PASCALM01

به‌تازگی رمان «قطار شبانه لیسبون» از پاسکال مرسیه به فارسی منتشر شده است. این رمان را مهشید میرمعزی ترجمه کرده و توسط نشر افق منتشر شده است.
«قطار شبانه لیسبون» نوشته پاسکال مرسیه، با حادثه‌ای غیرمنتظره، با یک تصادف شروع می‌شود: گریگوریس، معلم پنجاه و هفت ساله‌ای است که از همسرش  جدا شده است و همه به او «موندوس» می‌گویند، کسی که در ذهنش زندگی می‌کند و به دنیایی کهن تعلق دارد. او ۳۰ سال است که در دبیرستانی در برن تدریس می‌کند و حتی یک روز هم غیبت نداشته است.
«موندوس» روی پل کریش‌فلد در مرکز شهر برن به یک زن پرتغالی برمی‌خورد. در آن روز بارانی زن ناشناس قصد دارد خودکشی کند، اما موندوس جان او را نجات می‌دهد. زن کلمه‌ای را در گوش او نجوا می‌کند و شماره تلفنش را بر پیشانی او می‌نویسد و می‌رود.

PASCALM03
پاسکال مرسیه

پاسکال مرسیه که استاد شناخته‌شده فلسفه است می‌گوید آنچه که در بیرون از ما اتفاق می‌افتد، تصادف است. آنچه که در درون روی می‌دهد، تصادف نیست.”
موندوس که از زندگی روزانه «خسته» و «کسل» است، یک روز برای همیشه وسط کلاس درس، کلاس را ترک می‌کند و همه چیز را به حال خود می‌گذارد. او باز هم از روی تصادف به کتابی برمی‌خورد نوشته یک نویسنده گمنام پرتغالی به نام پرادو. در این کتاب آمده است: «از هزاران تجربه‌ای که می‌اندوزیم، تنها  یکی را به زبان می‌آوریم و آن هم کاملاً اتفاقی و بدون توجه و دقت.»

[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130826_mercier_nushazar.mp3[/podcast]