گروه آلترناتیو راک فارسی «حک»، از گروههای ایرانی فعال در سبک راک و آلترناتیو راک است. گروه حک را شاید دنبالکنندگان موسیقی راک فارسی بشناسند اما در میان مخاطبان موسیقی فارسی نامی نو و ناشناخته به شمار میآید.
پایهگذار گروه مانی صفیخانی خواننده و نوازنده و آهنگساز ایرانی است. او از خانوادهای موسیقیدوست میآید و از کودکی مجذوب گیتار کلاسیک بوده است. او از هشت سالگی به پیروی از عموی خود به موسیقی کلاسیک پرداخته و در جوانی هم دو آلبوم انگلیسی به نامهای «قایق آبی» (Blue Boat) و «به سمت بهشت» (Towards Heaven) را ساخته است.
مانی از هنرمندان فعال موسیقی آلترناتیو ایران است اما چندان در چشم نیست. او با گروه اوهام به عنوان «بکوکال» همکاری میکرد، با گروه «بیبند» در تولید آلبوم «نمیشنوم صداتو» در نقش بکوکال، طراح صدای گیتارها و میکسمَن مشارکت داشت.
https://www.instagram.com/p/C0Tlzp5tUjo/
«حک» را در سال ۱۳۸۴ تاکنون با همکاری کسرا ابراهیمی و موزیسینهای مهمان دیگر مثل بابک آخوندی، کسری سبکتکین، دارا دارایی، عینی کیوان شکوه و پیمان توسلی با انتشار سه آلبوم پیش برده است. در سالهای گذشته همراه با شاهرخ ایزدخواه در پروژۀ تازهای به نام «بالعکس» حضور پیدا کرد. همراه با رامین بهنا در موسیقی فیلم «مشت زن» حضور داشت و با او قطعه «جفا» را کار کرد. با نیما رمضان و آرش سعیدی در پروژه «پالس» و «استپ» همکاری کرد که حاصل آن قطعه «لبخند» بود. به عنوان نوازنده، میکسمَن و طراح صدای گیتارها در آلبوم راک ترکی «آغیز یئمیشی» از علی پرکار حضور داشت. همچنین به عنوان تهیهکننده با مریم سعیدان همکاری کرده است.
گروه حک در میان مخاطبان راک فارسی با آهنگ شیپور شناخته شده است و اولین آلبوم این گروه که «زیر پوستم» نام دارد، در سال ۲۰۰۱ توسط مانی صفیخانی و در همکاری با بهزاد خیاوچی، کسرا ابراهیمی و پیتر ایکاپ (Akop) ساخته و منتشر شده است. آشنایی مانی صفیخانی و کسرا ابراهیمی به استودیو بَم بر میگردد، مانی در مصاحبهای در برنامهی یوتیوبی گیجگاه به چگونگی شکل گرفتن گروه میپردازد:
با هم نهایتاً از آهنگ «شیپور» رسیدیم به یک آلبوم. فکر میکنم سه سال طول کشید. اسم آلبوم را هم گذاشتیم «زیر پوستم». از شعرهای مهرداد فلاح استفاده کردیم و خیلی چالش بزرگی هم بود چون شعرها اصلا شعری نبود که معمول باشد. شعری که مطابق باشد با شعرهایی که ما تا حالا شنیده بودیم؛ یعنی ریتم مشخصی داشته باشد یا به وضوح بشود در آن ملودی خاصی را شنید.
https://www.instagram.com/p/C2LUUnstliT/
گروه حک تا به حال سه آلبوم به نامهای «من»، «کجا» و «ناکجا» منتشر کرده است که از آن میان «ناکجا» از بقیه بیشتر مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
در ادامه به بررسی آهنگ «برای این دستان» میپردازیم.
برای این دستها
صدای درامز و گیتار آغازگر قطعه است و بیس هم پایهی محکمی برای موسیقی میشود و در لایهی زیری موسیقی قابل شنیدن است. ریتم موسیقی در همان یک دقیقه ابتدایی دو بار از حرکت باز میایستد و فضای ساکتی را به وجود میآورد که برای تغییر دادن فضای موسیقی و هارمونی و ریتم موسیقی بسیار مناسب است.
ریتم لنگ موسیقی را غیر قابل پیشبینی کرده است، همچنین سکوتهای گاه و بیگاه لحظههای تازهای را میسازد که به مخاطب فرصتی برای اندیشیدن میدهد. گیتار و پد به همراه یکدیگر به زیبایی در طول موسیقی با صداهایی محو موسیقی را تزئین میکنند. تأکید روی یک نُت خاص به موسیقی حس پرسشگری را اضافه میکند که با توجه به ترانهی اثر باعث نزدیکی فضای موسیقی و ترانه به یکدیگر شده است.
همچنین صدای خواننده در پس زمینه باعث افزایش انرژی در قسمتهای پایانی اثر میشود. درامز و گیتار در این اثر نقشهای محوری را بازی میکنند و بیشتر از دو ساز دیگر صدایشان شنیده میشود اما نباید از نقش پد (pad) و گیتار باس در اثر گذشت، چرا که گیتار باس مانند زیر بنای ساختمان این اثر میماند و همچنین پد (pad) هم مأمور پر کردن گوشههای خالی اثر است و باعث تقویت بیشتر هارمونی اثر میشود. تکنوازیهای گیتار الکتریک نیز به یکنواخت نشدن موسیقی و عوض شدن حال و هوای موسیقی در نیمهی دوم اثر بسیار کمک میکند.
موسیقی فضایی پر تلاطم و عمیق دارد و به شدت به یاد آورندهی آثار گروه Antimatter است.
پیمان توسلی تهیه کننده و مهندس صدای این اثر بوده است و مهرداد فلاح ترانهی آن را نوشته است.
درامز نواختهی کسرا ابراهیمی و بیسیست اثر حامد حمیدزاده است. تصویر جلد (Artwork) کاری از مانی صفیزاده است. خواننده و گیتاریست اثر نیز مانی صفیخانیست.
موسیقی رنگهای آبی و مشکی را تداعی میکند و فضای عمیقی را میسازد که مخاطب را در بر میگیرد.
غول کوچکی هستم
مهرداد فلاح در نوشتن ترانه سنگ تمام گذاشته است و ترانه به خوبی با فضای موسیقی در هم میآمیزد.
اجرای مانی صفی خانی نیز از این ترانه اجرایی بسیار استاندارد و شنیدنی است. از لرزش بی جای نتها میپرهیزد و با تاکید بر بعضی صداها و فقط به سادگی ادامه دادن آنها هارمونی را تقویت میکند.
قسمت اصلی ترانه را با هم میخوانیم:
برای این دستها دلیلی ندارم
من غول کوچکی هستم
که باید
برای خودم
بیابان بسازم
برعکس ساختار آهنگهای پاپ، قسمت اصلی آهنگ فقط یک بار در طول کل اثر شنیده میشود اما جملهی میانجی در ترانه در این اثر بارها شنیده میشود:
هی با توام چاقو
دندان قروچه، چرا؟
ترانه بارها چاقو را خطاب قرار میدهد و دلیل خشم و خشونت را از او جویا میشود، همچنین در قسمتی از ترانه به مفهوم سرکوب اشارهای غیر مستقیم دارد، گمان میرود ترانهی این اثر قصد ترسیم تصویری سرد و تاریک از انسان و اشاره به خشونت پنهان در نهاد او را دارد.
در پایان باید گفت مخاطب با اثری با کیفیت روبروست که او را به تفکر وامیدارد و همچین ترانهی اثر تا حدی با گریختن از معنا به مخاطب این فرصت را میدهد تا به درک و برداشت خودش از موضوع برسد.