رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ٨٨ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
شبى خلیل ملکى دکتر اعتماد و نیر را به کافه نادرى دعوت مىکند. انگلیسىها و آمریکایىهاى زیادى در این کافه به همراه زنان ایرانى و خارجى مىرقصند. جلال آلاحمد که از میهمانان است مىپرسد با این زنها چه باید کرد. ملکى مىگوید پس از جنگ آنها همانند برف بهارى آب خواهند شد، چون آنها در اصل روسپى هستند و روسپیان در سراسر دنیا با خارجیان تماس دارند. نیر از خلیل ملکى درباره خدا مىپرسد و اینکه آیا او به خدا اعتقاد دارد یا نه و…