ایران میدانند و معتقدند که تضمینی برای سلامت انتخابات وجود ندارد، حاکمیت از حضور مردم در پای صندوقهای رأی به نفع مشروعیت خود بهرهبرداری میکند و در صورت شکست نامزدهای نزدیک به اصلاحطلبان آن را نشانه رویگردانی مردم از جریان تحولخواهی جلوه خواهد داد.
واقعیت آن است که مخالفان جمهوری اسلامی ایران هیچگونه ابزاری برای اندازهگیری دقیق میزان مشارکت شهروندان در انتخابات پیشرو ندارند و همزمانی انتخابات شوراها با انتخابات ریاست جمهوری به دلیل ساختار قومی و طایفهای در شهرهای کوچک ایران مشارکت گسترده شهروندان را به دنبال دارد. در چنین شرایطی آنچه که ضروری به نظر میرسد جلوگیری از شکافی است که ممکن است پس از اعلام نتیجه انتخابات در میان نیروهای اپوزیسیون و اصلاح طلبان نزدیک به جنبش سبز به وجود آید.
حاکمیت در چهار سال گذشته تلاش کرده است تا ادعای تقلب در انتخابات چهار سال قبل را دروغ جلوه دهد و میان اصلاحطلبان و هواداران جنبش سبز اختلاف به وجود بیاورد. برای همین است که رضا علیجانی از فعالان ملی – مذهبی به دو طرف توصیه میکند که «در دام اختلاف گرفتار نشوند» و وبسایت کلمه که به میرحسین موسوی نزدیک است در یادداشتی از دو گروه خواسته است: «هویت جنبش سبز را به رأی دادن یا رأی ندادن فرو نکاهند و به دنبال چه باید کرد بروند.»
انتخابات آزاد حق مسلم ماست .
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
hamed / 11 June 2013
مدرک افتخاري روحانی از موسسه ای متعلق به جک استرا وزير خارجه قبلی انگليس است و برای حفظ رژيم کانديدو تاييد شده.
saman / 11 June 2013
تمام 6 نفر کانديد دولتي باقيمانده مامور اجرای اوامر بيت و تقسيم پول مردم بين آقايون خواهند بود.
شعارهای احمدی نژاد از اينها داغتربود…
karim / 11 June 2013
هر فرد و یا گروهکی که خود به دمکراسی علاقه ندارد و در تبلیغ دمکراسی و درارتقاء فرهنگ مردمسالاری نقش نداشته و ندارد،اولأ حق دخالت در هیچ انتخاباتی را ندارد و ثانیأ ،همانطور که مردم برای این افراد و گروهک های خود شیفته و حامی دیکتاتوری (کمونیستی، استعماری و صهیونیسی – آمریکایی) کی ارزش قائل شده اند که اینان امروز
با این پروئی مردم را دعوت به تحریم می کنند؟
این کمونیست ها و سلطنت طلبان و مجاهدین در خدمت استعمار و صهیونیسم هر وقت توانستند قوائد مردم سالاری را بفهمند و نیز دریابند که با برپایی یک نظام مردم سالار واقعی ( نه از نوع آمریکایی و مورد علاقه آنان) بستر هرگونه فعالیت اجتماعی -فرهنگی است،انگاه حق دارند درخواست انتخابات آزاد را هم بنمایند.
افراد و گروهک های نامبرده فوق هیچ برتری نسبت به مقامات ج. اسلامی ایران ندارند.اینان در عمل حتی ثابت کرده اند که برای حاکمیت مطلق بر مردم از اعمال فاشیستی،ضد ایرانی و تروریستی هم رویگردانی نکرده و نخواهند کرد.
mmansour piry khanghah / 11 June 2013
8 سال پیش اگر عاقلانه اصلاح طلبان اعتلاف می کردند امروز در این وضعیت نامناسب نبودیم. امروزهم اگر انتخابات را تحریم کنیم , 8 سال بعد باید حسرت فرصت از دست رفته را بخوریم
علی رضا / 11 June 2013
پس از اینکه آقای خامنه ای چند روز پیش عنوان کردند که هر رای که به صندوق ریخته شود رای به جمهوری اسلامی است اما امروز با تغییر موضع اعلام کردند “ممكن است كسی بدلیلی نخواهد از نظام اسلامی حمایت كند اما از كشورش كه می خواهند حمایت كنند”
بنده دیگر دلیلی برای رای ندادن ندارم.
علی / 12 June 2013
ایشالا جمعه انتخابباتی پرشور خواهیم داشت …… برای ایران عزیز ….. همه دنیا میدونه رژیم ایران اهل تقلب و دروغ به مردمش نیست عزیزان همه میدونن که انتخابات ایران سالمه ….. اینا همه برای تضعیف روح یه ی ماهاست …
با رای نداد ن چی حل میشه ؟ با انفعال چی حل میشه / ؟ با رای ندادن فقط یه چیز اتفاق مییفته اون هم :
” افزایش فشار و تحریم روی ایران ”
اگر بدونن مردم از نظام دل بریدن میگن تحریم اثر داشت از این به یعد نمی تونیم تو دنیا هیچ کاری کنیم
هر کاری کنیم میگن اون دفعه تحریم اثر کرد باز هم میکنه !!!
حسین / 12 June 2013
دونفر کانديد دلتی که متهم انفجار آرژانتين هستند.
يک نفر مسول کشتار کوی دانشگاه.
ديگری ذوب ولی و مصباح و آن يکي هم که بعنوان مشاور دفتر سهم اساسی در افتضاح موجوددارد.
ديگری که فاميلش را بنرخ روز عوض کرده و معلوم نيست تا حالا کجا بوده و مدرک افتخاری بريتانيا دارد !
یکی هم که لطیفه تعریف میکند و میگوید تورم تورم تورم !
عجب رجال سياسی و اقتصادی ؟!
neda / 13 June 2013
جانشین نماینده خامنهای در سپاه: رییسجمهوری آینده باید فرمانبردار رهبر باشد. رادیو فردا پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۲ تهران ۱۴:۵۶ – ۱۳ ژوئن ۲۰۱۳
…………………………..
یعنی آخوند خامنه ای فقط کسی را تاُيید میکند که کاملاً در خدمتش باشد
یعنی شورای نگهبان فقط کسانی را تاُیید کردند که هدف آخوند خامنه ای را تاُمین کنند. مردم را به مرگ (احمدی نژاد مخوف و احمدی نژاد دوم: جلیلی) گرفتند تا به تب(آخوند حسن روحانی) راضی شوند. مردم باید از خود بپرسند که آیا منافع آخوندها همان منافع کشور ایران و مردم ایران است که میدانیم مطلقاً چنین نیست غارت ها و کشتارها و ویرانی هایشان این را ثابت میکند و حالا که اینگونه است آیا حکومت آخوندی و آخوند خامنه ای میتوانند کسی را که منافع آنها را بخطر میاندازند تحمل کنند اگر جواب نه است پس چرا مردم فکر میکنند که آخوند حسن روحانی که خود جزیی از حکومت آخوندی است و تمام این ۳۴ سال جهنمی تماماً در خدمت حکومت اسلامگرایان و وفاداری کامل به ولایت
فقیه بوده است میتواند در خدمت مردم ایران باشد. آیا مردم یاد نگرفته اند که منافع اسلامگرایان در تضاد مطلق با منافع مردم ایران است و اگر کسی بخواهد بدنبال منافع ملت باشد منافع اسلامگرایان را بخطر خواهد انداخت و توسط اسلامگرایان حتماً حذف خواهد شد. آخوند حسن روحانی اگر بدنبال منافع مردم ایران بود که اصلاً تاًیید صلاحیت نمیشد آخوند حسن روحانی جزیی از بدنه ی حکومت اسلامگرایان است و معتقد به ولایت فقیه میباشد و هرگز در جهت مخالف حکومت مطلوب خود عملی انجام نخواهد داد. فرض کنیم شخصی که متعلق به ملت ایران و در خدمت کشور و مردم خودش است توانست از صافی های اسلامگرایان بگذرد ( از سازمان امنیت رژیم از شورای نگهبان و دهها سازمان دوزخی و مخوف دیگر اسلامگرایان) و هیچ کدام نه دیدند و نه متوجه شدند که این شخص از مردم ایران و در خدمت ملت است که چنین چیزی نیز محال است اما فرض کنیم چنین شخصی با بخت و شانس از صافی همه ی این سازمانهای مخوف عبور کرد و رئیس جمهور شد آیا چنین کسی میتواند حتی اگر رئیس جمهور شد کوچکترین قدمی با وجود مجلس اسلامگرایان،سپاه پاسداران،سازمان بسیج،حوزه های علمیه، دهها سازمان امنیتی موازی ،مخوف و مرگبار، چندین هزار آخوند دربار آخوند خامنه ای بر دارد؟ آیا چنین شخصی اصلاً میتواند در مقابل آخوند خامنه ای و دستگاه پر قدرت و سرکوبگر او بایستد؟ اسلامگرایان به مرگ گرفته اند تا به تب راضی شوید.
راه واقعی شما در گرداب چرخیدن و از باطلاقی به باطلاق دیگر افتادن نیست بلکه راه نجات شما و آنچه که کشور شما و شمارا از این جهنم اسلامگرایان نجات میدهد نفی کامل رژیم سرکوبگر ، تغییر کامل و ایجاد یک جامعه ی دموکراتیک و انسانی است و برای درک اهمیت این موضوع باید تحولی اساسی در آگاهی ها صورت گیرد.
Mani / 13 June 2013
یعنی اگر بخواهم برای مردمم آرزویی داشته باشم اولین آن رهایی افکار و مغز و روان آنها از توهم توطئه است. تحلیل های عجیب و غریب و گاهی مضحک که انسان میماند که این تجزیه و تحلیل از کجا آمده است. از سرنگونی محمدرضا پهلوی به دست انگلیس و آمریکا چون یک بار 5 سال قبل از انقلاب گفته که من سال 79 قرارداد کنسرسیوم را بازنگری میکنم تا اینکه همه کاندیداها از دم یکسان هستند و این سناریو به طور کامل و به عنوان خیمه شب بازی خامنه ای برنامه ریزی شده و میخواهند سعید جلیلی را نشان بدهند تا مردم از ترس به روحانی رای دهند. توهم توطئه در مغز و فکر رهبر ایران هم چنان رسوخ کرده که میندیشد که جهان دارای یک هیئت مدیره متشکل از صهیونیست و سرمایه داران بزرگ غرب است و مضوع بحث هیئت مدیره هم در بیشتر مواقع سرنگون کردن خامنه ای است. بهتر است اسمش را مالیخولیای توطئه بگذاریم. نقل از ویکی: توسل به فرضیه توطئه ارتباط زیادی به عامل روانی و عامل فرافکنی دارد. معمولا کارشناسان ویژه و متخصص با کنجکاوی و ریزبینی و با کند و کاو همه جانبهٔ یک رویداد پس از دریافت اطلاعات و دانستنی های کافی و مستندات محکم و انجام آزمایشهای لازم به تفسیر رویدادها از این منظر می روند ولی اکثریت دیگری وجود دارند به ویژه در جهان سوم که بلافاصله پس از هر رویدادی برای علت آن جوابی فوری دارند که ممکن است از عوامل زیر سرچشمه گیرد:
۱- علت روانی در این صورت افراد برای راضی کردن خود متوسل به فرافکنی می شوند و علت یک رویداد را به موضوعی یا فاعلی خیالی و یا غیر واقعی منصوب می کنند.
۲- کم اطلاعی، نا آگاهی، کم حوصله ای
۳- برای سرگرمی و یا اهداف دیگری و یا منحرف کردن اذهان از یک واقعیت به موضوعات و فاعل و عامل غیر واقعی و یا ممکن است صرفا بدلیل عدم علاقه مندی به درک کنه و عمق وقایع برای پاسخ به علت هر رویدای به تئوری توطئه پناه می برند.
۴- در عین حال عوامل پشت پرده ای نیز هستند که با مطالعه و دقت کافی به تئوری توطئه متمسک می شوند که عموما ممکن است انگیزه ایدئولوژیک و انگیزه های قومی، قبیله ای و سیاسی داشته باشند. و با پیشداوری به قضاوت بپردازند.
بعضی از افراد علاقه مند به پیش داوری بر اساس اعتقادات مذهبی به اینگونه تحلیل ها روی می آورند. بنابراین افراد با انگیزه ای متفاوت به تئوری توطئه متوسل می شوند. در قدیم مردم علت هر رویداد ناگواری را به اهریمن و شیطان منسوب می کردند. این گروه مانند جبرگرایان، ریشه یابی علت و معلولی رویدادها را امری بی فایده می بینند لذا با توسل به تفسیر رویدادها از منظر توهم توطئه هیچ نیازی به بررسی ابعاد و زوایای رنگارنگ موضوع نمی بینند و مراجعه به کتاب ها و مقاله ها و تئوری های سیاسی و تجزیه و تحلیل تاریخی و زنجیره ای حوادث برایشان بی معنی است. برخی از افراد معتقد هستند هیچ اتفاق سیاسی، مالی و اقتصادی در این دنیا بدون دلیل پشتپرده اتفاق نمیافتد بلکه همواره افرادی در پس پردههای اینگونه رخدادها هستند که اینگونه مسائل را هدایت میکنند.
به تئوریهای توطئه اغلب با دیدی شکاک نگاه میشود؛ زیرا اغلب این تئوریها مدرک کافی یا معتبری برای اثبات شدن ندارند. البته در مواردی ارئهٔ بعضی از مدل های تئوری توطئه که با ادله ضعیف بیان می شوند را می توان به همان مجامع و گروه های مخفی نسبت داد که با ارائهٔ چنین مطالبی بدون ادله کافی سعی در بی پایه نشان دادن اصل قضیه را دارند. در واقع توطئه گر خود با ارئه یک تئوری ضعیف و غیر قابل دفاع از واقعیت ماجرا سعی در پوشاندن نیات خود رادارد و این هم از پیچیدگی های دنیای رسانه و اطلاعات است.
Ali / 13 June 2013
خیلی ساده است ، ۴۰ ساله هستم و سیاست نظام را خوب میدانم .
در روزهای آخر انتخابات آقای خامنه ای تصمیم به دخالت میگیرد و آقای احمدی نژاد را با وساطت به جمع کاندیدها دعوت میکند .
با این کار هم محبوبیت از دست رفته خود را باز پس میگیرد و هم خود را مردمی جلوه میدهد و هم صندوقهای رای را شلوغ میکند
و مردم غافل از این هستند قبلا آقای رئیسی انتصاب شده است .
لذا با این حرکت هم جمهوری اسلامی میان دولت و ملتهای غربی پر رنگ دیده میشود هم ملت آرام شده اند و هم رهبر خود را مردمی نشان داده و هم رئیسی نصب شده است .
پرسپولیس / 11 June 2021