با وجود گذشت روزهای متوالی از سیل در بلوچستان، هنوز برای مردم سیل‌زده هیچ چیز به حالت عادی برنگشته است. فاجعه سیل‌های پی‌درپی ردپایی از ویرانی برجای گذاشته که جان و زندگی هزاران نفر را تحت تاثیر قرار داده و زیرساخت‌ها، خانه‌ها، منابع مالی و معیشت آن‌ها را از بین برده است. از آن‌جایی که آب‌ها فروکش می‌کنند و مردم با عواقب پس از آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ارزیابی میزان تقریبی خسارت و تلاش برای کمک‌های امدادی و بازیابی ضروری است. هدف این مقاله ارائه یک تجزیه وتحلیل از تاثیر سیل و چالش‌های پیش‌روی مردم سیل‌زده است.

خسارت به زیرساخت‌ها

سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور، میزان بارش باران در کمتر از ۲۴ ساعت در بلوچستان را سه‌برابر بارش یک سال بلوچستان دانسته است که نشان می‌دهد این بارش‌ها تا چه اندازه مهیب بوده‌اند. سیل در بلوچستان ۱۱۰ هزار میلیارد ریال خسارت وارد کرده است و به سرریز شدن چهار سد و جاری شدن سیلاب در ١۶ شهرستان و ١٩۴٧ روستا منجر شده است. بیش‌ترین خسارت به ترتیب به راه‌های ارتباطی، بخش کشاورزی، شبکه برق وآب وارد آمده است. سیل خسارات زیادی به زیرساخت‌های حیاتی مانند پل‌ها، سدها و تیرهای چراغ برق زده و شبکه‌های حمل‌ونقل، سیستم‌های مدیریت آب و تامین برق در مناطق آسیب‌دیده را مختل کرده است. مردم به آب سالم دسترسی ندارند. تخریب پل‌ها دسترسی به خدمات ضروری و منابع امدادی را هم با مشکل مواجه کرده است.

طغیان سدها نگرانی‌هایی نیز را در مورد کمبود آب و آبیاری برای اهداف کشاورزی ایجاد کرده است و فروریختن تیرهای چراغ برق ۴۰۰ روستا را [هرچند موقت] در تاریکی فرو بردند. بخش کشاورزی به شدت تحت تاثیر سیل قرار گرفته است و بخش‌های وسیعی از زمین‌های کشاورزی زیر آب رفته و محصولات زراعی از بین رفته است. کشاورزان متحمل خسارات هنگفتی شده‌اند و معیشت خود را از دست داده‌اند و در پی این فاجعه با ناامنی غذایی مواجه شده‌اند. آسیب به زمین‌های کشاورزی نه تنها تولید منابع غذایی را تهدید کرده، فقر و نابرابری موجود را هم تشدید می‌کند.

Ad placeholder

خسارت به جان مردم

سیل علاوه بر خسارت‌های مالی گسترده، خسارت‌های جانی نیز داشته است. به گفته مدیرعامل جمعیت هلال احمر سیستان و بلوچستان حداقل ١٠ هزار نفر در این سیل آسیب دیده‌اند. دستکم ۴۴ شهروند بلوچ جان خود را از دست داده‌اند که ۲۹ نفر از آن‌ها مربوط به سیل دوم در فرودین ۱۴۰۳ است. ۳۱ نفر از آن‌ها کودک هستند. اسامی برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

  1. احسان نظری، پرسنل راه آهن، شهرستان خاش
  2.  محمدرضا ریحانی، پرسنل راه آهن، شهرستان خاش 
  3. منصور دلیری، پرسنل راه آهن، شهرستان خاش 
  4. خلیه دیانت، ۱۷ ساله فرزند اسحاق لیردف، شهرستان جاسک 
  5. یاسر کیاپرور، ۱۷ ساله فرزند محتاج لیردف، شهرستان جاسک 
  6. مبینا (فامیلی نامشخص)، ۹ ساله، هشتبندی شهرستان میناب 
  7. عمر دهمرده، ۷ ساله فرزند سخی، چاه جمال ایرانشهر 
  8. کودک بلوچ (هویت نامشخص)، روستای شه کاپر شهرستان قصرقند 
  9. سدنا جدگال، ۵ ساله فرزند عبدالستار کچ، شهرستان دشتیاری 
  10. الیاس رئیسی، ۱۰ ساله فرزند رضا، شهرستان بمپور 
  11. جابر بلوچ، ۱۷ ساله فرزند خدابخش، شهرستان نیکشهر 
  12. احمد شاه بلوچ، ۱۶ ساله فرزند مراد، شهرستان نیکشهر 
  13. محمد حسین زهی، فرزند محمدیوسف، شهرستان مهرستان 
  14. ناصر شهدوزاده، فرزند نظر گابریک، شهرستان جاسک 
  15. سعید رئیسی، ۳۸ ساله فرزند رسول، بخش شهرستان قصرقند 
  16. آصف کلمتی، فرزند رسول، بخش شهرستان دشتیاری 
  17. عبدالغغور هوتی، ۲۸ ساله فرزند ولی محمد، حُمیری شهرستان قصرقند 
  18. آرمین آسکانی، ۷ ساله فرزند امین، شهرستان راسک 
  19. علی اصغر پودینه، زیر چهار سال و اهل روستای پشت ادیمی از توابع شهرستان نیمروز 
  20. علی اکبر پودینه، زیر چهار سال و اهل روستای پشت ادیمی از توابع شهرستان نیمروز 
  21. محمد چاکری، ۱۰ ساله فرزند یعقوب، اهل روستای اسفند شهرستان دلگان 
  22. عبیدالله یادگاری، ۱۷ ساله فرزند محمد دین، اهل ایرانشهر 
  23. نازنین سیاهانی، ۱۳ ساله فرزند عیدمحمد، اهل روستای اسفندک از توابع بخش مهرگان سراوان 
  24. مهرناز سیاهانی، ۱۰ ساله فرزند رمضان، اهل روستای اسفندک از توابع بخش مهرگان سراوان
  25. فرشاد عبدالله‌زهی، ١٢ ساله فرزند عبدالرحمن و اهل روستای بیر از توابع شهرستان زرآباد 
  26. عمر برهانی، ۷ ساله فرزند شهبیک، اهل روستای بردرک شهرستان راسک 
  27. احسان الله نورزهی، ٢۴ ساله فرزند حمزه اهل افغانستان و ساکن روستای کندز از توابع شهرستان سرباز
  28. باران دهقانی، ۸ ساله فرزند طارق و ساکن روستای جر از توابع شهرستان دشتیاری
  29. مرجان خودکامه، ۹ ساله فرزند لیاقت و ساکن روستای جر از توابع شهرستان دشتیاری

خسارت به مدارس و فضای آموزش

انباشت ثروت در مرکز و عدم‌توجه و سرمایه‌گذاری در مناطق پیرامونی مانند بلوچستان، به واسطه نگاه مرکزگرا در ساختار حکومت باعث رشد و گسترش فقر و محرومیت اقتصادی در بلوچستان شده است. در حالی که میانگین سرانه فضای آموزشی در ایران ۵,۵ است، این میانگین در بلوچستان تنها ۳,۲ مترمربع است که نبود فضاهای آموزشی را تبدیل به یکی از دلایل اصلی بازماندگی‌‌ تحصیلی دانش‌آموزان بلوچ کرده است. در کنار نبود مدارس و فضای آموزشی، بلوچستان با معضل بیش از ۱۲ هزار کمبود معلم دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. طنز ماجرا آن‌جاست که بلوچستان در رده استان‌هایی است که بالاترین آمار بیکاری را دارد. اختلاف فاحش برخورداری از ثروت در بین مرکز و پیرامون، بلوچستان را در تمام شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، رفاه و سلامت در وضعیت بدی قرار داده است. این مسئله تاثیر مستقیم فقر آموزشی است. فقدان امکانات آموزشی و صعب‌العبور‌بودن جاده‌ها در مسیرهای روستایی باعث شده است تنها نیمی از دانش‌آموزان از مدارس ابتدایی به مدارس متوسطه بروند. فاجعه دو سیل در مدت زمان کمتر از دو ماه به ۳۶۸ مدرسه در بلوچستان آسیب رسانده است. آسیب های وارد شده به مدارس در بلوچستان یک عقب گرد شدید برای سیستم آموزشی در این منطقه است، که دانش‌آموزان این مدارس را از حق اساسی خود برای آموزش محروم می‌کند.

چالش‌های بهداشتی پس از سیل

سیل در بلوچستان یک بحران بهداشتی با وسعت بی‌سابقه ایجاد کرده است که ضعف‌های سیستمی در زیرساخت‌های مراقبت‌های بهداشتی در بلوچستان، نبود امکانات بهداشتی، کمبود تجهیزات پزشکی و تعداد ناکافی کادر درمان را به روشنی نشان می‌دهد. پیامدهای سیل، افزایش بیماری‌های گوارشی، عفونت‌های پوستی و سایر بیماری‌ها بوده است که خطرات جدی سلامتی را برای مردم به همراه دارد. کارشناسان و متخصصان مراقبت های بهداشتی نسبت به انتقال احتمالی آلودگی فاضلاب به دلیل آلودگی آب و تخریب چاه‌ها هشدار می‌دهند؛ روندی که نگرانی‌ها را در مورد شیوع بیماری‌های ویروسی مانند وبا، تب کنگو و مالاریا افزایش داده است. عدم دسترسی به آب سالم و تاسیسات بهداشتی خطر انتقال بیماری را بیشتر کرده و به تبع آن نیاز فوری به گندزدایی و مداخلات بهداشت عمومی برای کاهش شیوع عفونت احساس می‌شود.

زنان، کودکان، سالمندان، افراد داری معلولیت و افراد مبتلا به بیماری‌های خاص گروه‌های آسیب‌پذیری هستند که با خطرات شدید سوء تغذیه و در عین‌حال اقدام‌های بهداشتی ناکافی و دسترسی محدود به خدمات بهداشتی ضروری مواجه‌اند. گزارش‌های ماماها و کارکنان مراقبت‌های بهداشتی، وضعیت وخیم زنان باردار در مناطق سیل‌زده را نشان می‌دهد؛ بسیاری از آن‌ها به مراقبت‌های دوران بارداری دسترسی نداشته و در طول زایمان با کمبود کمک‌های پزشکی مواجه بوده‌اند . بسته شدن جاده‌ها و اختلال در شبکه‌های حمل و نقل موانع دسترسی را تشدید کرده و زنان و کودکان را بدون تجهیزات ضروری و حمایت پزشکی سرگردان نموده است.

خسارت به مناطق مسکونی

سیل به بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی و شهری خسارات وارد کرده و بیش از هزار خانواده را آواره کرده و خانه‌ها را غیرقابل سکونت کرده است. نبود سیل‌بند و لایروبی‌نکردن رودخانه‌ها یکی از دلایل مهم بالابودن میزان خسارت سیل و ورد آب به منازل مردم است. شکسته‌شدن سدها و ورود آب به مناطق مسکونی به شدت فاجعه افزوده است. تخریب منازل علاوه بر مشکلات جسمی و فیزیکی، به افراد و خانواده‌های سیل‌زده آسیب‌های روحی و روانی زیادی وارد کرده است.

Ad placeholder

ناکارآمدی دولت در حمایت از مردم سیل‌زده

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در حالی به دولت امارات متحده عربی پیشنهاد کمک به سیل دوبی را داده است که واکنش دولت ایران به فاجعه سیل، با تأخیر، ناکارآمدی و تخصیص ناکافی منابع همراه بوده و عملا مردم را بدون کمک رها کرده است. با وجود هشدارها و پیش‌بینی‌های مکرر که شروع سیل را پیش‌بینی می‌کرد، هیچ بودجه‌ای برای جبران خسارت سیل‌های پیشین در بلوچستان و آمادگی ستاد بحران کشور صورت نگرفته است. این نادیده‌انگاری تأثیر فاجعه را بر مردمی که چندماه اخیر را با سیل دست‌وپنجه نرم کرده‌اند تشدید کرده است. مردم روستای «دج» واقع در بخش پیرسهراب شهرستان چابهار به مدت دو ماه از سیل اول در اسفند ۱۴۰۲ از آب آشامیدنی محروم بودند و مجبور به استفاده از آب هوتک شده بودند. مردم به دلیل بی‌کفایتی مسئولین دولتی در خصوص عدم توجه به بحران سیل و پیامدهای بعد از آن، با پلاکاردهای اعتراضی درخواست رسیدگی فوری به بحران آب و برطرف‌کردن نیازهای مردم سیل‌زده را داشتند. 

اما در غیاب حمایت دولت مردم بومی، سوخت‌بران و صیادان برای پرکردن شکاف‌ها در تلاش‌های امدادی، سازمان‌دهی عملیات نجات، توزیع غذا و آذوقه و ارائه کمک‌های پزشکی به نیازمندان، قدم برداشته‌اند و با امکانات محدود سعی کرده‌اند از سیلاب نجات پیدا کرده و به دیگران یاری برسانند.

از سیل اسفند ۱۴۰۲ هم‌چنان اکثر جاده‌های جنوب بلوچستان در منطقه دشتیاری مسدودند. در بسیاری از روستاها، کودکان در کپر یا کانکس مشغول به تحصیل بوده‌اند و در پی سیل این امکان را نیز از دست داده‌اند. مردم به آب آشامیدنی، غذا، پتو، چادر و وسایل بهداشتی دسترسی ندارند. منطقه دشتیاری و تلنگ در قصرقند بیش‌ترین آسیب را دیده‌اند. مسیر ارتباطی بین بسیاری از روستاها هم‌چنان برقرار نشده است و ساکنان این روستاها که اکثرا در منطقه باهوکلات هستند بدون کمک امدادی باقی مانده‌اند. مردم از توزیع چادر توسط دولت با ثبت کدملی صحبت می‌کنند در صورتی که بسیاری از مردم بلوچ به خاطر سیاست‌های دولت از شناسنامه محروم هستند. مردم دسترسی به آب ندارند و آب ناسالم سیل را می‌نوشند، نیازهای اولیه مانند خوراک و پوشاک را از دست داده‌اند و از امدادگرانی که به‌ جای کمک عکس آن‌ها را در فضای مجازی منتشر می‌کنند، شاکی هستند. در پایان، فاجعه سیل در بلوچستان پیامدهای گسترده در جنبه‌های مختلف زندگی مردم داشته است، از گسترش بیماری‌های عفونی گرفته تا تخریب زیرساخت‌های حیاتی و جابه‌جایی اجباری مردم بومی، تأثیر سیل عمیق و چندوجهی بوده است و هم‌چنان ادامه دارد.