دیدگاه

پس از مرگ ابراهیم رئیسی و در حالی‌که انتخابات حکومتی برای انتخاب جایگزین او نزدیک است، تصویرهای ماهواره‌ای کاهش گستره آب در دریاچه ارومیه را نشان می‌دهد. اگر در نرم‌افزارهایی مانند دیده‌بان جهانی سازمان ناسا بگردید، کاهش گسترده آب را در محدوده هورالعظیم (هویزه) در استان خوزستان هم می‌بینید. آن‌هم در شرایطی که هنوز وضعیت آوارگان اقلیمی سیل‌های اخیر به‌خصوص در استان سیستان و بلوچستان وخیم است و از دسترسی به امکانات روزمره زندگی دور افتاده‌اند.

در کنار آن، موج‌های شدید گرما از جنوب قاره آسیا به ایران نزدیک می‌شوند. در زمان نوشتن این مطلب، جمهوری اسلامی پاکستان شاهد شکسته شدن رکوردهای گرماست، کمی پس از آن‌که از فیلیپین تا هند، گرمای شدید مدرسه‌ها را بست و جان صدها نفر را گرفت. وضعیت متزلزل اقلیمی کشورهای گوناگون جهان در آستانه انتخاب حکومتی ایران، یادآور میراثی است که سیاستمداران جهان برای مردم زمین به یادگار گذاشته‌اند: بی‌عملی در مواجه گرمایش زمین به دنیایی شکل داده که بیش از یک سال است در آن و در میانگین دمایی محدوده ۱٬۵ درجه سانتی‌گراد زندگی می‌کنیم.

آستانه‌یی که سیاستمداران انتخاب کردند تا هراس دانشمندان را بی‌اثر کنند و به خود اجازه دهند تا برنامه‌های کوتاه‌مدتی که آنها را ثروتمندتر می‌کند، زنده نگه دارند؛ هرچند به قیمت آینده تمامی مردمان سیاره خاکی باشد. همین میراث را جمهوری اسلامی به دولت پیش روی ایران می‌دهد و وقتی جمهوری اسلامی سقوط کند، همین میراث محیط زیستی ناپایدار به حکومت بعدی می‌رسد.

Ad placeholder

«بدون برنامه ملی برای مدیریت محیط‌ زیست»

وضعیت محیط زیستی ایران آن‌چنان بد شده که خبرگزاری حکومتی دانشجویان ایران (ایسنا) در ۸ خرداد و در مقاله «۴ ابرچالش زیست محیطی ایران» خطاب به نامزدهای انتخابات حکومتی پیش رو یادآور می‌شود که در این موارد چالش در پیش داریم:

  • بدون سند ملی در برابر تغییر اقلیم
  • آلودگی هوا: قانون داریم امالله
  • فرونشست در پهنه ۵۶ هزار کیلومتر مربعی
  • ورشکستگی آبی

هرچند زبان حکومتی این مقاله ادعا می‌کند ابراهیم رئیسی «تمام تلاش خود را در دو سال و ۹ ماه گذشته به کار گرفت اما چالش‌ها همچنان باقی است»، ولی آن‌چه از رئیسی به یادگار مانده شیوه دستوری او به‌خصوص در موضوع محیط زیست است که از مدیران جمهوری اسلامی می‌خواست بی‌توجه به هشدارهای پژوهشگران، بی‌اعتنا به قوانین و مقررات، فقط بر افتتاح پروژه‌ها متمرکز باشند.

هرچند جمهوری اسلامی با تمام قدرتش در تلاش است تا از رئيسی چهره‌‌ای الهی بسازد و او را هم‌سطح خدایان بالا ببرد، اما آن‌چه در واقعیت در حوزه محیط زیست از او به جای مانده است، در نمادهایی مانند دریاچه ارومیه یا سد چمشیر خلاصه می‌شود؛ سد چمشیر همین‌الان در رقابت با سد گتوند است برای ساختن دو دریاچه بزرگ و دست‌ساز بشر بر زمین که در آن‌ها آب شیرین به آب ناسالم شور تبدیل می‌شود و به‌همراهش، گستره‌‌ای از زمین‌های منطقه به‌تدریج به‌جای سرزمین‌هایی مسکون، به زمین‌های خشک نامسکون بدل می‌شوند.

آنچه خبرگزاری ایسنا نادیده گرفت: ویرانی محیط‌ زیست گسترده‌تر از خیال ما است

البته ایسنا چند مورد بحرانی دیگر را نادیده می‌گیرد. مواردی مانند:

  • آلودگی‌های خاک، آب و هوا متمرکز بر مواد شیمیایی همیشگی
  • آلودگی‌های خاک، آب و هوا متمرکز بر انواع پلاستیک
  • گسترش تعداد آوارگان اقلیمی ایران
  • موج‌های گرما که به‌تدریج زیرساخت‌های کشور را ناپایدار یا نابود می‌کنند
  • سیلاب‌هایی که هر سال گسترده‌تر از پیش خاک ایران را ویران می‌کنند
  • حیات‌وحش ایران که نایاب‌تر از پیش شده است
  • زیست‌بوم‌هایی که مانند دریاچه ارومیه، تالاب انزلی یا آشوراده، یکی پس از دیگری ابتدا ناپایدار و سپس ویرانه می‌شوند
  • ناپایداری در تولید محصولات کشاورزی و دامداری به‌خاطر تغییرات شدید آب‌وهوایی ناشی از گرمایش زمین
  • گسترش فقر غذایی ناشی از بی‌توجهی به محیط زیست
  • گسترش فقر اقتصادی ناشی از بی‌توجهی به محیط زیست
  • گسترش فقر آموزشی ناشی از بی‌توجهی به محیط زیست

این فهرست را می‌توان ادامه داد. ولی در مواجه ویرانگری‌های ناشی از بی‌توجهی به محیط‌ زیست، چه می‌توان کرد؟

اول از همه، خودت را دوست بدار و بعد محیط زندگی‌ات را عزیز بدار

نخستین گام برای مواجه با یک مشکل بزرگ، پس از قبول واقعیت‌های یک موضوع مانند چالش‌های محیط زیستی، در این است که خودت را بیشتر از پیش دوست بداری و بعد محیط زندگی‌ات، شامل برای تمامی عزیزانت را بیشتر از قبل دوست داشته باشی.

انسانی که خودش را دوست داشته باشد، هدف زندگی‌اش را نه کسب درآمد بیشتر، یا قدرت‌مندتر شدن، بلکه در بهتر زندگی کردن می‌بیند. او به موفقیتی دست می‌یابد که بر پایه‌های سلامتی جسم و روان، روابط انسانی گسترده و دسترسی به امکانات کافی برای یک زندگی متعادل استوار است.

یک قطعه پازل جامعه که بدین‌شکل تغییر کند، به‌تدریج بر قطعه‌های اطراف خود اثر می‌گذارد تا درنهایت تصویر بزرگتر به کل تغییر کند.

در چهارچوب میراث‌های ابراهیم رئیسی و جمهوری اسلامی، وضع بسیار خراب است اما این دلیل نمی‌شود که آینده سیاه و ویرانه باشد. می‌تواند تصویر دیگری باشد. بله، خیلی چیزها را از دست دادیم و شاید دوباره نتوانیم همه‌چیز را به وضعیت تعادل برگردانیم اما در ناامیدی بسی امید است و پایان شب سیه جمهوری اسلامی هم سفید است. البته اگر بخواهیم و عمل کنیم.

Ad placeholder