Opinion-small2

سلام آقای زراعتی، پاسخی به مطلب شما می‌نویسم که در مورد مسلمانان ساکن سوئد و معضل بزرگ مسلمانانی است که با لباس شنا می‌کنند و با لباس به محوطه استخر می‌آیند. چون شما این معضل بزرگ را به بهداشت محیط‌های عمومی ارتباط داده‌اید، من لازم می‌دانم که درست مثل شما خاطره‌ای را ذکر کنم.

من به قول فرنگی‌ها «نودیست» هستم؛ یعنی ترجیح می‌دهم که لخت مادرزاد بگردم که البته همه استخرهای ممالک غربی و آزاد این را قانونی نمی‌دانند و من برای لخت گشتن ناچار هستم قطار سوار شوم و به یک ساحل مخصوص بروم.

در کنار ترجیح به برهنگی، همچنین ترجیح می‌دهم که سر بدن خود بلای عجیب و غریبی نیاورم. به طور مثال خوشم نمی‌آید موهای بدنم را بزنم. به خودم می‌گویم برای چه من باید این همه دردسر بکشم، چون زن هستم؟ مردان سبیل‌کلفت همه بنا به هنجارهای اجتماعی موهای بدن خود را نگه می‌دارند، با همان موها شلوار کوتاه یا مایو می‌پوشند و به محیط‌های عمومی از جمله استخر و سونا می‌روند. چرا فقط من مجبور باشم موهای بدنم را بزنم؟

muslims in pool

این یادداشت در پاسخ به مطلب «یادداشت‌هایِ یک کتابفروش: لطفاً با لباس نروید توی استخر!» نوشته شده است.

از این رو من سال‌هاست که هنجارهای اجتماعی در مورد موهای بدن را به رسمیت نمی‌شناسم. خدای لختی‌های عالم را شکر تاکنون قانونی نتراشیده‌اند که موهای بدن را باید تراشید. یک روز با همین بدن خودم بدون هیچ دست‌کاری، مایو پوشیدم و به استخر ساختمان رفتم.

وارد جکوزی عمومی که شدم مثل همیشه با خیال راحت رفتم و سر جای همیشگی‌ام که پمپ آبش قوی‌تر بود نشستم. یک زوج ایرانی دگرجنسگرا (یعنی یک زن به علاوه یک مرد) هم مقابل من نشستند. خانم شبیه هنرپیشه‌های اروپایی بود؛ موهای طلایی، صورت یک پریچهره. آقا یک چیزی شبیه خود من بود؛ موهای سیاه و پشمالو.

کمی که نشستند از روی آب ناگهان متوجه موهای دستان من شدند. بعد همین جوری پایین‌تر رفتند و متوجه پاهای من شدند. مرد به زن به زبان فارسی (که از قضا من بلد بودم) گفت: «این چرا اینجوریه؟ زنه؟ مرده؟» زن پاسخ داد: «ای کثافت؛ حالم بد شد. چرا اپیلاسیون نکرده؟»

آماده بودم که داد و بیداد کنم سرشان که «خودتان را جمع کنید؛ بدن من که دیگر کمتر از بدن شاخ شمشاد حضرت آقای شما مو دارد» که گزاره بعدی قضاوت این زوج در مورد من در فضای جکوزی پخش شد. خانم گفت: «این زن‌های پاکستانی عادت ندارند اپیلاسیون کنند. کثافت حالم رو به هم زد.»

مرد که خیلی غیرتی شده بود که من فضای ساختمان سوپر شیک‌شان را با بدن پر از موی پاکستانی‌ام آلوده کرده‌ام، فوراً راه‌حلی به فکرش رسید: «این فضای استخر را با این کارش کثیف کرده است. این کار غیربهداشتی است. من همین الان می‌روم به مدیر ساختمان شکایت می‌کنم.»

و من کماکان محو دید زدن پاهای حضرت آقا بودم که تقریباً دو برابر پاهای من – مثلاً زن – مو داشت و به دلایلی فضا را هم آلوده نمی‌کرد. من زن همه این لقب‌ها را به این دلیل گرفتم که حاضر نیستم موهای بدنم را با مومک و تیغ و هزار وسیله پردردسر دیگر بکنم یا بتراشم؟

شناگری با بورکینی (بورکینی لغتی است ساختگی با ترکیب اجزائی از برقع و بیکینی)
شناگری با بورکینی (بورکینی لغتی است ساخته شده با ترکیب اجزائی از برقع و بیکینی)

برای من استفاده از موضوع بهداشت خیلی جالب است. چه چیزی بهداشتی است و به چه دلیل؟ پاهای پر از موی یک مرد پاک است اما پاهای پر از موی یک زن ناپاک است؟

مایو دو تیکه زنانه بهداشتی است اما این مایو اسلامی‌ها که سر تا پا را می‌پوشاند و شبیه لباس غواصی است بهداشتی نیست؟ مایو که به همه سوراخ‌های بدن انسان وصل است تمیز است، اما لباس سرتاسری کثیف است؟

بدن انسان، خود بدن انسان با پوست و بزاق و همه سوراخ‌های آن‌ یکی از آلوده‌ترین مکان‌هاست. شما اگر به شکل محافظه‌کاری نگران بهداشت هستید اصلاً نباید در مکان‌های عمومی حاضر شوید.

دهان انسان، جایی که در تمام استخرها به آب باز است و با آب تماس دارد، در انسان سالم که بیمار نیست، معمولاً محل زندگی میلیون‌ها باکتری مفید و غیرمفید است و حتی مضر و بیماری‌زاست. هر بار که انسان کسی را از لب می‌بوسد و دهان و زبان‌ها باهم تماس دارند نزدیک به ۸۰ میلیون باکتری بین دو دهان رد و بد می‌شوند.

در حقیقت این دهان خودش یکی از آلوده‌ترین مکان‌های عالم هستی است. همان دهان که در استخر آب می‌رود تویش و بعد تف می‌کند بیرون.

حالا اگر انسان ناقل ویروس ساده سرماخوردگی باشد هم از دهان و مجاری بینی ویروس‌ها به هر حال به آب منتقل خواهند شد. و استفاده از کلر در استخرها برای همین این بدن‌هاست، چه ملبس به دو تیکه باشند و چه سرتاسری.

از باقی سوراخ‌های بدن و تعداد باکتری‌هایشان بگذریم که آمار و ارقام میزان باکتری‌های همه سوراخ‌های بدن را دانشمندان در آورده‌اند.

راستش به نظر من مشکل شما با آن خانم سوئدی نوکیش مسلمان، یا مسلمان‌هایی که با لباس‌های سرتاسری شنا به استخر می‌آیند، این نیست که اینها قوانین سکولار و سوپر علمی کشور سوئد را بنا به روش زندگی خود تغییر داده‌اند. به نظر من مشکل آلودگی و بهداشت هم نیست. با یک تحقیقات سرانگشتی ساده در «گوگل» هم می‌توانستید بفهمید که آیا لباس سرتاسری شنا خطرناک است یا نه.

به نظر من مشکل دیگری‌ستیزی و نیاز برای گرفتن برتری اخلاقی نسبت به دیگری است.

حالا از من زن پشمالوی پاکستانی بشنوید: راه‌های بهتری برای دیگری‌ستیزی هست، لازم نیست آدم دست به دامن علم و بهداشت شود.


مطالب مرتبط

مهدی هنرپرداز: لطفاً با عینک نژادپرستى وارد نشوید!