می‌توان گفت در هر سه مرتبه‌ای که پاریس میزبان المپیک بوده، یعنی سال‌های ۱۹۰۰، ۱۹۲۴ و ۲۰۲۴، تغییر چشمگیری در کیفیت و راهبرد المپیک به وجود آمده و بر وزن تاریخی و نمودهای اومانیستی آن افزوده شده است. در المپیک سپری شده نیز، ایده‌ها و ابتکارات قابل توجهی به بار آمد که اهمیت دارند. 

 پیش‌تر در مورد ویژگی‌های این مسابقات جهانی نوشته‌ام. در افتتاحیه‌ی بی‌نظیر و رادیکال المپیک امسال و کلاً در جریان برگزاری مسابقات دیدیم که فضا و حال و هوای این دوره از رقابت‌ها، به نمودهای زنانه و جنسیتی معطوف است و در المپیکی که برای نخستین بار در جهان، تعداد ورزشکاران زن و مرد به تعادل رسیده‌ بودند، به مقوله‌ی تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های جنسی به طور بارز پرداخته شد. پیش از آن هم انجمن‌هایی مانند «صدای سارا» کوشیدند که به مساله‌ی مهم آزار جنسی ورزشکاران زن بپردازند که در رسانه‌های المپیک، این مساله را برجسته کردند. (ن. ک. به اینجا)

سنت‌شکنی پاریسی‌ها هر چند که به ذایقه‌ی محافظه‌کارها و افرادی از طیف مذهبی‌ خوشایند نبود، اما توانست به طور آشکاری در مقوله‌ی حذف انواع تبعیض نژادی، جنسیتی و جنسی و نیز برگزاری گردهمایی‌های بزرگ با آسیب حداقلی برای محیط زیست موفق باشد. 

در این میان با ایده‌ی اجتماعی «ورزش برای همه» ، برنامه‌ی مسابقه‌ی «ماراتن همگانی»، در دو مسیر کوتاه و بلند برنامه‌ریزی شد. 

یک شب قبل از به پایان رسیدن المپیک، در ساعت ۲۱ دهم اوت، درست قبل از غروب آفتاب، در ابتکاری بی‌سابقه، بیش از چهل هزار نفر از مردم عادی، مشتمل بر گردشگران، ورزشکاران غیرحرفه‌ای و شهروندان عادی در میان «جشن بی‌کران» پاریس، از مقابل شهرداری مرکزی در دو مسیر مختلف، «ماراتن برای همه» را آغاز کردند. 

شرکت کنندگان از ۱۲۷ کشور جهان دو مسیر مختلف را می‌توانستند انتخاب کنند: مسیر بلند ۴۲,۱۹۵ کیلومتری که فاصله‌ی بین پاریس-ورسای را در بر می‌گیرد و مسیر کوتاه ۱۰ کیلومتری که از خیابان‌های داخل شهر عبور می‌کرد و طوری تنظیم شده بود که از مقابل بناهای مشهور، همچون «مجموعه‌ی انولید» هم بگذرد.

آن‌طور که اعلام شد، مسابقه‌ در مسیر بلند «مارتن برای همه» ادای احترام به لحظه‌ای مهم در تاریخ انقلاب بزرگ فرانسه است که آن هم بی‌ربط به زمینه‌ی پیش‌بینی‌شده‌ی المپیک و مسائل زنان نیست. 

Ad placeholder

این مسابقه یادآور راهپیمایی زنان معترض از پاریس به ورسای در تاریخ ۵ اکتبر ۱۷۸۹ است؛ راهپیمایی مهمی که طی آن، در اوان انقلاب، چندین هزار زن با شمشیر و اسلحه، در مسیری طولانی، خود را به کاخ ورسای رساندند تا پادشاه و خانواده‌اش را در اوج دوران افزایش قیمت نان ‌و گوشت و مشکلات پایتخت، به پاریس بازگردانند، و او را وادارند که تدبیری برای مشکلات بیندیشد. 

 زنان شورشی مسلح موفق شدند پس از محاصره‌ی کاخ ورسای، شاه را مجبور کنند که به پاریس برگردد. لحظه‌ای که در تاریخ ۶ اکتبر ۱۷۸۹ کالسکه‌ی شاه و همراهان از میان زنان انقلابی می‌گذشت، نقطه‌ی عطف مهمی در تاریخ فرانسه و تاریخ دنیای آزاد رقم خورد که پیروزی محتوم اراده‌ی انسان‌ها و زنان را بر سرنوشت مقدر گواهی می‌‌داد. شمار زیادی از زنان جوان هیاهوکنان، با همان شمشیرها و کاردهایی که داشتند، به دنبال کالسکه‌ی شاه دویدند تا مانع برگشت احتمالی شاه به ورسای و تغییر عقیده‌ی او بشوند. 

در پی آن شورش، لویی شانزدهم به پاریس برگشت و سیر تحولات به سرعت پیش رفت که در نهایت به پیروزی انقلاب و فروپاشی سلطنت رسید. شاه نیز دیگر تا لحظه‌ی پایان عمرش، پاریس را ترک نکرد. 

دستاورد بسیار مهم‌ دیگر این شورش، غیر از کشاندن او به پاریس و آغاز تحولات منجر به فتح باستیل، اعمال قدرت مردمی به شاه در پذیرش «اعلامیه‌ی حقوق بشر و شهروندی» [Déclaration des droits de l’homme et du citoyen] بود. لویی شانزدهم، ناگزیر پیش از حرکت، برای فرونشاندن نسبی خشم مردم، اعلامیه را که در۲۶ اوت همان سال توسط «مجمع ملی فرانسه» تصویب شده بود، امضا کرد. این اعلامیه به عنوان یکی از اسناد پایه‌ای انقلاب فرانسه شناخته می‌شود و اصول حقوقی و سیاسی مهمی را که به آزادی‌ها و حقوق اساسی انسان‌ها اشاره دارد، به رسمیت می‌شمرد. ‌

«ماراتن ناشناس‌ها» در شب‌های انتهایی برگزاری المپیک، شبیه‌سازی و یادآوری رخداد مهمی در تاریخ انقلاب فرانسه بود. این نوآوری، در هماهنگی با کمیته‌ی برگزاری مسابقات و نیز زمینه‌ی کلی حاکم بر المپیک ۲۰۲۴، که پررنگ کردن مبارزات زنان و مسایل مربوط به تبعیض‌های جنسیتی بود، جایگاه مناسبی یافت و مقامات المپیک اظهار امیدواری کرده‌اند که این ابتکار بی‌سابقه، به رویه‌ای معمول در دوره‌های بعد بدل شود.

ویدیوی زیر نماهایی از این مسابقه‌ی همگانی در پاریس را نشان می‌دهد:

Ad placeholder