فرش با قدمتی هزاران ساله به عنوان میراث فرهنگی ایران زمینهساز ایجاد صدها فرصت شغلی و ارتزاق بخش زیادی از جمعیت است. بنا بر آمار رسمی دولت، بیش از دو میلیون نفر در ایران به عنوان بافنده فعالیت میکنند. فعالیت بیش از ۱۰ شغل به درآمد و رونق کسب و کار بافندگان وابسته است. با این تفاصیل دستکم ۱۰ میلیون نفر در ایران زندگی خود را به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق قالیبافی میگذرانند.
صنعت فرشبافی از لحاظ اشتغال به ویژه در مناطق روستایی و صادرات غیر نفتی جایگاه مهمی دارد و بخش چشمگیری از تولید ناخالص ملی را شامل میشود. بر اساس آمارهای مختلف بیش از ۶۵ درصد جمعیت فرشباف کشور در نواحی روستایی سکونت دارند. در استان کردستان ۹۵ درصد بافندگان، زنان روستاییاند.
تولید فرش دستباف در اقتصاد ایران بهدلیل بهرهگیری از تکنولوژی ساده و کمهزینه، مواد اولیه ارزان، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و تحصیل درآمدهای ارزی مورد توجه است. رونق این صنعت در نواحی روستایی علاوه بر کمک به رشد اقتصاد ملی به بهبود وضعیت اقتصاد روستایی نیز میانجامد. لذا رکود این صنعت در بسیاری از نواحی روستایی کشور کاهش درآمد خانوارهای روستایی را در پی دارد.
کاهش چشمگیر صدور فرش
فرش دستبافت ایران متأثر از ویژگیهای برجسته فرهنگی و هنری آن، در طی قرنها همواره به عنوان یکی از کالاهای برجسته در سبد صادرات غیر نفتی ایران مطرح بوده و است، بهطوری که طی سالهای متمادی اولین و بالاترین ردیف ارزآوری در صادرات ایران و حدود ۷ درصد اشتغال کل کشور و معیشت چند میلیون نفر را به خود اختصاص داده است. در سالهای دهه ۱۳۷۰ صنعت فرش ایران بیش از دو میلیارد دلار درآمد ارزی به ارمغان میآورد. در سال جاری درآمد ارزی حاصل از صدور فرش به فقط ۴۰ میلیون دلار کاهش یافته و با اینحال مرکز ملی فرش ادعا کرده است که تولید فرش دستباف در ایران ۳۰ درصد رشد داشته است. حامد چمنرخ، نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش میگوید:
به طور کلی برآورد ما نشان میدهد که با افت ۷۰ درصد در تولید مواجه هستیم در حالی که مرکز ملی فرش رشد ۳۰ درصدی تولید را اعلام میکند و من نمیدانم در شرایطی که همه در حال کاهش تولید هستند، این رشد تولید از کدام بخش حاصل شده است.
تا پیش از این بیش از دو میلیون نفر قالیباف، هر سال شش میلیون متر مربع فرش میبافتند. میران تولید اما بهدلیل رکود بازار کاهش یافته است. محمدرضا زارع برزشی، سرپرست مرکز ملی صنایع خلاق و فرش ایران (مرکز ملی فرش سابق) در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا گفته است:
در سال ۱۴۰۱ تولید فرش دستباف سه میلیون و ۵۰۰ هزار متر مربع بوده و این رقم با رشدی ۱۱ درصدی در سال ۱۴۰۲، به سه میلیون و ۹۰۰ هزار متر مربع رسیده است.
با این تفاصیل در خوشبینانهترین حالت، تولید قالی در ایران از شش میلیون متر مربع در سال به سه میلیون و ۹۰۰ هزار متر مربع رسیده است. آنچه هم که تولید میشود عمدتاً باید در بازار داخلی به فروش برسد.
هر گونه رکود در بازار صادراتی فرش منجر به بیکاری و کاهش درآمد بافندگان ایرانی به ویژه در روستاها میشود. از طرف دیگر صنعت فرش دستباف یکی از صنایع کاربر است که با هزینههای ثابت اندک و با استفاده از تجهیزات ساده در کارگاههای خانگی موجب اشتغالزائی قابل ملاحظهای در اقتصاد کشور میشود؛ این صنعت علاوه بر قالیبافی فعالیتها و مشاغل جانبی دیگری را نیز در بر میگیرد که نرخ اشتغالزایی آن را افزایش میدهد. از جمله مشاغل جانبی میتوان به کار نخریس، نختاب، رنگفروش، رنگرز، طراح، چلهکش، گرهزن، صادرکننده و بازرگان اشاره کرد.
در استان آذربایجان غربی ۷۲ هزار نفر در ۱۵۰۰ کارگاه قالیبافی کوچک و بزرگ فعالیت میکنند. در استان کردستان ۵۰ هزار بافنده فرش دستباف، در استان اصفهان بیش از ۲۲۰ هزار و در استان فارس ۱۷۰ هزار بافنده مشغول کارند. در روستاهای استان گلستان و در میان عشایر در استان کهکیلویه و بویراحمد هم قالیبافی سهم عمدهای در اقتصاد نواحی دارد.
افزایش هزینه تولید فرش
برای شروع بافت فرش در منزل، یک قالیباف برای ساخت دار قالی، نخها و تجهیزات و ابزار کار به سرمایهای حدود ۳۰ میلیون تومان نیاز دارد. یک قالیباف ماهر برای بافت یک قالی ششمتری به ۶ تا ۹ ماه زمان نیاز دارد. یک قالی با چنین ابعادی ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارد. بنابراین اگر هزینههای تولید را از این مبلغ کم کنیم، هر ماه حداکثر ۱۰ میلیون تومان سود خالص دست قالیباف را میگیرد. فروش مستقیم قالی بهترین و سودآورترین روش عرضه برای قالیبافان است. اما آنها اغلب میبایست با با واسطه و یا به صورت پروژهای کار کنند که در این صورت درصدی از درآمد خود را به واسطه میپردازند. مزیت این روش «تضمین فروش» است. کار بهعنوان بافنده در کارگاههای قالیبافی هم یکی از گزینههاست. دستمردها هم بر مبنای تعداد گرهها و یا رجهای بافتهشده پرداخت میشود و مقدار آن هم به «چله فرش» (نخهای نازکی که بر روی دار قالی نصب میشود) بستگی دارد.
در اثر رکود اقتصادی در ایران، هزینه تولید فرش افزایش پیدا کرده است و به تناسب آن، قیمت قالی هم بالا رفته که امر صادرات را با مشکلات بیشتری مواجه کرده است. تهیه مواد اولیه مانند پشم و کرک هم روز به روز دشوارتر میشود. مجموعه این عوامل منجر به افت کیفیت شده است.
اکثریت قریب به اتفاق قالیبافان در روش دستمزدی مشغول به کارند و این موضوع تمام توجه بافندگان را به کمیت معطوف میکند و از کیفیت میکاهد. همچنین آموزش سنتی و انتقال مهارت به شکل سینه به سینه و از طریق مادران و خویشاوندان، مهمترین روش شکلگیری مهارت و توان فنی قالیبافان است.
نبود نظارت کافی و مؤثر کارفرمایان در سیستم دستمزدیبافی، سرمایهگذاری اندک تعاونیها و نهادهای دولتی در فرآیند تهیه مواد اولیه از یک سو و ناسالم بودن شبکه توزیع مواد اولیه مورد نیاز صنعت فرش موجب شده است که بافندگان از مواد نامرغوب استفاده کنند و این موضوع نیز باعث افت کیفیت فرش میشود. باید توجه داشت که عمده فرشهای دستباف ایران پشمیاند و پشم مورد نیاز در قالیبافی از خارج وارد میشود.
علاوه بر این مهمترین علت رکود صنعت قالیبافی در روستاها، گرایش خانوادههای روستایی به زندگی شهرنشینی و ناهمخوانی آن با سبک و شیوه زندگی و معیشت سنتی در روستاست و علتی که کمترین اهمیت به آن داده میشود مشکلات بهداشتی قالیبافی به سبک سنتی در خانه است. عمده قالیبافان ایرانی را زنان تشکیل میدهند و اکثریت آنها فاقد بیمه درماناند.
فقدان بیمه درمان
بیش از نیمی از قالیبافان ایران از مشکلات بینایی و بیش از ۱۰ درصد آنها از ناراحتیهای اسکلتی و عضلانی رنج میبرند. بیش از ۵ درصد از قالیبافان کشور به خاطر استفاده از پشم آلوده به سیاهزخم مبتلا میشوند. اختلالات عصبی به دلیل کمبود نور در کارگاههای قالیبافی و همچنین عوارض ادراری-تناسلی و مشکلات زایمان به دلیل نشستنهای طولانیمدت پای دار قالی در بین قالیبافان ایرانی بسیار متداول است.
طبق بررسیهای انجام شده احتمال سزارین برای یک زن قالیباف چهار برابر سایر زنان است. بیماری واریس هم از بیماریهای متداول در بین زنان قالیباف است.
از سال ۱۳۹۲ تاکنون حتی یک نفر به فهرست قالیبافانی که از بیمه درمان برخوردارند اضافه نشده است. آمارهای مرکز ملی فرش ایران نشان میدهد حدود دو میلیون نفر که در ایران به کار قالیبافی اشتغال دارند نزدیک به ۲۳۰ هزار نفر بیمه تأمین اجتماعی شدهاند. حدود ۵۰ هزار نفر هم بیمه روستایی و عشایری دارند که در مجموع حدود ۱۴ درصد قالیبافان کشور را تشکیل میدهد.
در سال ۱۳۸۵ مرکز ملی فرش ایران از ۱۵ کارگردان سرشناس ایرانی دعوت کرده بود که برای بالابردن فروش فرش ایران فیلمهای تبلیغاتی با موضوع فرش بسازند. نورالدین زرین کلک، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، رخشان بنی اعتماد و خسرو سینایی از جمله کارگردانانی بودند که برای ساخت فیلم از آنها دعوت شده بود. هر کارگردان هم میتوانست با دست باز، از زاویه دلخواه خودش به موضوع نزدیک شود. این فیلمها ساخته شد و اکنون در موزه ملی فرش نگهداری میشود. اما مشکلات قالیبافی در ایران به حدیست که با چند فیلم نمیتوان این صنعت را نجات داد.
در مجموع و در یک نگاه، قالیبافی ایران به عنوان یک هنر و صنعت مردمی که نقش مهمی هم در اقتصاد روستا ایفا میکند، با مشکلات ساختاری مواجه است. دولتها در جمهوری اسلامی اما این هنر و صنعت را به حال خود رها کردهاند. در این میان، مانند همیشه زنان کارگر بیشترین آسیبها را متحمل میشوند.