انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضایی سرشار از ابهام و تردید به روزهای آخر خود نزدیک می‎شود. آیا اتفاقی خواهد افتاد که یخ ترک بردارد؟ هنوز خبرها معمولی هستند و گرد موضوعاتی دور می‌زنند از این دست که ائتلاف سه نفره اصول‎گرایان فرو پاشیده و در مقابل اصلاح طلبان و میانه‎روها به دنبال آن هستند که از میان عارف و روحانی تنها یک نفر برای روز رای‎گیری باقی بماند تا شانس پیروزی افزایش یابد.

در این میان بحث بر سر رأی دادن یا رأی ندادن هم در میان گروه‎های سیاسی و کنشگران سیاسی ادامه دارد. گروهی معتقدند که در هر شرایط باید مردم را به حضور در انتخابات و رأی دادن به یکی از نامزدهای نزدیک به اصلاح طلبان دعوت کرد و گروهی دیگر مشارکت در انتخابات را افتادن در تله حاکمیت ارزیابی می‎کنند.

هر دو گروه استدلال‎های خاص خود را دارند. شبکه‎های مجازی فارسی زبان به محل بحث و گاه درگیری این دو گروه تبدیل شده است و هر یک تلاش دارند تا دیگری را به راهی که خود می‎روند فرا بخوانند. رهبر جمهوری اسلامی از مردم خواسته است که با حضور چشمگیر در پای صندوق‎های رأی، “دشمنان” جمهوری اسلامی را مرعوب کنند. احمد علم‎الهدی، امام جمعه مشهد هم رأی ندادن را حرام دانسته است. در این سو برخی از اصلاح طلبان نیز گفته‎اند که با صندوق‎های رأی قهر نمی‎کنند.

election7

خبرگزاری‎های رسمی حکومت میزان مشارکت مردم در انتخابات را بیش از هفتاد درصد ارزیابی کرده‎اند، در مقابل رسانه‎های نزدیک به مخالفان، فضای انتخاباتی را همچنان سرد و بی‎رمق توصیف می‎کنند.

پای ثابت تحریم

 بخشی از گروه‎های سیاسی مخالف حکومت که در سال‎های گذشته بسیاری از انتخابات را تحریم کرده‎اند، این بار هم در بیانیه‎های جداگانه‎ای مردم را به عدم مشارکت در انتخابات فرا خوانده‎اند. ادیب برومند، رئیس هیات رهبری جبهه ملی ایران در یک گفت‎و‎گو اعلام کرده است: این حزب در انتخابات مشارکت نمی‎کند. ابوالحسن بنی‎صدر، نخستین رئیس جمهوری ایران پس از انقلاب نیز مردم را به عدم شرکت در انتخابات نمایشی و مهندسی شده دعوت کرده است.

احزاب دموکرات، کومله و حیات آزاد کردستان سه حزب کردی ایران هستند که در بیانیه‎های جداگانه‎ای مردم را به عدم شرکت در انتخابات دعوت کرده‎اند. حزب حیات آزاد کردستان بی توجهی نامزدها به مسئله کردستان را دلیل اصلی تحریم انتخابات عنوان کرده است. حزب دموکرات کردستان نیز ضمن اشاره به بی‎توجی یا ناکافی بودن برنامه نامزدها در خصوص اقلیت‎های قومی در ایران، اعلام کرده است: «هیچ تضمین و شانسی را برای حراست از آراء مردم مشاهدە نمی‌کنیم و بعید نیست همانگونە کە در دورەی گذشتە، رهبری نظام و سپاه پاسداران، علیرغم حضور دهها میلیونی رأی دهندگان و به‎راە افتادن یک جنبش بزرگ رفرم‌طلبی، توانستند فرد مطلوب خود را از صندوقها خارج سازند، این‎بار نیز اگر لازم باشد، همان سناریو را تکرار نمایند. با توجە بە همەی این واقعیات، حزب دمکرات کردستان، انتخابات ۲۴ خرداد را بایکوت می‌نماید.»

حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران هم به دلیل نادمکراتیک و غیر مردمی بودن از مردم خواسته است که در پای صندوق‎های رأی حاضر نشوند. شورای ملی ایران که توسط نزدیکان به رضا پهلوی تشکیل شده است نیز هرگونه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران را فاقد استانداردهای لازم انتخابات آزاد و منصفانه دانسته است.

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) اعلام کرده‌ است: « ما در این انتخابات شرکت نمی کنیم و شرکت در این انتخابات را یاری به پیشبرد برنامه خامنه ای و همدستان وی می دانیم.» کمیته هماهنگی شورای موقت سوسیالیست‎های چپ ایران، شورای هماهنگی جمهوری‎خواهان دموکراتیک و لائیک و سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران نیز در بیانیه‎ای مشترک با دو حزب دموکرات و کومله کردستان مردم را به عدم مشارکت در انتخابات فرا خوانده‎اند. سایر احزاب و گروه‎های چپ ایران هم با صدور اطلاعیه‎های جداگانه از مردم خواسته‎اند که در انتخابات نمایشی شرکت نکنند.

اصلاح طلبانی که رأی نمی‎دهند

پیش از آن‎که شورای نگهبان تصمیم به رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی بگیرد، مدافعان تحریم انتخابات در اقلیت بودند. تبدیل هاشمی به گزینه نجات ایران و توصیف شرایط خطرناکی که جمهوری اسلامی ایران در آستانه آن قرار دارد، تنها گروه کوچکی از مخالفان همیشگی جمهوری اسلامی را در صف تحریمیان قرار داده بود.

اما پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی مدافعان تحریم انتخابات افزایش یافتند و برخی از احزاب و شخصیت‎های سیاسی اصلاح‎طلب نیز به صورت رسمی یا تلویحی اعلام کردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد. شاخه خارج از کشور سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و شورای هماهنگی راه سبز امید دو گروه نزدیک به اصلاح‎طلبان در بیانیه‎های جداگانه‎ای حضور و مشارکت در انتخابات را بی‎ثمر دانستند.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که بسیاری از سران آن پس از انتخابات ۸۸ همچنان در زندان هستند، انتخابات ریاست جمهوری را «فاقد مشروعیت» خوانده و اعلام کرده است: «از هیچ نامزدی حمایت نمی‎کند.» فخرالسادات محتشمی‎پور، همسر مصطفی تاج‎زاده، از اعضای این سازمان نیز به نقل از او اعلام کرده است که «در انتخابات شرکت نمی‎کند اما به احترام خاتمی، هاشمی و احمد مسجد جامعی دیگران را به عدم شرکت در انتخابات دعوت نمی‎کند.» تاج‎زاده پیش از این در یادداشتی که از درون زندان منتشر کرد، اصلاح‎طلبان را به تحریم انتخابات دعوت کرده بود.

شورای هماهنگی راه سبز امید که به میرحسین موسوی نزدیک است، انتخابات پیش رو را فاقد حداقل لوازم و استانداردهای شناخته شده در مورد انتخابات آزاد، سالم و منصفانه دانسته و اعلام کرده‎ است: «انتخابات اگر انتخابات باشد در آن شرکت می‌کنیم، اما عدم شرکت در انتخابات به اندازه‌ی شرکت در انتخابات، حق شهروندان است و کسی نمی‌تواند این حق را از ایرانیان بستاند.»

محمد موسوی خوئینی‎ها، دبیر کل مجمع روحانیون مبارز ایران نیز در دیدار با اعضای کمپین ائتلاف روحانی و عارف اگر چه به صورت مستقیم از عدم شرکت در انتخابات سخن نگفته اما اصلاح طلبان را از شرکت در انتخابات به هر قیمتی بر حذر داشته است: «من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است. شرکت در انتخابات باید در چارچوب پیشبرد اهداف اصلاح طلبانه باشد، ما نباید به جریانی که حضور مؤثر اصلاح طلبان درحاکمیّت را برنمی‌تابد اجازه دهیم ما را به راهی بکشاند که بن بست است.»

فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی نامزد رد صلاحیت شده اصلاح طلبان دیگر چهره سیاسی است که معتقد است فضا برای شرکت در انتخابات مساعد نیست: «کاندیدایی ندارم و شرایط مناسبی نمی‌بینم که بخواهم شرکت کنم.از همین ابتدا روند انتخابات به نظر منطقی و قانونی نمی‌رسد. بنابراین با این شرایط انگیزه‌ای برای رأی دادن نمی‌ماند.»

محمد کیانوش‎راد از اعضای حزب مشارکت نیز گفته است: «شرکت در انتخابات به هر قيمت، جز اضمحلال نيروهاي ما دستاوردي نخواهد داشت. ما بايد يک جايي از قوت بيشتري براي نه گفتن برخوردار باشيم.» رجب‎علی مزروعی دیگر عضو این حزب نیز در مقاله‎ای شرکت در انتخابات را بی‎معنا دانسته است.

در دفاع از رأی دادن

موافقان رأی دادن هم کم شمار نیستند. علاوه بر احزاب سیاسی نزدیک به میانه‎روها، بسیاری از کنشگران سیاسی و مدنی ایران هم اعلام کرده‎اند که در انتخابات مشارکت خواهند داشت و مردم را به حضور در پای صندوق‎های رأی فرا می‎خوانند. این گروه از کنشگران اگر چه همچنان نسبت به نتیجه انتخابات تردید دارند، اما نجات کشور از شرایط موجود را تنها با مشارکت شهروندان و پیروزی میانه‎روها ممکن می‎دانند.

کمپین نجات ملی، یک کمپین مجازی در دفاع از شرکت در انتخابات است. این کمپین که خواستار ائتلاف حسن روحانی و محمدرضا عارف شده در بیانیه اعلام موجودیت خود آورده است: «انتخابات پیش رو اگرچه نه یک انتخابات آزاد و نه یک انتخابات شفاف است؛ اما یک فرصت مناسب برای یک کنش سیاسی مسالمت آمیز، کم هزینه و موثر است. به باور ما وقایع سال ۸۸ که منجر به نادیده گرفتن حقوق مردم و نخوانده شدن رأی آن‌ها بود در انتخابات پیش رو احتمال کمتری برای وقوع دارد. علاوه بر این که ما تکرار چنان رویداد دهشتناکی را نه به نفع نظام و نه به نفع مردم می‌دانیم. در انگاره‌ی ما انتخابات پیش رو آخرین فرصت مردم و حکومت برای رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین با روشی مسالمت آمیز است. از این رو از ملت شریف ایران می‌خواهیم با حضور دوباره در انتخابات این آخرین فرصت را برای حکومت فراهم کنند و از برگزارکنندگان و ناظران انتخابات نیز انتظار داریم با رعایت امانتداری و صیانت از آرای مردم بار دیگر اعتماد عمومی را به ملت بازگردانند.»

همچنین مسعود بهنود روزنامه‎نگار و نویسنده ایرانی هم از مدافعان شرکت در انتخابات است: «شرکت می‌کنم تا به طور مشخص به اندازه خود مانع از ادامه بلائی شوم که در هشت سال گذشته بر سر نشر، فرهنگ، هنر و آموزش کشور آمده. در سیاه‌ترین دوران سانسور چه قبل و چه بعد از انقلاب، حتی در دوره اول دولت احمدی‌نژاد که عضوی از هیات موتلفه اسلامی و سردبیر سابق کیهان وزیر ارشاد بود آن‌چه در زمان آقای حسینی رخ داد، اتفاق نیفتاده بود.»

سید ابراهیم نبوی طنزنویس نزدیک به جنبش سبز نیز در مقاله‎ای که وب‎سایت جرس منتشر کرده، دعوت به عدم شرکت در انتخابات را غیر اخلاقی و خلاف منافع ملی کشور دانسته است. فاطمه حقیقت‎جو نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی هم در یک گفت‎وگو گفته است:« تحریم تنها در خاطره‎ها می‎ماند و دلیلی برای تحریم انتخابات ندارد.»

ملیحه محمدی، عضو اتحاد جمهوری‎خواهان از دیگر مخالفان تحریم انتخابات است. او گفته است: «مدافعان تحریم باید بگویند کدام انتخابات در ایران مهندسی شده نبوده است. شرکت در انتخابات و دادن رأی به روحانی یا عارف برای جامعه مدنی بازی برد-برد است. زیرا انتخابات یا به مرحله دوم کشیده می‌شود یا اینکه همچون نمونه نتیجه آرای کروبی در سال ۸۸، حاکمیت مجبور به تقلب می‌شود که خود نیز آن را باور نخواهند کرد.»

ضیاء نبوی فعال دانشجویی زندانی در ایران هم در مقاله‎ای که از درون زندان منتشر کرده، نوشته است: «ما در برابر همه‌ی فرصت‌ها وامکان‎هایی که با عدم شرکت در انتخابات از دست می‌دهیم مسئولیم. اگر قرار گرفتن فردی مانند روحانی یا عارف در مسند ریاست جمهوری بتواند اندکی از مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم بکاهد، اگر بتواند رابطه‌ی ما وجهانیان را کمی بهبود بخشد وسایه جنگ را از سر ما برهاند، گر بتواند رونقی اگرچه حداقلی به عرصه فرهنگ ودانش کشور بدهد وبسیاری اگر‎های اگرچه کوچک دیگر، روا نیست که از چنین انتخاباتی کناره جوییم. ما حق نداریم از مردم بخواهیم چشم شان را بر روی دشواری‌ها ورنج‌های معیشت روزمره شان ببندند و از اندک امیدهایی که برای بهبود این شرایط دارند چشم بپوشند.»

مسئله این نیست

هر دو گروه موافقان و مخالفان تحریم برای تصمیمی که گرفته‎اند، دلایل متعددی دارند. موافقان شرکت در انتخابات معتقدند نباید راه قهر با صندوق‎های رأی را در پیش گرفت و از حداقل فرصت و روزنه ممکن برای پایان دادن به حاکمیت اقتدارگرایان بهره برد. آن‎ها هراس از رئیس جمهور شدن جلیلی، افزایش احتمالی تهدید نظامی و خطر جنگ، بهبود نسبی وضعیت اقتصادی کشور و معاش شهروندان و گشایش نسبی فضا را از جمله دلایل خود برای حضور در انتخابات عنوان می‎کنند.

موافقان تحریم اما معتقدند که حاکمیت انتخابات را کاملا مهندسی شده به پیش می‎برد، رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و بازی دادن به حسن روحانی و محمدرضا عارف را بازی حاکمیت می‎دانند و معتقدند که در این شرایط نباید به تله حاکمیت گرفتار آمد. این گروه حسن روحانی و محمدرضا عارف را فاقد ظرفیت‎های لازم برای نمایندگی وپیگیری مطالبات تحول‎خواهان در ایران می‎دانند و معتقدند که تضمینی برای سلامت انتخابات وجود ندارد، حاکمیت از حضور مردم در پای صندوق‎های رأی به نفع مشروعیت خود بهره‎برداری می‎کند و در صورت شکست نامزدهای نزدیک به اصلاح‎طلبان آن را نشانه رویگردانی مردم از جریان تحول‎خواهی جلوه خواهد داد.

واقعیت آن است که مخالفان جمهوری اسلامی ایران هیچ‎گونه ابزاری برای اندازه‎گیری دقیق میزان مشارکت شهروندان در انتخابات پیش‎رو ندارند و همزمانی انتخابات شوراها با انتخابات ریاست جمهوری به دلیل ساختار قومی و طایفه‎ای در شهرهای کوچک ایران مشارکت گسترده شهروندان را به دنبال دارد. در چنین شرایطی آن‎چه که ضروری به نظر می‎رسد جلوگیری از شکافی است که ممکن است پس از اعلام نتیجه انتخابات در میان نیروهای اپوزیسیون و اصلاح طلبان نزدیک به جنبش سبز به وجود آید.

حاکمیت در چهار سال گذشته تلاش کرده است تا ادعای تقلب در انتخابات چهار سال قبل را دروغ جلوه دهد و میان اصلاح‎طلبان و هواداران جنبش سبز اختلاف به وجود بیاورد. برای همین است که رضا علیجانی از فعالان ملی – مذهبی به دو طرف توصیه می‎کند که «در دام اختلاف گرفتار نشوند» و وب‎سایت کلمه که به میرحسین موسوی نزدیک است در یادداشتی از دو گروه خواسته است: «هویت جنبش سبز را به رأی دادن یا رأی ندادن فرو نکاهند و به دنبال چه باید کرد بروند.»