امیرحسین مقصودلو با نام هنری «تتلو» چه چیزی را برهم زده که بازداشت شده است و پیامدهای بازداشت او و برخی از طرفدارانش چرا اهمیت دارد؟
این مقاله به بررسی سیاستهای خشونتآمیز و تادیبی جمهوری اسلامی در مقابل هنرمندان زیرزمینی و طرفداران آنها میپردازند.
تتلو دو بار دستگیر شده است: اولین بار، آذر ۱۳۹۲ پلیس امنیت اخلاقی ایران او را دستگیر و پس از چند روز آزاد کرد.
دومین بار دوم شهریور ۱۳۹۵، به دنبال احضاریه شعبه دوم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران (به تاریخ تنظیم ۱۸ مرداد) و به اتهام «تشویق نمودن جوانان به فساد و فحشا» دستگیر شد.
یک روز پس از دستگیری دوم تتلو، عدهای از طرفدارانش یک تجمع حمایتی در خیابان ۱۵ خرداد تهران برنامهریزی کردند که نیروهای امنیتی و انتظامی آنها را پراکنده و عدهای را هم دستگیر کردند (تعداد دستگیرشدگان هنوز مشخص نیست).
شورشهای اجتماعی، جنبشها، انقلابها و «تتلو» از جمله تهدیدهایست که جمهوری اسلامی مدام در حال خنثی کردن آنهاست.
این مقاله نشان میدهد که دستگیری تتلو و طرفدارانش به این دلیل است که جمهوری اسلامی از نیازهای «نسل دوم و سوم» انقلاب، قدرت ارتباطی هنر تتلو با این نسل و قدرت انسجامی این نسل هراس دارد و تلاشهایش برای تادیب این نسل کماکان ادامه مییابد.
چرا تتلو طرفدار دارد؟
«رهبر مسلمانان جهان با ۸۷۰ هزار فالور در مقابل تتلو با ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار فالور» – این را میثم عبادی در توئیتر نوشته است. او از طرفداران تتلو در شبکههای اجتماعیست و معتقد است «تتلو نماینده نسلیست که هیچ ندارند جز امید به این که از هیچ با تلاش به همه چیز میشود رسید.» میثم در ادامه میگوید جمهوری اسلامی میخواهد به این نسل اثبات کند که: «گه خوردید!»
من از همه خستم از همه کندم
من دیگه دورم از همه
میبینی اینجوری عمدنئه عمدن
من خستم اما میدونم که میرسم بالاخره
من میسازم دوباره دنیامو یه نفره
دقیق نمیتوان گفت طرفداران تتلو چه کسانی هستند. در میان میلیونها طرفدارش در شبکههای اجتماعی، کاربران مختلفی را میتوان یافت. نویسنده این مقاله خود یکی از اعضای ثابت همه صفحات او در شبکههای اجتماعی است. اگر شناسههای کاربری را ملاک قرار دهیم به نظر میرسد که بیشتر طرفداران او از نسل دوم و سوم انقلاب ۱۳۵۷، یعنی متولدهای دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ باشند.
آنچه در گستردگی شبکههای طرفداران تتلو پس از دستگیری او اهمیت دارد و تعجب بسیاری از خبرنگاران را برانگیخته، این است که این طرفداران بلافاصله پس از دستگیری دوم تتلو، سراغ صفحههای آیتالله علی خامنهای در توئیتر، اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی رفتهاند و در هزاران پیام خواستار آزادی تتلو شدهاند. سپس به خیابان آمدند، تجمع کردند و دستگیر شدند.
رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار مقیم ترکیه، در صفحه توئیتر خود در اینباره مینویسد: «حدود ۲.۵ میلیون لایک برای آزادی تتلو زدن و بیش از ۶۰۰هزار کامنت دربارهش نوشتن، ویدئوها بیش از ۱میلیون بار دیده شده ….»
طرفداران این هنرمند به دلیل اینکه در شبکههای اجتماعی به هم متصل هستند، قدرت عجیبی برای انسجام، سازماندهی و انجام کارهای گروهی دارند. بیتوجهی عمومی نسبت به حقوق انسانی این هنرمند زیرزمینی آنها را هم از حکومت عصبانی کرده و هم از رسانهایها.
بیش از همه، این طرفداران کسانی هستند که با فرهنگ خیابانهای کلانشهرهای ایران و با خلاقیت تتلو در ساختن اثری برساخته از همین فرهنگ خیابان رابطه میگیرند.
دنیای طرفداران تتلو و دنیای خود او، هیبریدی از لوطیگری کلاسیک ایرانی، فقر، نبودن امکانات، مشکلات زندگی، نیاز به شادی و رقص، سکس، فوتبال، اهل بیت، دختربازی و مردانگی نمایشی است.
انگار کسی پیدا شده که مضامین فیلمفارسی را انتزاعی کند و این بار در ژانر موسیقی، با ریتم و ملودی، حلولی خلاقانه دهد. اما اینجا از «بیان کلیشهای» ژانر فیلم فارسی خبری نیست. هر ترانه خلاقیت خاص خودش را دارد. از همه مهمتر زبان تتلو صریح و صادق است. این صداقت چیزیست که طرفدارانش میستایند و مدام به آن اشاره میکنند: «تتل خودش است.»
یه صدا، چِت و غمزده میگه حاجی بگیر بخواب دیره
فردا صبح صابخونه میآد آبرمونو به باد میده
من میگم یه بار دیگه رکورد از اول بهراه میشه
حاجی اگه دیر بیاد فردا با کامنت انقلاب میشه
نمادهای اسلامی مثل خدا و اهل بیت شیعه -نه در ترانهها- اما در کلام خیلی از این طرفداران و در کلام خود تتلو یافت میشود. شاید برای تصور طرفداران تتلو این همانندی به کار بیاید: طرفداران تتلو شبیه همان جوانانی هستند که هر سال در ماه محرم در عزاداریهای خیابانی برای امام سوم شیعیان شرکت میکنند، سینه میزنند، علم بر میدارند. اما بعد هم موسیقی رپ گوش میدهند: تنهایی یا با دوستانشان، در عرقخوریهاشان، پارتیهاشان و شبنشینیهاشان.
دستگیری تتلو، سرگردان بودنش در سیاستهای تادیبی و حکومتی که به او مجوز مطرح شدن در سطح عمومی را نمیدهد و «آدمش حساب نمیکند»، مفهومهایی هستند که مدام در متن ترانههایش میتوان یافت.
حس عمیق بی پناهی و حامی نداشتن برای انجام کاری که دوستش داری یا در آن استعداد داری:
مردمان بیعشق کبوترا رو پر دادند
من دوباره بیعشق نگران فردامم
من خُب آره بیحس با اینکه کلی درد دارم
اما مردمان بیعشق دیگه حتی رحم نمیکنن به پَــر-بالم
مخاطبان این آثار با خلاقیت خاص تتلو در چیدمان کلمات و استعارههای خیابانی در کنار هم و وصل کردنشان به ملودیهای محزون، به ملودیهای خشمگین، به ملودیهای شاد، با دنیای اطرافشان رابطه برقرار میکنند.
او کیست که این همه طرفدار دارد؟
امیرحسین مقصودلو، هنرمند کلامی، آهنگساز و خواننده موسیقی آر.اند.بی، ۱۳۶۰ای (هزار و سیصد و شصتیای) است که خودش را «بچه طلاق» و «بچه یک خیاط» میخواند. مادرش تنها سرپرست او بوده و موسیقیاش را که به مرور زمان از شادی آن کاسته شده ابتدا به شکل زیرزمینی و در وبلاگها منتشر میکرده است.
تتلو در سالهای ۱۳۸۰ در شبکههای اجتماعی طرفداران موسیقی زیرزمینی مطرح شد. او ابتدا رپ میخواند و پاپکار بود: موسیقیهای قِری شش و هشتی همراه با رپ. در کارهایش او با دیگر «هنرمردان» موسیقی زیرزمینی (تقریبا همیشه مردان) مثل رضایا، حسین تهی، اردلان طعمه و ارمین هم همکاری میکرد.
نمونهای از نماهنگهای شاد تتلو پیش از دستگیری اول را ببینید:
در سالهای ۱۳۸۰ «مردانگی»، «مرام»، عشق، بیوفایی، خیانت، «دختربازی»، ماشینبازی، پول، جدلهای رپرها، کلکل جنوب شهر و شمال شهر و دعواهای فقیر و غنی، تمهای مرکزی متن ترانههایی بودند که همه را خودش مینوشت.
صدای خشمو کی نمیدونه
اما میخونه واسه من تا خدا بدونه
ویرونه با نگاه حیرونه یه دیونه که میدونه این دنیا زندونه
هر وقت پولدار شدی دوست دخترت باهات مهربونه
در سال ۱۳۹۲، پس از دستگیری اول تتلو تغییر چشمگیری هم از لحاظ موضوع ترانهها و هم از لحاظ آهنگسازی در کارهای او رخ داد: او ابراز ندامت کرد و گفت مایل است خوانندهای «مجاز» شود. تم ترانههای او اجتماعیتر شدند، به مشکلات زندگی نزدیکتر شدند و آهنگها غمگینتر شدند. تتلو بیشتر از همیشه به ژانر R&B یا «ریتم و بلوز» که موسیقی خیابانی «بردهها» یا آفریقاییتبارهای کلانشهرهای آمریکاست و عنصر مهمش درد و رنج است، نزدیک شد.
عذاب زندگی با آدمای کثیف روزگار
امید به داشتن اراده قوی و ماندگار
بهم کمک کردن آدمای ظاهراً مهربون
ولی بعد زندگی فهمیدم قاتلن از درون
اونا دوستای من بودن که بنزین ریختن رو تنم
چون فکر میکردن من یه دونه کبریت روشنم
دستگیری اول و تلاشهای تتلو برای «مجاز» شدن
دوم آذر سال ۱۳۹۲ سرهنگ مسعود زاهدیان، رییس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی، در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اعلام کرد که در برخورد پلیس با خوانندههای زیرزمینی که با ماهوارهها گفتوگو یا همکاری کرده بودند، امیرحسین تتلو دستگیر شده است.
هیچکس نمیداند که در جریان بازداشت دقیقا بر تتلو چه رفته است. او متعلق به نسل بیپناهی از جوانان شهری است که هنرشان تنها در زیرزمین مطرح شده و ارزش مادی آن هرگز به صورتی حرفهای به شکل آلبومهای قابل فروش و کنسرتهای درآمدزا نمود پیدا نکرد.
ترانه «مردمان بیعشق» که بعد از دستگیری اول تتلو ساخته شده را بشنوید. با این ترانه او میخواست با موسیقی خداحافظی کند اما در نهایت نتوانست. این ترانه در سبک R&B است و بلوغ او به عنوان یک هنرمند را نشان میدهد:
به غیر از تادیب احتمالی تتلو به دست بازجو، بازپرس و نظام تادیبی پلیس امنیت اخلاقی، مساله اقتصاد هنری که در زیرزمین نانآور نیست هم همیشه مطرح بوده است. او برای پول در آوردن دو راه بیشتر نداشت:
۱- تبعید و وارد شدن به بازارهای موسیقی ایرانی در کشورهای غربی، ترکیه، یا کشورهای حاشیه خلیج فارس.
۲ – مجاز شدن به مفهوم پذیرش قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نشان دادن به آنها که میتوانند به او «اطمینان کنند» و مجوز بدهند.
او گزینه دوم را انتخاب کرد، بیشتر از همه به این دلیل که گزینه اول هم آسان نبود.
برای راه یافتن به بازارهای موسیقی پاپ ایرانی در خارج از ایران باید حداقل شبکهای از برنامهگذاران ارزش مادی هنرمندی را سودآور ارزیابی کنند. اضافه بر این، برای وارد شدن به این بازار، یک سرمایه نسبی مالی، دانستن زبان انگلیسی و یافتن مجاری قانونی کار و ویزا و … هم لازم است که این بازار را برای هر کس گزینهای در دسترس نمیکند.
پر درد و استرس دور و بر نامرد و ناکس
یه طرف من دست خالی یه طرف لسآنجلس
جیب خالی خرج سنگین جوون تنها و غمگین
دلش از غصه سیاهه پشت تصویرای رنگین
تلاشهای امیرحسین مقصودلو برای پذیرفته شدن در رژیم ج.ا در ویدئوها و متنهایی نمود پیدا کرد که در شبکههای اجتماعی منتشر میکرد. او رهبر ج.ا، علی خامنهای را «آقا» خواند، گاهی خامنهای را ستایش کرد، گاهی قاسم سلیمانی را ستایش کرد، گاهی از ارادتش به اهل بیت نوشت، گاهی از گشت ارشاد حمایت کرد و گاهی به زنان توصیه کرد که حجاب اسلامی را جدی بگیرند.
موسیقی او اما تحت تاثیر این اجراگریهای نمایشی برای جلب توجه قدرت استبدادی، کیفیت و خلاقیتش را از دست نداد. او دست به سمت قدرت سیاسی دراز کرده بود که بتواند موسیقیاش را مجاز کند. اتفاقی که نیفتاد.
بر ناو جنگی جماران
تلاشهای تتلو برای پذیرفته شدن در حکومت، تنها یک بار به نتیجه رسید، آن هم بیمزد.
حین مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱ تتلو ترانه «خلیج مسلح فارس حق مسلم ماست» را ساخت و نماهنگ آن را بر روی ناو جماران در خلیج فارس فیلمبرداری کرد. بعدتر مشخص شد که این نماهنگ با کمک برخی از نیروهای محلی ارتش که ناو جماران را در کنترل داشتند ممکن شده و مجوز خاصی برای این ویدئو از سوی وزارت ارشاد یا ارتش یا هیچ مقام رسمی دیگری صادر نشده است.
وبلاگنویسها و رسانههای اصولگرا به تتلو و «جذب نظام شدنش» واکنش منفی نشان دادند و گفتند چهطور به یک «غیر مجاز» اجازه داده شده بر روی یک ناو جنگی حاضر شود.
نخستین واکنش از سوی سخنگوی وزارت ارشاد بود که اعلام کرد که این وزارتخانه مجوز به تتلو نداده و اگر بخواهد کماکان رپ بخواند، مجوز نخواهد داد.
حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، پیشتر از این نماهنگ هم گفته بود که سبک تتلو با «فرهنگ ملی و اسلامی کشور مناسبت و سنخیتی ندارد.»
تتلو از اینکه خدماتش همچنان رسمیت نیافت، برآشفت. او در پستی با عکس خامنهای نوشت: «همین چند وقت پیش وقتى سخنرانی رهبر عزیزمون رو دیدم و فهمیدم مساله هستهاى چقدر مهمه براى مملکتم، به دستور ایشون و به فرمان ایشون رفتم دنبال کاراى ویدئو. چون من معتقدم وقتى فرمانده کل قوا تو تلویزیون یه صحبتى میکنه باید همه سربازا به گوش باشن و منم یه ایرانیام و یه سرباز، چه یه عده بخوان و چه نخوان.»
توسل به قدرتمندترین مقام در جمهوری اسلامی هم به کار تتلو نیامد: ژانر کاری او در چارچوبهای مورد پسند حکومت نمیگنجید و موسیقی او قابل کنترل نبود.
هنر کلامی تتلو اصل خلاقیت اوست. واژههایی که او کنار هم مینشاند صدایی خرابکارانه میدهند. شعر گاهی زیادی صریح و روشن به نقد شرایط زندگی میپردازد و گاهی استعارهها بوی قرمهسبزی میدهند. تتلو هر چهقدر هم سعی میکند که «پسر خوبی شود و به اخلاق اسلامی اقتدا کند»، باز هم عشق برای زنان زیبا، سکس، شهوت، موضوع بیپولی، اندامهای جنسیاش، نبودن امکانات، فقر و خفقان راه به شعرش پیدا میکنند.
مال ما خار داره؛
گُلامون!
جیبامون خالی
مارک داره کلامون
آره چند ساله آواره و داغون
گیر کردیم وسط ماهواره و قانون
استفاده او از زبان عامیانه خیابان و شکستن قوانین دستور زبان هر سانسورچی وزارت ارشادی را گیج میکرد. این موسیقی -درست مثل نسل طرفدارانش- هرکاری کند، موسیقی مودب و قابل کنترلی نیست که مورد پذیرش دستگاههای تادیبی جمهوری اسلامی قرار گیرد.
جنونی پیش رو
موسیقی تتلو با شخصیت اجتماعیاش در شبکههای اجتماعی رابطه تنگاتنگ دارد. او مادر خیاطش و طرفدارانش را همه دار و ندارش میداند.
روز سوم شهریور هنگامی که در دادسرا با پاها و دستان زنجیر شده حاضر شده، داد میزده: «من هوادار دارم، نمیتوانید کاری کنید.»
برخی منابع در شبکههای اجتماعی نوشتهاند که او را پس از اینکه در دادسرا حاضر شده فرستادهاند تا تست سلامت روانی شود تا مشخص شود که آیا از نظر قانونی «محجور» است یا نه؛ اقدامی که احتمالا برای تحقیر او انجام شده است، یا شاید قاضی به این نتیجه رسیده که اگر کسی کارش تولید هنر کلامی است و برای به سرانجام رساندن این هنر تلاش میکند، حتما «سلامت روانی» ندارد.
موضوع به این هم بر میگردد که تتلو در یک فایل صوتی بیژن قاسمزاده، بازپرس پروندهاش را «گاو» خوانده و تهدید کرده که کتکش خواهد زد چرا که مادرش را ترسانده است.
امیر تتلو را بعد از دقایقی که در دادسرا حاضر شده، سوار یک پژوی ۲۰۶ کردهاند و بردهاند.
در این میان، خواهش و تمناهای تتلو از قدرت برای پذیرش هم موجب شده که برخی او را هنرمندی ارتجاعی بدانند که دست به دامن قدرت استبدادی شده تا برای خود جایی باز کند. برای همین تاکنون دستگیری او به عنوان پروندهای که در آن حقوق انسانی پایمال شده، مطرح نشده است.
این همه آزار پلیسی و فراقانونی برای هنرمندی که کارش را در زیرزمین شروع کرده و هرگز هم موفق نشده است در فضای عمومی جامعه به جز شبکههای اجتماعی و گوشیهای طرفدارانش مطرح شود، به نظر عجیب میآید. با این حال ادب کردن تتلو را نمیتوان جدا از ادب کردن همنسلهای او در ایران دید.
از طریق این سیاستها، جمهوری اسلامی قادر است جامعه، خلاقیتها، ابزارهای بیان، شادیها، غمها، خشمها و احساسها را کنترل کند و اگر نتواند آنها را کنترل کند میتواند هزینه را برای چموشها افزایش دهد، آن هم چموشهایی که بطن کار هنریشان و قدرت سیاسیشان، انتقاد از شرایط زندگی در ایران است -حتی اگر خودشان ندانند که چقدر سیاسیاند و قدرت سیاسی دارند.
زیر همکف پا گرفتیم
زیرزمینه خونههامون
تو برو هر جا دلت خواست
ما همین جا خوبه جامون
چند تا آهنگ ازش شنیدم که پر از تحقیرهای جنسیتی و زن ستیزی بود . آدم متعادلی هم نیست . ثبات شخصیتی نداره .جدیدا حجاب رو هم ترویج می کرد با توهینهای زیاد به زنهای بی حجاب . هر روز پا میشه یه چی میگه و یه عالم تینیجر هم دنبالش!!! شاهین نجفی هم چنین مشخصاتی داره .. هم زن ستیزه و هم ثبات نداره… به نظرم باز تتلو بهتره . لااقل هولیگانیسم و هرج و مرج راه نمی اندازه !!! ولی در کل نه اون خوبه نه ایشون:)
be nazare man / 26 August 2016
از دهه ها اشتباهی استفاده شده . نسل بچه های بعد از انقلاب رو می گفتند نسل سوم یعنی کسانی که در انقلاب نقشی نداشتند ؛ دهه پنجاهی ها و شصتیها . از اواخر شصت به بعد هم نسل چهارم هستند که هیچی از جنگ هم ندیدند و به یاد ندارند . تتلو هم ربطی به شصتی ها نداره . شاید اواخر شصتیها فقط طرفدارش باشند . بیشتر موزیکش مورد پسند تینیجرها و نوجوان هاست و عمده شهرتش از اواسط دهه هشتاده و دهه 90 به اوج رسید. پس خواننده نسل چهارمی هاست .
simin / 26 August 2016
دنيا از مردسالاري چرخيده به تينيجر سالاري!! يه مشت بچه سطحي جوگير تاثير پذير که به احمقانه ترين چيزهاي دنيا اهميت ميدهند و هيچ جوره نميشه نظرشون رو به مسايل جدي تر جلب کرد و با اين وجود قدرت زيادي دارند ! سياستمدارها براحتي از راي احساسي شون يا اصلا بي علاقگي شون به سياست سوء استفاده مي کنند . همه سرمايه دار ها و شرکتها و رسانه هايي که دنبال مخاطب بيشتر و پول بيشترند هم روي گرده کوچولوشون سوارند! تتلو و کارداشيان و بيبر و انواع موجودات مشابه که همه جاي دنيا عين قارچ روييدند و طرفداران چند ده ميليوني دارند نشانه هاي دنياي تينيجر سالاره! دنيا عوض نميشه فقط از يک مزخرف به يک مزخرف ديگه تبديل ميشه.
fn / 27 August 2016
کل کل و غر زدن هم يه اعتراض سطحي و بي فايده ست .همه مردم دنيا بهش مشغول اند ! ربطی به نسل فلان و بیسار هم نداره. بيخود آهنگهاي تينيجري اين خواننده رو تفسير عجيب و غريب نکنيد!
fn / 27 August 2016
با درود بر همه ايرانيان . ايا اين ارتباط از شبكه هاى مجازى را مردم براى هماهنگى در اعتراضات ديگر ندارند ؟ ايا اگر حكومت بشدت اسلامى حاكم برميهنمان ميتواند آن ارتباطات را مختل كند ، چرا اين ارتباطات را نميكند ؟ وقتى هدايت شده و زه كشى باشد ، اب سد را هم هدايت ميكنند . چون خودشان ساخته و پرداخته كرده اند . اما اب سيل را نميتوانند كنترل كنند و اين نكته اى است كه من ِ مدعى اپوزوسيون ، منِ مدعى رهبرى ، من ِ مدعى روشنفكرى بايد به ان بيانديشم و براى هدايت مردم در راه رهايى كشورى ( كه ديگر چيزى از ان نمانده ) برنامه ريزى و بهره بردارى كنم . پاينده ايران ، سربلند ايرانى
كشكساب / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۱: سلام این انتقاد که موسیقی رپ و آراند بی نسبت به زنان خشونت میکند بارها مطرح شده است. درست است که موسیقی و شعر خودشان پر از خشونت هستند اما این خشونت فرهنگ خیابان است در این آثار انعکاس مییابد. نقد سویهاش میتواند به مردسالاری خود خیابان باشد.
در مورد هولیگانیسم اما دیگر نمیدانم. به هر حال همه این آثار تا حدودی آنارشیستیاند چرا که قوانین دستور زبان، چیدمان کلمات کنار هم، قوانین آوایی شعر را رعآیت نمیکنند هولیگانیسم اجتماعی که بماند. البته حالا اینجا هم قرار نیست قاضی شده و تصمیم بگیریم چیزی که وجود دارد بد است یا خوب است یا به آن مدال بدهیم یا ندهیم.
در مورد تعادل روانی من خودم به عنوان یک بیمار روانی به این موضوع خیلی حساسیت دارم که به راحتی کسی به خودش اجازه میدهد در مورد سلامت روانی دیگری اظهار نظر کند. در راستای تحقیر سیستم قضایی که تتلو را برای تست سلامت روان بردهاند هم این نشان میدهد که این برچسبها چقدر جنبهای فاشیستی پیدا میکند.
نون. کاف / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۲: سلام، من سعی کردم یک انتخاب رندومی از میان طرفداران تتلو در فیس بوک و اینستگرام داشته باشم. حدود پانصد نفر در هر گروه. بعد به دانه دانه پروفایلهای اینها سر زدم و اگر سن بود یادداشت کردم و اگر سن نبود -مثلا در اینستگرام – سعی کردم از عکسها حدس بزنم که کاربر حدودا چقدر ممکن است سن داشته باشد. اینجا تخمین بر اساس این کاربران است و اصلا دقیق نیست. تخمینی است بر اساس داده هایی که خود این طرفداران در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند.
نون. کاف / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۳: سلام، به نظر من با این اختلاف سلیقههای نسلی میشود چند برخورد کرد و من خودم موافقم برخورد تحقیر نسل جدید نیستم. نسلهای جوان تر اگر به هر دلیل سلیقه هایی متفاوت در هنر دارند اینها جدا از فرهنگ و نیازهای پیرامونیشان نیست. این هنرها و این زیبایی شناسی برخواسته از چیزی هستند این آن چیز باید تحلیل شود و اگر فقط تحقیر کنیم و مسخره کنیم، خب سوراخ دعا را اشتباه پیدا کردهایم.
نون. کاف / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۴: سلام، تحقیر اشتباه ترین نوع نگاه به محیط پیرامونی و چیزی است که درک نمیکنیم یا فکر میکنیم ساده است. این مطلب یک تحلیل فرهنگی در چارچوب نظری مطالعات فرهنگ و رسانه است.
نون. کاف / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۵: سلام، خانم جاوید در شبکه توئیتر نوشته بودند که چه کنیم که طرفداران تتلو برای دیگر زندانیان سیاسی هم تلاش کنند. من به شوخی پاسخ نوشتم که رپ و آراند بی زیرپوستی و خلاق بنویسید. اینکه طرفداران تتلو با هنر او ارتباط برقرار کردهاند قدرت مهمی است. این را دست کم گرفتن یعنی همه موضوع را ندیدن. هنر و بیان هنری همیشه قدرت دارد.
نون. کاف / 27 August 2016
تتلو هنرمند زمونه ی خودشه ،برای همین که می تونه هم از خودش بگه و هم صدای نسلی بشه که میفهمم و طرفدارش هستن.حرف.دل همه رو که مثلا بتهوون یا شجریان نمی زنه. تا کی میخواهیم هرچیزی که طبق سلیقه و ذائقه مون نیست را باهاش مخالفت کنیم.تتلو اتفاقا هنرمند مردمی و مثل میلیون ها جوون دیگه به هر دری زده و سختی کشیده که بتونه روی پای خودش بایسته.بهش گفتم تو تیپا نامتعارفی گفت باشه اگه من تیپا اینه و شما دوس داری من پارچه خواری کنم بیا اینم پارچه خواری اما بازهم نتوانستی آینده من و کسانی که شبیه و هم تیپ من هستند رو تامین کنید هرچقدر هم که بخواهیم روی پای خودمون بایستیم.داخل کشور گفتن شما مبتذل و سطحی و بیسوادی،خارج نشین ها هم گفتند شما خایه مالید چون معاند نظام نیستید. بحث اینجاست که تابلو و امثال تابلو شبیه خودشون هستند.با محکوم کردن و نادیده گرفتن هرگروه اجتماعی در هر سطحی که هستند نمی تونید اونها رو حذف کنید فقط دارید خودتون رو خسته میکنید.
ممنون از گزارش بیطرفانه و مفید شما زمانه
ستاره / 27 August 2016
پاسخ نویسنده به نظر شماره ۱۱: ستاره عزیز سلام و ممنون که وقت گذاشتید این مطلب طولانی را خواندید. من خودم از کسانی هستم که دنیای موسیقی زیرزمینی ایران را با دقت دنبال کردم و از همان ابتدای کار به نظرم تتلو آدم با استعدادی آمد.مقیاس هم سواد اندک موسیقی است که دارم. اما چیزی که من در طی این سالها بلوغ تتلو برایم جالب بوده که چگونه آدمی که با شادترین ترین تمها و موسیقی رقص و رپ آغاز کرد رسید به جایی که زیبایی شناسی آثارش با یاس و غم بیشتر عجین شد. و من فکر میکنم وقتی به این یاس و غم رسید بود که طرفداران بسیاری پیدا کرد. طرفداران با احساسات صادقانه او در مورد محیط پیرامونیاش بیشتر رابطه میگرفتند. شما کاش در مورد تجربه خود با این آثار، در مورد تجربه احساسی خود بیشتر بنویسید.
نون. کاف / 27 August 2016
بدبختي ديگه وقتي در فرهنگ و هنر در اين نظام ولايي ٣٦ ساله بروي هنرمندان واقعي بسته شده، یک نفر مثل این با ان گفتار خالي از أدب و نزاكت كه از دهانش در باره دختران ايراني بيرون امده و چاپلوسی ولی را کرده.، بايد هم هنرمند بشه !!
faryad / 27 August 2016
شما طرفدران جيغ جيغو و نوجوان جاستين بيبر رو هم همينطوري تحليل مي کنيد؟ من چندان پير نيستم! و خيلي قبل تر از اينکه رپ فارسي شکل بگيره موسيقي رپ غربي و هيپاپ گوش مي کردم.حرف من چيز ديگري بود . نبايد از هنر عامه پسند برداشتهاي عجيب و غريب کرد ! تعداد فالوئرهاي يک خواننده هم خيلي مفهومي نداره . نهايتا نشون ميده فلان خواننده در حال حاضر نبض بيکارترين و بیش فعال ترين قشر جامعه يعني نوجوان ها رو در دست داره .
fn / 27 August 2016
یکی هم طبق معمول دوگانه تتلو بتهوون درست کرده :) عزیزم بین تتلو و بتهوون طیف وسیعی از سبک موسیقی و خواننده وجود داره . بیشترین تابو شکنی ها و خلاقیت های هنری در موسیقی دهه شصت و هفتاد میلادی انجام شده .اگه نوجوانی رو پشت سر گذاشتی می تونم کلی موسیقی و خواننده خوب خارجی قدیمی و جدید بهت معرفی کنم .
fn / 27 August 2016