رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۱۴ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
عبدالله که از تأثیرگذارى بر الیاس خان ناامید شده است خود به تنهایى مىکوشد به محفل خلیل ملکى نزدیک شود. او بسیار علاقه دارد صفحهاى از مجلهاش را در اختیار خلیل ملکى بگذارد، اما الیاس خان به او تفهیم کرده است که به هیچ عنوان نمىتواند به این کار رضایت بدهد. عبدالله در خانهى دکتر اعتماد دوباره خلیل ملکى را مىبیند. آلاحمد نیز حضور دارد. آنها درباره کمونیسم حرف مىزنند و خلیل ملکى مىگوید که روسیه براى کمونیسم گزینش جالبى نبوده است و در واقع کمونیسم چماق سومىست که لنین در میان بخش مسیحى و بخش مسلمان روسیه به کار انداخته تا بتواند هر دو بخش را تابع خود بکند. در این جلسه خلیل ملکى پیشگویى مىکند که چین دارد به سوى کمونیسم مىرود. او مطمئن است که چین عاقبت کمونیسم را انتخاب خواهد کرد. حاضران تعجب مىکنند، چون چین یک کشور کشاورزى است و خلیل ملکى ادعا مىکند که چین ترکیبى از ناسیونالیسم و کمونیسم را به کار خواهد بست و…