چه اتفاقی افتاده است؟
در ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴ دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده آمریکا و نامزد حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، در یک گردهمایی تبلیغاتی در نزدیکی باتلر، پنسیلوانیا هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه بالای گوش راست زخمی شد. تحقیقاتِ مرتبط با این تیراندازی بهعنوان تلاش نافرجام برای ترور در حال بررسی است. عامل تیراندازی، توماس متیو کروکسِ ۲۰ ساله و اهل پارک بتل، پنسیلوانیا بود که با شلیک مأموران امنیتی به قتل رسید. به گفته برخی منابع، او از طرفداران جمهوریخواهان بود. از انگیزه او اطلاعی در دست نیست. رد خشونت سیاسی را اما در ادبیات داستانی آمریکا به سادگی میتوان پی گرفت. یکی از مهمترین رمانها در این زمینه «کاندیدای منچوری» نوشته ریچارد کاندون است. در این رمان نویسنده به شخصیت عامل ترور با توجه به ساختار خانوادگی او و به ساختار نظام سیاسی حاکم در آمریکا و به شکلگیری چرخه خشونت توجه میکند. از این رمان دو اقتباس سینمایی در دست است.
استفن کینگ در رمان ۶۳/۲۲/۱۱ از منظر یک معلم به موضوع تاریخ بدیل توجه میکند در این معنا که اگر ترور جان اف کندی اتفاق نمیافتاد تاریخ ایالات متحده چگونه رقم میخورد؟ این یک پرسش کهن است که در صدر مسیحیت هم مورد توجه حکیم آگوستین بوده است: چگونه میتوان آب از جوی رفته را به جوی بازگرداند؟ دستاورد معلم سادهدل رمان کینگ، بازیافتن عشق دوران نوجوانیاش است. موضوع رمان «توطئه علیه آمریکا» نوشته فیلیپ راث هم همین تاریخ بدیل است. بر اساس این رمان یک سریال تلویزیونی بسیار معروف به همین نام ساخته شده. نویسنده این گزارش با توجه به این آثار میپرسد اگر ترور ترامپ اتفاق نمیافتاد، اگر از تفنگ توماس متیو کروکسِ گلولهای شلیک نمیشد، جهان به چه مسیری میافتاد؟ اکنون به چه مسیری افتاده است؟ آیا ما واقعاً در جهانی زندگی میکنیم که شلیک یک گلوله ممکن است سرنوشت ما را دگرگون کند؟
ترور نافرجام دونالد ترامپ در ۱۳ژوئیه ۲۰۲۴؛
داگ میلز، عکاسخبرنگار این لحظه را برای تاریخ ثبت کرد: یک روز تابستانی زیر آسمان آبی پنسیلوانیا. دونالد ترامپ پشت میز خطابه ایستاده است، بالاتنهاش به سمت راست چرخیده و کلاه روی صورتش سایه انداخته و در همان حال گلولهای از بیخ گوش او رد میشود. عامل تیراندازی، توماس متیو کروکسِ ۲۰ ساله و اهل پارک بتل، پنسیلوانیا بود. کروکس هشت گلوله از تفنگ ایآر-۱۵ از پشت بام ساختمان مجاور واقع در بیرون از محل برگزاری گردهمایی شلیک کرد. او سپس بهدست یک تکتیرانداز از تیم ضدحمله سرویس مخفی کشته شد. این ترور نافرجام، نخستین تیراندازی به یک نامزد فعال ریاستجمهوری از زمان ترور نافرجام جرج والاس در سال ۱۹۷۲ است. اما توماس متیو کروکس که بود و با چه انگیزهای ترامپ را هدف قرار داد؟ هنوز معلوم نیست. رد خشونت سیاسی را اما در ادبیات داستانی آمریکا و آمریکای جنوبی به سادگی میتوان پی گرفت.
خشونت معمولاً در یک دور باطل، از دل خشونت بیرون میآید و به خشونت میانجامد. آتش جنگ جهانی اول با ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند در سارایوو شعلهور شد. گلولهای که از طپانچه کاوریلو پرنسیپ شلیک شد، جهانی را به آتش کشید. عواملی هم در پشت پرده هر تروری وجود دارند که ممکن است در نگاه اول نتوان آنها را بازشناخت و با اینحال معمولاً با گذر زمان، تاریخ درباره آنها به قضاوت میرسد. اگر در رسانههای خبری شخصیتهای سیاسی که مورد ترور قرار میگیرند در مرکز توجهاند، در ادبیات داستانی به شخصیت عامل تیراندازی و چالشهای روحی او و انگیزههای سیاسیاش و زمینههای اجتماعی و سیاسی ترور و همچنین به تاریخ بدیل توجه میشود. یکی از مهمترین رمانها در این زمینه «کاندیدای منچوری» نوشته ریچارد کاندون است.
کاندیدای منچوری
داستان در سال ۱۹۵۱ در پسزمینه جنگ کره و جنگ سرد اتفاق میافتد و ماجرای یک کهنهسرباز آمریکایی را روایت میکند که از جنگ کره به خانه برمیگردد، به خاطر رشادتهایش در جنگ مدال میگیرد و سرانجام به یک قاتل تبدیل میشود. این اثر که از نخستین نمونههای موفق تریلرهای روانشناختیست، تأکید را بر چالشهای روحی قهرمان داستان میگذارد:
گروهبان ریموند شاو، فرزند یک خانواده بانفوذ سیاسیست و به کاخ سفید هم رفت و آمد دارد. او یک فرد متزلزل است که از نفرت از مادر قدرتمندش رنج میبرد. النور که از پدر ریموند جدا شده و با یک سیاستمدار قدرتمند ازدواج کرده، یک زن جاهطلب، بیاحساس و بیاندازه قدرتطلب است. او قصد دارد با تکیه بر رشادتهای پسرش در جنگ کره و با بهرهگیری از نفوذ همسرش نامزد ریاست جمهوری آمریکا شود.
ریچارد کاندون پیرنگ داستان را به گونهای طراحی میکند که درگیریها بین قدرتهای جهانی در جنگ سرد را نیز بازتاب دهد. بر این اساس قهرمان داستان او، بدون آنکه مطلع باشد زیر نفوذ چین به عنوان متحد اتحاد جماهیر شوروی در جنگ نیابتی با کره قرار دارد. داستان مبتنی بر پیشداوریها و بیگانهستیزیهای مرسوم در جنگ سرد و البته با انتقاد از فساد سیاسی در آمریکا نوشته شده. «چینیها» که در رمان از آنها به عنوان «چشمبادامی» یاد میشود، مرموز و تودار جلوه داده میشوند و در همانحال روسها پرهیاهو و زمخت و خشناند.
کاندون اما از نقد جامعه سیاسی آمریکا هم ابایی ندارد: سیاستمداران آمریکایی در رمان او قدرتطلباند و به هر کاری دست میزنند که در رسانهها مطرح شوند. به جای خدمت به کشورشان، در حال زد و بندهای سیاسی برای حذف رقیباناند. رسانهها هم در این میان به جای آنکه در پی حقیقت باشند فقط دنبال خبرهای جنجالی و عامپسندند. جهانی که کاندون وصف میکند، یک دنیای به هم پیوسته پرتنش است که هر لحظه ممکن است در آتش جنگ جهانی سوم بسوزد و از بین برود. شباهتها با دوران معاصر کم نیست.
این رمان در سال ۱۹۶۲ به کارگردانی جان فرانکن هایمر و با بازی فرانک سیناترا به فیلم درآمد. یک سال بعد که جان اف کندی ترور شد، نمایش این فیلم در برخی کشورها از جمله در اسکاندیناوی تحت تأثیر ترور رئیس جمهور وقت قرار گرفت. در سال ۲۰۰۴ بر اساس این رمان فیلم دیگری به همین نام به کارگردانی جاناتان دمی و با بازی دنزل واشینگتن و مریل استریپ به نمایش درآمد که با داستان اصلی به اقتضای زمان تفاوت دارد اما در مجموع همان دینامیسمهای سیاسی منجر به خشونت در اینجا هم عمل میکنند.
۶۳/۲۲/۱۱
در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ سه گلوله در دالاس، تگزاس شلیک شد. جان اف کندی به قتل رسید و جهان برای همیشه تغییر کرد. آیا میتوان آب از جوی رفته را به جوی بازگرداند؟ آیا میتوان زمان را به عقب برد و مانع از ترور شد؟ آیا اصولاً این تلاش ارزشش را دارد؟ به این پرسشها استیون کینگ در رمان ۶۳/۲۲/۱۱ پاسخ میدهد. در این اثر جیک اپینگ، یک معلم مدرسه که از توانایی سفر به گذشتهها برخوردار است، میخواهد از ترور کندی جلوگیری کند و با اینحال هرچه که به زمان ترور نزدیک میشود، گذشته با شدت بیشتری در برابر تغییر مقاومت میکند. در این میان آنچه که واقعاً تغییر میکند جیک اپینگ است: او با سفر به گذشته به درک عمیقتری از تاریخ کشورش میرسد.
او درمییابد که آنچه که تاریخ را شکل میدهد مجموعهای درهمتنیده از وقایع به ظاهر غیرمرتبط اما در واقع مرتبط با هم است. ترور کندی، با مشارکت آمریکا در جنگ جهانی دوم و جنگ جهانی با جنگ داخلی و جنگ داخلی با تبعیض نژادی و تبعیض نژادی با ترور مارتین لوتر کینگ و ترور او با جنگ ویتنام و جنگ ویتنام با جنبش دانشجویی در ۱۹۶۸ در ارتباط است. اپینگ پنج سال فرصت دارد که با گذر از حفره زمان، مانع از ترور کندی بشود. اما آیا جلوگیری از ترور کندی، واقعاً سرنوشت آمریکا را به نحو بهتری تغییر میدهد؟ در کشاکش با این پرسش است که سفر معلم سادهدل به گذشته به سفری برای درک حقیقتی که در تاریخ پر از خشونت آمریکا نهفته است بدل میشود. نکته اینجاست که در سفر به گذشته، جیک اپینگ به عشق دوران نوجوانیاش برمیخورد و این ارتباط مأموریت اصلی او را تحت تأثیر قرار میدهد.
توطئه علیه آمریکا
رمان «توطئه علیه آمریکا» نوشته فیلیپ راث هم هرچند که به ترور سیاسی اشارهای ندارد، اما پرسشهایی مشابه پرسشهای رمان استفن کینگ را مطرح میکند. اگر در انتخابات سی و نهمین ریاست جمهوری آمریکا چارلز لیندبرگ، خلبان معروف و سیاستمدار دست راستی به قدرت میرسید و آمریکا به جای ورود به جنگ جهانی دوم با هیتلر وارد گفتوگو میشد، سرنوشت یهودیان مقیم آمریکا چگونه رقم میخورد؟ در تاریخ بدیلی که فیلیپ راث روایت میکند با آمریکای راست که فاشیسم در آن قدرت گرفته و یهودیان در مضیقه قرار گرفتهاند در قالب یک ساگای خانوادگی و از پس ماجراهایی که برای خانواده لوین، از یهودیان مقیم نیوجرسی اتفاق میافتد آشنا میشویم. نکته اینجاست که یک خاخام یهودی در ائتلاف با لیندبرگ زمینههای اجرای سیاستهای فاشیستی و یهودیستیزانه لیندبرگ را فراهم میکند و کار به آنجا میکشد که بسیاری از یهودیان ترجیح میدهند به کانادا مهاجرت کنند. کافیست که به جای یهودیان، مسلمانان مهاجر و مکزیکیها را بگذاریم تا ما به ازای امروزی آن حاصل شود. بر اساس این رمان سریالی هم به همین نام ساخته شده که به زبان فارسی نیز در دسترس است.
رابرت هریس در رمان «سرزمین پدری» نیر روایتگر یک تاریخ بدیل است. چه اتفاقی میافتاد اگر هیتلر در جنگ جهانی دوم پیروز میشد؟ داستان را یک کارآگاه پلیس به نام زیویر مارچ روایت میکند. رمان او درباره تحقیق درباره هولوکاست است و هیتلر هم هنوز زنده است.
تروریست آمریکایی
«تروریست آمریکایی» نوشته وینس فلین و «قدرت مطلقه» نوشته دیوید بالداچی نیز ار رمانهای دیگریاند که به موضوع فساد سیاسی و پیامدهای ترور در پسزمینه توطئههای سیاسی در آمریکا میپردازند. «تروریست آمریکایی» یک تریلر جاسوسیست که از منظر یک مأمور سازمان سیا روایت میشود. او در تلاش است مانع از یک ترور بزرگ بشود و «قدرت مطلقه» هم یک تریلر سیاسی است از منظر یک دزد جواهرات که تصادفاً شاهد قتل همسر رئیس جمهور آمریکاست.
پیرنگ این رمانها بر بخشی از وقایع تاریخی در سالهای دهه تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی – و در بسیاری دیگر از کشورهای جهان که با فساد سیاسی درگیرند منطبق است. اگر بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی اتفاق نمیافتاد، آیا خامنهای میتوانست رهبر جمهوری اسلامی بشود؟ اگر او رهبر نمیشد، تاریخ به چه مسیر دیگری میافتاد؟
چنین پرسشهایی شاید در آینده ما را درگیر کند. اگر ترور ترامپ اتفاق نمیافتاد، اگر از تفنگ توماس متیو کروکسِ گلولهای شلیک نمیشد، جهان به چه مسیری میافتاد؟ اکنون به چه مسیری افتاده است؟ آیا ما واقعاً در جهانی زندگی میکنیم که شلیک یک گلوله سرنوشت ما را ممکن است دگرگون کند؟
در رمان “لیبرا” نویسنده از یک سو ما را با شخصیت آزوالد آشنا میکند: یک جوان چپ شورشی گیج، که به شوروی میرود اما دوام نمی آورد و به کشورش باز میگردد و بازیچه ی نیروهای پنهانی میگردد، از سوی دیگر می بینیم که علاوه بر آزوالد مافیای کوبایی و دولت آمریکا هم در ترور شرکت داشته اند. دان دلیلو علاوه بر تحقیقات معمول گزارش ۲۵ جلدی کمیسیون وارن را نیز مطالعه کرده بود. به نظر برخی منتقدین ادبی “گزارش کمیسیون وارن” در ۲۵ جلد، نخستین متن واقعا پست مدرن میباشد. ۲۵ جلد مطلب می خوانید، آخرش هم معلوم نیست که نهایتا کی کندی را ترور کرد.
بنا بر روایت “لیبرا”، هم آزوالد هم مافیا و هم سی.آی.ا، هر سه شلیک کرده بودند. و در فیلم ها هم میبینید که کله ی کندی از دو مسیر متفاوت گلوله میخورد. این رمان و تمامی دیگر رمانهای “دان دی لیلو” اکیدا توصیه می شود.
AB / 16 July 2024
برای یادآوری دوستان و تجدید حافظه، اگر دوستان یادشان باشد، مجاهدین با یک بمب ضبط صوتی خامنه ای را ترور کردند. من یادم هست که انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا به فارسی و انگلیسی در رثای “شهید خامنه ای” اعلامیه و جزوه روی میز نشریاتشان داشتند: تیر یا مرداد ۶۱. جان خامنه ای را پزشکان کوبایی نجات دادند. “فاز مسلحانه” مجاهدین بزرگترین خدمت به ج.ا. و عظیمترین خیانت به مردم بود. پس از چهار دهه هنوز داریم تقاصش را پس می دهیم.
این جوان الاغی هم که به ترامپ شلیک کرد، نتیجه اش محبوبیت و سمپاتی بیشتر برای ترامپ است.
اما شهید نمایی و مظلوم بازی هم برای ترامپ یا ملت آمریکا آب و نون نخواهد شد.
در پایان داستان ترامپ کماکان یک نژادپرست افراطی، ضد حقوق زنانِ، ناسیونال مسیحیِ، شبه ـ فاشیست ست. آلکساندار اوکتویو ـ کورتز، نماینده ی سوسیالیست مجلس آمریکا، دیروز یادآوری کرد که: “ما تسلیم فاشیزم نخواهیم شد”.
نکته ی آخر: دیروز در مقاله ای از مجله “ژاکوبین” اشاره شده بود که در آمریکا با ۳۳۱ میلیون جمعیت، ۳۹۵ میلیون اسلحه ی گرم دارند.
اما هیچکس در این باره صحبتی نمی کند.
AB / 16 July 2024
پول علف خرس نیست ملت !!
A3EILM2S2Y # $$$ € / 17 July 2024
اصلا آخرش اونجوری تموم نمیشه ملت !
شماها برخواهسد گشت جهان خودتون این سیاره فقط یک آرک دایناسورها و حیوانات هست !!
اون داستانی هم که ابراهیم رئیسی و دوستاش میخواستن سرمون پیاده کنند نقش بر آب چون علی خامنه ای رو جلوی چشماتون گرفتن بردن ی جای امن در الجزایر و اونقدر زدن که خونین و مالین شد و بعد ی کارد کردن گلوی زن خودش و خودش رو هم جلوی چشماتون کشتن و این سیاره هم با نابود کردن مکعب میشه کامل حذف کرد به بقیه بازی خودم ادامه بدم با دخترام !!!
استاد آرزوها / 17 July 2024