سرطان یکی از کلماتی است که بسیاری از ما حتی از به زبان آوردن یا شنیدن آن دچار وحشت می‌شویم، اما شاید دلیل اصلی این ترس و وحشت این است که در اغلب موارد شناخت درستی از این بیماری وجود ندارد. حتماً همه شما دوران کودکی خود و ترس از اژدها و هیولای پنهان شده درون تاریکی را به خاطر می‌آورید. صدایی ناشناخته در تاریکی شب که به علت ناآگاهی، فکر کودکانه ما را به سمت موجودات ترسناک ناشناخته می‌برد.

سرطان

البته قرار نیست بگوییم ترس از سرطان بیهوده بوده و مانند ترس‌های کودکی بی‌پایه و اساس است. چراکه این بیماری به‌خصوص در جهان امروز تبدیل به یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر انسان‌ها شده است، اما نکته‌ای که خیلی‌ها از آن بی‌اطلاعند این است که سرطان لزوماً یک بیماری کشنده نیست. بلکه بسیاری از موارد این بیماری قابلیت پیشگیری و درمان قطعی دارند. ضمن اینکه با شناخت درست عوامل خطرساز بروز بیماری و راه‌های تشخیص به موقع آن، تا حد زیادی می‌توان تبعات و مرگ و میر ناشی از این بیماری را کاهش داد.

کلمه سرطان یا معادل لاتین آن یعنی cancer از نام حیوان “خرچنگ” الهام گرفته شده است. اصطلاحی که اولین‌بار بقراط، پزشک یونان باستان از آن استفاده کرد و احتمالاً اشاره به نوع گسترش سلول‌های سرطانی در بافت‌های اطراف خود دارد که به عقیده بقراط مشابه زواید منتشر بدن خرچنگ بود.

اگرچه بعضی از انواع ویروس‌ها مانند ویروس ایدز و هپاتیت یا بعضی از باکتری‌ها و انگل‌ها می‌توانند زمینه را برای بروز بعضی از انواع سرطان‌ها فراهم کنند، اما امروز می‌توانیم با اطمینان کامل، سرطان را یک بیماری غیر واگیر بدانیم.

در نظر داشته باشید این کلمه امروزه به طیفی بسیار وسیع از بیماری‌ها اطلاق می‌شود که هرکدام از آن‌ها از نظر شرایط ایجاد، مکانیسم بروز و میزان خطر با دیگری متفاوت است. به همین علت است که درمان ثابتی برای انواع سرطان وجود ندارد. بعضی‌ها با یک جراحی ساده درمان یافته، بعضی دیگر نیاز به جراحی‌ پیچیده و متعدد دارند. در مورد گروه‌های دیگر این بیماری هم از روش‌هایی مثل رادیوتراپی و شیمی‌درمانی استفاده می‌شود.

تئوری‌های قدیمی در مورد علل بروز سرطان

اولین تئوری برای مکانیسم بروز این بیماری که احتمالاً توسط بقراط ارائه شده بر اساس اخلاط چهارگانه بیان می‌شود. بنا بر این نظریه بدن انسان از اخلاط چهارگانه‌ای با نام‌های خون، بلغم، سودا و صفرا تشکیل شده که جریان‌های حیاتی بدن تحت کنترل آن‎هاست. تا زمانی که این اخلاط در تعادل با هم باشند فرد سالم است، اما در صورت به هم خوردن تعادل میان آن‌ها انسان دچار بیماری می‌شود. بر اساس نظر بقراط، افزایش بیش از حد سودا عامل اصلی بروز سرطان بود.

یکی دیگر از نظریه‌هایی که قرن‌ها بعد از بقراط توسط دانشمندان هلندی در قرن شانزدهم ارائه شد اعتقاد به وجود یک عامل خارجی به عنوان عامل بیماری‌زا و در نتیجه مسری بودن این بیماری داشت. این نظریه طی قرن ١٧ و ١٨ بسیار قوت گرفت. تا جایی که اولین بیمارستان ویژه بیماران سرطانی در کشور فرانسه به علت فشارهای وارده از طرف مردمی که از مسری بودن بیماری هراسان بودند مجبور به انتقال به مکانی خارج از شهر و دور از محل زندگی مردم شد.

تحقیقات دانشمندان بعدها نشان داد که این نظریه نیز مبنای درستی ندارد. اگرچه بعضی از انواع ویروس‌ها مانند ویروس ایدز و هپاتیت یا بعضی از باکتری‌ها و انگل‌ها می‌توانند زمینه را برای بروز بعضی از انواع سرطان‌ها فراهم کنند، اما امروز می‌توانیم با اطمینان کامل، سرطان را یک بیماری غیر واگیر بدانیم.

مکانیسم واقعی بروز سرطان

امروزه مشخص شده که مکانیسم اصلی بروز سرطان به وجود آمدن جهش در ژن‌هایی است که مسئول همانند‌سازی و بازتولید سلول‌های بدن هستند.

در طی یک روز در بدن انسان حدود ٧٠ میلیون سلول جدید از روی نسخه‌های قدیمی همانند‌سازی می‌شود. در طی همانند‌سازی ماده ژنتیکی سلول که DNA نام دارد از روی سلول قدیمی کپی‌برداری می‌شود تا سلول ایجاد شده دقیقاً مشابه سلول قبلی باشد.

در طی یک روز در بدن انسان حدود ٧٠ میلیون سلول جدید از روی نسخه‌های قدیمی همانند‌سازی می‌شود. در طی همانند‌سازی ماده ژنتیکی سلول که DNA نام دارد از روی سلول قدیمی کپی‌برداری می‌شود تا سلول ایجاد شده دقیقاً مشابه سلول قبلی باشد. فرض کنید در حال تایپ یک متن صدصفحه‌ای در کامپیوتر خود هستید. ممکن است در هر نقطه‌ای از کار دچار اشتباه شوید و کلمه یا حرفی را اشتباه تایپ کنید. شما می‌توانید از دکمه بازگشت به عقب یا همان Back Space کامپیوترتان استفاده و همانجا متن خود را اصلاح کنید. متأسفانه اما چنین شرایطی در بدن ما وجود ندارد. یعنی اگر هنگام کپی کردن یک ژن، به هر دلیلی اشتباهی در کپی شدن بخشی از آن به وجود آمد یا نسخه اصلی به هر علتی دچار آسیب شد، توانایی بازگشت به عقب وجود نداشته و سلول جدید ایجاد شده یک سلول متفاوت و جهش‌یافته خواهد بود. خوشبختانه اغلب سلول‌های غیر طبیعی حاصل از جهش‌های ژنتیکی توسط سیستم ایمنی بدن شناسایی و حذف می‌شوند. گروهی از این سلول‌ها اما ممکن است از دست سیستم دفاعی فرار کنند و به زندگی خود ادامه دهند. اتفاقی که ممکن است نهایتاً منجر به بروز بیماری سرطان شود. می‌پرسید چگونه؟

شما احتمالاً در اطراف محل زندگی یا کار خود همسایه‌های مختلفی دارید. بعضی‌ها صمیمی و مهربان، بعضی دیگر اخمو هستند. گروهی آرام و گروهی دیگر پر سرو صدا. معمولاً اغلب آن‌ها در یک نکته باهم مشترکند و آن این است که از لحاظ اجتماعی مسئولیت‌پذیر و تابع عرف و قانون هستند. به این معنی که حق مالکیت دیگران را بر محل سکونت خود به رسمیت می‌شناسند و به حقوق آن‌ها احترام می‌گذارند. ضمن اینکه در صورت لزوم به یاری همسایگان خود می‌شتابند. این دقیقاً همان وضعیتی است که سلول‌های طبیعی بدن انسان دارا هستند. این سلول‌ها نیز از یک سری قواعد همانند آنچه در زندگی اجتماعی وجود دارد تبعیت می‌کنند. آن‌ها با سایر سلول‌ها کنار می‌آیند و به زندگی خود مشغولند. حتی در مواقع لزوم به سایر سلول‌ها نیز یاری می‌رسانند. مهم‌تر از همه اینکه در کار سایر سلول‌ها دخالت نمی‌کنند.

حالا به یک موقعیت ویژه را تصور کنید. حتماً بعضی‌ها تجربه داشتن همسایه‌های غیر مسئول و هرج و مرج‌طلب را دارند. افرادی که از هیچ قانونی تبعیت نمی‌کنند و احترامی برای سایر افراد قائل نیستند. در کار دیگران دخالت می‌کنند و زباله‌های خود را توی خیابان می‌ریزند. ماشین‌شان را جلوی منزل دیگران پارک می‌کنند و حتی اگر دست‌شان برسد وسایل دیگران را کش می‌روند. سلول‌های سرطانی دقیقاً حکم چنین همسایه‌هایی را دارند. غیر مسئول و به معنای واقعی بی‌قانون و هرج و مرج‌طلب.

کاری که این سلول‌های غیر طبیعی انجام می‌دهند این است که مدام همانندسازی می‌کنند و آنقدر زیاد می‌شوند که عرصه را بر سایر سلول‌ها تنگ می‌کنند. آن‌ها توجهی به نیازهای سایر سلول‌ها ندارند و حتی باعث نابودی آن‌ها می‌شوند. گاهی هم در سرتاسر بدن پراکنده می‌شوند و فرد را در معرض خطر نابودی قرار می‌دهند.