دزدان خیابان جردن؛ یک فیلم بی‌محتوا
دزدان خیابان جردن؛ یک فیلم بی‌محتوا

توهین به مهاجران و هنرمندان مخالف

«دزدان خیابان جردن» که نام پرکششی دارد و می‌توانست با پرداختن به موضوع دزدی و ریشه‌یابی آن در جامعه امروز ایران فیلم جذابی بشود، در مجموع فیلمی خالی از محتوا اما پر از شوخی‌های بی‌مزه و متلک‌پرانی‌هایی است که معلوم نیست چرا مأموران سانسور فیلم جمهوری اسلامی که نگران حفظ اخلاق جامعه هسنتند آن‌ها را حذف نکرده‌اند.

یک نمونه از شوخی‌های رکیک بین اسی و هوشنگ در حضور نسیم و مادرش در موقع خواستگاری: «اجازه می‌دین دخترتونو بگیریم؟ چی؟ پاچه شو؟ «

سانسور سفت وسختی که نمایش یک تار موی زنان را هم اجازه نمی‌دهد، به این شوخی‌های‌گاه رکیک زبانی سخت نمی‌گیرد.

این‌کار هم البته حساب شده است. می‌خواهند مردمی که زیر انواع فشارهای اقتصادی و اجتماعی از آزادی‌های مدنی و تفریحات هم محروم‌اند، برای کمی تمدید اعصاب و خندیدن، به رسانه‌ها یا امکانات غیر مجار متوسل نشوند.

اما چیزهای دیگر از جمله مسخره کردن مهاجرت به خارج، حمله به هنرمندان و نویسندگان، و به ویژه مسخره کردن هنرمندان موسیقی زیرزمینی (که گویا آهنگ‌ها را به «گند» می‌کشند)، از جمله عواملی است که دادن مجوز به اینگونه فیلم‌ها و پخش و اکران وسیع آن‌ها را تسهیل می‌کند.

«اسی سه‌سوت» ادعا می‌کند که دزدی کارش نیست، و کارش «کار فرهنگی» است. همدست‌اش هوشنگ هم مدعی است که در گذشته دانشجوی فلسفه بوده اما بعد دیوانه و در تیمارستان بستری شده و آنجا کلی هنرمند و نویسنده دیده. او می‌خواهد در روند چیزی که آن را «فرار مغز‌ها» می‌نامد، به آمریکا مهاجرت کند تا ثابت کند که زمین لوزی یا شش‌ضلعی است. منظور این است که نشان داده شود کسانی که مهاجرت می‌کنند از مرحله پرت‌اند.

«اسی سه‌سوت» همچنین در گفت‌وگو با کیمیا خودش را طرفدار حقوق زنان معرفی می‌کند. او در حالی که شکلک درمی‌آورد و دماغش را چند بار بالا می‌کشد، می‌گوید من «فمینیست‌«‌ام.

انتقاد رسانه‌ها و توجیه فیلمساز

دزدان خیابان جردن
دزدان خیابان جردن

وحید اسلامی کارگردان این فیلم قبلاً در مجلات نقد فیلم می‌نوشته و چند فیلم مستند هم ساخته و این نخستین فیلم بلندش محسوب می‌شود. در گفت‌وگو با برخی رسانه‌ها و نیز در برنامه تلویزیونی «هفت» او ضعف‌های فیلم را می‌پذیرد، اما در توجیه آن‌ها می‌گوید: «فیلم حاصل شرایط است و من حتی ٣٠ درصد از آنچه در فیلمنامه بوده را نتوانستم عملی کنم. در میانه‌های کار ما یکی از بازیگرانمان را گم کردیم و وی مریض شد بنابراین مجبور شدیم فیلمنامه را تغییر دهیم، یا اینکه روز پانزدهم فیلمبرداری تمام وسایل صحنه و لباس‌های بازیگران ما را دزدیدند اما هر ایرادی به فیلم وارد است به بی‌تجربگی من بازمی‌گردد. چون من تجربه دستیاری ندارم و قبول می‌کنم برخی مسائلی که در ذهنم بوده در فیلم در نیامده است.»

او جایی دیگر به منتقدان ایراد می‌گیرد که همه زیر و بم‌های فیلم او را درک نکرده‌اند. او فیلمش را با فیلم‌های تارانتینو، کارگردان مشهور آمریکایی مقایسه می‌کند و اثری هم‌سان آثار او می‌داند که برخی از آن‌ها جوایز بزرگ سینمایی از جمله اسکار برده‌اند.

«دزدان خیابان جردن» در رسانه‌ها نیز مورد انتقادات زیادی قرار گرفت. از جمله منتقدی به نام «فهیم» این فیلم را اثری بر اساس ذائقه سطحی مخاطبان دانست. به نوشته وی «وحید اسلامی به عنوان منتقد سینما به سراغ فیلمی رفته که اثری از ماندگاری در آن نیست و جای تعجب دارد که چرا وی به سراغ ساخت اثری رفته که تأملی در آن دیده نمی‌شود.»

فیلم باوجود همه ضعف‌هایش به لطف حضور بازیگران فیلم‌های کمدی که بیشتر از طریق مجموعه‌های تلویزیونی معروف شده‌اند، فروش خوبی داشته. این فیلم همزمان از چهارم بهمن ماه سال ٩١ در بیش از ۷۰ سالن سینما در تهران و شهرستان اکران شد. پس از ١۴ روز اکران در صدر جدول فروش هفتگی قرار گرفت و بعد از ۴٩ روز نمایش ٣٠٩ میلیون تومان فقط در سینماهای تهران فروش داشت.

قبل از انقلاب به فیلم‌های عام‌پسند ایرانی «فیلمفارسی» می‌گفتند. حالا اصطلاحات تازه‌ای رواج پیدا کرده و به اینگونه فیلم‌ها «فیلمفارسی اسلامی» می‌گویند. اما از آنجا که این فیلم‌ها را در سوپرمارکت‌ها قاطی با کالا‌ها و ارزاق دیگر هم عرضه می‌کنند، به آن‌ها فیلم‌های «سوپر مارکتی» یا «شانه تخم‌مرغی» هم می‌گویند.

فیلم» دزدان خیابان جردن «یکی از نوع فیلم‌هاست.