چه اتفاقی افتاده است؟
هشت ماه قبل همزمان با سفر ابراهیم رئیسی به شیراز، تبلیغات وسیعی با هدف دستاوردسازی برای دولت سیزدهم بر این مبنا به راه افتاد که موانع بر سر ثبت جهانی محور زندیه در سازمان یونسکو برطرف شده است. اکنون معلوم شده که چنین نیست. ساختمان زشت و ناهنجار مخابرات مربوط به دوران پهلوی در حریم دیوانخانه کریم خان قرار دارد و تا زمانی که تکلیف این ساختمان معلوم نشود، امکان ثبت جهانی مجموعه وجود ندارد. اما این تنها مانع نیست: هرچند که فروردین گذشته مرمت و بازسانی دیوانخانه کریمخانم به پایان رسید، اما از کیفیت مرمت اطلاعی در دست نیست. علاوه بر این هتل بلندمرتبه آسمان در منظر تاریخی ارگ کریمخان و همچنین احیای میدان توپخانه شیراز که مانند نقش جهان اصفهان به شکل مستطیل بوده نیز از سایر موانع بر سر راه ثبت جهانی مجموعه زندیه است.
مجموعه زندیه عبارت است از دیوانخانه کریم خان، ارگ کریم خان (کاخ اختصاصی کریمخان زند)، باغ نظر (آرامگاه کریم خان زند)، میدان تاریخی توپخانه، بازار وکیل، مسجد وکیل، حمام وکیل، آبانبار وکیل و سرای مشیر.
دستدرازی و تعرض حکومتها از دوران قاجار تا امروز به مجموعه زندیه و بافت شیراز نمونه خوبی از تحریف میراث فرهنگی ایران است. هر حکومتی که بر سر کار آمده، در وهله اول در تلاش بوده که آثار حکومت قبلی را بزداید. چنانکه امروز هم جمهوری اسلامی در تلاش است برای گسترش شیعهگری در جنوب ایران، بافت تاریخی شیراز را از بین ببرد.
ثبت جهانی الزاماً برای تفاخر ملی و بازتولید احساس کاذب غرور ملی نیست. اگر درآمدی هم از محل گردشگری به دست آید، بیشتر در حد مشوقی برای دولتها در جهت مرمت و نگهداری آثار تاریخی بر اساس ملاکهای یونسکوست. هدف اصلی یونسکو همانا بازسازی و حفط هویت فرهنگی و تاریخی یک منطقه است.
در این گزارش علاوه بر چالشهایی که برای ثبت جهانی مجموعه زندیه وجود دارد، به روند مرمت آثار تاریخی در دوران پهلوی تا امروز هم توجه شده است.
دیوانخانه کریمخان زند یا وزارتخانه حکومت زندیه یکی از بناهای تاریخی در محور زندیه در شیراز است. نزدیک به یک قرن است که ساختمان مخابرات در حیاط این عمارت تاریخی قرار دارد و نه تنها زیبایی این عمارت ۲۵۰ ساله را مخدوش کرده، بلکه ثبت جهانی محور زندیه را به مخاطره انداخته است.
علاوه بر دیوانخانه کریم خان، ارگ کریم خان (کاخ اختصاصی کریمخان زند)، باغ نظر (آرامگاه کریم خان زند)، میدان تاریخی توپخانه، بازار وکیل، مسجد وکیل، حمام وکیل، آبانبار وکیل، سرای مشیر در محور زندیه در انتظار ثبت در میراث جهانی یونسکو هستند.
محمد صادق اقلیدی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس فروردین گذشته وعده داده بود که پرونده ثبت جهانی مجموعه زندیه به زودی آماده و برای ثبت در یونسکو ارسال میشود. این وعده بخشی از دستاوردسازی برای سفر ابراهیم رئیسی به شیراز بود که رسانههای دولتی، جلوتر از همه خبرگزاری دولت در آن زمان با آب و تاب فراوان بازتاب میدادند. اما اکنون هشت ماه بعد از آن تاریخ معلوم شده که موانع جدی بر سر ثبت جهانی این مجموعه تاریخی وجود دارد. احداث هتل بلندمرتبه آسمان در منظر تاریخی ارگ کریمخان و خودداری شرکت مخابرات از تخلیه ساختمان داخل عمارت دیوانخانه وکیل در این محور تاریخی تنها برخی موانع موجود برای ثبت جهانی این محوطه تاریخیاند.
دیوانخانه در خیابان ۲۲ بهمن (شاپور) شیراز در نزدیکی ارگ کریمخان زند قرار دارد. این عمارت مرکز دستگاه اداری کریمخان زند بود و مردم شکواییهها و تقاضاهای خود را به اینجا میآوردند. ورودی بنا در عصر زند از ضلع شرقی بود و از طریق معبری تاقدار به ارگ متصل میشد. روبروی بنا، باغ و حیاطی بزرگ با حوضهای تزئینی وجود داشت که در دوره پهلوی اول درختان آن را بریدند و ساختمان پستخانه، مخابرات و بانک ملی مرکزی شیراز را در آن مکان بنا کردند.
در سال ۱۳۸۲ که ساختمان شرکت پست تخریب شد، پیهای حیاط دیوانخانه از زیر آن پدیدار شد. قرار شده بود ساختمان شرکت مخابرات هم تخریب شود که این مهم تاکنون اتفاق نیفتاده است.
مرمت بناهای تاریخی
باید توجه داشت که ثبت جهانی یک اثر در یونسکو در وهله نخست به معنای بازسازی آن اثر تاریخی بر اساس معیارهاییست که برای مرمت آثار تاریخی وجود دارد و متضمن حفظ هویت تاریخی بناهاست.
ثبت جهانی الزاماً برای تفاخر ملی و بازتولید احساس کاذب غرور ملی نیست. اگر درآمدی هم از محل گردشگری به دست آید، بیشتر در حد مشوقی برای دولتها در جهت مرمت و نگهداری آثار تاریخی بر اساس ملاکهای یونسکوست.
تأکید در بازسازی بناهای تاریخی برخلاف سایر بناها بر حفظ مختصات تاریخی بناست. حفظ شخصیت و ساختار اصلی یک بنا، توجه به قوانین و مقررات مرمت بناهای تاریخی، و اطمینان از اینکه مصالح و روشها مطابق با دوره ساخت بنا باشد، از چالشهای مهم مرمت آثار تاریخیست. در اغلب مواقع، به ویژه هنگام تغییر کاربری بناها، تمایل پنهان و آشکاری به مدرن سازی اثر مشاهده میشود که بر اساس ملاکهای یونسکو برای ثبت نادرست است. مرمت تاریخی اصولی شامل حفظ ساختار/فرم و شخصیت ساختمان است. علاوه بر این، زمانی که یک عنصر در بنا نیاز به توجه دارد، هنگام مرمت باید به جای تعویض آن عنصر به دنبال تعمیر آن با توجه به بافت، جنس، طرح، رنگ، اندازه و سایر ویژگیها بود چنانکه با اصل مطابقت داشته باشد. بر فرض که همه این موارد رعایت شده باشد، حریم اثر هم اهمیت دارد. در مورد دیوانخانه کریمخان، ساختمان زشت و ناهنجار مخابرات، حریم این اثر تاریخی را مخدوش کرده است. ساختمان هتل آسمان در در منظر تاریخی ارگ کریمخان و تنها در یکصد متری این بنای تاریخی نیز یکی از موانع مهم در ثبت جهانی محور زندیه است. قوه قضائیه اما در دولت رئیسی به نفع مالک هتل آسمانا رأی داد.
https://www.instagram.com/shirazgardi404/p/CvJlCsIsjuZ/?img_index=1
تعرضهای حکومتها و بیتوجهی دولتها
فعالان میراثفرهنگی استان فارس از سالها قبل ثبت جهانی مجموعه زندیه در فهرست آثار جهانی یونسکو را پیگیری میکنند. یونسکو این پرونده را در نوبت قرار داده اما دولتها کمترین حمایت را از ساماندهی مجموعه زندیه دریغ کردهاند. امین طباطبایی، فعال فرهنگی، ۲۲ خرداد سال جاری در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته بود:
در دولت دوازدهم با پیگیریهای نهادهای مدنی و فعالان فرهنگی استاندار وقت فارس و شورای اسلامی شهر و شهرداری شیراز، به منظور به سرانجام رساندن پروژه احیا و باززندهسازی مجموعه زندیه و میدان توپخانه و میدان نقارهخانه زندیه، پیگیریهای مستمری را برای جابهجایی مخابرات و تخلیه ساختمان مخابرات انجام دادند که بینتیجه ماند و با پایان عمر دولت سیزدهم نیز، این بنای کلیدی در احیای مجموعه زندیه، همچنان در اسارت اداره مخابرات باقی مانده است.
عمارت دیوانخانه وکیل دارای نقاشیهایی با تزیینات طلا و رنگهای لاجوردی، ازارههای سنگی با حجاریهایی برگرفته از داستانهای تاریخی که شاخصترین آنها نبرد رستم و اشکبوس است و حیاطی با حوضی سرتاسری و عمارتی جنوبی به عنوان ورودی مجموعه بوده است.
با فتح شیراز در دوره قاجاریه به دست آقامحمدخان قاجار، ستونهای سنگی بنا از ایوان جدا شده و به کاخ گلستان منتقل شدند و به جای آنها، دو ستون چوبی نصب شد. بعدتر در همان دوره، این بنا به اداره تلگرافخانه واگذار شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در دوران پهلوی هم این بنا از تعرض و تحریف و آسیب برکنار نماند. امین طباطبایی در ادامه گفتوگو با ایلنا میگوید:
در دوره پهلوی به دنبال دگرگونی گسترده در سازمان فضایی شهر، بخش جنوبی عمارت دیوانخانه که شامل یک هشتی ورودی و آبنما و حیاط عمارت بود به همراه دیواره ضلع غربی، تخریب شده و تغییر کالبد و ماهیت یافت و با ساخت بناهایی به اداره پست، تلگراف و تلفن تبدیل شد.
میدان توپخانه شیراز که مانند نقش جهان اصفهان به شکل مستطیل بوده نیز باید احیا شود. لازمه آن اما این است که ابتدا اطراف ارگ کریمخان احیا شود و دیوانخانه نیز مانند یک قرن پیش در همسایگی میدان قرار گیرد.
دیوانخانه که بیش از ۲۵۰ سال قدمت دارد، در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۵۱ به شماره ۹۱۴ ثبت ملی شده است. بنا دارای نقاشیهای فاخر و زراندود در تمام بدنه ساختمان است. سبک معماری عمارت دیوانخانه همچون سایر بناهای دوره زندیه درونگراست در این معنا که ظاهر ساختمان ساده و فضای اندرونی مزین به انواع نقوش و تزئینات هنری است.
این بنا قرار بود به صندوق حفظ و احیا واگذار شود، اما با آن موافقت نشد و کمیته ملی نفایس، بنای تاریخی دیوانخانه را بهعنوان اثر نفیس ملی شناخت و قرار شد اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس آن را نگهدای و احیا کند.
عمارت دیوانخانه بارها تحت مرمتهای طولانی قرار داشت و همچنان کیفیت این مرمتها نامعلوم است.
بهرهبرداریهای ناسیونالیستی از مسأله حفاظت
تاریخچه حفاظت از بناهای تاریخی در ایران مدرن، و همچنین درک مسئولان از مفهوم «حفاظت» تفاوت چندانی با سایر کشورهای خاورمیانه ندارد. در طول قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، مفهوم «میراث فرهنگی» مبهم بود. یک محوطه تاریخی در درجه اول به عنوان یک محوطه باستانشناسی در نظر گرفته میشد. بنابراین حفاری آن هم به قصد یافتن اشیاء گرانبها در مرکز توجه قرار داشت. در فاصله بین سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۰۹ به دلیل فعالیتهای باستانشناسان آمریکایی به آثار تاریخی توجه شد اما نه به دلیل کشف و حفظ هویت فرهنگی و تاریخی شهرها، بلکه بیشتر با اهداف و تبلیغات ناسیونالیستی که منطبق با سیاستهای حکومت پهلوی بود. اندکی بعد از جنگ جهانی دوم با عادیسازی روابط با قدرتهای جهانی پروژههای بزرگ مرمت در ایران کلید خورد و بودجههای بزرگی هم به این پروژهها اختصاص پیدا کرد. تأسیس مؤسسه باستان شناسی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۸/۱۹۵۹ رهآورد این سیاستها بود. در سالهای نخست انقلاب حفظ آثار میراث فرهنگی اصولاً مطرح نبود. اما بعد به تدریج بر مبنای همان سیاستهای ناسیونالیستی پهلویها، مرمت و ثبت جهانی آثار تاریخی در دستور کار قرار گرفت. آنچه که در این میان اغلب فراموش میشود ضرورت حفظ هویت فرهنگی شهرهاست و نه الزاماً تفاخر ملی.
در شیراز نمودهایی از این تنشها را میتوان به خوبی مشاهده کرد. از یک سو هر حکومتی که بر سر کار آمده، برخی از آثار تاریخی این شهر را تحریف یا مخدوش کرده، از سوی دیگر تغییرات اقلیمی نیز برخی آثار را در معرض خطر قرار داده. همزمان گسترش شیعهگری در جنوب ایران نیز بافت تاریخی شهر را هدف قرار داده است.