سهشنبه شب و بامداد چهارشنبه، ۹ و ۱۰ مرداد، تنها در فاصلهی چند ساعت، دو چهرهی برجسته در ائتلاف نیروهای موسوم به «محور مقاومت» در بیروت و تهران کشته شدند.
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، مهمان مراسم تحلیف رئیس جمهوری اسلامی بود و در محل اقامتش کشته شد. روایتها دربارهی نحوهی ترور متفاوتند و هنوز جزئیات دقیق مشخص نیست.
فواد شکر، بلندپایهترین فرمانده نظامی حزبالله هم در منطقهای مسکونی در حومه بیروت کشته شد. حمله هوایی به او به کشته شدن دستکم پنج غیرنظامی ــ سه زن و دو کودک ــ و مجروحیت دهها تن دیگر انجامید. میلاد بیدی، یکی از نیروهای سپاه پاسداران هم همراه فواد شکر معروف به حاج محسن کشته شد.
حالا همگی منتظرند که پاسخ جمهوری اسلامی و حزبالله و دیگر نیروهای «محور مقاومت» به این ترورها را ببینند.
در ادامه تحلیلهای منتشرشده در سی ان ان، واشنگتنپست، نیویورکتایمز، بلومبرگ و والاستریت ژورنال را مرور خواهیم کرد.
نیک روبرتسون ــ سی ان ان
مقاله نیک روبرتسون در سیانان که به وضعیت فعلی تنش میان ایران و اسرائیل میپردازد، گزارش میدهد که ایران ممکن است در ازای دستیابی به آتشبس در غزه، از برنامههای خود برای انتقامگیری از اسرائیل صرفنظر کند.
این موضوع در حالی مطرح میشود که خاورمیانه و بسیاری از کشورهای دیگر در جهان در انتظار اقدام تلافیجویانه جمهوری اسلامی به دلیل ترور رهبر سیاسی حماس، منتسب به اسرائیل هستند. این موضوع در نشست اضطراری سازمان همکاری کشورهای اسلامی که در جده برگزار شد، مورد بحث قرار گرفت.
در این نشست، وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی گرد هم آمدند تا از تبدیل وضعیت به یک جنگ منطقهای گسترده جلوگیری کنند. پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، رهبران جمهوری اسلامی وعده انتقامگیری از اسرائیل را داده بودند. در این میان، تلاشهای دیپلماتیک برای متقاعد کردن ایران به خویشتنداری و پذیرش آتشبس در غزه ادامه دارد.
آمریکا و متحدانش نیز به طور مستقیم به ایران و اسرائیل پیام دادهاند که هیچیک نباید به تشدید تنشها دامن بزنند. گفته میشود که مذاکرات آتشبس وارد مرحله نهایی شده و هرگونه تشدید تنشها میتواند این تلاشها را به خطر بیندازد. برخی از مقامها، از جمله وزیر خارجه اردن، معتقدند که ایران ممکن است به دنبال راهی برای کاهش تنشها باشد.
در نهایت، تمرکز از ایران به سمت حزبالله لبنان تغییر کرده است. نگرانیها در مورد اقدام احتمالی حزبالله بدون دخالت ایران افزایش یافته است، زیرا این گروه نیز به دنبال انتقام از اسرائیل به دلیل ترور یکی از فرماندهان نظامی ارشد خود در بیروت است. در چنین شرایطی، هرگونه اقدام حزبالله میتواند باعث تشدید بیشتر درگیریها و کشاندن ایران به یک جنگ منطقهای شود.
رونن برگمن، آرون بوکسرمن، آدام راسگون و توماس فولر ــ نیویورکتایمز
نویسندگان نیویورکتایمز گزارش میدهند که اسرائیل در حال آمادهسازی برای حملههای تلافیجویانه پیشبینیشده از سوی جمهوری اسلامی و حزبالله است. دولت اسرائیل به مردم خود توصیه کرده است که مواد غذایی و آب را در اتاقهای ایمن و تقویتشده ذخیره کنند، در حالی که بیمارستانها نیز برای انتقال بیماران به بخشهای زیرزمینی آماده میشوند. تیمهای جستجو و نجات نیز در شهرهای بزرگ مستقر شدهاند تا در صورت حملههای احتمالی، آماده باشند.
کابینه امنیتی اسرائیل پنجشنبهشب تشکیل جلسه داد، در حالی که گمانهزنیها درباره پاسخ “دشمنان این کشور” به ترور یک رهبر حزبالله در لبنان و یک مقام ارشد حماس در ایران ادامه داشت. دیپلماتهای منطقهای و بینالمللی تلاش میکنند تا تنشها را کاهش دهند، زیرا جنگ میان اسرائیل و حماس در نوار غزه ممکن است به یک درگیری گستردهتر در منطقه تبدیل شود.
بر اساس اطلاعات موجود، حزبالله لبنان احتمالاً اولین حمله را انجام خواهد داد و پس از آن ایران انتقام خود را خواهد گرفت. این اطلاعات در حالی مطرح میشود که ترور فوآد شکر، فرمانده ارشد نظامی حزبالله، و اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، موجب افزایش تنشها شده است. ایران وعده داده است که به قتل هنیه پاسخ دهد و حسن نصرالله، رهبر حزبالله، نیز اعلام کرده که پاسخ حزبالله به این ترور بسیار شدید خواهد بود.
اسرائیل در ماههای اخیر در حال آمادهسازی دفاعی و هجومی برای مقابله با حملههای احتمالی از سوی ایران و حزبالله بوده است. با این حال، تحلیلگران نظامی معتقدند که ایران و حزبالله میتوانند به اندازه کافی سلاحهای مختلفی را شلیک کنند که سیستمهای دفاعی اسرائیل نتوانند تمام آنها را رهگیری کنند. افزون بر این، احتمال میرود که همکاری بینالمللی که در گذشته در مقابله با حملههای ایران وجود داشت، در این مرحله کمتر باشد، که این موضوع نگرانیها را در مورد احتمال یک جنگ گستردهتر افزایش میدهد.
سون انگل راسموسن ــ والاستریت ژورنال
سون انگل راسموسن در والاستریت ژورنال مینویسد که ایران و متحدانش در حال بررسی این هستند که چگونه به حملههای منتسب به اسرائیل در بیروت و تهران پاسخ دهند، بدون اینکه جنگ گستردهای آغاز کنند که هیچکدام از آنها مایل به ورود به آن نیستند.
به باور او، ایران توان مالی برای یک جنگ تمام عیار با اسرائیل را ندارد، به ویژه با توجه به مشکلات اقتصادی و دولت جدیدی که به تازگی در تهران روی کار آمده است. خاطرات تلخ جنگ هشت ساله با عراق همچنان در ذهن ایرانیان باقی مانده و این کشور ترجیح میدهد از طریق شبکهای از شبهنظامیان خارجی رقبای خود را در منطقه تحت فشار قرار دهد.
حزبالله، گروهی که توسط تهران حمایت میشود، نیز نمیخواهد درگیریهای مرزی ۱۰ ماهه خود با اسرائیل را به یک جنگ تمام عیار تبدیل کند. این گروه دارای زرادخانهای از موشکهاست که میتواند اسرائیل را به شدت تحت فشار قرار دهد، اما رهبران آن شاهد تخریب گسترده غزه توسط اسرائیل از زمان حملات ۷ اکتبر بودهاند و نمیخواهند سرنوشت مشابهی برای لبنان رقم بخورد.
با این حال، ترورهای اخیر که به اسرائیل نسبت داده میشود، حزبالله و ایران را تحت فشار قرار داده تا به نوعی پاسخ دهند. حملات به فرمانده ارشد حزبالله در بیروت و رهبر سیاسی حماس در تهران، همزمان با تحلیف رئیسجمهوری جدید، موجب شده تا این کشورها به دنبال واکنشی متناسب باشند که جنگی گسترده را به دنبال نداشته باشد.
مقامهای غربی بر این باورند که ایران و حزبالله در روزهای آینده حملاتی علیه اسرائیل انجام خواهند داد، اما امیدوارند که دیپلماسی فشرده بینالمللی و استقرار نظامی جدید در منطقه توانسته باشد این حملهها را به تعویق بیندازد یا از شدت آن بکاهد. در عین حال، ایالات متحده به تهران هشدار داده که هرگونه حمله گسترده علیه اسرائیل میتواند ضربهای ویرانگر به دولت تازهانتخابشده و اقتصاد این کشور وارد کند.
اگرچه ایران قبلاً به طور مستقیم با اسرائیل درگیر شده، اما این بار شرایط متفاوت است و ممکن است پاسخ ایران به ترور رهبر حماس در خاک خود متفاوت باشد. یکی از گزینههای ایران میتواند سازماندهی حملاتی از طریق شبهنظامیان متحد در لبنان، یمن، عراق و سوریه باشد، اما این کار نیز با خطرات پیچیدهای همراه است. در همین حال، تلاشهای دیپلماتیک در منطقه همچنان ادامه دارد تا از تشدید تنشها جلوگیری شود.
هال برندز ــ بلومبرگ
مقاله هال برندز در بلومبرگ که به آخرین حملات اسرائیل علیه حماس و حزبالله میپردازد، استدلال میکند که این حملات به عنوان پیامی به ایران و متحدانش تفسیر میشوند. منطقه خاورمیانه به نقطهای حساس رسیده است و اسرائیل با توجه به حملات اخیر خود، در حال آمادهسازی برای واکنشهای احتمالی از سوی ایران و نیروهای نیابتی آن مانند حزبالله و حوثیها است. ایالات متحده نیز در تلاش است تا از اسرائیل دفاع کند و از بروز یک جنگ بزرگتر جلوگیری کند. با این حال، یکی از دلایل اصلی که اسرائیل اکنون به این شدت به “دشمنانش” حمله میکند، از دست دادن اعتماد به توانایی آمریکا در مدیریت اوضاع خاورمیانه است.
طی هفتههای اخیر، اسرائیل دست به حملات متعددی زده است. این حملات شامل ترور محمد ضیف، رهبر نظامی حماس در غزه، حمله هوایی به بندر حدیده در یمن پس از حمله پهپادی حوثیها به تلآویو، و ترور فوآد شکر، فرمانده ارشد حزبالله در بیروت بوده است. علاوه بر این، اسرائیل توانسته اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، را در تهران به قتل برساند. این حملات نشاندهنده تغییر قابل توجهی در استراتژی اسرائیل است که هدف آن بازدارندگی دانسته میشود.
اسرائیل از مدتها پیش، افزایش نفوذ ایران و تقویت نیروهای نیابتی آن در منطقه را یک تهدید جدی میدانسته است. از زمان حملات حماس در هفتم اکتبر، حزبالله و حوثیها نیز به حملات خود علیه اسرائیل ادامه دادهاند و ایران نیز گهگاه در این میان نقش ایفا کرده است. در این شرایط، اسرائیل با اتخاذ یک استراتژی تهاجمیتر، سعی دارد به “دشمنان” خود نشان دهد که توانایی ضربه زدن به اهداف حساس و افراد مهم را حتی در قلب ایران دارد و اگر تحت فشار قرار بگیرد، قادر است به شدت پاسخ دهد.
این استراتژی جدید اسرائیل، اگرچه به منظور بازدارندگی طراحی شده است، اما خطر آن نیز وجود دارد که با حمله به چندین دشمن به طور همزمان، این کشورها را به واکنشهای هماهنگ تحریک کند و به همین دلیل ممکن است یک جنگ منطقهای بزرگتر رخ دهد. در همین حال، اسرائیل از حمایت آمریکا قدردانی میکند، اما از ناکارآمدی استراتژی واشنگتن برای مقابله با برنامه هستهای جمهوری اسلامی و جلوگیری از نفوذ این دولت ناراضی است.
اختلافات میان اسرائیل و آمریکا نیز قابل توجه است. گزارشها حاکی از آن است که جو بایدن از اقدام نتانیاهو برای ترور شکر و هنیه پس از سفر اخیر خود به واشنگتن خشمگین شده است. بایدن به دنبال کاهش تنشها و دستیابی به آتشبس در غزه است، اما اسرائیل بر این باور است که یک آتشبس کوتاهمدت که به تهران و متحدانش اجازه دهد به تقویت تواناییهای خود ادامه دهند، صلح پایداری نخواهد بود. در حالی که نزدیک به یک سال از حملات ۷ اکتبر میگذرد، به نظر میرسد اسرائیل برای یک مرحله شدیدتر از این درگیری چندجانبه آماده میشود، حتی اگر این بار از بروز یک جنگ تمام عیار جلوگیری شود.
مایکل ار. گوردون ــ وال استریت ژورنال
مایل ار. گوردون در وال استریت ژورنال از تهدید تهران از سوی واشنگتن گزارش میدهد: ایالات متحده به ایران هشدار داده است که دولت تازه انتخابشده و اقتصاد این کشور میتوانند ضربهای ویرانگر متحمل شوند اگر ایران بخواهد حملهای بزرگ علیه اسرائیل انجام دهد. این پیام هشدارآمیز به طور مستقیم و از طریق واسطهها به تهران منتقل شده است.
به گفته یکی از مقامهای آمریکایی، ایالات متحده به ایران اعلام کرده که خطر تشدید شدید تنشها در صورت انجام یک حمله تلافیجویانه بزرگ علیه اسرائیل بسیار بالاست و پیامدهای جدی برای اقتصاد و ثبات دولت جدید ایران به دنبال خواهد داشت.
دولت بایدن تلاش زیادی کرده است تا ایران، نیروهای نیابتیاش و اسرائیل را از انجام اقدامات نظامی که ممکن است تنشها در منطقه را افزایش دهد، منصرف کند. هدف واشنگتن این است که امید به آتشبس در غزه را حفظ کند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، نیز تأیید کرده که این پیام به طور مستقیم به ایران منتقل شده، اما جزئیاتی در مورد محتوای آن ارائه نکرده است.
هرچند این پیام تهدیدی برای انجام اقدامات نظامی توسط ایالات متحده علیه ایران نیست، اما به عنوان هشداری به تهران در نظر گرفته شده تا از تحریک واکنش نظامی قدرتمند اسرائیل جلوگیری کند. ایالات متحده همچنین تأکید کرده که آماده است تا برای دفاع از اسرائیل از نیروهای خود استفاده کند، همانطور که در ماه آوریل انجام داد. در همین راستا، هواپیماهای جنگنده F-۲۲ و ناوشکنهای بیشتری به منطقه اعزام شدهاند و یک ناو هواپیمابر آمریکایی نیز در خلیج عمان مستقر شده است.
مقامهای آمریکایی هنوز از میزان و زمان احتمالی پاسخ ایران اطلاع دقیقی ندارند، برخلاف حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در ۱۳ آوریل که در واکنش به کشتن یک فرمانده ارشد نظامی ایران توسط اسرائیل انجام شد. همچنین مشخص نیست که آیا حزبالله قصد دارد همزمان با ایران حملهای هماهنگ انجام دهد یا به صورت جداگانه عمل خواهد کرد. با این وجود، نگرانیها همچنان باقی است که حمله مشترک ایران و حزبالله میتواند دفاع موشکی اسرائیل را به چالش بکشد.
توماس فریدمن ــ نیویورکتایمز
مقالهای به قلم توماس فریدمن به بررسی وضعیت کنونی در خاورمیانه و احتمال مواجهه آمریکا با تصمیمی سرنوشتساز درباره ایران میپردازد. او اشاره میکند که حمله ناگهانی حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، علاوه بر عوامل داخلی در اسرائیل مانند توسعه بیرویه شهرکسازیها و برخوردهای خشن با زندانیان فلسطینی، بخشی از یک کمپین گستردهتر جمهوری اسلامی بوده است برای بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه و به گوشه راندن همپیمانان عرب و اسرائیلی آن قبل از اینکه آنها بتوانند ایران را محاصره کنند.
اگر این درگیریها به یک جنگ تمامعیار میان اسرائیل و ایران و نیروهای نیابتی آن تبدیل شود، رئیسجمهور بایدن ممکن است با یکی از مهمترین تصمیمات دوران ریاستجمهوری خود مواجه شود: آیا باید در کنار اسرائیل وارد جنگ با ایران شود و برنامه هستهای تهران را هدف قرار دهد؟ جمهوری اسلامی از طریق شبکهای از نیروهای نیابتی خود در منطقه به دنبال جایگزینی ایالات متحده به عنوان نیروی غالب در خاورمیانه است و تلاش میکند اسرائیل را از طریق حملات مداوم تضعیف کند.
نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در این میان نقشی پیچیده دارد. فریدمن به این نکته اشاره میکند که نتانیاهو ممکن است با ترور اسماعیل هنیه در تهران به دنبال تحریک تهران و کشاندن آمریکا به درگیری بوده باشد، تا از شکستهای داخلی خود پس از حملات ۷ اکتبر فرار کند. اگرچه نتانیاهو بارها منافع آمریکا را تحت تأثیر قرار داده، اما باید به این واقعیت هم توجه کرد که ایران به عنوان یک قدرت امپریالیستی بزرگ در منطقه، از طریق نیروهای نیابتی خود در کشورهای مختلف عربی، سیاستهای این کشورها را تحت کنترل گرفته است.
از سوی دیگر، دولت بایدن در تلاش است تا با ایجاد شبکهای از اتحادهای گسترده در خاورمیانه، چین را مهار و ایران را منزوی کند. برنامههایی مانند IMEC و توافقهای اقتصادی میان آمریکا، اروپا، هند و کشورهای خلیج فارس به منظور مقابله با نفوذ ایران طراحی شدهاند. ایران نیز به وضوح از این تهدیدها آگاه است و سعی دارد از طریق حماس و سایر نیروهای نیابتی خود این تلاشها را خنثی کند.
فریدمن در پایان تاکید میکند که اسرائیل با همکاری با تشکیلات خودگردان فلسطین میتواند هم ایران را از نظر سیاسی منزوی کند و هم به تقویت ائتلاف آمریکا-اسرائیل-عرب بپردازد. اما برای این کار نتانیاهو باید منافع کشورش را بر منافع سیاسی شخصی خود ترجیح دهد و از همکاری با گروههای افراطی داخلی صرفنظر کند. اگر نتانیاهو این مسیر را انتخاب کند، ایران دیگر نخواهد توانست اهداف امپریالیستی خود را در پوشش حمایت از فلسطین پنهان کند.
دیوید ایگناتیوس ــ واشنگتنپست
در این مقاله، دیوید ایگناتیوس، روزنامهنگار ارشد واشنگتنپست، به تلاشهای دیپلماتیک و نظامی جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، برای جلوگیری از وقوع یک جنگ فاجعهبار در خاورمیانه میپردازد. در هفتههای اخیر، بایدن تلاشهای گستردهای را برای کاهش تنشها بین ایران و اسرائیل انجام داده است. این تلاشها شامل مذاکرات محرمانه با ایران برای جلوگیری از اقدامات تلافیجویانه بزرگ، هشدارهای صریح به بنیامین نتانیاهو برای جلوگیری از ممانعت از آتشبس در غزه و اعزام ناوگان دریایی و هوایی آمریکا به منطقه برای حمایت از اسرائیل و دیگر متحدان آمریکا در صورت شکست بازدارندگی است.
با وجود این تلاشها، خطر وقوع جنگی گسترده در منطقه همچنان بسیار بالا است. با این حال، مقامهای کاخ سفید اعلام کردهاند که باور دارند این تلاشها ممکن است نتیجهبخش باشد، زیرا ایران در حال بررسی مجدد برنامههای تلافیجویانه خود پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در تهران است. همچنین، حزبالله، نیروی نیابتی ایران در لبنان، همچنان به عنوان یک عامل غیرقابل پیشبینی در معادلات منطقه باقی مانده است.
یکی از مسائل پیچیده در واکنش تهران به ترور هنیه، سردرگمی در مورد چگونگی مرگ او بود. جمهوری اسلامی ابتدا اعلام کرد که او توسط یک موشک اسرائیلی کشته شده، اما اکنون به نظر میرسد که او توسط یک بمب مخفی کشته شده باشد. این تغییر در برداشت ممکن است به یک واکنش متفاوت از سوی ایران منجر شود. همچنین، نمایش قدرت نظامی آمریکا در منطقه و پیامهای محرمانه کاخ سفید به تهران از طریق سفارت سوئیس و نمایندگی ایران در سازمان ملل، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی را از اقدامات تلافیجویانه بزرگتر منصرف کرده باشد.
بایدن همچنین در مذاکرات خود با نتانیاهو با چالشهای پیچیدهای روبرو بوده است. بایدن پس از یک مکالمه تلفنی شدیداللحن با نتانیاهو، از او خواست تا از ایجاد مانع برای آتشبس و آزادی گروگانها در غزه خودداری کند. به نظر میرسد که نتانیاهو پس از این مکالمه به سمت پذیرش توافق آتشبس بدون اصلاحات اضافی حرکت کرده است، اگرچه در ابتدا خواستار تغییراتی بود که میتوانست توافق را به خطر بیندازد.
در نهایت، بایدن تصمیم گرفته که بهترین راه برای جلوگیری از فاجعه، ترکیبی از بازدارندگی و دیپلماسی است. با وجود تمامی اختلافات گذشته با نتانیاهو، کاخ سفید تأکید کرده که هیچ فاصلهای بین آمریکا و اسرائیل وجود ندارد و ایالات متحده به طور کامل پشت توافق آتشبس و آزادی گروگانها ایستاده است.
حق طبیعی ایران است که به تهدید عملیاتی اسرائیل بعنوان یک کشوری که تابع هیچ یک از قوانین بین المللی نیست،پاسخ کوبنده بدهد.
حملات اسرائیل به مردم بی دفاع غزه باعث رسوایی هرچه بیشتر آمریکا،انگلیس و فرانسه شده و در دراز مدت بیشتر می شود و همچنان از درون متلاشی خواهند شد.افکار عمومی جهان بیدار شده و مردم از دین اسلام استقبال بیشتری خواهند نمود. امیدوارم مسئولین آمریکایی و اروپایی به خود آیند و دست از حمایت اسرائیل بردارند. چرا که زمینه افول حکومت خود را فراهم میکنند.
ابی / 11 August 2024