در پی ساخت “باغبان”، آخرين فيلم محسن مخملباف در اسرائيل و حضور وی در جشنواره فيلم اورشليم (بيتالمقدس)؛ و سپس انتشار بيانيههايی از سوی ايرانيان بر عليه و يا در حمايت از وی، بيانيه ديگری بهشکل آنلاين و با امضای دهها شهروند ايرانی و غيرايرانی به پشتيبانی از اقدام مخملباف منتشر شد.
امضاکنندگان اين بيانيه فيلم “باغبان” مخملباف را “مستند شاعرانه”ای درباره صلح و آيين بهايی دانسته و حضور اين فيلمساز ايرانی در اسرائيل را “نفیکننده سیاست جمهوری اسلامی” و “نقد سیاست گروهی از اپوزیسیون که سیاست بایکوت و تحریم را همچنان ادامه میدهند” عنوان کردهاند.
آنها نوشتهاند: “ما با مخملباف همعقیدهایم که بایکوت فرهنگی اسرائیل راه چاره نیست و تنش ميان اسرائیل و اعراب وقتی از میان میرود که به جای جنبش بایکوت جنبش صلح راه بیندازیم.”
امضاکنندگان بيانيه: گفتمان قهرآمیز و جنگطلبانه میان ایران و اسرائیل نه به سود دو کشور است و نه به سود منطقه ما
امضاکنندگان بيانيه که برخی از آنان از چهرههای فرهنگی و سياسی ايران هستند، افزودهاند: “ایرانیان سه دهه است با کشوری در ستیزند که آن را نمیشناسند و با آن رفت و آمد ندارند. ادامه این روند قهر تنها به سود کسانی مانند محمود احمدینژاد است که هیزم بیار آتش خصومت در هشت سال اخیر بوده است.”
اين شهروندان معتقدند که مخملباف با ساختن فيلم خود در اسرائیل سنگ بنای پلی فرهنگی میان دو کشور را گذاشته است و “اکثریت مردم دو کشور از این اقدام صلحطلبانه او استقبال میکنند.”
آنها افزودهاند: “گفتمان قهرآمیز و جنگطلبانه میان ایران و اسرائیل نه به سود دو کشور است و نه به سود منطقه ما. اقدام مخملباف به شکلی نمادین و کمهزینه بازگوی این خواست تازه است. هر نوع تسهیل روابط فرهنگی میان مردم خاورمیانه به سود فلسطینیان نیز خواهد بود.”
اين بیانیه به مدت سه روز به صورت آنلاین در اختیار عموم قرار گرفت و بیش از ۲۵۰ نفر از شهروندان از جمله ايرانيان بهایی، روزنامهنگاران، استادان دانشگاه و فعالان مدنی آن را امضا کردند.
چندی پيش بیانیهای با بیش از ۱۵۰ امضاء از سوی برخی چهرههای دانشگاهی، فرهنگی و سیاسی منتشر شد که شرکت محسن مخملباف در جشنواره اورشليم (بيتالمقدس) را حمایت ضمنی از “سیاستهای آپارتاید اسرائیل” نامیده و “مغایر با وجدان انسانی” لقب دادند.
ــــــــــــــــــــــــ
در همین زمینه:
سفر به دیگر سو؛ مخملباف در اورشلیم
مقاومت در برابر مصادره تاریخ سینمای ایران
اسرائیل؛ یک بحث داغ ایرانی
هر انسان با وجدانی از این حرکت صلح طلبانه دفاع خواهد کرد مدت را تمدید کنید دهها هزار امضا جمع خواهد شد.
Bahram / 17 July 2013
به مناسبت این خبر و خبر های دیگر چه دروغ باشد چه راست ، چه کمی دروغ و کمی راست و یا اینکه چقدر و چه توجیه هایی پشت ان باشد یا نباشد میخواهم مطلبی بگویم به همه آنهایی که به دلایل مختلف ٣٤ سال است دستگاه رهبری ج ا را عمدا میترسانند که امریکا و متحدان ان دشمن شما هستند و میخواهند دولت شما را سرنگون کنند و به این وسیله ابتدا عده ای دانشجوی جوان خام را تحریک کردند تا ان افتضاح ابدی تاریخ یعنی اشغال سفارت امریکا را انجام دهند تا دولت لیبرال مذهبی با زرگان را که در آنزمان دنبال رفع تنش با غرب بود ساقط کنند و حالا پس از ٣٤ سال همه امیدوارند که دولت روحانی تازه آنرا انجام دهد. انهم پس از دو جنبش اصلاح طلبی حکومتی و سبز حکومتی ( منظور رهبری این جنبش هاست نه خواست طبقه متوسط که میدانیم لیبرالیسم غربی است و زندگی آمریکایی ) و آنهمه کشتار و رای گیری های مساله دار و رد صلاحیت ها وتحریم ها و …..تازه اگر اگر واقعا بخواهد و اگر بتواند .
بعد ها هم یک جنگ بد فرجامی را کش دادند تا نابودی بنیه اقتصادی کشور ، تا بنی صدر را ساقط کنند و بعد از تقریبا نابودی زیرساخت های کشور همان صلحی را کردند که بنی صدر و اولاف پالمه با شرایط خیلی بهتر دنبال ان بود . اما دست هایی در کار بود که کشور را به اینجا بکشد .
چه کسی نفع برد ؟
روسیه و چین ، سوریه و لبنان و گروه ها و کشورهای خرده پا ی دیگر که نوبتی پولهای ایران را چا پیدند و بعد دشمن ایران شدند یا به زودی میشوند .
اما مطلب من به این آقایان و خانم ها
من به جای امریکا ، انگلیس ، و فرانسه و اسرائیل به همه شما و ج ا تضمین میدهم که کسی به ایران حمله نخواهد کرد . این تبلیغات جهت دار اگر دقت کنید برای دفع وقت است و درست هنگامی اوج میگیرد که امکان سازش و صلح بین ج ا و غرب پیش بیاید . بیش از همه هم منابع روسی و مارکسیست ها و اسلامیست های تحت تاثیر آنها به این مطلب دامن میزنند .
اما دلایل من
اوباما و امریکا نیازی به خا ور میانه ندارند . اوباما مردد ترین رئیس جمهور تاریخ امریکا در اقدامات سیاسی نظامی است . این سیاست ترس و شرم که او در پیش گرفته اوضا ع خا ور میانه را چنان در هم خواهد ریخت که کسی دیگر فکر یک جنگ جدید هم به مخیله اش راه نیابد .
اگر به ماجرای لیبی دقیقا ( فا رغ از تبلیغات سیاسی ) نگاه کرده باشید میبینید که انگلیس و فرانسه دنبال ساقط کردن لیبی بودند و اوباما دائم تعلل میکرد . در مورد سوریه سیاست های تعللی اوباما و دخالت توسعه طلبانه روسیه و دخالت نیابتی حزب الله از طرف ج ا عملا اسد جنایت کار را نجات داد ( به این معنی که روی سرنیزه روسیه نشسته آنجا مردمش را کشتار میکند و به ریش غرب میخندد .
اگر غرب خواهان سرنگونی ج ا بود باید میگذاشت اسد ساقط شود ، نباید اجازه میداد محور ترکیه قطر مصر در هم بریزد انهم زیر پرچم مسخره نئو سکولار و شاهزاده جوان به جای پدر ٦١ ساله و ….. . آنوقت حزب الله ناچارا به سمت آنها میرفت و مثل حماس از تروریسم دست برمیداشت . ایران هم ابزار دخالت اش را از دست میداد . عربستان هم پس از تضعیف ج ا و تسلیم ان ( ویا ساقط شدن ان ) علت وجودی خود در خا ور میانه را از دست میداد و همه رادیکال های شرق و غرب در هم میریختند .
دیدیم که همه ان تبلیغات دروغین ( کمر بند سبز و ساخت و پا خت امریکا با اخوانی ها و …..) پوچ بودند . ماجرا کاملا بر عکس بود .
ارتش آمریکایی – مبارکی مصر در کنار سلفیون نور (عا مل عربستان ) به نام مردم مصر و به کا م عربستان و دیکتاتوران نظامی از یک سو و به کا م روسیه و سوریه و دیکتاتوری های روسی از سوی دیگر کودتایی را رقم زدند که بی شباهت به عدم دخالت ارتش شاه در ٥٧ ( به نام مردم ) نبود .
مردمی که دقیقا نمیدانستند چه میخواهند و در کمال سادگی ابزار دست یک دیکتاتوری مذهبی متکی به روسیه گردیدند .
امریکا در آنروز در برابر یک حاد ثه انجام شده قرار گرفت و سعی کرد خودش را با ان منطبق کند ( درست مثل امروز یک رئیس جمهور دمکرات شرمنده از دخالت های نظامی امریکا بر سر قدرت بود که با شعار حقوق بشر برای مردم تحت سلطه دیکتاتوری های آمریکایی سر کار آمده بود و دکترین او همان دکترین برژینسکی است که امروز اوباما دنبال ان است . ( دکترین عدم دخالت نظامی وحمایت از حرکت های مردمی )
در حالیکه خا ور میانه امروزو بیش از هر وقتی به دکترین هنری کیسینجر نیاز دارد اگر بخواهد یکبار برای همیشه از شر دیکتاتوری های عقب مانده نظامی – مارکسیستی – مذهبی رهایی یابد
اشتباه نکنید من هوادار دخالت نظامی امریکا یا هیچ کشور دیگری در ایران نیستم . صحبت من از نحوه مو ضع گیری سیاسی امریکا و متحدان ان است . اینها اگر در حرف شل بگیرند ، جنبش های مردمی دچار سرخوردگی میشوند و دیکتاتوری های نظامی و وابسته روسی و روسیه شجاع تر میشوند . تاریخ نشان داده هر وقت امریکا محکم صحبت کرده پوتین جا میزند و از برابر امریکا کنار میرود و چین هم مایل نیست معاملات پر سود خودش را قربانی اسد و ج ا و ژنرال های مصری و عربستان کند .
همه این گروه ها و کشورهای یاغی اگر ببینند روسیه و چین از آنها پشتیبانی نمی کند مو ضع نرم میگیرند . چرا دیگر احمدی نژاد یا فردی شبیه او در ج ا سر کار نیاوردند ؟ بسیار کودنی میخواهد اگر باور کنید که ج ا نمی توانست یک احمدی نژاد دیگر بسازد .
حالا هم همه شروع کرده اند به روحانی حمله کردن و برای او خط و نشان کشیدن . چون نمیدانند که برنامه او چیست و تا چه حد با خواست رهبری ج ا همراه است . به محض اینکه بخواهد با امریکا مصالحه کند همه نیروهای مارکسیست روسی و اسلامیست های تحت تاثیر آنها علیه او خواهند شورید .
اما بالاخره روزی این جنگ دروغین با اسرائیل و امریکا هم مثل جنگ ایران و عرا ق باید تمام شود .
حتا یک نئو سکولار یا مارکسیست یا چپ گرا نمیتوانید پیدا کنید که از اقدام شجاعا نه و سمبولیک مخملباف ( که تازه از خود آنهاست ) در رفتن به اسرائیل رسما دفاع کند . اما اینها ( حتا ناصر کاخ ساز و اله بقراط و نوری الا ) از صحبت کردن در مورد نقش اول ارتش مبارک و سلفی های نور عربستان در مثلا انقلاب دوم مصر سخنی نمیگویند و خو دشان را مثل بهمن ٥٧ فریب میدهند که نئو سکولار دارد می اید !!!!
من همینجا رسما از اله بقراط ، اسماعیل نوری الا و ناصر کاخ ساز و چپ های دیگر روسی و غیر روسی میخواهم که از روحانی بخوا هند برای نشان دادن صحت مدعای تدبیر و تنش زدایی به این بازی ضد اسرائیلی که عربها را هم خسته کرده پایان دهد و از اقدام سکولاریستی مخملباف حمایت کنند
اما آنها ترجیح میدهند کشتار اسد را توجیه کنند و به اردوغان حمله کنند !
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !
آیا هیچ از خود پرسیده اید که اینهایی که مدعی نئو سکولار هستند چه گونه است که از کشتار گر کم نظیر شیعه مورد حمایت ج ا و روسیه اسد حمایت میکنند . کودتای نظامی ارتش مصر را تایید میکنند ، به اقدامات هژمونی طلبانه روسیه و استعمار نوی روسی ( دستگیری خبرنگار منتقد کشور تحت سلطه خود !!!) هیچ نقدی ندارند اما دائم به امریکا تهمت میزنند که دنبال سرنگونی ج ا از طریق اقدام نظامی است !
چه گونه اینها میتوانند دموکرات باشند ؟ همین فردا که آنها به حکومت برسند مثل همین امروز که کشتار اسد را نئو سکولاریسم میخوانند و کودتای نظامی را انقلاب سکولار ، خوب خودشان همین کارها را خواهند کرد و هیچ تضمینی نیست که اینها کشور ما را به همین وضعیت فعلی زیر نام دیگری نکشانند و آزادیخواهان و دموکرات ها را زندانی و شکنجه و کشتار نکنند البته به اتهام ملی مذهبی بودن یا مذهبی بودن یا اصلاح طلب بودن .
چه تضمینی وجود دارد ما را به بردگی روس ها بیش از این که هست نکشانند ؟
الان که حاضر نیستند حتا به اعمال جنایت کا رانه روسها انتقاد کنند فردا که خودشان حکومت کنند اصلا چنین نخواهند کرد .
جالب اینجاست که اینها مدعی هستند اصلاح طلبان میخواهند ما را به عصر طلایی امام ببرند و اردوغان میخواهد دیکتاتوری مذهبی ایجاد کند اما کاسترو و اسد طفلکی ها اگر القاعده و امریکا نبود یک دموکراسی جانانه درست میکردند که آدم انگشتش را هم بلیسد
خودتونید با با
از قدیم گفته اند زمستان امثال از بهارش پیداست
پاینده باد بهار عربی
جاودانه باد جنبش طبقه متوسط مردم ایران برای لیبرال دموکراسی
دست روسیه از خا ور میانه کوتاه
راستی چرا ایران سکولار واقعی ( هوادار دموکراسی – مخالف کودتا – خواهان آدم دخالت دین و مارکسیسم در حکومت – هوادار منافع ملی ) ندارد ؟
اما تا دلتان بخواهد نو سکولار فدایی خلق ، نئو سکولار توده ای ، نئو سکولار روسی ، نئو سکولار میلیتاریست ، نو سکولار مذهبی چپ ، ….
ahsant / 18 July 2013
چقدر خوشخيالى واز هر درى صحبت كردن عزيز أن . اگر قرار بود با
اين كارهاي فرهنگى دولتهاى كه به هيچگونه تهدى انسانى پايبند
نيستنند سر براه شود كه خيلى خوب مي شد ،همه اين رد وقبول كردنها شما ها در رابطه با
جناب ميرزا محسن جز يك هياهو در اطراف باغ دست ساز چيزي
نيست جز يك شلوغ كاري تا نام بهائي هر روزه در تيتر أخبار قرار
گيرد به هر حال ااين ميرزا محسن ***مي خواهد شهرت و عزت يافته بلكه همانند ببري خان گربه , تا آخر عمر يك گردنبند الماس گران به به گردنش آويخته شود ،. ،ودر حال حاضر فعلاً اين ببري خان در باغ جولان مي دهد تا گردنبد
را داشته بأشد همين ن وبس !!!!!!
شايد يك كرنش وگاهى هم يك ليس به دست كسي بكشد !!!!
Hamid / 18 July 2013
درود بر ایشان که راه و روش کوروش و فرهنگ ایرانی را یعنی صلح و دوستی بین اقوام مختلف را زنده کرد.
ali / 19 July 2013
کدام پل فرهنگی میان ایران، کشوری با تمدنی کهن و غنی و اسراییل کشوری که با غصب سرزمینهای دیگران تشکیل شده میتواند بوجود بیاید؟ آیا ما باید بیاموزیم که سرزمینهای دیگران را اشغال کنیم خانه های سکنۀ اصلی آن را یا مصادره یا بر سر ساکنانش خراب کنیم آنها را بکشیم یا از سرزمینشان بیرون کنیم، دستهایشان را بشکنیم و به آن افتخار کنیم و هر کس را که اینها را بهتر انجام داد به او رای دهیم! آنها در گتوهای اینبار اسراییلی حبس کنیم یا دورشان دیوارهایی بدتر از زمان آپارتاید آفریقای جنوبی بکشیم؟ چرا میخواهیم از شدت تقابل با جمهوری اسلامی وانمود کنیم که اشغالی صورت نگرفته؟ چرا به جای اینکه قبول کنیم کارگردان محبوبمان ظرفیتش در مقابل سرمایه های اسراییلی کم بود اینرا با جملات بی معنایی مثل” هر نوع تسهیل روابط فرهنگی میان مردم خاورمیانه به سود فلسطینیان نیز خواهد بود.” توجیه میکنیم؟
سیمین / 19 July 2013