حسن روحانی در اولین گفت‌وگوی تلویزیونی‌اش که به سبک دوران احمدی نژاد برگزار شد (با یک پرسشگر که پرسش‌های انتقادی و چالش برانگیز مطرح نمی‌کند) مدعی شد که می‌خواهد به یکی از وعده‌های خود مبنی بر گزارش دهی به مردم عمل کند. به همین دلیل از وی انتظار می‌رفت گزارش دهی خود را بر دو موضوع متمرکز سازد:

۱) چگونگی پی گیری وعده‌هایی که در دوران کارزار انتخاباتی داده و از او انتظار می‌رود تحقق آن وعده‌ها را دنبال کند، و

۲) طرح راه حل‌هایی که در دولت برای مشکلات عاجل کشور مطرح شده است.

او در باب برخی مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی سخن گفت. اما چه چیزهایی را که از او انتظار می‌رفت نگفت؟ اگر یک خبرنگار حرفه‌ای و مستقل در برابر وی قرار می‌گرفت چه سولاتی را از وی می‌پرسید؟

Rouhani_TV2

نحوه‌ی تحویل دولت

اولین پرسشی که هر مخاطب این برنامه در ذهن دارد آن است که انتقال قدرت از دولت احمدی نژاد به دولت روحانی چگونه انجام گرفته است: آیا وزرای سابق همکاری لازم را برای این انتقال انجام دادند؟ دولتی‌های سابق در یک ماه آخر چه کردند؟ آیا انتقال قدرت آرام و بدون مشکل بود یا پر از سنگلاخ و جدال؟ روحانی در این باره و بالاخص حملات متقابل ترکان و بقایی هیچ سخنی نگفت. او نگفت که احمدی نژاد دهها میلیارد تومان از بودجه‌ی دولت را به دانشگاه خودش اختصاص داد، چگونه و چرا هدایای رئیس جمهور سابق در چهار کامیون به ساختمانی که از دولت برای او اختصاص یافته شبانه انتقال داده شده است، کدام مقامات دولتی در حال انتقال دهها هزار میلیارد تومان از منابع شرکت مس به خارج کشور برده‌اند، چند هزار سکه‌ی طلا میان مقامات دولتی توزیع شده است، واگذاری خودروهای اجلاس سران غیر متعهدها به یک ششم قیمت چگونه و به چه کسانی انجام گرفت، و کمک‌های بلاعوض میلیارد تومانی به رسانه‌های شبه دولتی به چه کسانی اختصاص یافت.

آیا ضرورت نداشت مردمی که به ادعای حکومت در دو انتخابات ۸۴ و ۸۸، ۱۷ و ۲۴ میلیون به احمدی نژاد رای داده بودند بدانند رئیس جمهور منتخب آنها و اعضای تیم همراهش چگونه کاخ ریاست جمهوری را در خیابان پاستور ترک کردند؟ چه کسی باید این مطالب را به مردم گزارش دهد؟ بدون گزارش عمومی چگونه می‌توان از ظهور عامه گرایان تاراجگری مثل احمدی نژاد و همراهانش در آینده جلوگیری کرد؟

کسری بودجه

روحانی در این مصاحبه از کسری بودجه‌ی ۸۰ هزار میلیارد تومانی سخن گفت اما در باب منابع تامین این کسر بودجه حتی به اندازه‌ی ۲۰ هزار میلیارد تومانی ادعایی خود سخنی نگفت. او نگفت که دولت وی در شرایط عدم تصحیح بودجه توسط مجلس چه خواهد کرد.

اولین پرسشی که هر مخاطب این برنامه در ذهن دارد آن است که انتقال قدرت از دولت احمدی نژاد به دولت روحانی چگونه انجام گرفته است: آیا وزرای سابق همکاری لازم را برای این انتقال انجام دادند؟ دولتی‌های سابق در یک ماه آخر چه کردند؟ آیا انتقال قدرت آرام و بدون مشکل بود یا پر از سنگلاخ و جدال؟

روحانی همچنین در مورد چگونگی و منبع تامین پرداخت یارانه‌ها سکوت کرد. روحانی می‌گوید “وقتی نفت به خاطر تحریم دچار مشکل شد یا باید مالیات را افزایش دهیم که بسیار سخت است. یا باید خدمات را تقلیل دهیم. یعنی در آموزش و بهداشت و مسائل اجتماعی و امنیت و دفاع و…؛ که این هم شدنی نیست.” بالاخره بدون افزایش درآمدهای نفتی، بدون افزایش مالیات و بدون تقلیل خدمات چگونه باید کسری بودجه را تامین کرد؟ احمدی نژاد نیز این مسائل را ناگفته می‌گذاشت و بعد از اتمام دوره اکنون به مردم گفته می‌شود که وی دهها هزار میلیارد تومان برای اجرای مسکن مهر اسکناس چاپ کرده است.

فضای امنیتی

روحانی در تبلیغات انتخاباتی و مناظرات بارها از فضای امنیتی جامعه شکایت کرد و وعده داد شرایط را تغییر خواهد داد. او در گفت‌وگوی تلویزیونی خود توضیح نداد آیا این فضای امنیتی تغییر کرده است یا نه و اگر تغییر کرده تا چه حد. دولت چه اقداماتی برای تغییر این فضا انجام داده است؟ چه مقاومت‌هایی در برابر این اقدامات وجود داشته و دارد؟ اگر تغییری رخ نداده موانع کدامند؟ مخاطبان رئیس دولت چگونه می‌توانند تشخیص دهند که فضای امنیتی تغییر کرده است؟

مسائل فرهنگی و اجتماعی

مجلس به سه وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و ورزش و جوانان رای نداد. روحانی در باب آینده‌ی این سه وزارت خانه که با سرنوشت دهها میلیون ایرانی سروکار دارد سخنی نگفت. مسائل آموزشی امروز در همه جای دنیا از اولویت‌های دولت‌ها هستند و در هر کارزار انتخاباتی از آنها سخن گفته می‌شود. چرا رئیس دولت حتی یک بار به مسائل آموزشی مثل ترک تحصیل میلیون‌ها دانش آموز یا بیکاری حدود ۴۰ درصدی در میان فارغ التحصیلان برخی رشته‌های آموزشی و راه حل‌های کوتاه یا دراز مدت دولت برای آنها اشاره‌ای نمی‌کند؟

روحانی به مشکلات دیگر مثل داروهای کمیاب و این که مشکل داخلی است یا خارجی اشاره‌ای نکرد. او همچنین مسائل حوزه‌ی فرهنگ مثل سانسور، معلق بودن یا بسته شدن نهادهای مدنی این حوزه (مثل خانه سینما و انجمن صنفی روزنامه نگاران) و بحران نشر و فیلمسازی را کاملا مسکوت گذاشت. گشت ارشاد نیز که روحانی در کارزار انتخاباتی خود از آن انتقاد کرده بود اخیرا کار خود را شدت بخشیده است. از روحانی در این مورد نیز سوالی نشد.

سیاست خارجی

مهم‌ترین مسئله‌ی روز بمباران شیمیایی در سوریه و احتمال حمله به سوریه و تلاش دیپلماتیک برای قرار دادن سلاح‌های شیمیایی اسد تحت نظارت بین المللی بود. روحانی در این زمینه به محکومیت حمله‌ی شیمیایی و استقبال از نظارت بین المللی اکتفا کرد بدون آن که همانند دولت‌های درگیر مشخص سازد چه کسانی مرتکب این جنایت شده‌اند. مگر ممکن است مقامات جمهوری اسلامی ندانند کدام طرف مقصر است؟ چرا وقتی وزیر خارجه تقصیر را بر گردن مخالفان اسد می‌اندازد روحانی در این مورد سکوت می‌کند؟

روحانی در تبلیغات انتخاباتی و مناظرات بارها از فضای امنیتی جامعه شکایت کرد و وعده داد شرایط را تغییر خواهد داد. او در گفت‌وگوی تلویزیونی خود توضیح نداد آیا این فضای امنیتی تغییر کرده است یا نه و اگر تغییر کرده تا چه حد.

روحانی همانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی در باب کشته شدن بیش از صد هزار و آوارگی حدود هفت میلیون سوری به خاطر سرکوب‌های رژیم اسد سکوت کرده است. روحانی مشخص نساخت که آیا تصمیم گیر در باب سوریه فرمانده سپاه قدس است یا دولت و آیا دولت وی معتقد است باید بدون قید و شرط و تا آخر از اسد حمایت کرد یا نه. آیا همه‌ی کسانی که با رژیم اسد می‌جنگند تروریست خارجی‌اند؟ آیا جمهوری اسلامی به پناهندگان سوری در ترکیه، اردن، عراق و مصر یاری می‌رساند یا فقط کمک‌هایش را در اختیار رژیم بشار می‌گذارد؟

انتقادات پاسخ نیافته

سه دسته انتقاد از سوی افراد قدرتمند و مقامات سابق در یک ماه اخیر به دولت وارد شده است:

۱) یک دسته از سوی روحانیونی مثل مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان، حداد عادل و روزنامه‌ی کیهان پس از برکناری صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه مطرح شد. آنها معتقد بودند که سرپرست وزارت علوم نمی‌تواند روسای دانشگاه‌ها را برکنار کند و این برکناری اصولا نادرست بوده است.

۲) دسته دوم انتقادات از سوی روحانیونی مثل علم الهدی امام جمعه مشهد در مورد انتصاب یک زن به سخنگویی وزارت خارجه مطرح شد؛ و

۳) دسته سوم به تبریک عید راش هشانا از سوی وزیر خارجه مربوط می‌شد (از سوی محمد علی رامین که جریان ضد یهودی و انکار کشتار جمعی یهویان در دولت احمدی نژاد را به پیش می‌برد).

روحانی در مورد این انتقادات که برخی مستقیما به خود وی نشانه رفته بودند و از مسائل کلیدی کشور در نحوه‌ی اداره‌ی دانشگاه‌ها، حضور زنان در مشاغل مدیریتی و برخورد با یهودیان هستند سکوت کرد. به نظر می‌آید که روحانی می‌خواهد این مسائل را با مذاکرات پشت پرده حل کند در حالی که منتقدان وی آنها را با صدای بلند در عرصه‌ی عمومی فریاد می‌کنند.