اعتراضات و مطالبهگری معلمان در کُردستان در یک دههی اخیر پیوستگی آشکاری داشته است. فضای عمومی کُردستان و تجربههای مبارزاتیِ خود معلمان، زمینهساز تداوم این اعتراضات است.
تازهترین حرکت جمعی معلمان کُردستان منجر به دخالت مستقیم نهادهای نظامی و امنیتی علیه آنها شد. گروهی از معلمان بازنشسته مریوان و سروآباد عصر دوشنبه ۲۹اردیبهشت برای پیگیری مطالباتشان عازم تهران بودند. نیروهای امنیتی که همواره فعالیتهای آنان را زیر نظر دارند، بر آن شدند مانع سفر معلمان شوند.
به محض حرکت اتوبوس حامل معلمان، در پاسگاه انتظامی سروآباد سه تن از نمایندگان آنان را به بهانههای مختلف بازداشت کردند و این سه نفر را از همراهی با همکارانشان بازداشتند. نیروهای نظامی گمان میکردند که با بازداشت این سه نفر از سفر معلمان به تهران جلوگیری میکنند. اما دیگران از سفر منصرف نشدند و حرکت کردند. نیروهای امنیتی که متوجه موضوع شدند به تعقیب آنان ادامه دادند. در حالی که معلمان هنوز به سنندج هم نرسیده بودند، در سه راهی روستای «برقرو» جلو آنان را گرفتند و همه را بازگرداندند.
یک معلم در اینباره میگوید:
آن سه همکار را که گرفتند ظاهراً فکر میکردند بقیه هم منصرف میشن. اما گفتیم به هر حال بقیه باید بریم. اما به برقرو که رسیدیم به چندتا از همکاران زنگ زدن گفتند همونجا توقف کنید. باید برگردید.
سانسور و سرکوب
نیروهای سرکوب علاوه بر توقف ماشین حامل معلمان معترض، ابزارهای هماهنگی و تشکلیابی آنها را هم نشانه رفتند. این روایت یک معلم است:
به محض این که برگشتیم، دو تا کانال تلگرامی ما رو حذف کردند. یکیش فرهنگیان و بازنشستگان مریوان و سروآباد بود و یکی دیگه هم کانال فرهنگیان عملگرا. هر دو تاشو بلافاصله حذف کردند.
این اقدامها و دستپاچگی عوامل نظام در برابر معلمان در حالی است که آنها به قانونیترین شکل ممکن برای مطالبه حقوق پرداختنشده خود اقدام کردند. این حرکت خاص معلمان حتی از جنس دیگر مطالبات عمومیتر آنان همچون مطالبه آموزش رایگان یا حق آموزش به زبان مادری هم نبود. بلکه صرفاً یک مطالبه صنفی از جانب معلمان بازنشسته بود. یکی از معلمان بازنشسته میگوید:
ما حتی برای این که مسئله یا سوء برداشتی پیش نیاد تأکید کردیم که کسی با لباس کُردی هم نیاد. بالاخره مطالبه ما اونجا یک مطالبه شغلی بود. اما همین را هم تحمل نکردند.
بر شانههای کار جمعی و همبستگی
معلمان بازنشسته در کُردستان، تجربه هماهنگی و مطالبهگری دارند. به نسبت معلمان جوانتر و تازهکار بیشتر از ساز و کارهای مطالبه جمعی سر در میآورند.
معلمان سابقهدار و بازنشستهها روحیه همبستگی و جمعگرایی بالاتری دارند. ترکیب سنی معلمان حاضر در تجمعات اعتراضی هم کاملا این را نشان میدهد.
برخی از جوانترها فکر میکنند که با تلاش فردی باید مشکلات معیشتیشان را حل کنند. به همین دلیل هم بیشترشان دو شغله و چندشغله هستند.
مقابله با تحجر
معلمان فراتر از مطالبات معیشتی خود، همواره دغدغههای فرهنگی و اجتماعی خود را هم داشتهاند. آنان عموماً از محتوای درسها رضایت ندارند و از دخالت نهادهای نظامی و حکومتی در روند اداره مدرسهها شکایت دارند.
یک معلم جوان میگوید:
من هیچگاه به درسی مثل «هدیههای آسمانی» توجه نکردهام. اصلاً تا جایی که بتونم اون رو درس نمیدم. نمرهشو هم به همه بچهها میدم. در عوض وقت اون رو به درسهای کاربردی مثل علوم اختصاص میدم.
بسیاری از معلمان از برنامههای ایدئولوژیک آموزش و پرورش تبعیت نمیکنند. در کُردستان این امر کاملاً محسوس است. معلمان در هنگام تدریس تا جایی که بتوانند از محتوای ولایی درسها فاصله میگیرند. این از یک طرف ناشی از اندیشه و بینش خود معلمان است و از طرف به زمینه عمومی تربیتی دانشآموزان برمیگردد. شیوه جامعهپذیر شدن کودکان در محیط خارج از مدرسه در کُردستان، هیچ تناسبی با محتوای آموزشی مدرسه ندارد. معلمان حتی اگر هم بخواهند نمیتوانند همه آنچه را که نظام از آنها میخواهد پیاده کنند.
زمینه مقاومت
ارزشهای مذهبی و فرهنگی در کُردستان، بسیار متفاوت از ارزشهای سیستم است. سبک زندگی متفاوت است و همواره تقابلی به نسبت به آنچه که از بالا تحمیل میشود وجود دارد.
پدر یک دانشآموز میگوید:
فکر کنید یک انسان چقدر میتونه ابله باشه که اجازه نده یک دختر کلاس سوم یک رو در سال رو با لباس کُردی به مدرسه بره. دخترم با دوستاش برای جشن نوروزیشون خواستند با لباس کُردی به مدرسه برن. مدیر مدرسه اجازه نداده. در عوض مدام به مقنعههاشون گیر میدن. به مقنعه یک دختر کلاس سومی! دیگه حساب کنید ما کجا داریم زندگی میکنیم!
آموزش و پرورش دولتی در ایران با هدف یکدستسازی فرهنگی و ایدئولوژیکی، انواع محتوای خرافاتی و حکومتی را در برنامههای خود قرار داده است. برنامههایی که محکوم به شکستند. به ویژه در مدرسههای کُردستان که همواره در برابر چنین محتوایی مقاومت کردهاند.
تلاشهای روزانه معلمان پیشرو در این میان نقشی بسیار مهم داشته است. از نقد و کنار گذاشتن محتوای حکومتی و مذهبی درسها تا تشکلیابی و حرکتهای جمعی. معلمان کُردستان همواره در کنار مطالبه معیشت خود، مطالباتی عمیقتر و دموکراتیکتر هم داشتهاند. همچون حق آموزش رایگان برای همه دانشآموزان، حق آموزش به زبان مادری برای گروههای زبانی در ایران و حق آزادی بیان و تشکلیابی برای معلمان و دیگر تشکلهای گروهی و شغلی. بههمین دلیل است که حاکمیت تا این حد از آنها وحشت دارد و تحمل یک تجمع چند صد نفره را هم ندارد. معلمان کُردستانی توانستهاند همیاری و حمایت معلمان دیگر در ایران را هم جلب کنند و به سرمشقی برای جنبش معلمان تبدیل شوند.
پس از آن که نیروهای نظامی مانع از حرکت اخیر آنها به سمت تهران شدند، معلمان معترض در تهران شعار «زنده باد مریوان» سر دادند و از آنها حمایت کردند.