«وحید»، دانشجوی کارشناس ارشد، از جمله میلیونها ایرانی است که در هیچ کدام از دو دوره انتخاب نهمین رئیسجمهور شرکت نکرده است. او اگرچه آرزوهای زیادی برای بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی دارد ولی باوجود انتخاب رئیسجمهوری که حمایت کامل جبهه اصلاحطلبان را داشت، «امیدی» برای تحقق آرزوهایش در نظام جمهوری اسلامی ندارد. او به گزارشگر «زمانه» میگوید:
امیدی به تغییرات اساسی ندارم. شاید یک گشایش اندکی، آنهم موقتی در برخی زمینهها ایجاد شود، ولی چیز اساسی که به درد مردم بخورد روی نمیدهد. سیاستهای کلی و اصلی نظام را رهبری و نهادهای دیگر تعیین میکنند، رئیسجمهور قدرت خاصی در این زمینه ندارد. شاید بتواند برای دوروبریهایش خوب باشد، یا تو بعضی چیزها که حساسیت کمتری دارند تاثیر داشته باشد ولی موارد اصلی مثل اقتصاد، آزادی بیان، پوشش زنان، آزادی زندانیهای سیاسی، ارتباط با جهان، جلوگیری از فساد و رانت دولتی، کم کردن قدرت ولایت فقیه، کنترل تورم و بهبودی معیشت مردم نمیتواند کار بخصوصی انجام دهد. اینها پایههای رژیم جمهوری اسلامی هستند. این نظام تار و پودش با همین چیزها گره خورده. رئیس جمهور نه اجازه دارد به سیاستهای کلان دست بزند نه تواناییاش را دارد. از سمت دیگر، رئیسجمهور در نظام اسلامی ایران باید همان ابتدا سرسپردگیاش را به رهبر و ولایت فقیه اثبات کند تا بتواند اصلاً نامزد انتخابات شود. این یعنی او کسی است که با ما که کل نظام را قبول نداریم دیدگاه و خواستههایش متفاوت است. نصف بیشتر مردم، این حکومت را نمیخواهند وگرنه پای صندوق میرفتند و حداقل رأی سفید میدادند، وقتی نرفتند یعنی کلش را قبول ندارند. از آنهایی که رفتند هم خیلیها واقعاً نظام را نمیخواهد فقط بین بد و خیلیبدتر یکی را انتخاب کردند.
براساس اعلام آمار رسمی، «مسعود پزشکیان» با کمترین میزان آرای کسب شده از انتخابات سال ۱۳۷۶ و فقط با ۲۶ درصد رأی واجدین شرایط، نهمین رئيس جمهوری ایران (دولت چهاردهم) شد. او اگرچه برنامه مشخص و مدونی برای برونرفت از چالشهای اقتصادی، آزادیهای اجتماعی بخصوص برای زنان، رفع فیلترینگ و همچنین روابط با کشورهای خارجی ارائه نکرد ولی وعدههای فراوانی را در جریان رقابتهای انتخاباتی خود مطرح کرد.
یکی از سوالات اساسی اختیارات و توانایی رئیسجمهور در تغییر رویکردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که بخصوص در دوران ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی بیشترین مشکلات را برای مردم به همراه آورد؛ افزایش سرسامآور اقلام خوراکی و اجارهبهای مسکن، تشدید تحریمهای بینالمللی، سرکوب خونین اعتراضات ۱۴۰۱، افزایش تعداد اعدامیها و زندانیها، کشتار کاسبکاران مرزی، سرکوب اعتراضات صنفی، افزایش شاخص فلاکت، اجرای طرحهای همچون «نور» برای تحمیل حجاب اجباری و همچنین تشدید برخورد با زنان و کنشگران، تنها سیاهه کوتاهی از دو سال و ۹ ماه و ۱۹ روز رئیسجمهوری ابراهیم رئیسی است.
علی خامنهای در پیام تبریک خود از مسعود پزشکیان خواست دولتاش «ادامه راه شهید رئیسی» باشد و از «منابع انسانی جوان و انقلابی و مومن» بهره ببرد. آیا با روی کار آمدن رئیسجمهور جدید، مردم امیدی به گشایشهای اقتصادی و اجتماعی دارند؟
ناامیدی به بهبود شرایط اقتصادی
اقتصاد ایران سالهاست در سراشیبی به سرمیبرد و آسیبهای آن هر روز در زندگی اقشار مختلف پررنگتر میشود. دولت ابراهیم رئیسی رکورد ۸۰ سال افزایش نرخ تورم را شکست و مردم را با انبوهی از مشکلات اقتصادی و معیشتی روبهرو کرد. اکنون کمترین انتظاری که آحاد مردم، بخصوص اجارهنشینها و طبقات پایین اقتصادی از دولتِ مسعود پزشکیان دارند، حل و یا حداقل کاهش مشکلات و مصائب معیشتی است؛ انتظاری که این روزها باوجود وعدههای فراوان پزشکیان کمتر شهروند ایرانی به تحقق آنها امید دارد.
یکی از شهروندان در همین زمینه به «زمانه» میگوید:
همه کاندیداها وعده و وعید میدهند. در ایران رئیسجمهورها هم هر روز وعده میدهند ولی چیزی که شاهدش هستیم کوچکترشدن سفره ما و بالا آوردن قرض و وام است. نمیدانم مسعود پزشکیان چه برنامهای برای حل این همه مشکل اقتصادی دارد، ولی خیلی خوشبین نیستم که بتواند انجامش دهد. در مملکت ما صدها مدیر و دولت و دلال مخفی وجود دارند که دست رئیسجمهور را کوتاه میکنند. اصلاً مگر میشود کاری در این مملکت انجام شود که تایید سپاه پاسداران را نداشته باشد؟! میلیونها دلار خرج گروههای تروریستی میکنند، پول مردم را برای این گروهک و آن کشور میفرستند، با رانت و دزدی صدها میلیارد تومان را بالا میکشند، در این شرایط چیزی برای اقتصاد مردم نمیماند. فکر میکنم همین رویه در دولت جدید هم ادامه خواهد داشت. مشکلات اقتصادی ریشهای است با یک قرون دوهزار حل نمیشود. مشکل این است که رئیسجمهور نه کارهای است نه اساساً زندگی مردم برایشان اهمیت دارد. او مثل همهٴ افراد قبلی گوش به فرمان خامنهای است. هرکسی هم به این شرایط معترض باشد مثل این ۴۵ سال با گلوله میزنناش.
در همین رابطه یک کاسبکار معتقد است افزایش قیمت کالا در سالهای گذشته اجازه بهتر شدن وضعیت اقتصادی در آینده را نمیدهد و رئیسجمهور قدرتی برای بهبود آن ندارد. او به «زمانه» میگوید:
حل معضل گرانی خوراک و پایین آمدن اجاره مسکن کمترین انتظاری است که از مسعود پزشکیان داریم. خیلی از افرادی که به ایشان رأی دادهاند برای حل همین مشکل رأی دادهاند. ولی فکر نکنم کاری از پیش ببرد. شاید وضعیت با شیب کمتری، بدتر شود ولی بهتر نمیشود. حتی اگر شرایط را در همین وضعیت هم قرار دهد باز شاهکار کرده. شما دقت کنید من الان ده میلیون تومان اجاره مسکن میدهم، قراردادم را برای یک سال دیگر هم تمدید کردم. اگر در این یک سال وضعیت اقتصادی خیلی بهتر هم شود اجاره مسکن من که پایین نمیآید! یا کسی که مثلاً اتومبیلی با دویستمیلیون گرانتر از سه سال پیش گرفته، امسال نمیاد با کمتر از آن بفروشد. حالا صدها هزار نوع کالا دست میلیونها کاسب است که با قیمت بالا خریداری کردند، به نظر شما اگر پزشکیان قیمتها را پایین هم بیاورد آیا این کاسبها کالایشان را زیر قیمت میدهند؟ هرگز همچین کاری نمیکنند. پس وضعیت بدتر و بدتر هم میشود. از سمت دیگر، آنقدر رانت و فساد در این مملکت وجود دارد که اصلاً اجازه نمیدهد به اصطلاح گشایش اقتصادی حاصل شود. رئیسجمهور خودش هم سرش تو همین آخور است، نه میخواهد نه میتواند کاری بکند.
حل بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی ایران منوط به رفع تحریمهای بینالمللی است، و رفع تحریم وابسته به مذاکرات و ارتباطات بینالمللی؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی بخصوص در دوره ابراهیم رئیسی آوردهای جز افزایش فشارهای اقتصادی و تحریمهای جدید به همراه نداشت. اگرچه مسعود پزشکیان در وعدههایش روی خوشی به مذاکرات با «آمریکا و دولتهای غربی» نشان داد اما درهمان روزهای اول رقابت انتخابات، علی خامنهای با لحن تندی خطاب به ادعاهای از این دست گفت: «نگاه به غرب و اروپا جز معطل ماندن، منت کشیدن و کوچک شدن فایدهای ندارد.» او همچنین اضافه کرد: «آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصور کند که بدون لطف آمریکا نمیتوان در کشور قدم از قدم برداشت، برای شما همکار خوبی نخواهد بود.»
بسیاری از شهروند قطع رابطه با دولتهای اروپایی و آمریکا را یکی از دلایل بحران اقتصادی در ایران میدادند و معتقداند ارتباط با جهان احتمال کاهش تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی را به همراه خواهد داشت. یکی از شهروندان در همین زمینه به «زمانه» میگوید:
هرچقدر ارتباط ما با جهان کمتر شده، فشار اقتصادی هم بیشتر شده است. تصور اینکه بتوان بدون ارتباط و صلح و دوستی معیشت مردم بهتر شود غیر ممکن است. رژیم اسلامی با همه دنیا مشکل دارد، چوب این دشمنی را هم مردم میخورند. ما هستیم که فقیرتر و ندارتر میشویم. مسئولین و رئیس روسا که سفرهشان خالی نمیشود! چون سیاستهای خارجی را خامنهای تعیین میکند، رئیسجمهور اگر بخواهد هم نمیتواند در این زمینه کاری از پیش ببرد. پس وضعیت اقتصادی هر روز بدتر خواهد شد. کسی نمیگوید مملکت را دو دستی به آمریکا و غرب تسلیم کنیم، ولی دشمنی و خصومت هم جز ویرانی و بدبختی چیزی برای مملکت ندارد. این سالهای دیدیم همین نگاه خصومتآمیز چه بدبختی برای مردم داشته است. تا وقتی که خامنهای این نگاه را داشته باشد وضعیت از این بهتر نمیشود. البته آقای پزشکیان همان اول گفتند که سیاستاش، سیاست و برنامه رهبر است، پس نمیشود انتظاری ازش داشت. صدتا رئیسجمهور دیگر هم بیایند تا خامنهای سرکار باشد اوضاع همین شکل است.
نداشتنِ امید به کاهش خشونت علیه زنان
در بیش از چهار دهه زمامداری جمهوری اسلامی، آزادی و پوشش زنان همواره یکی از اصلیترین چالشهای پیشروی دولتهای حاکم بر ایران بوده است. سیاست کلی جمهوری اسلامی، تحمیل حجاب اجباری و محدود کردن زنان در عرصههای مختلف اجتماعی بوده است. طرح موسوم به «نور» در دولت ابراهیم رئیسی و برخورد با آنچه حکومت «بیحجابی» میخواهند، تنها نمونه متاخر خشونت مضاعف حکومت در مواجهه با زنان است.
مسعود پزشکیان در جریان رقابتهای انتخاباتی خود در چندین نوبت انتقاداتی به شیوه برخورد با زنان ارائه کرد. او در یکی از سخنرانیهایش در خصوص «طرح نور» گفت: «این برخوردها و زدنها کرامت انسانی را به خطر انداخته است. من گردنم را گرو خواهم گذاشت اگر کاری که گفتم را انجام ندهم. من مدافع زنان خواهم بود. من پایبند تعهداتی بودم که دادم و از آن عدول نکردم. از شما میخواهم پای صندوق رأی بیاید تا آن تمامیتخواهی که میخواهند شکسته شود.» باوجود انتقادات و وعدههای از این دست، او حل مسئلهٴ زنان را در «اصلاح شیوه تربیت» عنوان کرد و در یکی از مناظرهها بیان داشت: «اگر اشکالی هست، دختران و زنان ایران را ما تربیت کردیم. بهجای نقد خودمان به آنها میتازیم.» اظهارات او مبنی بر اصلاح شیوه تربیت با واکنشهای منفی زیادی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی روبهرو شد.
در همین خصوص یکی از کنشگران مدنی درمورد آزادی زنان در دولت جدید معتقد است «دیدگاه اسلامی و ولایتمدار پزشکیان، نمیتواند آزادی اجتماعی زنان را همراه داشته باشد.» او در توضیح صحبتهایش به «زمانه» میگوید:
حرفهای که پزشکیان درمورد حجاب اجباری و پوشش زنان گفت تکرار حرفهای بیاساس مسئولین در همین دولت ابراهیم رئیسی است. او نه تنها چیز خاصی که حداقل دلخوشی کاذبی برای ما زنها باشد نگفت، بلکه همان نگاه تقلیلگرایانه و اسلامی و ولایتمدار را با یک سری عبارات و جملات دیگر بیان کرد؛ حذف زنان از بدنه جامعه، تحمیل حجاب اجباری، تربیت برای خانهداری و فرزندآوری، و مطیع و سربهزیربودن، از اجزاء اصلی و غیرقابل تغییر رژیم جمهوری اسلامی هستند. نه تنها پزشکیان که خود را اصولگرای اصلاحطلب میخواند، بلکه محمد خاتمی هم معتقد به تغییر بنیادی این نگاه نیست. حتی به نظر من بخشی از دشمنی که علی خامنهای با غرب دارد به خاطر همین نگاه تبعیضآمیزاش به زنان است. برای او زن چیزی جز برده و ماشین تولید مثل نیست. موی زنان، صدای زنان، بدن زنان، کار زنان و هرچیزی که به زن مربوط باشد برای نظام او خطرناک است. پس هرگز با حضور پزشکیان-یا هرکس دیگری- این دیدگاه تا رژیم اسلامی باقی باشد تغییر نخواهد کرد.
اکثر زنانی که با آنان برای تهیه این گزارش گفتوگو کردهایم، نه تنها به تغییر رویکرد دولت جدید در خصوص زنان امیدوار نیستند بلکه کاهش خشونت در تحمیل حجاب اجباری را هم غیرممکن ارزیابی میکنند. این گفته یکی از آنان است:
اینکه آقای پزشکیان از تحمیل حجاب انتقاد میکند یا قبلاً حرفهای در مورد مرگ مهسا [ژینا] امینی زده است مشکلی را حل نمیکند. اینها وعدههای انتخاباتی بودند. او نمیتواند کاری انجام دهد. هزاران بسیجی آتش به اختیار و میلیاردها تومان برای تحمیل این حجاب پیشبینی شده، صدها نفر به اسم حجاببان استخدام شدند، خامنهای بارها خیلی شفاف بیحجابی را حرام شرعی و سیاسی خوانده، پول و بودجه برایش خرج کردند، ۴۵ ساله دارند برایش برنامهریزی میکنند، بنابراین حتی امید اینکه خشونت را هم کم کنند وجود ندارد. فقط شاید روش این خشونت و تحمیل متفاوت شود، مثلاً بهجای اینکه با باتوم به سر بچه مردم بزنند، محرومیت و جریمههای به اصطلاح بیحجابی را بیشتر کنند. اگرچه امید ندارم که حتی خشونت فیزیکی و زدوخورد هم کمتر شود.
زنان منتقد میگویند در سخنان تبلیغی مسعود پزشکیان مورد خاصی که نشان از برنامهریزی و یا نگاه متفاوت او به تحمیل اجباری باشد، پیدا نکردهاند. این یک اظهار نظر شاخص است:
حرفهای پزشکیان خیلی کلی و از سر اخلاق فردی بود. منظور این است که دیدگاه متفاوت و برنامهریزی شدهای پشت آنها نبود. اینکه مثلاً مخالف برخورد خشن با زنان باشی را همه میگویند. وزیر و وکیل ابراهیم رئیسی هم میگفتند، ولی فقط حرف بود. حرف هم که باد هواست چیزی را حل نمیکند. پزشکیان فقط برای تبلیغات یک کم پیازداغش را زیاد کرد. من ۴۳ سال سن دارم، حتی یک لحظه را به یاد ندارم که در این مملکت استرس و اضطراب روسری و پوششم را نداشته باشم. انگار مثل خون تو رگهایم است. من نه سیاست بلدم، نه علاقهای بهش دارم، ولی برحسب تجربه میتوانم تشخیص بدهم حرف کدام مسئول به درد من زن میخورد، کدام شعار است و کدام یکی حقیقت دارد. مسعود پزشکیان اصلاٌ حس امیدوارکنندهای درمورد زنان برایم نداشت. من فقط چیزهای که تو اینستاگرام ازش میذاشتند میدیدم، یعنی حرفهای مهماش را، ولی هیچ وقت حس نکردم که این آقا یا نامزدهای دیگر میتوانند برای زندگی من و بچههایم مثبت باشند. به همین دلیل رأی ندادم و انتظار هم ندارم نه وضعیت اقتصادی ما بهتر شود نه این بگیروببندها تو لچک سرکردن تمام شود.