برخی از کشورها برای ارتقای باروری زنان آیین‌های خاص خود را دارند. در هند، درخت باروری به زنان کمک می‌کند باردار شوند. در کره جنوبی، زن برای افزایش باروری بر یک فالوس سنگی می‌نشیند و دعا می‌خواند. در ارمنستان، نوزادی را در بغل عروس می‌گذارند که در خانه داماد با نیت بارداری در آغوش بگیرد.  طبق یک خرافات قدیمی روسی، قرار دادن گربه عروسکی توس در گلدان به باردار شدن کمک می‌کند. در مصر، در معبد کرناک مجسمه گرانیتی از سوسک اسکاراب (دست‌ساخت) وجود دارد که زنان هفت بار با نیت بارداری گرد آن می‌گشتند. در ترکمن‌صحرا اعتقاد بر این است اگر زنی باردار نمی‌شود ناشی از شل بودن کمر او است در نتیجه کمر را با تخم مرغ و داروهای گیاهی می‌بندد تا سفت شود تا احتمال بارداری افزایش یابد. اگر زنی پشت سر هم سقط کند، مقداری خاک از سر مزار جنینی که دفن کرده‌اند می‌آورند و در حمام با کمی آب مخلوط کرده و بر سر زن می‌ریزند تا چله جنین مرده برداشته شود. اگر دو زن همزمان ازدواج کرده و یکی باردار شود و دیگری نشود به مدت سه چهارشنبه او را از زیر درخت انگور عبور می‌دهند تا باردار شود و گاهی اعتقاد دارند ممکن است چله شوهر بر زن افتاده باشد.

Ad placeholder

رزماری بترتون (Rosemary Betterton) در کتاب «بازنمایی بدن مادر‌ در هنرهای تجسمی» می‌نویسد:

بدن زن باردار در وضعیتی پارادوکسیکال است؛ هم طبیعی و هم استثنایی است، شکلی مجاز اما بسیار محدود از تجسد زنانه؛ مانند برهنگی، هم یک ایده فرهنگی قدرتمند و هم یک حالت بدنی است، اما حالتی ناپایدار به معانی متعدد دارد.

این پژوهشگر و تاریخ‌دان فمینیست در این کتاب به بارداری و زایمان و نمود آن در هنر پرداخته است. او اما در این پژوهش به زنان سفیدپوست و به فرهنگ غربی محدود مانده است.

آنجلا دیویس (فعال سیاسی، پژوهشگر آمریکایی) در مطالعاتش این موضوع را بررسی می‌کند که چگونه زنان آفریقایی-آمریکایی در دوران برده‌داری از فرزندانشان جدا شدند و چگونه در خانواده‌های برده‌داران به عنوان دایه به کار گرفته شدند و کودکان سفیدپوست را در دامان خود پرورش دادند. در سال ۲۰۰۹، آندره لیس کتاب «هنر فمینیستی و مادری» را منتشر کرد که مسائل مادر/فمینیست و ارتباط بین مادر و نوزاد را مورد بحث قرار می‌دهد.

در اینجا چند نمونه از بازنمایی بدن زن باردار در هنر را بررسی می‌کنیم.

Ad placeholder

نمادگرایی بر اساس خرافات آفریقایی – کوبایی

مارتا ماریا پرز براوو (۱۹۵۹) یک هنرمند کوبایی‌ست که از بدن خود در تصاویری سیاه و سفید و در ابعادی کوچک برای بیان محتوای فرهنگی و مذهبی استفاده می‌کند. عکس سیاه و سفید‌ او از یک زن باردار که چاقویی را به سمت شکم خود گرفته است، بدن زن باردار را به‌طور خشونت‌آمیزی از نشانه‌های اجتماعی و فرهنگی که تحت تأثیر مسیحیت است برهنه می‌کند و تنهایی زن باردار را نشان می‌دهد.

«نکشید، و نگذارید که حیوانات کشته شوند» اثر‌ م.‌م. پرز براوو به مجموعه «برای باردار شدن» [Para concebir، ۱۹۸۵-۱۹۸۶] تعلق دارد، که در آن هنرمند بارداری‌اش را در مجموعه‌ای از عکس‌های سیاه و سفید ثبت می‌کند که به طور کامل حاوی معناهای ضدرمانتیک‌اند.

https://www.instagram.com/p/DA2wtINNbm5/

عنوان «حیوانات را نکشید یا نگذارید که کشته شوند» به خرافه آفریقایی-کوبایی اشاره دارد که طبق آن، اگر زنی در دوران بارداری حیوانی را بکشد یا شاهد قتل حیوانی باشد، فرزندی با طبع خشن یا جنایتکار به دنیا می‌آورد.

https://www.instagram.com/p/DA2xBRaNaRk/

تمام عکس‌های این مجموعه، اعضای بدن ‌م.‌م. پرز براوو را از منظر مذهبی و به‌گونه‌ای که تابوهای خرافاتی را طرد کند، به تصویر می‌کشند. به این منظور، تصویر خام هنرمند از مادری، پارادوکس‌های غیرمنتظره‌ای ایجاد می‌کند: یک بدن باردار که با واقع‌گرایی به تصویر کشیده شده در تمامیتش برهنه است و همچون مکانی برای عبادت با وقار به‌نظر می‌رسد.

https://www.instagram.com/p/DA2xSm1NKdc/

نمایش ویرانشهری از بدن باردار

در حالی که نمادگرایی ‌‌م. ‌م. پرز براوو با خرافات محلی آفریقایی-کوبایی در هم تنیده، همزمان جوآنا هامن (۱۹۵۴-۲۰۱۷)، هنرمند پرویی نمایشی ویرانشهری (دیستوپیایی) از بدن باردار را به تصویر می‌کشد که در آن خشونت، بازتاب‌دهنده خشونت است.

https://www.instagram.com/p/DA2xuzNtGeg/

هامن در این اثر به دیکتاتوری نظامی ژنرال آلوارادو (۱۹۶۸-۱۹۷۵) که سقط جنین را غیرقانونی اعلام کرده بود می‌پردازد. مجسمه‌های هامن از بدن زن باردار تراژیک، خشن و  در همان حال دراماتیک‌اند و تأثیر بزرگی و در همان حال غیرمنتظره‌ای، بر بیننده می‌گذارند.

«باریگاس» [Barrigas، شکم‌ها، ۱۹۸۳] شامل سه قالب گچی از شکم‌های باردار در مراحل مختلف بارداری است. این قالب‌ها که به میخ‌های دیواری آویزان شده‌اند، به لاشه‌های حیوانی که در مغازه‌های قصابی دیده می‌شوند و همچنین به رحم‌های بارداری که در اطلس‌های زایمان قرن هجدهم به تصویر کشیده شده‌اند، شباهت دارند، این آثار بر جسمیت فیزیکی بدن زن باردار تأکید می‌کنند و آن را به شکل قطع عضو نشان می‌دهد؛ بدن در فضا گسترش می‌یابد و نمادگرایی‌های پوچ و متلاشی‌شده‌ای ایجاد می‌کند که با سطوح و خلأها بازی می‌کند.  

Ad placeholder

بارداری به عنوان یک امر دست و پاگیر

«زن باردار در یک توپ از نخ» (۱۹۷۸) اثر باربارا کاراسکو (۱۹۵۹) هنرمند فمینیست آمریکایی زن بارداری را نشان می‌دهد که در یک توپ از نخ گرفتار شده است؛ یکی از نخ‌ها – که نماد بند ناف است – در یک کفش بچه به پایان می‌رسد.

https://www.instagram.com/p/DA2yRnCtgn-/

 زن در حالتی غیرطبیعی به تصویر کشیده شده است، با پاها و دست‌هایی بسته شده. دهان و چشمانش با نخ‌ پوشیده شده تا هویتش پنهان شود. نقاش در این اثر بر برجستگی پستان‌ها تأکید کرده است. هنرمند در این اثر به وضوح تلاش کرده از تصور رمانتیک از زن باردار مبتنی بر آموزه‌های کاتولیسم در مکزیک فاصله بگیرد.  

 ژوزلی کاروالیو (۱۹۴۲) هنرمند برزیلی مجموعه‌ای از نقاشی‌ها با عنوان «به شکل زن» [Na forma da mulher، ۱۹۷۰-۱۹۸۶] را پدید آورده است. همان‌طور که هنرمند اشاره می‌کند:

من از بدن زن برای مقابله با سوءاستفاده، پیش‌داوری، وابستگی‌ها، دستاوردها، قدرت و تخریب محیط زیست استفاده می‌کنم. زن نماد همه کسانی است که به دنبال هویت فرهنگی هستند. او یک سوژه است، نه یک شیء.

https://www.instagram.com/p/DA2y_kdt2gW/

در آثار ج. کاروالیو موضوعاتی مانند تبعید، مهاجرت و بیگانگی مدام تکرار می شوند. او اوایل سال‌های دهه ۱۹۶۰ هنگام ظهور دیکتاتوری نظامی که به مدت دو دهه بر برزیل حکمفرما شد، از برزیل به ایالات متحده مهاجرت کرد. تصویرسازی او از بدن زن تحت تأثیر این تجربه قرار دارد. او گفته است:

زنان می‌توانند در مواردی مانند تجاوز و زایمان از بدن خود تبعید شوند. زنان می‌توانند وضعیت تبعید خود را به‌صورت عاطفی و سیاسی ایجاد کنند.

کاروالیو در این معانی تأمل می‌کند. او می‌گوید:  

 من به دنبال آزادی هستم، آزادی انتخاب. عشق چگونه می‌تواند در بدنی که آزادی انتخاب ندارد، وجود داشته باشد؟ یک کودک چگونه می‌تواند در پناهگاهی ناخواسته رشد کند؟

 کاروالیو از چاپ سیلک‌اسکرین، عکاسی و نقاشی استفاده می‌کند و بدن زن را به گستره‌ای تبدیل می‌کند که ساختارهای قدرت را به چالش می‌کشد.