هم در زمان حسنی مبارک جان علاء اسوانی در خطر بود، و هم، اکنون که طرفداران محمد مرسی او را به مرگ تهدید میکنند؛ زیرا این نویسنده مصری یکی از مخالفان سرسخت حسنی مبارک به شمار میآمد و حالا هم یکی از مخالفان اخوان المسلمین است.
نام علاء اسوانی با انقلاب کشورش گره خورده و صدای او، ندای انقلاب مصر شده است، به گونهای که بسیاری از مردم مصر بر اساس نظرات این روشنفکر لائیک رفتار میکنند.
اسوانی که از سالها پیش فعالیت سیاسی را آغاز کرده، با وقوع انقلاب مصر در نشستهای مختلف و همچنین مصاحبههایی که رسانههای غربی با او انجام میدهند، به بیان دیدگاههای خود میپردازد. این نویسنده میگوید اکنون جدال اصلی در مصر میان انقلابیها و ضد انقلابیهاست؛ میان «مصر» و «اسلامگرایان» که اخوانالمسلمین در صف اصلی آنها قرار دارد.
زندگی و آثار
علاء اسوانی که شغل اصلیاش دندانپزشکی است، سال ۱۹۵۷ در قاهره به دنیا آمد. مادر او از خانوادهای ثروتمند و پدرش، عباس اسوانی، نیز حقوقدان و نویسندهای بود که به جریانهای روشنفکری و انقلابی مصر تعلق داشت. علاء اسوانی درباره پدرش میگوید: «او در مبارزات علیه استعمار بریتانیا شرکت داشت و در ژوئیه ۱۹۵۲ بازداشت و با سرنگونی ملک فاروق آزاد شد.»
علاء اسوانی: «اکنون جدال اصلی در مصر میان انقلابیها و ضد انقلابیهاست؛ میان «مصر» و «اسلامگرایان» که اخوانالمسلمین در صف اصلی آنها قرار دارد.»
پدر علاء در سال ۱۹۷۲ میلادی جایزه دولتی ادبیات مصر را دریافت کرد و چهار سال بعد وقتی علاء نوزده ساله بود، درگذشت.
علاء اسوانی پس از آنکه تحصیلاتش را در دبیرستان فرانسوی قاهره به پایان برد و در سال ۱۹۸۰ هم لیسانس حقوق از دانشگاه قاهره را دریافت کرد، سال ۱۹۸۵ برای آموختن دندانپزشکی به آمریکا رفت و در دانشگاه ایلینوی شیکاگو مشغول به تحصیل شد.
اسوانی علاوه بر عربی، فرانسوی و انگلیسی، اسپانیولی هم میداند و علاقه او به ادبیات باعث شد تا مدتی در مادرید به مطالعه ادبیات اسپانیایی بپردازد.
این نویسنده مصری، نوشتن را با روزنامهنگاری آغاز کرد و در خارج از کشورش، بهطور منظم با رسانههای مخالف دولت مصر همکاری داشت و به نویسندگان چپ مصری به ویژه «صنعالله ابراهیم» نزدیک شد.
مدتی نیز نقدهای ادبی اسوانی در روزنامه «الشعب» در ستونی با عنوان «عبارت معترضه» منتشر میشد.
علیرغم اینکه علاء اسوانی همواره میگوید که به هیچ گروه سیاسی تعلقی ندارد اما این نویسنده یکی از بنیانگذاران جنبش اعتراضی «کفایه» است که با هدف برگزاری انتخابات آزاد در سال ۲۰۰۴ در مصر تأسیس شد.
علاء اسوانی بیش از ۱۰ کتاب منتشر کرده اما، این نویسنده را بیشتر با رمان «عمارت یعقوبیان» میشناسند. انتشار این رمان در سال ۲۰۰۲ یک اتفاق ادبی در جهان عرب به شمار رفت و بلافاصله به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شد. در کشورهای اروپایی هم از این رمان استقبال شد و به عنوان نمونه، روزنامه ایندیپندنت «عمارت یعقوبیان» را در رتبه چهارم انتخابهای خود از رمانهای عربی قرار داد.
این کتاب همچنین جوایز متعدد ادبی کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، آمریکا، اسپانیا و کانادا را نصیب خود کرده و بر اساس آن، فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ساخته شده است.
اما انتشار رمان «عمارت یعقوبیان» که به حکومت حسنی مبارک در اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ میلادی میپردازد، از طرف دولت وقت مصر محکوم و باعث بیآبرویی مصر شناخته شد، زیرا علاء اسوانی در این رمان بیپرده از رشوهخواری و فساد دولت مصر سخن میگوید و بر شکاف طبقاتی در جامعه این کشور تأکید میکند. ساکنان «عمارت یعقوبیان» در زندانهای حکومت مصر شکنجه میشوند و از سوی دیگر زیر فشار مخالفان حکومت یعنی اسلامگراها قرار دارند.
علاء اسوانی بیش از ۱۰ کتاب منتشر کرده اما، این نویسنده را بیشتر با رمان «عمارت یعقوبیان» میشناسند. انتشار این رمان در سال ۲۰۰۲ یک اتفاق ادبی در جهان عرب به شمار رفت و بلافاصله به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شد.
به عقیده برخی از منتقدان ادبی، با انتشار رمان «عمارت یعقوبیان» و دیگر آثار اسوانی، باب تازهای در داستاننویسی عربی گشوده شد که نتیجه آن روی آوردن هر چه بیشتر جوانان عرب به کتابخوانی بود.
اما چند سال پیش، خود علاء اسوانی در گفتوگو با روزنامه گاردین چاپ لندن علیرغم ابراز خوشحالی از موفقیت آثارش در جهان، گفت که استبداد حاکم در کشورهای عربی همچنان مانع از رشد ادبیات عرب است.
او گفت: «نمونههای اندکی از ادبیات کلاسیک و معاصر عربی به زبانهای غربی ترجمه شده است و از ترجمه برخی از آن آثار عمداً جلوگیری میشود.» به عنوان نمونه، علا اسوانی به «ابو نواس»، شاعر «همجنسگرا»ی عرب اشاره میکند که هزار سال پیش زندگی کرده، اما سرودههای این شاعر بهطور کامل ترجمه نشده است.
اسوانی در رمان بعدی خود با عنوان «شیکاگو» که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، به شیوه زندگی دانشجویان عرب در آمریکا پس از فاجعه یازده سپتامبر پرداخت. این کتاب نیز با استقبال زیادی از سوی مخاطبان این نویسنده مواجه شد و همچنین جایزه «نوآوری علمی» دانشگاه «ایلینوی» در شیکاگو را از آن خود کرد. همچنین این رمان نامزد جایزه «ایمپک دوبلین» در ایرلند شد.
بر اساس رمان شیکاگو، تئاتری در شهر «نانتر» در نزدیکی پاریس در سال ۲۰۰۹ اجرا شد. این تئاتر در پنج شهر دیگر فرانسه نیز به روی صحنه رفت.
همچنین بزرگداشت علاء اسوانی در نمایشگاه کتاب پاریس در سال ۲۰۱۰ برگزار شد و امسال نیز جایزه «یوهان فیلیپ پالم» برای آزادی عقیده و آزادی مطبوعات در «شورندورف»، در نزدیکی اشتوتگارت، به این نویسنده اعطا شد.
اسوانی پیش از انقلاب مصر، در سال ۲۰۱۱، کتابی حاوی مقالات گوناگون که از سال ۲۰۰۸ نوشته بود، با عنوان «وقایع انقلاب مصر» منتشر کرد. او در این کتاب، تصویری از جامعه مصر قبل از انقلاب ارایه داده و کوشیده نیروهای تشکیلدهنده حرکتهای انقلابی مصر را معرفی کند.
نویسنده در این کتاب، با بررسی ۵۰ واقعه تاریخی، نگرش خود را نسبت به آینده مصر و سرانجام دموکراسی در این کشور بیان میکند و تا حدودی از وضعیت سیاسی دیگر کشورهای عربی سخن میگوید. این کتاب، بهترین راوی فعالیتهای سیاسی زیر فشار استبداد حسنی مبارک است.
تازهترین رمان علاء اسوانی «باشگاه اتوموبیل مصر» نام دارد که رمانی تاریخی است و در قاهره، در سالهای دهه ۱۹۴۰ میگذرد؛ زمانی که به گفته اسوانی «ایده طغیان» در مصر متولد شد. این کتاب امسال (۲۰۱۳) از سوی انتشارات «دار الشروق» منتشر شده است.
این دندانپزشک نویسنده، در هفته فقط دو روز به مطب خود میرود و بقیه وقت خود را صرف نوشتن میکند. او میگوید که بیماراتش، منبع الهام او برای نوشتن هستند.
از علاء اسوانی کتابی به فارسی برگردانده نشده، اما ترجمه برخی از داستانهای کوتاه او مثل «ما با هم دوستیم؟» در برخی از نشریات فارسیزبان به چاپ رسیده است.
علاء اسوانی و بهار عربی
هنگام رسیدن «بهار عربی» از تونس به مصر، علاء اسوانی یکی از مبارزان برای سرنگونی حسنی مبارک در این کشور بود و گفته شد که در آن زمان، در میدان تحریر با چاقو به این نویسنده سوءقصد شد.
در همین میدان بود که او به معنای بسیاری از مفاهیم رسید: «از کلمه “ملت” در کتابهایم بسیار استفاده میکردم، اما برای اولین بار معنای این کلمه را در میدان تحریر فهمیدم.»
علاء اسوانی به جدایی دین از سیاست اعتقاد دارد. او میگوید تجربه ریاست جمهوری محمد مرسی باعث شد که دیگر مردم مصر به اسلامگرایان اعتماد نکنند.
او همچنین در جریان اولین انتخابات ریاست جمهوری در مصر پس از سقوط مبارک، در یک مناظره تلویزیونی علیه احمد شفیق، رقیب محمد مرسی که از مقامهای سابق حکومت مبارک بود موضعگیری کرد و همچنین در صفحه توییتر خود از هوادارانش خواست که برای حفاظت از «دستاوردهای انقلاب» و ضمن «دریافت تضمینهای لازم از اخوانالمسلمین»، به محمد مرسی نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری مصر رأی بدهند.
اما چندی پس از ریاست جمهوری محمد مرسی، علاء اسوانی به یکی از مخالفان او تبدیل شد. اسوانی مرسی را به جنایت علیه مردم مصر با توسل به مزدوران خارجی مثل جنگجویانی که مرسی از «غزه» وارد مصر کرده بود متهم کرد.
اسوانی پس از درگیریهایی که میان مردم و دولت به ویژه در پورت سعید در زمان محمد مرسی روی داد، در روزنامه السفیر نوشت که «در همه دنیا رسم بر این است که وقتی کسی نتواند به مسئولیت خود عمل کند استعفا میدهد و پستش را به کسی که توانایی بالاتر از او دارد میسپرد، اما در مصر، دولت بعد از همه جنایتهایی که مرتکب شد، مصریها را تهدید میکند که عقبنشینی نخواهد کرد.»
همچنین روزنامه آلمانی «زوددویچه سایتونگ» به نقل از علا اسوانی، مرسی را به کشاندن مصر به آستانه جنگ داخلی متهم کرد و نوشت: «رئیس جمهور مصر مشروعیت ندارد؛ ما انتخاباش کردیم ولی حالا نوکر مرشد [بالاترین مقام اخوانالمسلمین] از آب در آمده است.»
علاء اسوانی که معتقد به جدایی دین از سیاست است میگوید تجربه ریاست جمهوری محمد مرسی باعث شد که دیگر مردم مصر به اسلامگرایان اعتماد نکنند.
این نویسنده مخالف کنار رفتن محمد مرسی به این شیوه بود، اما برکناری مرسی را تقصیر خود او و اخوانالمسلمین میداند: «به نظر من اخوانالمسلمین چیزی از انقلاب مصر نیاموخت و هر روز بخشی از محبوبیت خود را از دست میداد.»
اسوانی معتقد است که رهبران اخوانالمسلمین هیچگاه نخواهند توانست کشوری که تاریخ هفت هزار ساله دارد و این تاریخ بر اساس “مدارا” شکل گرفته را اسلامی کنند.
او همچنین اکنون مخالف حکومت نظامیان و طرفدار انتخاب محمد البرادعی در انتخابات آتی ریاست جمهوری مصر است؛ کسی که با سابقه ریاست در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تجربه مدیریت دارد و همچنین لائیک است.
علاء اسوانی درباره آینده کشورش معتقد است که «انقلاب» فقط یک تغییر سیاسی نیست، بلکه تغییر در روابط انسانی است. به عقیده این نویسنده، تغییری که در مصر در حال اتفاق است زمانبر است، اما او مطمئن است که دیگر دیکتاتور به کشورش باز نمیگردد.