معلمان، مدرسان دانشگاه‌ها، کارمندان مراکز فرهنگی و دولتی این روزها در برلین بیش از پیش احساس خطر می‌کنند که چه بسا با ابراز نظر سیاسی علیه دولت آلمان و محکوم کردن نسل‌کشی دولت آپارتاید اسرائیل در غزه توبیخ یا اخراج شوند. در آخرین مورد، دو مرکز فعالیت بازِ آموزشی دختران به بهانه حمایت مدیرانش از مردم فلسطین با دستور رئیس اداره جوانان و پلیس جنایی سابق بسته شد. پیش از آن یکی از اعضای گروه ضدصهیونیسم «صدای یهود برای یک صلح عادلانه در خاورمیانه» از محل کار خود در موزه یهود برلین اخراج شده بود.

البته فعالیت‌های حامیان فلسطین و تظاهرات آنها در آلمان سال‌هاست که به بهانه خطر ابراز نظرهای «یهود‌ستیزانه» زیر ضرب ممنوعیت و جرم‌انگاری است. این اقدامات پلیسی دولت آلمان در محدود کردن آزادی بیان حامیان فلسطین، در حالی که بیشتر حملات یهود‌ستیزانه در این کشور از سوی گروه‌های نازی و نئونازی و برترپنداران سفید رخ می‌دهد، از آغاز دور جدید حملات اسرائیل به غزه در اکتبر ۲۰۲۴ شدت گرفت.

اولین تجمع‌های سوگواران کشتار فلسطینیان بین روز‌های ۸ و ۱۱ اکتبر در میدان هرمان برلین از سوی پلیس به خشونت کشیده شد و تمام شرکت‌کنندگانی که در محاصره پلیس برلین قرار داشتند، بازداشت شدند و هدف پیگرد قضایی و پلیسی قرار گرفتند.

در برلین حدود ۴۵ هزار فلسطینی زندگی می‌کنند اما بیش از دو هفته طول کشید تا پلیس و مقامات امنیتی در برلین اجازه اولین تظاهرات در حمایت از مردم فلسطین و در محکومیت نسل‌کشی آنها به دست اسرائیل را صادر کنند. علی‌رغم اعطای مجوز اما در تمام راهپیمایی‌ها و تجمعات اعتراضی متعاقب در حمایت از فلسطین، دخالت پلیس پررنگ‌تر شد.

دولت آلمان همزمان با توسل به نیروی پلیسی برای محدودیت تظاهرات خیابانی علیه اسرائیل، در اداره‌ها و فضاهای عمومی نیز مشغول نظارت و تجسس در عقاید شهروندان در خصوص «مسئله فلسطین» است.

در این میان حساسیت نسبت به معلمان و مربیان و مددکاران اجتماعی با عقبه مهاجرتی و به خصوص عرب و مسلمان دو چندان است. این افراد با وجود تهدیدها و با استناد به حق آزادی بیان و فعالیت سیاسی همچنان تلاش می‌کنند که با ایجاد کمپین و اطلاع‌رسانی علیه اقدام‌های پلیسی سازمان‌های دولتی و به اصطلاح مدنی بایستند.  

اما آنچه که بیش از هر چیز زنگ خطر را در برلین و آلمان و اروپا به خطر در آورد خبر تعطیلی دو مرکز دختران و زنان جوان با دستور مستقیم شخص مسئول «اداره جوانان، خانواده و بهداشت» منطقه فریدریشزهاین-کرویتزبرگ، یکی از محلات عموماً مهاجر‌نشین برلین، بود.

Ad placeholder

ماجرای تعطیلی دو مرکز دختران چه بود؟

سایت بخش‌داری منطقه فریدریش هاین-کرویتزبرگ برلین ۱۹ آوریل خبر بسته شدن این دو مرکز را با ادعای پایان قرارداد آنها منتشر کرد.

مرکز زنان فریدا که گرداننده دو پروژه شهری مراکز باز آموزشی دختران آلیا و فانتالیزا بود در تاریخ ۲۱ آوریل با انتشار بیانیه‌ای واکنش داد. این مرکز با شفاف‌سازی دلیل اصلی بسته شدن مرکزها، اعلام کرد که در نامه مستقیم سازمان جوانان به این مرکز مشخص است تصمیم اتخاذشده در راستای اقدام‌های سرکوب‌گرانه و پلیسی علیه کسانی است که با مردم فلسطین همبستگی نشان می‌دهند. مرکز زنان فریدا نامه ماکس کیندلر افسر پلیس جنایی سابق و رئیس فعلی مرکز جوانان را در پیوست این بیانیه منتشر کرد.

در متن این نامه بر خلاف ادعای سازمان جوانان در وبسایتش، آمده است که دو مرکز دختران بر اساس اتهاماتی علیه مدیران و کارکنان از جمله اظهارات یهودستیزانه، صهیونیسم‌ستیزانه و همچنین شرکت تعدادی از آنها در تظاهرات‌ ضد جنگ در حمایت از فلسطین در برلین بسته شده‌اند.

در نامه رئیس اداره جوانان این محله برلین بیش از هر چیز به گزارش چند روزنامه دست‌راستی و صفحه‌های خصوصی اینستاگرام کارکنان مرکز فریدا و دو پروژه‌اش و حتی لایک‌های خصوصی این کارکنان ــ که نحوه دسترسی به آن‌ها هنوز از طرف اداره جوانان و مسئولان آن و یا هیچ نهاد دولتی دیگری در برلین توضیح داده نشده ــ به عنوان مبانی اتهامات گفته‌شده ارجاع داده شده است؛ مسئله‌ای که نگرانی‌های بسیاری را نه تنها در مورد به خطر افتادن حریم خصوصی در شبکه‌های اجتماعی به دلایل امنیتی به وجود آورده، بلکه مستقیماً آزادی نیروهای آموزشی را برای فعالیت‌های سیاسی خارج از محل کارشان مورد هدف قرار داده است.

گزارش رسانه‌های دست راستی از بسته‌شدن دو مرکز دختران

ماکس کیندلر، رئیس اداره جوانان، خانواده و بهداشت ــ که از طرف حزب دموکرات-مسیحی به این سمت انتخاب شده و قبل از آن افسر پلیس جنایی آلمان بوده ــ در پایان نامه شرکت کارکنان این مراکز و پروژه‌ها در راهپیمایی‌های حمایت از مردم فلسطین و اظهارنظرهای ضد جنگ آن‌ها در صفحه‌های خصوصی شبکه‌های اجتماعی‌شان را دلیلی بر «نقض فاحش اصول اساسی لیبرال دموکراسی جمهوری فدرال آلمان» دانسته است. او «این نقض فاحش» را دلیلی بر از بین رفتن اعتماد سازمان جوانان برلین به مدیران این پروه‌ها توصیف کرده است. کیندلر با خطرناک توصیف کردن گرایش‌های سیاسی گردانندگان این دو پروژه برای جوانانی که از این دو فضا استفاده می‌کردند، فسخ پیش از موعد قرارداد با این دو مرکز را بدون هیچ اخطار قبلی اعلام می‌کند.

بالای نمودار: شهرداری منطقه ــ زیر آن دو بخش : رئیس بخش کار و امور اجتماعی / بخش حمل و نقل و محیط زیست / زیر رئیس بخش کار دو بخش: آموزش و پرورش راخ و ساختمان / زیر بخش حمل و نقل یک بخش: جوانان، خانواده و بهداشت
سیستم سیاسی/اداری هر منطقه در برلین ــ نمودار: زمانه

کارکنان دو مرکز دختران به چه متهم شدند؟

اتهام‌هایی که به کارکنان این دو مرکز و پروژه‌های تحت نظر آن وارد شده شامل حضور در مراسم سوگواری برای کشته‌شدگان فلسطینی، اظهارات ضد جنگ در رابطه با حمله اسرائیل به غزه، اظهارات ضد صهیونیستی در حمایت از فلسطین، و همچنین وجود نام شکوفه منتظری هماهنگ‌کننده پروژه‌های مرکز فریدا در برنامه کنگره فلسطین در ماه آوریل می‌شود. کنگره‌ی برلین با حمله پلیس آلمان همان روز اول لغو شد و علیه شرکت‌کنندگان آن دست به پرونده‌سازی‌ و تهدیدهای امنیتی زدند. برای نمونه، پزشک فلسطینی-بریتانیایی «غسان ابو سته» که مدتی در غزه به درمان مجروحان حملات اسرائیل مشغول بود، سه ساعت در فرودگاه برلین بازجویی شد. یانیس واروفاکیس، وزیر اسبق اقتصاد دولت چپ یونان را هم در فرودگاه از ورود به آلمان منع کردند.

در دو هفته اخیر تصمیم «غیرمعمول» و خارج از رویه رئیس سازمان جوانان بدون مشورت و تایید کمیسیون جوانان و خانواده به بحث‌های حقوقی و سیاسی زیادی منجر شد و حتی نمایندگان مجلس فدرال آلمان هم به آن واکنش نشان دادند و آن را غیر قانونی و بر خلاف قواعد اداری خواندند و درخواست پس گرفتن آن را مطرح کرده‌اند.

اما خطر سرک کشیدن سازمان‌های امنیتی در محیط خصوصی افراد و حضور این نیروهای امنیتی در پست‌های دولتی نگرانی‌هایی را در بین کارکنان بخش آموزشی آلمان به وجود آورد و فشارهای همین کارکنان و شبکه‌های مبارزه با نژادپرستی و فاشیسم بود که کمسیون حمایت از جوانان منطقه‌ای را وادار کرد که تصمیم به بستن مراکز دختران را کمیسیون حمایت از جوانان این منطقه در چند جلسه فوق‌العاده و علنی و با حضور کیندلر بررسی کند.

Ad placeholder

در جلسه‌های فوق‌العاده کمیسیون حمایت از جوانان چه گذشت؟

در همین جلسات بود که عمق فعالیت‌های امنیتی در آلمان در مجرم‌سازی نیروهای آموزشی حامی فلسطین و ضد جنگ‌افروزی اسرائیل مشخص شد. کیندلر که سوابق امنیتی دارد، در مقام مدیر یک نهاد مدنی بارها در جواب به این سؤال که نحوه دسترسی به حساب‌های کاربری خصوصی شبکه‌های اجتماعی کارکنان چگونه انجام شده با این عبارت پاسخ داد که: به دلیل محرمانه بودن رسیدگی نمی‌تواند در این مورد اظهار نظر کند. علاوه بر این او اتهام‌هایی را مطرح کرد که هیچ سند و پشتوانه حقوقی و قضایی در پس آنها نیست و نشان می‌دهد که پرونده‌ای امنیتی علیه کارکنان مرکز فریدا در جریان است که ابعاد آن بر خود این افراد و وکلای آنها روشن نیست.

همزمان مشخص شد که شهرداری منطقه در اقدامی بی‌سابقه علیه شکوفه منتظری هماهنگ‌کننده فعالیت‌های مرکز زنان فریدا شکایتی ثبت کرده است که نشان می‌دهد وضعیت سرکوب در آلمان به چه حد بغرنج است و تا چه حد پیش رفته. ثبت چنین شکایتی علیه یک مددکار اجتماعی بابت فعالیت‌های سیاسی در کشوری «دموکراتیک» سابقه ندارد. در جلسه علنی کمیسیون، مددکاران اجتماعی و فعالان حوزه آموزش بارها تاکید کردند که مددکاری اجتماعی در کشوری با تبعیض‌های نهادینه نژادی، طبقاتی و جنسیتی ماهیتا فعالیتی سیاسی است و نمی‌توان حوزه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را از یکدیگر تفکیک کرد و با تفتیش عقاید سیاسی مددکارانی را که علیه تبعیض و خشونت دولتی در همه اشکال آن فعالیت می‌کنند حذف کرد و مورد پیگرد قضایی قرار داد.

مرکز دختران فانتالیزا سال‌ها با یک همسایه نازی بحران داشته‌ است و پلیس هیچ اقدامی برای حفظ امنیت این مرکز انجام نداد

منتقدان این موارد را نشان‌دهنده سیطره دستگاه‌های امنیتی در آلمان به فضاهای آموزشی و سعی این سازمان‌ها در امنیتی کردن این فضاهای امن برای نوجوانان و جوانان و مجرم‌پنداری کارکنان عموماً با پیشینه مهاجرت در این بخش به دلیل انتقاد از فلسطین می‌دانند.

این وضعیت تکان‌دهنده اما با بی‌تفاوتی اعضای چپ، سبز و سوسیال دموکرات کمیسیون به مسئله امنیتی‌سازی محیط‌های آموزشی، طبقه‌بندی‌های نژادی و قوانین تبعیض‌آمیز بغرنج‌تر شده است. در جلسات علنی کمیسیون حمایت از جوانان، مددکاران اجتماعی و معلمان و متخصصان آموزش بارها در مورد خطرات از بین رفتن محیط امن برای دختران و زنان جوانی هشدار دادند که در طی سالیان به این مراکز تعطیل شده رفت و آمد می‌کردند و با کارکنان این مراکز رابطه‌ای اعتمادآمیز شکل دادند. اما انتقادهای احزاب حاضر به یک بحث حقوقی ادامه‌دار در مورد حدود اختیارات قانونی رئیس امنیتی اداره جوانان و خانواده محدود ماند.

دیدگاه یک فعال سیاسی ایرانی ــ آلمانی ساکن برلین درباره این اتفاق که نام‌اش محفوظ است:

این موضوع بیش از هر چیز نشان می‌دهد که دست نهاد‌های امنیتی در آلمان برای سرکوب و مانیتورینگ فعالان سیاسی به خصوص معلمان و نیروهای آموزشی و مددکاران اجتماعی باز گذاشته شده است تا مانع از فعالیت‌های ضد جنگ، ضد آپارتاید، ضد استعماری و استثماری در فضاهای اجتماعی و آموزشی شوند.
ثانویه بودن امر آموزش عادلانه برای احزاب حاکم آلمان خود را در کوچک کردن و در مواردی حذف بودجه‌های آموزشی جوانان و اختصاص بودجه‌های هنگفت نظامی به ارتش بعد از شروع مناقشه روسیه و اوکراین نشان داده بود.
حذف صداهای مخالف و مجرم‌سازی کادر آموزشی اما به این شدت (چرا که چنین اتهاماتی در آلمان در رابطه با نقد دولت اسرائیل بی‌سابقه نیست) محصول شروع دور جدید تشدید تجاوز و نسل‌کشی چندماه گذشته اسرائیل در نوار غزه و کرانه باختری است؛ مسئله‌ای که مخصوص آلمان نیست و ریشه در توسعه‌طلبی اروپایی دارد که استعمار و استثمار جزئی جدایی‌ناپذیر از مبانی شناخت‌شناسی و وجودی‌اش است. حمله‌های پرخشونت پلیس هلند، آمریکا، کانادا، انگلیس و فرانسه به کمپ‌های دانشجویی فقط قسمت کوچکی از این میل به تمامیت‌خواهی نژادپرستانه و دیگری‌هراس/ مسلمان‌هراس است.

در جلسات علنی کمیسیون که حضور رسانه‌ها و عموم مردم در آن آزاد بود، مشخص شد که فانتالیزا، مرکز فعالیت بازِ آموزشی دختران که اکنون اداره جوانان آلمان مدیرانش را به یهود‌ستیزی متهم می‌کند، سال‌ها با یک همسایه نازی بحران داشته‌ است که نه تنها دختران و زنان این مرکز را ــ عموماً از جامعه غیرسفید ــ آزار و اذیت می‌کرده‌است،‌ بلکه کارکنان این مراکز را هم هدف تهدید و آزار قرار داده است، نیست و نشان می‌دهد که پرونده‌ای امنیتی علیه کارکنان مرکز فریدا در جریان است که ابعاد آن نه بر خود این افراد و نه وکلای آنها روشن نیست.

بر اساس گزارشی که در جلسات رسیدگی کمیسیون حمایت از جوانان خوانده شد، پلیس برلین با وجود اینکه از وجود اسلحه در منزل این همسایه نازی با خبر بوده، با وجود پیگیری‌های متعدد کارکنان این مرکز هیچ اقدامی در حفظ امنیت این مرکز انجام نداده است. بر اساس همین گزارش که نامه‌نگاری‌های بین مرکز فانتالیزا و پلیس و اداره جوانان را شامل می‌شد، حتی به ناخورسندی اداره جوانان از به اصطلاح بزرگنمایی این مرکز دختران از خطر بالقوه این همسایه نازی اشاره شد.

بر این اساس باید پرسید چگونه است که در اروپایی که نازی‌ها و فاشیست‌هایش در خیابان‌ها آزادانه رژه می‌روند، پلیس‌هایش تتوهای صلیب شکسته بر بدن دارند و اسکادران‌های نازی را در درون نیروی پلیس و ارتش تشکیل می‌دهند و نازی‌هایش در خانه اسلحه نگهداری و دختران و زنان غیر سفید را  اذیت و تهدید می‌کنند و در ادارات پلیس‌اش هزارها پرونده مربوط به حمله‌ها و تهدید‌های نژادپرستانه خاک می‌خورند به ناگاه با سرعتی برق‌آسا به یک فعالیت مرکز زنان که نقشی مهم در حمایت از جامعه غیرسفید و مهاجران دارد رنگ امنیتی می‌دهند و عرصه را به حامیان توقف کشتار و جنگ و آپارتاید تنگ می‌کنند؟ آیا اینگونه نیست که به قول حمید دباشی آنچه آلمان امروز انجام می‌دهد «نه به خاطر گناه آلمانی که به دلیل نوستالژی نسل‌کشی است»، چرا که همواره در طی این ۷۵ سال از نسل‌کشی فلسطینیان توسط اسرائیل به شدت حمایت می‌کرده است؟

با این وجود، نه درخواست‌های مستدل جامعه مدنی، نه ایرادهای حقوقی اعضای کمیسیون جوانان و حتی نماینده‌های فدرال و نه تجمعات اعتراضی علیه تعطیلی مراکز دختران، نتوانسته است تصمیم ماکس کیندلر رئیس اداره جوانان را برگرداند و او بر حق «شخص خود» برای این تصمیم‌گیری خارج از قاعده بدون شفاف‌سازی در خصوص دلایل آن تاکید می‌کند.