آیا شما یک فمینیست هستید؟ برخی به راحتی جواب «بله» میدهند و برخی با گفتن اینکه با این «جنبش مردستیز» کاری ندارند، جواب منفی میدهند.
فمینیسم در هر جایی از جهان ممکن است ویژگیهای محلی مشخصی پیدا کند و بهعنوان مثال در ایران و آمریکا چالشهای یکسانی بر سر راه فمینیسم نباشد. اما جنبش فمینیسم در عینحال واقعیتی را تجربه میکند که کم و بیش مشترک و جهانی است.
مؤسسه «ایپیای» (APA یا The American Psychological Association) که از مؤسسههای معتبر روانشناسی در ایالات متحده آمریکاست، با مطرح کردن این سؤال که «فمینیسم امروز چه معنایی دارد و چرا همچنان نگاهها به این جنبش نگاههای مثبتی نیست؟» به بررسی این موضوع پرداخته است. به اعتقاد سینتیا دی لاس فونتس، مدیر سابق بخش انجمن روانشناسی زنانِ این مؤسسه، برداشتهای منفی، ناشی از تحریف رسانهای از واقعیت فمینیسم است؛ جنبشی که رسالتش برابری جنسیتی در جامعه، محل کار و خانه است. سینتیا میگوید: بسیاری از زنان و مردان جوان نمیدانند برابری که جنبش زنان سالها به دنبال آن بوده هنوز محقق نشده است.
سینتیا در این مقاله با اشاره به دادههایی که از کارگروه انجمن فارغ التحصیل دانشجویان روانشناسی در ایالات متحده آمریکا به دست آمده و غیر مرتبط با فمینیسم و رسالتش نیست میگوید:
طبق گزارشهای مرتبط منتشرشده از سوی ایپیای، دستمزدها در حرفه روانشناسی نابرابر است و میانگین حقوق زنان به طور کلی کمتر از مردان است. این شکاف هرچه به سطح بالاتر حرفهای میرسد بیشتر و بیشتر میشود. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی انجمن اساتید دانشگاههای آمریکا، در همه رشتهها اساتید زن ۱۲ درصد کمتر از اساتید مرد درآمد دارند. همچنین تعداد اساتید مرد تمام وقت در دانشگاهها دو برابر زنان است.
مؤسسه ایپیای در نشریه خود با نام «gradPSYCH» با طرح سؤالهایی مرتبط با فمینیسم از تعدادی از روانشناسانی که خود را فمینیست میدانند به بررسی وضعیت فمینیسم پرداخته است. این نشریه در ابتدا با طرح سؤال «امروز فمینیسم چه معنایی دارد؟» گذری بر تعریف از فمینیسم داشته. گومز، فارغ التحصیل رشته زبان فرانسوی و روانشناسی در دانشگاه ایالتی نیومکزیکو در این رابطه به این نشریه گفته است:
فمینیسم همان فهمی است که به زنان این اراده را میدهد که بدون ترس از قضاوت و مسخره شدن همانطوری زندگی کنند که میخواهند. همانی باشند که هستند. فمینیسم هماناندیشهای است که زنان را تشویق میکند همانگونه که میخواهند زندگی کنند. برای آنچه میخواهند مبارزه کنند نه اینکه منتظر باشند تا دیگران آن را به صورت صدقه به آنها بدهند.
نادیا حسن دانشجوی سال چهارم روانشناسی در دانشگاه آکرون هم فمینیسم را جنبشی دانسته است که با قدرت دادن به زنان به آنها این توانایی را میدهد تا به اهدافشان برسند.
نشریه متعلق به سازمان روانشناسی آمریکا در ادامه از اعضای خود در خصوص بزرگترین چالشی که فمینیسم با آن روبهروست پرسیده است. ای لاس فیونتز روانشناس در این خصوص به این رسانه گفته است:
امروز بسیاری از جوانان تصور میکنند زنان به حقوق خود رسیدهاند. میگویند ما قوانین حمایتی از زنان داریم؛ قوانینی که از زنان در مقابل تبعیض جنسیتی محافظت میکند. اما آنها نمیدانند همچنان گروهها و افراد زیادی هستند که علیه حقوق زنان مانند حقوق باروری و دستمزد برابر فعالیت میکنند. زنان همچنان در تمام دنیا دستمزد کمتری از مردان دریافت میکنند.
مردسالاری برچیده نشده است
اولیویا اسپین روانشناس و استاد مطالعات زنان در دانشگاه سن دیگو در خصوص نابرابری دستمزدها بین زنان و مردان در دنیای امروز به بهانههای که برای توجیه این نابرابری آورده میشود اشاره کرده است و گفته است:
میگویند شاید زنان بهخوبی مردان کار نمیکنند و بسیاری از زنان سرکار نمیروند و در خانه میمانند و از بچهها مراقبت میکنند. اما مطالعات نشان میدهد حتی در مواردی که زنان درآمد بیشتری از مردان دارند خانواده به مکانی نقل مکان میکند که مرد در آن مکان شغلی پیدا کرده است. برای بسیاری از زنان هنوز داشتن یک مرد در زندگی حرف اول را میزند و آنها [به اجبار] برای راضی نگهداشتن مرد هرکاری میکنند. وقتی زنی شاغل است همچنان کارهای خانه به عهده او است. حتی زمانیکه مردان در کارها «کمک» میکنند معمولاً کارهایی را به عهده میگیرند که میتوان آنها را به تعویق انداخت.
همانطور که آرلی هوشیلد در کتاب شیفت دوم گفته است کارهای فوریتر همانند پخت و پز و تعویض پوشک بچه همچنان به عهده زنان است. یکی از موارد جنجالی که درای پیای در خصوص آن صحبت میشود این است که با زنانه شده روانشناسی، این رشته اعتبار خود را از دست میدهد. این باور، نگاه و باوری است که وضعیت فعلی زنان را بخوبی به تصویر میکشد و نشان میدهد ما همچنان نیاز به تغییر در مقیاس وسیعتر در خصوص نگرش به مسائل مرتبط با زنان داریم.
«به زنان قدرتمند به چشم یک تهدید نگاه میشود»
سؤال بعدی مطرحشده از سوی مؤسسه ایپیای سؤال این سوال چالشیست: «چرا امروز فمینیسم همچنان برای بسیاری بار معنایی بدی را به همراه دارد؟» بسیاری از پاسخدهندگان به نقش رسانهها در ایجاد تصویر نادرست و کلیشهای از فمینیسم اشاره کرده اند. دوتولو، روانشناس و دانشجوی مطالعات زنان در این خصوص گفته است: «به جنبش زنان قدرتمند به چشم یک تهدید نگاه میشود. رسانهها تصویر کلیشهای و نادرستی از این زنان قدرتمند ساخته است، زنان سوتینسوز! یک دلیل دیگر این است که بسیاری از مردم نمیخواهند برچسبی بهشانزده شود. بسیاری از آنها از اینکه فمینیست خوانده شوند حالت تدافعی دارند. عدهای دیگر جنبش زنان را جنبشی سیاسی میدانند. این نگاه به تقویت مردسالاری کمک میکند. و پذیرفتن وجود نابرابری ساختاری را دشوارتر میسازد.»
اصلاح «زنان سوتینسوز» به مناسبت سیزده اکتبر، روز جهانی بدون سوتین(سینهبند) بر میگردد. این روز با هدف افزایش آگاهی نسبت به سرطان پستان نامگذاری شده است. با اینحال بهخاطر تلقیهای جنسی نسبت به پستان زنان، برخی ادعا میکنند این روز صرفاً جنبه جنسی دارد به همین دلیل به مخالفت با آن پرداخته اند.
سوال آخری که نشریه ایپیای از روانشناسان عضو پرسیده است این است که بهنظر آنها آیا امروز فمینیسم نیاز به تعریف دوباره دارد؟ کیت ریچموند، دکترای روانشناسی از دانشگاه پنسیلوانیا معتقد است:
بله، نگاه و برداشت از فمینیسم باید تغییر کند. یک برداشت نادرست این است که میگوید فینیستهای موج سوم (از دهه هشتاد تا امروز) به اندازه کافی فعال نیستند و از آنچه قبلاً در این جنبش به دست آمده است قدردانی نمیکنند. من بااین نظر موافق نیستم. من فکر میکنم ما باید برای آنچه موج دوم فمینیسم (دهه ۶۰ و ۷۰) ایجاد کرده است ارزش قایل شویم و در عین حال نوآور و انعطافپذیر هم باشیم. باید در مسیری حرکت کنیم که برای همه زنان صرف نظر از نژاد، قومیت، طبقه اجتماعی و اقتصادی و گرایش جنسی مفید باشد. از نظر تاریخی بسیاری فمینیسم را جنبشی متعلق به سفیدپوستان دگرجنسگرای طبقه توسط به بالا میشناسند. بسیاری از فمینیستهای امروز معتقدند ما نیاز به جنبشی وسیعتر و همه گیرتر داریم.
آرنولد کان، استاد روانشناسی در دانشگاه مدیسون جیمز اما نظر متفاوتی دارد. او معتقد است به تعریف مجدد نیازی نیست، بلکه ما نیاز به بازیابی واقعیت فمینیسم از طریق آموزش داریم. آرنولد کان در ادامه اضافه میکند:
من در دانشگاه روانشناسی زنان و جنسیت را تدریس میکنم. تقریباً در ابتدای دورههایم هیچ کس خود را فمینیست نمیداند اما این نگرش در آخر دوره تغییر میکند. گروهی از مفسران دست راستی چهل سال است که تکرار میکنند فمینیستها «لزبینهایی هستند که میخواهند خانواده را از بین ببرند». بسیاری از مردم این نگاه را باور کردهاند. این وظیفه ما است که به عنوان فمینیست مقابل این باور غلط بایستیم و بگوییم «نه، اینگونه نیست».
سؤالها و جوابهای مطرح شده در خصوص فمینیسم و نگاه جامعه به این جنبش سؤالهایی است که این روزها بسیار از سوی فعالان این جنبش و منتقدان به آن مطرح میشود. صحبت کردن در خصوص واقعیت فمینیسم و شکستن تصویر کلیشهای و نادرستی که رسانهها از این جنبش ساختهاند، رسالتی است که بسیاری از فمینیستها امروز از آن سخن میگویند.
من فمینیست رادیکالم و هیج مشکلی با عبارت فمینیستها لزبینهایی هستند که میخواهند خانواده را از بین ببرند ندارم و در جواب هیچ نه ای نمیگویم از آنها خواهم پرسید کدام خانواده؟ خانواده ی مردسالار؟ خانواده نابرابر؟ خانواده ای که دختر را برای تشویق به ترک اعتیاد پسری بزور به ازدواجش در می آورند؟
و دوم مگر لزبینها جزو فمینیست ها نیستند؟ این چه مسخره ای است؟ من لزبین نیستم ولی ما باید در جواب تحقیر لزلبین ها یکصدا شویم و از حقوقشان دفاع کنیم نه اینکه بگیم نه من لزبین نیستم!
آتوسا / 06 August 2024