تالاب هورالعظیم، واقع در مرز ایران و عراق، به‌دلیل بهره‌برداری‌های نفتی، کاهش حقابه و خشکسالی‌های مکرر با بحران زیست‌محیطی شدیدی مواجه است. سدهای کرخه و گتوند منابع آبی تالاب را کاهش داده و حفاری‌های نفتی در میدان‌های آزادگان و سهراب تنوع زیستی این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. آلودگی‌های نفتی و خشکی تالاب باعث طوفان‌های گرد و خاک شده و جوامع بومی از نظر معیشت به‌شدت آسیب دیده‌اند. 

تأثیر سدسازی و خشکسالی‌های پی‌در‌پی

ساخت سد کرخه در سال ۱۳۸۰ روی رودخانه کرخه، که یکی از منابع اصلی تأمین آب هورالعظیم بود، نقطه عطفی در تاریخ این تالاب به شمار می‌رود. این سد باعث کاهش چشمگیر ورود آب به تالاب شد و در نتیجه با کاهش شدید سطح آب، بخش‌های وسیعی از تالاب خشک شد. سد گتوند نیز که در سال ۱۳۹۰ روی رودخانه کارون ساخته شد، با انحراف بیشتر آب از مسیر طبیعی، این بحران را تشدید کرد. این دو سد و دیگر پروژه‌های عمرانی بزرگ، به‌ویژه پروژه‌های کشاورزی و صنعتی، به‌شکل قابل توجهی جریان‌های آبی طبیعی تالاب را مختل کردند. این شرایط موجب افزایش شوری آب و نابودی گونه‌های آبزی شده است و در نهایت، معیشت جوامع محلی را تحت‌الشعاع قرار داده است.

آلودگی‌های نفتی: تهدیدی برای تنوع زیستی در هورالعظیم

حفاری‌های نفتی در هورالعظیم، به‌ویژه در میدان‌های نفتی آزادگان و سهراب، تهدیدی جدی برای محیط زیست این تالاب به شمار می‌آید. از اوایل دهه ۱۳۸۰ تاکنون، این حفاری‌ها باعث ورود مقادیر زیادی از مواد سمی، از جمله هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای (PAH)، به آب و خاک تالاب شده است. میدان نفتی سهراب که اخیراً توسعه یافته، با خشک کردن بخش‌هایی از تالاب و افزایش فعالیت‌های حفاری، خطرات جدیدی برای تنوع زیستی منطقه به وجود آورده است.

Ad placeholder

مواد سمی ناشی از این حفاری‌ها، از جمله نفت خام و هیدروکربن‌ها، به خاک و آب تالاب نفوذ کرده و باعث نابودی بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی شده است. گونه‌های آبزی و پرندگان مهاجر، که از تالاب به‌عنوان زیستگاه فصلی استفاده می‌کنند، از این آلودگی‌ها آسیب دیده‌اند. ورود این مواد آلاینده به منابع آبی همچنین خطراتی بهداشتی برای ساکنان بومی اطراف تالاب، که به آب و محصولات این منطقه وابسته‌اند، به وجود آورده است.

وضعیت پیشرفت پروژه‌های نفتی

با وجود انتقادات گسترده و اعتراضات مردمی، پروژه‌های نفتی مانند سهراب همچنان با سرعت در حال پیشرفت هستند. این پروژه به دلیل حساسیت اکوسیستمی تالاب به یکی از پرحاشیه‌ترین پروژه‌های نفتی در این منطقه تبدیل شده است. این میدان در راستای اهداف کلان اقتصادی دولت برای افزایش تولید نفت توسعه یافته، اما خشک کردن بخش‌هایی از تالاب و تأثیرات زیست‌محیطی مخرب آن باعث بروز اعتراضات گسترده محلی و فعالان محیط زیست شده است. 

هورالعظیم منبع طوفان‌های گرد و خاک 

کاهش شدید حقابه به‌دلیل پروژه‌های سدسازی مانند سدهای کرخه و گتوند، به همراه حفاری‌های نفتی گسترده که منجر به خشک کردن بخش‌هایی از تالاب شده است، این تالاب را به یکی از منابع مهم تولید گرد و خاک در منطقه تبدیل کرده است. در نتیجه، خاک‌های خشک و فاقد پوشش گیاهی در معرض باد قرار می‌گیرند و گرد و خاک را به هوا می‌فرستند و علاوه بر تخریب تنوع زیستی، مشکلات بهداشتی جدی نیز ایجاد می‌کند.

https://radiozamaneh.com/781818

جوامع بومی در معرض خطر  

ساکنان عرب‌زبان اهواز که برای قرن‌ها از تالاب هورالعظیم به عنوان منبع معیشت خود استفاده کرده‌اند، اکنون با بحران‌های اقتصادی ـ اجتماعی شدیدی مواجه‌اند. ماهیگیری و کشاورزی که از معیشت‌های اصلی این جوامع بودند، به دلیل کاهش سطح آب و آلودگی‌های نفتی تقریباً از بین رفته‌اند. بسیاری از خانواده‌ها مجبور به ترک منطقه شده‌اند. آن دسته از ساکنانی که همچنان در منطقه باقی مانده‌اند، با چالش‌هایی همچون دسترسی به منابع آبی آلوده و کاهش شدید منابع غذایی و کشاورزی روبه‌رو هستند.

اعتراضات مردمی: بازتابی از بحران محیط‌ زیستی و اقتصادی  

اعتراضات مردمی در خوزستان در تابستان سال ۱۴۰۰ در واکنش به بحران شدید آب و خشکسالی در استان، و به‌ویژه تالاب هورالعظیم، آغاز شد. مردم محلی خواستار توجه بیشتر به مدیریت منابع آب و رفع بحران آبی منطقه شدند. 

در جریان این اعتراضات، بسیاری از مردم به خیابان‌ها آمدند و به بی‌توجهی دولت به بحران آب اعتراض کردند. معترضان خواستار پایان دادن به سیاست‌های نادرست مدیریت منابع آب، توقف پروژه‌های سدسازی بزرگ و محدود کردن استفاده‌های صنعتی از آب شدند. شعارهایی چون «آب، زندگی» و «خوزستان آب می‌خواهد» در سراسر استان طنین‌انداز شد. برخوردهای امنیتی با این اعتراضات نیز گسترده بود و تعدادی از معترضان بازداشت و کشته شدند. 

چالش‌های احیای تالاب  

تلاش‌های احیا تاکنون به دلیل مشکلات سیاسی، نبود همکاری میان ایران و عراق و همچنین افزایش سدهای ساخته شده در منطقه، با چالش‌های بسیاری مواجه بوده است. سد خاکی که در سال ۱۳۸۸ در مرز ایران و عراق ساخته شد، یکی از بزرگ‌ترین موانع احیای تالاب است که مانع از جریان طبیعی آب میان دو کشور شده است.

همچنین تغییرات اقلیمی باعث افزایش دما و طولانی‌تر شدن دوره‌های خشکسالی شده و چالش‌های بیشتری برای احیای تالاب به‌وجود آورده است. 

راهکارهای پیشنهادی برای احیا  

با وجود شرایط بحرانی، همچنان امید به نجات تالاب وجود دارد. فعالان محیط‌ زیست خواستار تغییر سیاست‌های مدیریت منابع آبی و اولویت‌بخشی به احیای تالاب شده‌اند. کاهش آلودگی‌های صنعتی و نظارت بیشتر بر استخراج نفت می‌تواند به کاهش فشارهای زیست‌محیطی بر منطقه کمک کند. همچنین، اجرای سیاست‌های پایدارتر برای مدیریت منابع آب و توقف پروژه‌های سدسازی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد.

با این حال برای احیای تالاب هورالعظیم، نیاز به اقدام فوری و هماهنگ از سوی دولت‌های ایران و عراق و همچنین حمایت بین‌المللی است. بدون مداخله جدی، این تالاب که زمانی از مناطق سرسبز و پررونق بود، ممکن است برای همیشه از دست برود.