وریشه(جوانا) مرادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین و اهل کردستان، در ١٩ مهرماه/ ۱۰ اکتبر«روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام» دست به اعتصاب غذا زد. در طول این ۱۶ روز، حال وریشه مرادی در زندان روز به روز وخیمتر شده است. بنا بر اطلاعات رسیده به زمانه، افت فشار خون زیاد این فعال سیاسی باعث ضعف شدید او شده است و کماکان از دریافت سرم خودداری میکند.
وریشه مرادی که در بهمن ۱۴۰۲ در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست ابوالقاسم صلواتی متهم به بغی شد، در خطر گرفتن صدور حکم اعدام است. حکم بغی از جمله احکامی است که باری فعالان اجتماعی در حوزههای مختلف صادر شده و همین امر سبب اعتراض زندانیان زیادی از جمله مرادی شده است. اتهام «بغی» در قانون مجازات اسلامی به افرادی زده میشود که در برابر نظام بهشکل مسلحانه قیام کرده یا تنها برای ایجاد رعب و وحشت سلاح در دست گرفتند اما از آن استفاده نکردند. و در مورد اول فرد به اعدام محکوم میشود.
مرادی از زمان بازداشتش با فشارهای زیادی روبرو شده است و او را تحت آزارهای فیزیکی و روانی قرار دادهاند تا بتوانند اعتراف اجباری بگیرند. او درباره این فشارها گفته است: «مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و … نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.»
اولین جلسه دادگاه او ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شد که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در دومین جلسه دادگاه خودداری کرد و گفت: «داعش سرمان را میبرید و جمهوری اسلامی سرمان را بر دار میکند» «چنین دادگاهی که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد را به رسمیت نمیشناسم».
مرادی در ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ نامهای از زندان اوین درباره اعدامها خطاب به «جامعهی آزاد و نهادهای بینالمللی» نوشت که نسخهای از آن به دست زمانه رسیده است. او در این نامه موضع خود را نسبت به احکام اعدام جمهوری اسلامی روشن میکند تا دلیل اعتصاب غذای خود را روشن اعلام میکند:
جهت به بارنشستن اعتراض و موضعگیری صریح و شفاف کمپینهای نە بەاعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمانهای بینالمللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداختهاند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد.
در این نامه که با موضوع جنگهای منطقه و ارتباط سیاستهای خارجی با داخلی جمهوری اسلامی است، وریشه مرادی توضیح میدهد که چرا نباید بگذاریم در بحبوحه چنین جنگهایی، حکومت دست به کشتارهای دستهجمعی خود بزند. مرادی در این نامه مینویسد:
در طول چند سال گذشتە نظام جمهوری اسلامی چنان وانمود کرد کە در میان همسایگانش تنها جزیرهی آرام بوده و دامنهی گرداب و طوفان خاورمیانە به آن نمیرسد، لیکن دیدیم کە چگونە سیاستهای خارجی و داخلیاش در این مدت با شکست مواجە شدەاند. در داخل اوضاع بر حاکمیت توتالیتر تنگ گشته و اگر به آخرین شانسها در جهت بازگشت از جباریت وقعی نهاده نشود، قطعا به دروی طوفانی خواهد رسید که در پایان کشت باد در انتظارش میباشد. این در حالیست که نشانهای از بازگشت و ایجاد بهبودی در اوضاع را نمیبینیم، در کنار دشوارتر گشتن اوضاع معیشتی، سیاسی، اجتماعی، روانی، هماکنون وضعیت حقوق بشری در ایران روز بە روز در حال بدتر شدن است. از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون آمار اعدام ها بە ٥٣١ تن رسیدە است. در سال گذشتە نیز ٨١١ تن اعدام شدەاند و آمار اعدامها حاکی از آن است کە اعدام زنان نسبت بە سال گذشتە ٣٥ درصد افزایش یافتە است. این آمارها نشان میدهند کە حاکمیت نە تنها برنامەای برای بهبودی وضعیت کنونی جامعە ندارد، بلکە با اجرای سیاستهای انکارگرا و حذف «دیگران»ی که خود ساخته است، جامعە را بە سوی نابودی سوق میدهد. با اینکه این امر بسیار عیان است، اما لازم است این واقعیت تلخ مدام به گوش جهانیان رسانده شود. بخشی از تلاش علیه این وضعیت و در مقابله و مخالفت با حاکمیت جبار نیز همانند همگان بر عهدهی ما زندانیان نیز میباشد.
بیانیه این هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نیز مانند نامه وریشه مرادی با گستردگی بحرانهای داخلی و خارجی حکومت ایران، نسبت به «شتاب فزاینده و گسترده اعدامها» هشدار داده و اعلام کردند دستگاه قضایی تنها در مهرماه سال جاری بیش از ۱۴۰ تن را به دار آویخته که ۳۵ نفر آنها تنها در هفته گذشته و ۱۷ نفر تنها در یک روز یعنی ۲۵ مهر اعدام شدهاند.
بر اساس گزارش منابع موثق «زمانه» زندانیان اعتصابی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه یکم آبان/۲۲ اکتبر در ۲۳ زندان ایران شامل زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان اسدآباد اصفهان، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اراک و زندان شیبان اهواز برای سیونهمین هفته متوالی دست به اعتصاب غذا زدند.
این زندانیان اعتصابی با محکومکردن اعدامهای سیستماتیک، از «تمامی فعالان، نهادهای سیاسی، مدنی، صنفی و حقوق بشری، و تمام وجدانهای بیدار داخل و بینالمللی» خواستند تا مقابل استفاده دستگاه قضایی حکومت جمهوری اسلامی از مجازات مرگ برای سرکوب بایستند و تأکید کردند: «امروز ایستادن در برابر صدور و اجرای احکام اعدام باید بخشی از مطالبه اجتماعی باشد».
طبق گزارش گروهها و رسانههای حقوق بشری حکومت ایران همچنان به صدور احکام اعدام و اجرای این احکام بهویژه احکام مربوط به مواد مخدر و قتل ادامه میدهد و دهها تن از فعالان، معترضان و زندانیان سیاسی و همچنین محکومان جرائم مرتبط با مواد مخدر، قتل و … زیر تیغ اعدام قرار دارند.