ژان کریستف سیمون، مدیر عامل شرکت «فیلمبوتیک» پخشکننده تازهترین فیلم رسولاف با عنوان ««دانهی انجیر معابد» گفت:
ما بسیار خوشحالیم و از اینکه محمد پس از یک سفر خطرناک به سلامت به اروپا رسیده است، خیالمان آسوده شد. امیدواریم علیرغم همه تلاشهایی که برای جلوگیری از حضور او در جشنواره فیلم کن انجام شد، او بتواند در اولین نمایش «دانهی انجیر معابد» در کن حضور داشته باشد.
تازهترین فیلم رسولاف با عنوان «دانهی انجیر معابد» که به طور زیرزمینی و با بازیگران زن بدون حجاب تحمیلی ساخته شده در بخش رقابتی هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم کن به نمایش درمیآید.
در آستانه برگزاری این جشنواره مهم سینمایی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر حکم هشت سال حبس، شلاق، پرداخت جزای نقدی و ضبط اموال محمد رسولاف، کارگردان ایرانی را عیناً تأیید کرد. به این ترتیب رسولاف و اعضای گروهش نه تنها از سفر به جشنواره فیلم کن محروم شدند، بلکه رسولاف نیز به اتهاماتی مانند «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به زندان و شلاق محکوم شده است. به گفته وکیل این فیلمساز سرشناس پنج سال حبس برای او قطعیست.
خشم وزیر ارشاد اسلامی
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد اسلامی نیز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت در مراسمی مدعی شد که «ضرر» ساخت و انتشار فیلمهای بدون مجوز متوجه جامعه سینمایی است و افزود که وزارت ارشاد خود را «پناهگاه قانون» میداند و «از این مرزهای قانونی» به خوبی صیانت میکند.
اسماعیلی بهطور مشخص به حضور فیلم محمد رسولاف در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن اشاره کرد و گفت که «محمد رسولاف تخلف محرزی انجام داده است که در سازمان سینمایی طبق قانون با آن برخورد خواهیم کرد».
چند ساعت بعد، حبابک پاکنیا، وکیل محمد رسولاف، در گفتوگو با «شبکه شرق» گفته بود مبنای تشکیل پرونده برای رسولاف، امضای بیانیه موسوم به «تفنگت را زمین بگذار» بود اما بعد «مسائل جدیدی به آن افزوده شد».
پاکنیا در ادامه افزود:
یکی از موارد اضافهشده به پرونده آقای رسولاف، مربوط به فیلم مستندی است که او برای بکتاش آبتین ساخت. مقامات میگویند این فیلم باعث بدنامی مسئولان زندان شده است.
واریتی مینویسد با این حال، روشن نیست که آیا رسولاف میتواند در اکران جهانی «دانهی انجیر معابد» در ۲۴ ماه مه در جشنواره کن شرکت کند یا خیر.
شرح گریز از ایران
رسولاف در بیانیهای که از مکانی نامشخص منتشر شده، با اشاره به سرکوب دستاندرکاران ««دانهی انجیر معابد»، از سینماگران جهان درخواست «حمایت مؤثر» کرده است.
به گزارش واریتی رسولاف در بیانیهای به زبان انگلیسی، نوشته است:
من چند روز پیش، بعد از یک سفر طولانی و پیچیده وارد اروپا شدم. حدود یک ماه پیش وکلایم به من اطلاع دادند که حکم هشت سال حبس من در دادگاه تجدیدنظر تایید شده و در کوتاهمدت اجرا خواهد شد. با علم به اینکه خیلی زود خبر فیلم جدیدم فاش میشود، میدانستم که بدون شک گفتن حتی یک جمله به این هشت سال اضافه خواهد کرد. وقت زیادی برای تصمیمگیری نداشتم. باید بین زندان و خروج از ایران یکی را انتخاب میکردم. با دلی سنگین غربت را انتخاب کردم. جمهوری اسلامی در سپتامبر ۲۰۱۷ پاسپورت من را مصادره کرد، بنابراین مجبور شدم مخفیانه ایران را ترک کنم.
رسولاف در ادامه این بیانیه به احکام ناعادلانه که هنرمندانی مانند او را مجبور به تبعید میکند، اشاره کرده و از احکام اعدام که به گفته او جان معترضان و فعالان حقوق مدنی را هدف قرار داده نیز یاد کرده است. رسولاف نوشته است:
باورش سخت است، اما همین الان که دارم این مطلب را مینویسم، توماج صالحی، خواننده جوان رپ در زندان به سر میبرد و به اعدام محکوم شده است. دامنه و شدت سرکوب به حدی از وحشیگری رسیده است که مردم هر روز منتظر خبر جنایت فجیع دیگری از سمت حکومت هستند. ماشین جنایتکار جمهوری اسلامی به طور مستمر و سیستماتیک حقوق بشر را زیر پا میگذارد.
اعمال فشار بر عوامل فیلم
رسولاف یادآوری کرده است که پیش از آنکه نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی از ساخت فیلم او مطلع شوند، تعدادی از بازیگران موفق به ترک ایران شدند و با این حال بسیاری از بازیگران و عوامل فیلم هنوز در ایران هستند و تحت فشار این نهادها قرار دارند:
آنها تحت بازجوییهای طولانی قرار گرفتهاند. خانواده برخی از آنها احضار و تهدید شدند. با توجه به حضور در این فیلم، پروندههای قضایی برای آنها تشکیل و ممنوع الخروج شدند. به دفتر فیلمبردار هجوم بردند و تمام وسایل کارش را بردند. آنها همچنین از سفر صدابردار فیلم به کانادا جلوگیری کردند. در بازجوییهای گروه فیلمبرداری، نیروهای اطلاعاتی از آنها خواستند که برای خروج فیلم از جشنواره کن به من فشار بیاورند. آنها در تلاش بودند تا گروه فیلمبرداری را متقاعد کنند که از داستان فیلم آگاه نبودند و فریب خوردهاند.
رسولاف در ادامه نوشته است:
علیرغم محدودیتهای گستردهای که من و همکاران و دوستانم در ساخت فیلم با آن مواجه بودیم، سعی کردم به روایتی سینمایی دست پیدا کنم که از روایت حاکم بر سانسور در جمهوری اسلامی دور و به واقعیت نزدیکتر باشد. من شک ندارم که محدود کردن و سرکوب آزادی بیان قابل توجیه نیست.
سخنی با حاکمان جمهوری اسلامی
رسولاف در صفحه اینستاگرام خود به فارسی خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی نوشته است:
هفت سال پیش برای چندمین بار پاسپورت مرا گرفتید. دو سال پیش برای چندمین بار به خانهام ریختید و هر آنچه توانستید با خود بردید. سال گذشته به همراه وکیلم بارها به نهادهای مختلف رجوع کردیم اما گفتید حق داشتن پاسپورت را ندارم. نمیدانستید هویت من در پاسپورت من نیست.
او سپس به تبعید اشاره کرده و یادآور شده است که مرزهای فرهنگی ایران فراتر از جغرافیای تحت حاکمیت جمهوری اسلامیست:
اگر فکر میکنید مرزهای ایران در دست شماست در خواب خوشی هستید. اگر ایران جغرافیایی زیر چکمههای استبداد دینی شما رنج میکشد ایران فرهنگی در ذهن مشترک میلیونها ایرانی که از ظلم و توحش شما ناچار به ترک ایران شدند زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند ارادهی خود را به آن تحمیل کند. از امروز من ساکن ایران فرهنگیام. سرزمینی بی مرز که میلیونها ایرانی با تاریخ و فرهنگی کهن در هرگوشه و کنار جهان آن را ساختهاند. و بیصبرانه در انتظارند تا شما و دستگاه ظلمتان را در قعر تاریخ دفن کنند. آنگاه چون قفنوس از آن خاک زندگی تازهای آغاز خواهد شد. حکایت آنچه در این راه از سر گذراندم میماند برای وقت بهتری.
او سرانجام از همه کسانی که او را در خروج از مرز یاری دادهاند سپاسگزاری کرده است:
قدردان و سپاسگزار دوستان، آشنایان و افرادی هستم که در مسیر دشوار و طولانی این سفر با مهربانی، از خودگذشتگی و گاه به خطر انداختن خود مرا برای خروج از مرز و رسیدن به نقطهای امن یاری کردند…زندهام که روایت کنم…
محمد رسولاف تا کنون دهها جایزه از جشنوارههای بینالمللی از جمله جشنواره فیلم برلین (جایزه بهترین فیلم از هفتادمین دوره این جشنواره برای «شیطان وجود ندارد» در سال ۲۰۲۰) و جشنوارهٔ فیلم کن (جایزهٔ بهترین فیلم از بخش نوعی نگاه برای فیلم «لِرد» در سال ۲۰۱۷، جایزهٔ فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم برای فیلم «دستنوشتهها نمیسوزند» در سال ۲۰۱۳ و جایزهٔ بهترین کارگردانی از بخش نوعی نگاه و جایزهٔ منتقدان فرانسیس شاله برای فیلم «به امید دیدار» در سال ۲۰۱۱) را به دست آورده است. با وجود موفقیتها و ستایشهای جهانی، هیچیک از فیلمهای او مجوز نمایش عمومی در ایران را نداشتهاند.
به نظرم فعل گریختن را نبایستی برای عنوان این مقاله انتخاب می کردید. رسول اف همانطور که خودش هم گفته ناچار از ترک وطن شده. نظیر خیلی های دیگر که به قول او عضو جامعه بزرگ ایران فرهنگی در سراسر دنیا هستند.
امین مهاجر / 13 May 2024
طوری خبر زدین که انگار طرف مجرم اقتصادی یا جنایی یا …است. رسول اف مجبور به ترک ایران شده است مثل بسیاری از شماها که همین سایت را میگردانید. اونیز مثل بسیاری از هموطنان ما مجبور به رفتن شد گیریم بدون پاسپورت و از مرز زمینی. مثل بسیاری از تبعید شدگان و پناهندگان این سالها. درد او درد همه ماست. در تیتر شما بدجنسی و بی انصافی نهفته است.
میرفندرسکی / 13 May 2024
الیاس کانتی، برتولت برشت، روزه آوسلندر، هرمن بروخ، اریش فرید، کلاوس من و توماس من و اشتفان تسوایگ و دهها نویسنده دیگر که از آلمان نازی و از سلطه فاشیستها گریختند، مجرمان اقتصادی بودند؟ به آنها میگویند نویسندگان فراری. نویسندگان تبعیدی.
بسیاری از نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی ایران را ترک میکنند به امید زندگی بهتر.
رسولاف آیا داوطلبانه از ایران خارج شد؟ یا مجبور شد فرار کند؟ او هم مانند غلامحسین ساعدی، حسن حسام، نسیم خاکسار، داریوش کارگر و دهها تن دیگر از ایران گریخت.
اگر بگوییم رسولاف ایران را ترک کرد، در حق او جفا نکردهایم؟ هنرمندانی هستند که از نهادهای اطلاعاتی این پیشنهاد را دریافت میکنند که اگر میخواهید زندان نیفتید ایران را ترک کنید. رسولاف همانطور که از دو بیانیهاش برمیآید، جزو آن گروه نبود. این عده که ممکن است انسانهای بسیار شریفی هم باشند ایران را ترک میکنند.
نویسنده فقید داریوش کارگر در یک رمان به یادماندنی شرح گریز از ایران، از طریق کوه و کمر را آورده است. آیا کارگر فقط ایران را ترک کرده بود؟ با هواپیمای ایرانایر، و با در دست داشتن ویزای معتبر و حساب بانکی پر یا بر گرده قاطر به سمت آیندهای مبهم؟ در مصدر گریختن همه اینها هست. در ترک کردن اما این رنج نیست.
و یک نکته دیگر:
چرا در زبانهای دیگر (آلمانی و انگلیسی و فرانسه) میآورند فرار کرد، گریخت، در فارسی اما باید از کلمات نرمتری استفاده کرد؟
گمانم باید تعارف را با هم و با جمهوری اسلامی کنار بگذاریم.
درباره ایران فرهنگی.
ایران فرهنگی یک مفهوم شکننده و البته شیک است. پناهجوی ایرانی که در دریای مانش قایقاش می شکند، ساکن کجاست؟ نویسنده ایرانی که در کارخانهها کمرش می شکند، ساکن کجاست؟ نویسنده ایرانی که در دهه ۱۹۹۰ که در آمریکا از فقر و سرطان مرد، ساکن کدام ایران بود؟
آیا نباید تفاوتی وجود داشته باشد بین هنرمندان و سلبریتیهایی که مجبور به ترک ایران میشوند و در «ایران فرهنگی»، در پایتختهای اروپایی یا در کانادا زندگی آرامی را در جمع هزاران مخاطب اینستاگرمی در پیش میگیرند، با هنرمندان و نویسندگانی که از مهلکه جان خودشان را به درمیبرند؟ چگونه و با کدامین مصدر در زبان فارسی این تفاوت را میتوان نشان داد؟
حسین نوش آذر / 14 May 2024
کیا بودن هشتگ می زدند و شعار می دادند:
«وطن هتل نیست که تَرکش کنی؛باید بمانی و بسازیش؟!»
من اسم مستعار ندارم / 14 May 2024
جناب نوش آذر عزیز. دقیقن به پاسخ خودتان ارجاع میدهم. نوشته اید الیاس کانتی برتولت برشت و… از آلمان نازی و سلطه فاشیست ها گریختند. بله در اینجا هم تیتر درست این بود: «محمد رسول اف از جمهوری اسلامی گریخت.» مثل بقیه هنرمندان (شاید مثل خود شما) که از ترور و وحشت یک حکومت نامشروع گریختند نه از ایران. در ارشیو روزنامه های امریکا در ج ج دوم سرچ کنید نوشته اند آلمان نازی، فرانسه اشغالی، ایتالیای موسیلینی و امروز روسیه پوتین. یک جدایی هست بین فرانسه اشغالی و فرانسه. ظاهرن در سیاست نوشتاری سایت زمانه هنوز این جدایی بین ایران و جمهوری اسلامی اتفاق نیفتاده. چیزی که از سال ۹۶ به مرور حتی در گفتار روزمره مردم اتفاق افتاده است.
میرفندرسکی / 15 May 2024