وریشه مرادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از یک هفته پیش، همزمان با «روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام» ١٩ مهرماه/ ۱۰ اکتبر در اعتصاب غذای نامحدود به سر میبرد. بنا به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، مستقر در پاریس، پزشک بهداری زندان اوین، دوشنبه ۲۳ مهر، مرادی را در بند زنان اوین مورد معاینه قرار داده و خواستار تزریق سرُم و انتقال او به بهداری شده، اما او از پذیرش توصیه پزشک امتناع کرده است.
این زندانی سیاسی کُرد که به «بغی» محکوم شده است، پیشتر طی نامهای از زندان که نسخهای از آن به دست زمانه رسیده بود، «خطاب به جامعه آزاد و نهادهای بینالمللی» نوشت:
جهت به بار نشستن اعتراض و موضعگیری صریح و شفاف کمپینهای نە بە اعدام در سراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمانهای بینالمللی با هدف متوقف کردن اعدام به راه انداختهاند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهم داد.
او همچنین هدف اعتصاب غذای خود را مقابله با بهحاشیهراندن «صدای مبارزان داخلی» از طریق «جنگهای فرامرزی» جمهوری اسلامی اعلام کرده بود و نسبت به تشدید سرکوبهای داخلی جمهوری اسلامی یا تکرار «کشتار دهه ۶۰» بهمیانجی جنگ هشدار داد:
اگر کشتارهای ناشی از جنگ را میبینید و برای مخالفت با آن فریاد نە بە جنگ سر میدهید، کشتارهای داخلی و اعدامهایی کە روزانە تحت لوای اسلام سیاسی صورت میگیرند را نیز باید ببینید. اجازە ندهید جنگهای فرامرزی بر موضوع سرکوبهای داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برای اعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم داد صدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستادهاند در هیاهوی جنگها و ماجراجوییهای بیفرجام گم شود.
وریشه مرادی (با کد سازمانی جوانا سنه)، متولد ۱۳۶۴ در سنندج (کردستان) است. او سالها به عنوان مربی ورزش برای کودکان محروم و کنشگر مدنی در حوزه زنان و دانشجویی در سنندج مشغول فعالیت بود.
در سال ۱۳۸۹ به اقلیم کردستان عراق میرود و با تأسیس جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) فعالیتهای خود را در این سازمان ادامه میدهد. این سازمان، بنا به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، مقابله با «ذهنیت و نهادهای قدرتگرا، دولتی و جنسیتگرا» از طریق سازماندهی زنان برای تحقق «ملت دمکراتیک» در کردستان ایران را مهمترین هدف خود اعلام کرده است.
وریشه مرادی در سال ۱۳۹۳ در جنگ نیروهای کُرد علیه داعش در روژئاوا (کردستان سوریه) حضور داشت و در جریان دفاع از شهر کوبانی زخمی شد.
او در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، پس از انجام فعالیتهای تشکیلاتی و سیاسی در کرمانشاه، در ورودی شهر سنندج توسط نیروهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با خشونت بازداشت میشود و در دوران بازداشت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار میگیرد. او در نامهای از زندان در این رابطه مینویسد:
در پلیس راه سنندج-کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم. تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه سفید) به دور از چشم دوربینها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم، بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است.
او در بهمن ۱۴۰۲ به «بغی» متهم شد، اتهامی که ممکن است به صدور حکم سنگینتر و حتی اعدام منجر شود. «بغی» اتهامی است که در قانون مجازات اسلامی به افرادی زده میشود که در برابر نظام جمهوری اسلامی بهشکل مسلحانه قیام کرده و میایستند. حالت دوم آن است که افراد تنها برای ایجاد رعب و وحشت سلاح در دست بگیرند اما از آن استفاده نکنند. در مورد اول فرد به اعدام محکوم میشود.
اولین جلسه دادگاه او در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد و شریفه محمدی، از فعالان کارگری گیلان، از حضور در دومین جلسه دادگاه خودداری کرد. پیشتر در واکنش به صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی نوشته بود:
شریفه جان خبر حکم ناعادلانهی اعدامت، آن هم یک روز پیش از انتخابات گواه روشنی است بر زنستیزی حکومت جمهوری اسلامی و پیامی است به آحاد جامعه و به ویژه به ما زنان که در خیزش ژن ژیان ئازادی قدرت با هم بودنمان را شکوه دوباره بخشیدیم و پارادوکسی است در وعدههای دولت جدید به مطالبات زنان. رفیق جان، هر دو نیک میدانیم دار اعدام هیچ گاه ضمانتی برای تداوم نظامهای استبدادی نبوده است. تو نه اولین و نه آخرین زنی هستی که با شکنجه فشار برای اعتراف اجباری پروندهسازی و ادعاهای بیپایه و اساس مواجه شدهای این را بدان که دیوارهای زندان نمیتواند مانعی باشد، برای همدلی ما، زیرا همزخمان را جز پناه یکدگر بودن التیامی نیست.
وریشه مرادی از زندان اوین تهران به شریفه محمدی در زندان لاکان رشت، تیر ۱۴۰۳
با وجود انواع تبعیضهای اجتماعی، ستمها و سرکوبها، جمهوری اسلامی نتوانسته است وریشه مرادی را در زندان خاموش کند.