چراغ‌های سبز یکی پس از دیگری برای بازگشت کیمیا علیزاده به ایران روشن می‌شوند.

کیمیا عیلیزاده دختری که تا سال ۲۰۱۸ برای تیم ملی تکواندوی ایران می‌جنگید و با چهره‌ای سرشار از امید، اولین زن ایرانی شد که مدال المپیک (برنز ۲۰۱۶) را به دست آورد؛ او در آغاز سال ۲۰۲۰ تصمیم به ترک ایران و مهاجرت به اروپا گرفت. او درشبکه‌های اجتماعی نوشت که این مهاجرت، حاصل فشارهای اجتماعی و محدودیت‌هایی است که به‌عنوان یک زن ورزشکار در ایران تحمل کرده بود.

در المپیک ۲۰۲۰ توکیو، کیمیا علیزاده نه با پرچم ایران، بلکه زیر پرچم تیم پناهندگان به میدان رفت. اما مسیر او به اینجا ختم نشد؛ او تابعیت بلغارستان را پذیرفت و در رقابت‌های قهرمانی اروپا، مدال طلا را از آن خود کرد.

پس از آن او در المپیک ۲۰۲۴ پاریس مدال برنز را بر گردن آویخت، رقابت‌های المپیک اما برای او فقط به مبارزه کردن با حریفان ختم نشد و یک‌بار دیگر مقابل دوست و هم‌تیمی خود به میدان رفت و این‌بار شکست خورد.

اما یکی از به یادماندنی‌ترین لحظات المپیک برای ایرانیان لحظه‌ای رقم خورد که کیمیا علیزاده و ناهید کیانی، دو دختر ایرانی، پس از یک مبارزه نفس‌گیر، روی سکوی مدال با هم روبرو شدند و پس از آن یکدیگر را در آغوش کشیدند. این اتفاق برای اغلب مردم ایران چیزی فراتر از یک لحظه ورزشی بود و این دوستی و همبستگی، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت.

اولین چراغ سبز؛ آذری جهرمی

در حالی‌که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران این تصویر را سانسور کرد و برخی از مجریان تلویزیونی هم کیمیا علیزاده را «وطن‌فروش» نامیدند. علی آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات اولین چراغ سبز را روشن کرد و در پیام تبریکش به ناهید کیانی از «آغوش باز وطن برای کیمیاها» نوشت.

او که در حلقه نزدیکان مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور جدید ایران است، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

ایران خانه همه ایرانی‌هاست؛ کاش کیمیا به ایران بازگردد و دوباره برنده باشد.

این پیام، اولین نشانه از دعوت به بازگشت بود.

عارف چراغ دوم

محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، نیز از این قافله عقب نماند و گفت:

به ورزشکاران عزیز کشورمان تبریک می‌گویم که در المپیک در دو صحنه پیروز شدند. یکی صحنه رقابت بود که در خیلی از موارد ما برای اولین بار به این پیروزی رسیده بودیم. فراتر از آن در صحنه اخلاق بود که احساس غرور می‌کردیم مخصوصا وقتی رفتار و کردار ورزشکاران را نسبت به جوانان هموطن خود می‌دیدیم، جوانانی که به هر دلیلی تصمیم به مهاجرت گرفتند که حق هر فرد است. پیام این ورزشکاران این بود که وطن آمادگی کامل برای پذیرش فرزندان خود را دارد و ان‌شاءالله شاهد مهاجرت معکوس باشیم. ما برای جوانان برجسته و زبده و هموطنان عزیز که به هر دلیل مهاجرت کردند، افتخار خدمتگزاری آن‌ها در داخل کشور را پیدا می‌کنیم.

آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران، نیز در حرکتی مشابه، تصویری از لحظه آغوش کیمیا و ناهید را منتشر کرد و نوشت:

این حرکت انسان‌دوستانه ناهید کیانی برای در آغوش کشیدن کیمیا، درسی برای ماست. باید آغوش وطن برای بازگشت همه آنان که رفته‌اند باز باشد.

ضمانت هادی ساعی

در این میان، هادی ساعی، رئیس فدراسیون تکواندو، به عنوان آخرین نفر تا به امروز وارد این داستان شد و گفت که کیمیا می‌تواند بدون هیچ مانعی به ایران بازگردد، اما دیگر قادر نخواهد بود برای تیم ملی ایران مبارزه کند. او در مصاحبه‌ای با پارسینه اعلام کرد:

همه ما دوست داریم کیمیا به وطن بازگردد. او از خانواده ماست. اما چون برای کشور دیگری مبارزه کرده، حتی اگر به ایران بازگردد، از لحاظ قانونی نمی‌تواند برای ایران مبارزه کند.

او توضیح داد که هر تکواندوکاری که برای تیم ملی کشور دیگری بازی کند، برای ۲ سال نمی‌تواند برای کشوری مبارزه کند و اگر در المپیک بازی کند، برای ۳ سال نمی‌تواند. بدین ترتیب کیمیا علیزاده در صورت برگشت به ایران تا ۳ سال آینده نمی‌تواند بازی کند. البته بحث ما اصلا بازی کردن یا نکردن ایشان نیست.

آقای ساعی در پاسخ به این سوال که «آیا این موضوع را ضمانت می‌کند؟»، گفت:

بله با ضمانت بنده. ما هم این ضمانت را از جای دیگر گرفته‌ایم. دوستان همه واقعا نظرشان مثبت است و همه دوست دارند برگردد. انتظار این را هم ندارند که بازی کند، چون کشور خودش است و می‌تواند بدون هیچ مشکلی بازگردد.

Ad placeholder

تغییر موضع رییس فدراسیون

این سخنان در حالی مطرح می‌شود که هادی ساعی، زمانی که کیمیا علیزاده ایران را ترک کرد، در مصاحبه‌ای گفته بود:

نمی‌دانم چرا برخی یک‌باره یادشان می‌آید که مهاجرت کنند و لذت زندگی در جایی دیگر را بر عزت ایران ترجیح دهند. از نظر من، پناهندگی یک ذلت است.

کیمیا علیزاده در آن زمان، در واکنش به این سخنان نوشت:

آقای ساعی من مهاجرت کردم تا مثل شما نباشم. من اگر می‌خواستم رفتارهای شما را تقلید کنم، بیش از شما می‌توانستم به ثروت و قدرت برسم. اما من به این‌ها پشت کردم. من انسانی هستم که می‌خواهم در مسیر انسانیت باقی بمانم.

او همچنین هادی ساعی را «زن‌ستیز» خطاب کرد و افزود:

شما همیشه فکر می‌کردید که چون من زن هستم، نمی‌توانم حرف بزنم. روح من در دنیای آلوده اقتصادی و سیاسی شما نمی‌گنجد. من از دنیا چیزی جز تکواندو، امنیت و زندگی شاد نمی‌خواهم.

واکنش کیمیا به خبر بازگشتش

اما پس از صحبت‌های اخیر هادی ساعی، کیمیا علیزاده که مدت‌ها در برابر حواشی سکوت کرده بود، در صفحه اینستاگرامش نوشت:

بازگشت من به ایران دروغ محض است. اگر روزی تصمیم به بازگشت بگیرم، نیازی به اجازه یا تضمین کسی ندارم.

او در استوری‌های بعدی از رضایتش نسبت به شرایط زندگی کنونی‌اش سخن گفت:

همه در زندگی‌شان بالا و پایین دارند، اما من از مسیری که طی کرده‌ام خوشحالم. لحظات سخت، شخصیت مرا ساخته‌اند و از روزهای خوب زندگی‌ام لذت برده‌ام. من در حال زندگی کردن هستم و حاضر نیستم هیچ بخشی از زندگی‌ام را تغییر دهم.

کیمیا علیزاده در ادامه همچنین به شایعات مربوط به جوایز دریافتی‌اش واکنش نشان داد و گفت:

من هیچ‌گاه پاداش مدال طلا دریافت نکردم و اینکه گفته شد به من خانه داده‌اند هم صحت ندارد. من مثل همه ورزشکارانی که در سال ۲۰۱۶ مدال برنز المپیک گرفتند، جایزه‌ای به اندازه مدالم دریافت کردم. اما جایزه اصلی من همیشه محبت و لطف شما بوده است.

این اولین باری است که او پس از مهاجرتش به بخشی از شایعاتی که در فضای مجازی درباره حرفه و زندگی او دست به دست می‌شود، پاسخ می‌داد.

در این میان، برند ورزشی نایک نیز به تازگی با کیمیا علیزاده همکاری کرده و در بازی‌های المپیک پکن، تبلیغی بزرگ با نام او و طرح یوزپلنگ ایرانی، که نماد اوست، بر روی دیوار پمپیدو در پاریس رونمایی کرده است. او در این زمینه هم نوشت که قصد دارد در بخش تبلیغات بسیار گزیده کار کند و هیچ کسب‌وکاری را که به‌طور کامل مورد تایید خودش نباشد، معرفی نمی‌کند.

https://www.instagram.com/p/C-XcWBHoLcc/

Ad placeholder

سوال از مسئولان

با این اوصاف، بازگشت کیمیا علیزاده به ایران فعلا منتفی است و بسیاری از کاربران در فضای مجازی هم معتقدند که در صورت بازگشت او به ایران، همچنان با همان محدودیت‌ها و سرکوب‌هایی مواجه خواهد شد که قبلاً باعث مهاجرتش شده بود.

کاربران سوال کرده‌اند که چه تغییراتی در سیاست‌های ایران رخ داده که اکنون از کیمیا دعوت به بازگشت می‌شود؟

آیا این چراغ‌های سبز، راه را برای بازگشت هموار خواهند کرد یا این تنها سرابی در دل کویر سیاست است؟