مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ به مناسبت آغاز سال تحصیلی دانشگاهها در جمع دانشجویان دانشگاه تهران حضور یافت. برخی از دانشجویان نزدیک به جبهه پایداری سخنرانی او را به تنش کشاندند و سرانجام هم پزشکیان میکروفن را به نماینده آنها واگذار کرد. او وقتی که پس از این نمایش پشت تریبون رفت، کلمهای از بازگشت استادان و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها نگفت. گفته میشود که «هسته اصلی قدرت»، نام مستعار دیگری برای «نظام» با بازگشت استادان و دانشجویان اخراجی مخالف است. در دیدار عصر دوشنبه ۲۳ مهر پزشکیان با خامنهای هم وضع دانشگاهها و بازگشت استادان و دانشجویان اخراجی مطرح نشد.
بازگشت استادان اخراجی که عمدتاً به دلایل سیاسی و عقیدتی در سه سال دوران ریاست جمهوری رئیسی و بهویژه بعد از حوادث پاییز ۱۴۰۱ از تدریس محروم شده بودند یکی از مهمترین وعدههای پزشکیان در انتخابات بود. در مراسم معارفه وزیر علوم یکی از استادان اخراجی به نمایندگی از سایر استادان همراه رئیس جمهوری اسلامی بود و پزشکیان هم به صراحت دستور بازبینی احکام این استادان را ابلاغ کرد:
از وزیر علوم میخواهم که قرارداد همه استادانی را که تاکنون اخراج شدهاند یا لغو قرارداد شدهاند، بازنگری کنید؛ دانشجویان را برگردانید. دانشجو اعتراض میکند، من هم باید جوابش را بدهم یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم یا اینکه اشتباه میکند که هدایتش میکنم.
در پی این دستور، حسین سیمایی صراف وزیر علوم جدید هم از تشکیل کارگروه ویژه برای بررسی شکایتهای دانشجویان و استادان تعلیقی یا اخراجی در وزارت علوم خبر داد. با این حال همچنان از حرف تا عمل، از ایجاد امید تا سرخوردگی در فاصله بین وعدههای محمد جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیس جمهور تا درخواست عبدالحسین خسروپناه، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی فاصله بسیاری به وسعت بیپناهی وجود دارد.
محمد جعفر قائمپناه، معاون اجرایی پزشکیان در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) درباره اقدامات دولت برای بازگشت استادان و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها و آزادی زندانیان سیاسی گفته است:
روند بازگشت استادان و هم دانشجویان امیدوارکننده است و قطعا آئیننامهها اصلاح خواهد شد. برای استادانی که در چهارچوب قوانین و مقررات بازنشسته شدند و همین طور دانشجویانی که اخراج شدهاند، تصمیمات جدی گرفته شده که در چارچوب قوانین و مقررات که آئین نامهاش هم اصلاح شد، انشاالله بازگردند.
در همان حال حجتالاسلام خسروپناه، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی با اشاره به وضعیت برخی از هنرمندان و استادان که اخراج یا ممنوع از کار شدهاند گفته است:
در این سالها، استادانی بودند که در مسأله جذب (در دانشگاه)، تظلمخواهی کردند و به سراغ شورا آمدند، شورا هم ورود کرد و هیأت عالی جذب هم تلاش کرده حق این استادان را ادا کند، اما این که مستقیم ورود کنیم مشروط به تظلمخواهی است.
معنای این سخنان این است که هنرمندان و استادان میبایست برای رفع محدودیتها و بازگشت به کار به خسروپناه مراجعه کنند و درخواست بدهند و التماس او را کنند. شورا هم عنایت فرماید و اگر صلاح دید، از روی لطف و بزرگواری محدودیتهای سرمایههای فکری و فرهنگی کشور را برطرف کند. ماجرا وقتی غمانگیزتر میشود که خاستگاه فکری و فرهنگی عبدالحسین خسرپناه را به یاد بیاوریم. او در دی ۱۴۰۱ در گفتوگو با خبرگزاری امنیتی فارس گفته بود:
[در زمان شاه] پدرم اجازه نمیداد به سینما برویم بنده تاکنون به سینما نرفتهام! بعضی وقتها از بنده درخواست میشود برخی از فیلمها را ببینم و نظر دهم، به آنها میگویم فیلمها را بیاورید اینجا. به فرزندانم هم توصیه نمیکنم به سینما بروند.
و سپس در ادامه درباره سابقه زنآزاریاش با افتخار گفته بود:
قبل از انقلاب وقتی در مغازه پدرم خانمهای بیحجاب میآمدند من از بالکن مغازه با تیرکمان به پاهای خانمهای بدحجاب میزدم که چرا پا لُخت بیرون آمدهاند. پدرم نسبت به حجاب حساس بود، اما گفت اگر ضربهای بخورند شرعاً ضامن هستی و از این رو تیروکمان را گذاشتم کنار و روی آنها آب میریختم.
سیاست کجدار و مریز
با وجود تبلیغاتی که دولت پزشکیان پیرامون بازگشت استادان اخراجی و هنرمندان ممنوع از کار انجام میدهد، تاکنون نتیجه محسوسی در دانشگاهها و محیطهای هنری مشاهده نمیشود.
یکم مهر سال جاری، همزمان با نخستین روز سال تحصیلی در ایران، گروهی از استادان اخراجی از دانشگاهها در نامهای خطاب به مسعود پزشکیان، اعلام کردند که هیچ اقدام موثری در زمینه بازگشت آنان به دانشگاهها صورت نگرفته است. آنها پرسیدهاند:
آیا ارادهای واقعی در کار است یا صرفا با بازگشت تعدادی انگشتشمار قرار است این موضوع مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گیرد؟
رضا رئیس کرمی که به تازگی بعد از برکناری محمد مقیمی، سرپرست دانشگاه تهران شده هم اعلام کرده بود که در حال پیگیری برای بازگشت استادان و دانشجویان اخراجی به دانشگاههاست. چند روز بعد هم ادعا کرد که «استادان اخراجی و تعلیقی کم و بیش بازگشتهاند.» درباره دانشجویان اخراجی هم سکوت اختیار کرد.
استادان اما نظر دیگری دارند. علاوه بر نامه دوازده امضاء به پزشکیان، چندین استاد اخراجی در مصاحبه با رسانههای داخلی دعوت به کار و بازگشت به دانشگاهها را تکذیب کردهاند. مهدی خویی، استاد اخراج شده دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبهای با صراحت اعلام کرد که تا امروز غیر از آنچه در رسانهها و اظهارات پزشکیان در مورد بازنگری در پروندههای استادان اخراجی مطرح شده، «هیچ تحولی رخ نداده و تماسی با ما گرفته نشده است.» به گفته این استاد سابق رشته جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، اصولاً روند بازنگری در پروندهها روشن نیست. درخواستهای کتبی از وزیر علوم هم بیپاسخ میماند. به گفته خویی دانشگاهها هنوز کمیتهای برای بازنگری پروندهها تشکیل ندادهاند. بهانهشان هم این است که هنوز «تیم قبلی» بر سر کار است.
یک ترفند کثیف
دانشگاهها اغلب در جریان قیام ژینا و در دولت رئیسی از بهکارگیری لفظ اخراج درباره استادان دگراندیش خودداری میکردند و به جای آن دلایل محکمهپسند میآوردند. محمدعلی کینژاد، دبیر هیأت عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی چند هفته قبل در یک نشست خبری اعلام کرد:
حدوداً ۱۰۰ پرونده از استادانی که به دلیل مواضع سیاسی و حمایت از اغتشاشات در دانشگاهها اخراج یا دچار مشکل شده بود، به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع و مورد بررسی قرار گرفت و از بین ۱۰۰ پرونده ارسالی به این شورا فقط پنج استاد دانشگاه به دلیل حمایت از اغتشاشات از دانشگاه اخراج شده بودند.
این یعنی مابقی این افراد که خودشان معتقدند اخراجشان به دلیل حمایت از اعتراضات بوده، در احکامشان به دلایل دیگری اخراج شدهاند و قرار نیست به دانشگاه برگردند.
در نامه دوازده استاد و عضو هیات علمی دانشگاهها به پزشکیان هم به این ترفند کثیف اشاره شده است. آنها نوشته بودند:
قرائن و شواهد موجود حکایت از موانعی دارد که سد راه بازگشت این افراد به دانشگاه شدهاند.
این استادان دانشگاه در نامه خود از جمله به «قوانین و مقررات ناقض آزادی آکادمیک که در سالهای اخیر به تصویب رسید» و «دست نهادهای اقتدارگرای غیردانشگاهی را در سرکوب استادان باز گذاشت» اشاره کرده و نوشتهاند:
آنچه تحت عنوان قانونی بودن اخراج استادان مطرح میشود، محصول این سازوکار شبهقانونی ناسالم و غیر مسئولانه است.
وزیر علوم دولت پزشکیان هم به چنین مانعی اشاره کرده و آب پاکی را روی دست بسیاری از استادان و دانشجویان معترض ریخته و گفته بود:
در خصوص دانشجویان یا استادان بازداشتی یا آنهایی که پرونده قضایی دارند ما دخالتی در امور قضایی نمیتوانیم داشته باشیم.
سیمایی صراف حتی اذعان کرده که بعید میداند قوه قضاییه مجدد پروندهها را بررسی کند.
در سالهای دهه ۱۳۸۰ استادان دگراندیش زیر عنوان «بازنشستگی اجباری» از تدریس محروم میشدند. در دولت رئیسی روند بازنشستگیهای پیش از موعد متوقف نشد، اما ترفندهای جدید آموزشی و اداری هم به آن افزوده شد.
آرش بیداللهخانی، استاد اخراج شده دانشگاه فردوسی مشهد به همراه ۲۴ تن از استادان دانشگاه فردوسی مشهد در دولت رئیسی اخراج شدهاند. در سال ۱۴۰۲ ابتدا با درخواست دانشیاری و تمدید قرارداد او به دلیل «بحثهای انتقادی» که سر کلاس مطرح کرده بود موافقت نکرده بودند. بیداللهخانی میگوید:
شهریور ۱۴۰۲ برای تهیه برنامه درسها به اتوماسیون مراجعه کردم و با حکم اخراج مواجه شدم… در پرونده من آمده بود که ضد نظام هستم و از اغتشاشات دفاع کردهام.
به گفته مهدی خویی، معلم جامعهشناسی و استاد اخراجی از دانشگاه علامه دانشگاهها همیشه اخراجها را به بهانههای آموزشی یا اخلاقی انجام میدهند. کاری که دانشگاهها انجام میدهند این است که پرونده استادان را به دلیل مسائل اعتراضی باز کرده و آنها را اخراج میکنند، اما بعد از آن دلایل دیگری را به عنوان سبب اخراج مطرح میکنند. خویی میگوید:
مطمئنم تمام اخراجها در جریان اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ به خاطر حمایت استادان از دانشجویان بوده، اما دانشگاهها اقدامشان را بهانههای دیگری از جمله مسائل اخلاقی، قراردادی یا آموزشی توجیه کردهاند.
او میگوید در مورد پرونده خودش که بعد از هفت سال تدریس در دانشگاه علامه، برکنار شده، هیچ دلیلی برای اخراج مطرح نشده و صرفا به او اطلاع داده بودند که قرارداد او دیگر تمدید نمیشود.
به گفته خویی در آن زمان درخواست بازنگری را به دانشگاه داده، اما با این درخواست موافقت نشده است. به گفته این استاد اخراجی وضعیت چندین استاد اخراجی دیگر که او از آنها مطلع است هم به همین منوال است:
در مورد همه آنها دلیل اخراج ذکر نشده و صرفاً قطع همکاری صورت گرفته است.
در مجموع میتوان گفت هیچ رویهای برای بازبینی پرونده استادان اخراجی تعریف نشده. از سوی دیگر اظهارات جسته و گریخته مقامات دولت پزشکیان و شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر از آن میدهد که تنها پروندههایی قابل بازنگری است که به طور مستقیم در آنها به موضوع اخراج به دلایل سیاسی عنوان شده باشد.
منبع نقل قول استادان اخراجی: سایت رویداد ۲۴