از فرنگ به کردستان

صفت فرنگی در اسم «توت فرنگی» یادآور این است که این محصول وارداتی است و از سمت غرب وارد شده است. آن‌چه را که در ایران «توت» می‌نامیدند عمدتا توت درختی و انواع آن بود. توت‌فرنگی تا حدود یک قرن پیش هم سابقه‌ای در کشاورزی ایرانیان نداشته است. تنها فرنگ‌رفته‌ها این میوه را می‌شناخته‌اند.

در کردستان برای اولین بار در سال ۱۳۴۵ بود که توت‌فرنگی وارد زمین‌های کشاورزی آن شد، آن هم به واسطه «شیخ عثمان نقشبندی» که ساکن روستای دورود در سروآباد بود. خانواده این شیخ‌ها در اصل از ترکیه به ایران مهاجرت کرده بودند و در دورود ساکن شده بودند. آن‌ها روابط نزدیکی با دربار وقت داشتند. زمین‌ها و باغ‌های بسیار بیشتر از نیازشان در اختیار گرفته بودند و عده زیادی به صورت بیگاری برای آن‌ها کار می‌کردند. او احتمالا برای اولین بار توت‌فرنگی را صرفا برای اضافه کردن این میوه به سبد متنوع غذایی‌اش در دورود کاشت.

تبدیل شدن به میوه بومی

کشت توت‌فرنگی از آن پس در زمین‌های منطقه موسوم به «شامیان» در اطراف روستاهای سروآباد به صورت محدود و سنتی آغاز شد. هر کس گوشه‌ای از زمین‌های کشاورزی‌اش را به توت‌فرنگی اختصاص می‌داد. تقریبا در حد مصرف خانوادگی و چند کاسه‌ای بیشتر برای همسایه‌ها و خویشاوندان.

چند دهه طول کشید تا کشاورزان منطقه به اهمیت بازار این میوه جذاب پی ببرند. کم‌کم زمین‌های بیشتری به کاشت توت‌فرنگی اختصاص دادند و از آن کسب درآمد کردند. روش‌های نوین کاشت و آبیاری و تکنولوژی‌های جدید کشاورزی به کمک آن‌ها آمد. عده‌ای از کشاورزان جوان پیش‌قدم شدند، روش‌های مکانیزه کاشت توت را به کار گرفتند، آبیاری سنتی جویباری را به آبیاری قطره‌ای تبدیل کردند و موتورها و پمپاژهایی برای بهره گرفتن از آب رودخانه سیروان تهیه کردند. طول عمر بسیار کم توت‌فرنگی و تقاضای بالا برای آن، قیمت آن را بسیار بالا می‌برد.

شرایط آب و هوایی شهرستان سروآباد طوری است که توت‌فرنگی در آن به نسبت دیگر نقاط ایران بسیار زودتر به ثمر می‌نشیند. یعنی درست در شرایطی که قیمت آن در اوج خود قرار دارد. همین انگیزه‌ای شده برای به راه انداختن مزرعه‌های بزرگ پرورش توت‌فرنگی در این شهرستان. حتی آن‌هایی که زمینی از خود ندارند، زمین‌های دیگران را با قیمت بالایی اجاره می‌کنند و در آن کار می‌کنند.

امروزه از مجموع یک میلیون و ۲۱۷ هزار هکتار از زمین‌های زیر کشت کردستان، ۳ هزار و ۹۰۰ هکتار آن به کشت توت‌فرنگی اختصاص پیدا کرده است. از این زمین‌ها سالانه ۶۵ هزار تٌن توت‌فرنگی برداشت می‌شود که بخشی از آن برای بازار داخلی و بخشی هم به کشورهای همسایه صادر می‌شود. عمده تولید این حصول در کردستان در زمین‌های کشاورزی سنندج و سروآباد است.

بر اساس آمارهای منتشرشده جهاد کشاورزی، ۵۷ درصد از توت‌فرنگی‌های کل کشور در استان کردستان تولید می‌شوند. در مجموع در فضاهای باز و گلخانه‌ای، بیشتر از ۱۲۰ هزار تُن توت‌فرنگی در کل کشور تولید می‌شود که بیشتر نیمی از آن متعلق به کردستان است. توت‌فرنگی‌های کردستان در شهرستان سروآباد به عنوان بهترین نوع آن در سطح کشور شناخته‌شده‌اند.

Ad placeholder

فصلی، موقتی و گران

همانطور که فصلی بودن این میوه قیمت آن را در سطح بالایی نگه می‌دارد، ضرورت نگه‌داری و چیدن فوری آن را هم به وجود می‌‌آورد.

برداشتن علف‌های هرز در لابلای ریشه توت‌ها خود نیروی کاری فعال می‌خواهد. این کار با ماشین قابل انجام نیست و نیروی کار انسانی می‌طلبد. در فصل برداشت نیاز به نیروی انسانی بالا می‌رود.

اغلب زنانی که در مزرعه‌های توت‌فرنگی کار می‌کنند میان‌سال و برخی‌ها هم کهن‌سالند. شرایط کار برای اغلب آن‌ها دشوار است. نشستن روی دو پا به صورت نیمه‌ایستاده و خمیده و همزمان کندن توت‌فرنگی کار آسانی نیست. کمر، پاها و سر و گردن همزمان درگیر می‌شوند. آن‌ها کارگرانی فصلی‌اند که در روزهای طولانی بهار با پولی کم کار می‌کنند.

به طور کلی برداشت توت‌فرنگی در جغرافیای کردستان طی بازه‌ای دو ماهه صورت می‌گیرد. از اوایل اردیبهشت تا اواخر خرداد. صاحبان مزرعه‌های توت‌فرنگی برای این که بتوانند محصولشان را به بازار برسانند باید در کمترین زمان ممکن بیشترین برداشت را داشته باشند. بخش بزرگی از توت‌فرنگی‌ها معمولا در یک بازه زمانی و با هم به مرحله برداشت می‌رسند. اگر در زمان مناسب روانه بازار نشوند امکان خشک شدن، گندیدن و کم شدن وزن آن‌ها وجود دارد.

نیروی کار ارزان زنان

این‌جا است که صاحبان زمین‌های کشاورزی، دلالان و افرادی که زمین‌هایی برای کاشت توت اجاره کرده‌اند، همگی متوجه یک نیاز ضروری و فوری می‌شوند. یعنی نیاز به نیروی کاری فراوان و ارزان که با حوصله و تمیز کارش را انجام دهد. اینان همان زنان کارگرند، زنانی که اغلبشان خانه‌دارند و هرکدامشان به شکلی گرفتاری‌های معیشتی دارند. کارگران مرد نه حوصله چنین کاری دارند و نه با آن میزان دستمزد کم کار می‌کنند.

هر زن کارگر برای یک روز کامل برداشت توت‌فرنگی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان پول می‌گیرد. کارشان به صورت روزمزد است و بیشتر از آن هیچ پاداش یا حمایت دیگری شاملشان نمی‌شود. آن‌ها را با یک مینی‌بوس قدیمی از محل سکونت تا سر زمین می‌برند و از آن‌جا هم به خانه برمی‌گردانند.

توت فرنگی، حاصل نیروی کار زنان است. با مزد اندکی آنان را به کار می‌گمارند.
توت فرنگی، حاصل نیروی کار زنان است. با مزد اندکی آنان را به کار می‌گمارند.

کار «زنانه» و تبعیض

چینش میوه‌های زمینی گویی در تعریفی ناگفته به کاری «زنانه» تعبیر شده است. مردها اغلب در کارهای برداشت گردو، زیتون و درختان بلند کار می‌کنند. کارهایی که خطر بیشتر و دستمزد بسیار بیشتری دارد. برای مثال هر کارگر مرد در ازای یک روز کار برای جمع‌آوری گردو در فصل پاییز نزدیک به ۲ میلیون تومان پول می‌گیرد. زنان اما به واسطه ساختار زیستی و جسمانی‌شان توانایی انجام چنان فعالیتهایی را ندارند. آن‌ها روی زمین بسیار تواناترند.

توت فرنگی، حاصل نیروی کار زنان است. با مزد اندکی آنان را به کار می‌گمارند.
توت فرنگی، حاصل نیروی کار زنان است. با مزد اندکی آنان را به کار می‌گمارند.

اغلب زنانی که در این فصل در مزرعه‌های توت‌فرنگی کار می‌کنند میان‌سال و برخی‌ها هم کهن‌سالند. به همین دلیل هم شرایط کار برای اغلب آن‌ها دشوار است. نشستن روی دو پا به صورت نیمه‌ایستاده و خمیده و همزمان کندن توت‌فرنگی کار آسانی نیست. کمر، پاها و سر و گردن همزمان درگیر می‌شوند. آن‌ها کارگرانی فصلی‌اند که در روزهای طولانی بهار با پولی کم کار می‌کنند.

در طول روز چندین ناظر بالای سر آن‌ها می‌ایستند. مراقبند تا خوب کار کنند و احیانا چیزی برای خود برندارند. گاه سن و سال صاحب کارها در حد فرزندان این زنان است اما باید از دستورات آن‌ها پیروی کنند. آن‌ها معمولا پس از یک روز کاری سخت وقتی که به خانه برمی‌گردند معمولا همان مسئولیت‌های همیشگی خانه‌داری هم روی شانه‌هایشان است.

Ad placeholder

بهره‌کشی و خلق ارزش

سودی که نصیب مالکان زمین‌ها، اجاره‌بگیرها، دلالان و حتی تره‌بارها و دست‌فروش‌ها از فروش توت‌فرنگی می‌شود، همه مدیون کار ارزان همین کارگران زن است. آن‌ها از زمان کاشت این میوه باید در نگه‌داری آن کار کنند. سپس باید در برداشت و بسته‌بندی و عرضه آن هم فعالانه و صبورانه کار کنند. آن هم با کاری بسیار ارزان.

اگر هر کارگر زن روزانه در ازای کارش ۱ میلیون تومان پول دریافت می‌کرد، قطعا سودهای آن‌چنانی نصیب آن‌هایی نمیشد که از کار کارگران بهره می‌برند. اگر ارزش واقعی کار یک کارگر زن را روزانه ۱میلیون تومان محاسبه کنیم، آن‌گاه تفاوت این نرخ با دستمزدی که از کارفرمایش می‌گیرد (مثلا ۴۰۰ هزار تومان) ارزش اضافه است که همین سودی است که به جیب کارفرما می‌رود.

دلالان هر یک کیلو توت‌فرنگی را از کشاورزان با قیمتی حدود ۳۰ هزار تومان خریداری می‌کنند. همین را با قمیت ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان به تره‌بارها می‌فروشند. در نهایت قیمت تمام‌شده این محصول برای مصرف‌کننده در بازارهای ایران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان برای هر کیلو است. این قمیت می‌تواند در زمان‌های مختلف و در شهرها و حتی محله‌های مختلف متغیر باشد. اما در اصل موضوع این است که این نیروی کار انسانی ارزان در تولید و توزیع است که پایه‌های سود و خلق ارزش از این محصول خوراکی را برپا کرده است.