در ژوئیه ۲۰۱۴ ویرانگری فرهنگی داعش با حمله به موصل آغاز شد. ستیزهجویان داعش فیلمهای تبلیغاتی از این ویرانگریها را با صحنهسازیهایی که آشکارا با هدف ایجاد وحشت در مردم تهیه شده بود در شبکه اینترنت منتشر کردند.
پنجم ژوئیه آن سال همزمان با انتشار ویدئوی خطبهخوانی ابوبکر البغدادی در مسجد جامع موصل، تصاویری نیز از عملیات نابودسازی مقبرهها، بقعهها، مساجد و اماکن زیارتی شیعیان و ایزدیهای شمال عراق منتشر شد. در یکی از این تصاویر، بولدوزرهایی دیده میشدند که در حال زیر و رو کردن چند مسجد و نمازخانه در نینوا بودند. برخی از این اماکن با مواد منفجره تخریب شدند. زیارتگاههایی مانند قبرالبنت، شیخ فتحی و حسینیه قبه در موصل و حسینیه سعد بن عقیل و حسینیه قدوه در تلعفر از اماکن مذهبی بودند که توسط داعش ویران شدند. ویرانگریها اما به اماکن مذهبی محدود نماند.
مجسمه ابی تمام (۷۷۷-۸۴۵ م) از شاعران برجسته ادبیات عرب در دوران خلافت معتصم عباسی یکی از این نمادهای فرهنگی در شهر موصل بود که به دست داعش نابود شد. ستیزهجویان «داعش» پس از فتح موصل، تندیس عثمان الموصولی (۱۸۵۴–۱۹۲۳)، شاعر و ترانهسرای نامدار عراقی را با جرثقیل از جا کنده و نابود کردند.
در ویدیوی دیگری که از تهاجم تکفیریهای داعش به موزه ملی موصل منتشر شده بود، ستیزهجویان با پتک به جان نقاشیها و تندیسهای به یادگار مانده از نبرد نینوا افتاده بودند و این آثار ارزشمند را از بین میبردند.
نبرد نینوا بخشی از جنگهای ایران و روم در زمان ساسانیان بود. در نزدیکی موصل سپاه ایران، رومیان را که به قصد تصرف تیسفون آمده بودند، به عقبنشینی واداشت.
بعدها معلوم شد تقریباً همه آثار به جای مانده از دوران آسوری و بابلی و ایرانی در موزه موصل تخریب شده یا به طور کامل از بین رفته بود. از سنگنوشتهها به خط میخی هم چیزی باقی نمانده بود.
تندیس نگهبان دروازه نرگال (خدای سرزمین مردگان) یکی از آثار ارزشمندی بود که در این ویرانگری فرهنگی از بین رفت. قدمت این اثر به قرن هفتم پیش از میلاد میرسد و بخشی از دروازه نینوا، مرکز امپراطوری آشوریان بوده است. علاوه بر این، داعش در حمله به صومعهها بیش از ۱۵۰۰ نسخه خطی کتابهای تاریخی را سوزاندند.
در پی حمله داعش به شمال عراق و تصرف استان نینوا در سال ۲۰۱۴، در آوریل ۲۰۱۵، داعش به شهر باستانی هاترا (به عربی: الحضر) حمله برد. این محوطه باستانی در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. ستیزهجویان دیوارها و نقشهای برجسته این محوطه را گلولهباران کردند.
نمرود، ویرانههای باقیمانده از شهر تاریخی آشوریان است که در ۴۰ کیلومتری جنوب شهر موصل قرار دارد.
در همان ایام، ستیزهجویان داعش به محوطه باستانی نمرود در ۴۰ کیلومتری جنوب موصل حمله بردند، مجسمههای گاو بالدار را که دروازههای کاخ را مشخص میکرد، شکستند و آنچه را که میتوانستند پیدا کنند، غارت کردند. در انفجاری عظیم بخش وسیعی از این محوطه باستانی با خاک یکسان شد.
نمرود در سال ۱۲۷۰ پیش از میلاد مسیح ساخته شد و برای مدتها پایتخت آشوریان بود. این شهر نام خود را از پادشاهی به نام نمرود که نامش در تنخ، کتاب مقدس یهودیان، انجیل و قرآن آمده، گرفته است. در کاوشها و حفاریهای قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی خرابههای قلعه، معابد، کتیبهها و نقوش برجسته این شهر کشف شده بود.
داعشیها ۲۰ مه ۲۰۱۵، تَدمُر، آبادی برجای مانده از پالمیرای باستانی در شرق سوریه را فتح کردند. داعش چندی بعد در ۲۴ اوت ۲۰۱۵ معبد «بعل شمین» را تخریب کرد و پیش از آن هم خالد الاسعد، سرپرست ۸۲ ساله کاوشهای باستانشناسی پالمیرا را پس از مدتی اسارت گردن زد و جسدش را به ستون یکی از بناهای باستانی آویخت.
سپس در انفجاری مهیب، معبد بعل در شهر پالمیرا سه برج «ایلابل»، «ویملیکو» و «وکیتوت» و «طاق پیروزی» را منهدم کردند.
بازسازی میراث فرهنگی سوریه در نبود جامعه محلی
بعد از عقبنشینی داعش از این منطقه، بحث بازسازی پالمیرا به عنوان نشانهای از یک جامعه چندفرهنگی در خاورمیانه درگرفت. به عنوان نخستین تلاش در این جهت، انستیتو باستانشناسی دیجیتال در دانشگاه اکسفورد با همکاری دانشگاه هاروارد، با چاپگر سهبعدی طاق پیروزی پالمیرا را بازآفرینی کرد و در میدان رافالگار لندن به نمایش گذاشت. برخی از کارشناسان با بازآفرینی پالمیرا به این شکل مخالف بودند. برای مثال میتوان از آنی سارتر فوریا، تاریخدان فرانسوی یاد کرد. او که کارشناس آثار باستانی سوریه است و از چهل سال پیش تاکنون درباره پالمیرا تحقیق کرده و از سوی یونسکو مأمور رسیدگی به وضع این محوطه باستانیست اعتقاد دارد که نوسازی و بازآفرینی آثار منهدم شده، پالمیرا را به یک «دیسنیلند» تبدیل میکند.
مرکز شاتوک (Shattuk Center) وابسته به مدرسه سیاست عمومی دانشگاه اروپای مرکزی (CEU) «پروژه حلب» را با هدف تسهیل و تسریع روند بازسازی شهرهای سوریه، شنیده شدن صدای پناهندگان و درسآموزی از بازسازی شهرهای جنگزده دیگر فعالیت میکند.
در سوریه محوطههایی وجود دارند که قابل بازسازی نیستند. علاوه بر این حفاریهای غیرمجاز در محوطههای باستانشناسی رایج است و اشیای ارزشمند متعددی سرقت شدهاند و بنابراین خاستگاه و بستر خود را از دست دادهاند.
بعد از این که اعتراضات مسالمتآمیز به مناقشات مسلحانه بدل شد، واضح بود که هیچ ملاحظهای پیرامون حفاظت از میراث وجود ندارد. با بالاگرفتن شدت جنگ در آن محوطهها، جوامع محلی این نواحی را ترک کردند و گروههای مسلح آنها را به تصرف درآوردند. بنابراین مشارکت جوامع محلی در بازسازی میراث فرهنگی سوریه مانند عراق پیش نمیرود. با اینحال رغبت بینالمللی زیادی به حفاظت از آثار باستانی سوریه وجود دارد. پروژههایی هم در این زمینه تعریف شده، مانند پروژه حراست اضطراری از میراث سوریه که پروژهای است متعلق به یونسکو و تحت حمایت مالی اتحادیه اروپا قرار دارد، برنامههای میراثیِ مردمنهاد انجمن پژوهشهای برونمرزی آمریکا (ASOR) و آرشیو میراث سوریه در آلمان و در نهایت انجمنهایی نظیر انجمن حفاظت از آثار باستانی سوریه و میراث در خدمت صلح هم وجود دارند. همه این پروژهها با این معضل مواجهاند که در خارج از سوریه و بدون همکاری با متخصصان مشغول در محوطه عمل میکنند و تنها منبعشان تصاویر ماهوارهایِ باکیفیت است. در عراق اما جوامع محلی در بازسازی ویرانگریها نقش فعال دارند.
اهداف داعش از ویرانگری فرهنگی
ابتدا تصور میشد که چنین ویرانگریها و غارتگریهای فرهنگی یک نمایش رسانهای برای جلب توجه جهانیان و هراسافکنیست. اما پژوهشگران با مطالعه نشریات گروه دولت اسلامی (داعش) از جمله نشریه «دابق» و الحیات نشان میدهند که داعش میراث فرهنگی عراق و سوریه را در یک چارچوب الهیاتی برای ایجاد یک دولت اسلامی ناب از نظر ایدئولوژیکی بر دو محور نابودی اماکن مذهبی مسیحیان و ایزدیها و نابودی میراث فرهنگی قبل از اسلام در عراق و سوریه انجام میدادند.
ایرینا بوکووا، دبیر کل وقت یونسکو ویرانگری فرهنگی داعش در محوطه باستانی پالمیرا را محکوم کرده و گفته بود:
انهدام روشمند نمادهای متنوع فرهنگی سوریه نمایانگر اهداف مهاجمان است. آنها میخواهند به مردم سوریه تفهیم کنند که از هویت ملی و میراث فرهنگیشان میبایست چشم بپوشند.
دبیرکل وقت یونسکو گفته بود داعش با انهدام این نمادهای فرهنگی قصد دارد تنوع و رنگارنگی فرهنگی در سوریه را از بین ببرد.
تلاش جامعه محلی برای بازسازی اماکن تاریخی و مذهبی عراق
اکنون ده سال پس از این غارتگریها و ویرانگریهای فرهنگی، ایزدیها و مسیحیان عراق در یک حرکت شهروندی در حال بازسازی اماکن مذهبی و محوطههای تاریخی ویراناند.
بنجامین عیسیخان، استاد دانشگاه دیکن استرالیا در پژوهشی نشان میدهد که ویرانی آثار میراث فرهنگی در عراق، تأثیر عمیقی بر کسانی که جان سالم به در بردهاند بر جای گذاشته است.
عیسیخان در چارچوب این پژوهش با ایزدیها و مسیحیانی که مورد اذیت و آزار قرار گرفتند وارد گفتوگو شده و تأثیرات تخریب فرهنگی هدفمند در مناطقی که آنها سکونت داشتند را بررسی کرده است.
بر اساس این پژوهش برخی از این افراد واکنشهای عاطفی شدیدی به تخریب آثار میراث فرهنگی نشان میدهند. برخی دیگر تخریب میراث فرهنگی را به عنوان بخشی از کارزار نسل کشی داعش و عزم آن برای پاکسازی کشور از وجود اقلیتهای قومی و مذهبی درک کردهاند. آنها معتقدند که حمله به میراث فرهنگی، نماد و نشانهای از حمله به مردم است. یکی از ایزدیها گفته است:
حملهها به مکانهای میراث فرهنگی بخشی از «نسلکشی فرهنگی داعش» است. آنها میخواستند هر چیزی که ما را به فرهنگ و میراثمان مرتبط میکند، نابود کنند. داعش دقیقاً میدانست که دارد چه میکند. آنها به زنان تجاوز کردند، جامعه را تحت تأثیر قرار دادند، اقلیتهای مذهبی را مجبور کردند که اسلام بیاورند تا آنها ایمان خود را از دست بدهند. و اماکن مذهبی و زیارتگاههایشان را منفجر کردند و جایی برای عبادت باقی نگذاشتند.
گروهی از مصاحبهشوندگان از روستاهای بشیقه و بهزانی با شور و شوق در مورد ابتکاری که اندکی پس از آزادسازی زادگاهشان از کنترل داعش در سال ۲۰۱۷ آغاز کردند، صحبت کردند.
عیسیخان در گفتوگو با قنطره میگوید:
زن و مرد، پیر و جوان، ایزدیها و مسیحیان گرد هم آمدهاند تا شهرهای خود، به ویژه مکانهایی که برای آنها مقدس است را بازسازی کنند.
او در ادامه میافزاید این گروه ابتدا از مکانهای ویران شده بازدید کردند و بعد از تخمین ابعاد ویرانگریها و غارتگریها برای بازسازی پول جمع کردند. اکنون بعد از یک دهه، معابد و کلیساها بازسازی شدهاند.
جشنهای ملی مجدداً برگزار میشوند، کنسرتهای موسیقی محلی برگزار میشوند، مردم بر اساس رسوم و اعتقادات خود ازدواج میکنند. با بازگشت زندگی، حمایتهای مردمی از بازسازی میراث فرهنگی و اماکن تخریبشده مذهبی نیز افزایش پیدا کرده است. عیسیخان میگوید:
این نمایش مقاومت قابل توجه مردم بود. گروه دولت اسلامی پیروز نشده بود و در حالی که زندگی هرگز مثل سابق نخواهد بود، ادامه یافت.
چنین الگویی را در گستره تاریخ ایران بعد از اسلام و از جمله در سالهای بعد از انقلاب بهمن ۵۷ هم میتوان بازیافت. مردم نسبت به میراث فرهنگی و اماکن مذهبی غیراسلامی حساس هستند. انجمنهای مردمنهاد و کارشناسان میراث فرهنگی در بسیاری از شهرهای تاریخی و باستانی ایران بارها مانع از تخریب آثار میراث فرهنگی با انگیزههایی مانند سودجویی یا غارتگری و یا با انگیزههای ایدئولوژیک مانند گسترش شیعهگری در جنوب ایران شدهاند.