هاروی واینستین، غول بزرگ صنعت سینمای هالیوود، در سال ۲۰۱۷ پیرو اتهامات تعرض و تجاوز جنسی از سوی دادگاه فدرال نیویورک مجرم شناخته شد و به ۲۳ سال زندان محکوم شد. با اتهاماتی که از سوی ۸۰ زن علیه او ارائه شد، کمپین رسانه اجتماعی «#می‌تو» یا [من‌هم] به راه افتاد. این کمپین باعث شد اتهامات و ادعاهای بسیاری در رابطه با سوءاستفاده جنسی مشابه علیه مردان قدرتمند در سراسر جهان مطرح شود. حال دادگاه این حکم را به‌خاطر خلاء‌های قانونی نقض کرده است و برخی از «شکست جنبش من‌هم» صحبت می‌کنند. ترانا بورک، بنیان‌گذار جنبش من‌هم و برخی دیگر فعالان این جنبش با این برداشت مخالف‌اند. اما ماجرا از چه قرار است؟

#من‌هم چگونه شکل گرفت؟

ترانا بورک، بنیان‌گذار جنبش من‌هم، در سال ۲۰۰۶ هنگام کار در انجمن جاست‌بی [در فارسی: فقط باش]، به صحبت‌های دختر نوجوانی گوش می‌کرد که از تجربه‌ی خشونت جنسی‌ می‌گفت. در آن‌ لحظه، می‌خواست دو کلمه‌ی «من هم» را ادا کند تا به دختر نوجوان بگوید که تنها نیست اما گویی از به زبان آوردن این کلمات ناتوان شده بود. بار سنگین این لحظه و مواجهه‌ی دوباره با ترومای تجاوز که از کودکی و نوجوانی به دوش می‌کشید او را از هر ابراز و واکنشی باز می‌داشت. تجربه‌ی این لحظه، به او یادآوری کرد که روایت‌گری این دست مسائل بسیار شخصی و خصوصی، و همدلی و حمایت از نجات‌یافته‌ای دیگر، تا چه حد دشوار است. در همان سال، او جنبش من‌‌هم را با هدف افزایش آگاهی درباره‌ی حدود نفوذ سواستفاده جنسی در جامعه بنیان‌گذاشت.

بیش از یک دهه بعد، آلیسیا میلانو بازیگر، از زنانی که تجربه‌ی سواستفاده‌ی جنسی در فضاهای عمومی داشتند دعوت کرد روایت‌هایشان را در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ #metoo [#من‌هم] به اشتراک بگذارند. پیشنهاد میلانو، به جنبشی جهانی تبدیل شد. در طول یک روز، این هشتگ ۱۲ میلیون بار در فیس‌بوک پست شد و چهار میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آن را نوشتند تا از گستردگی آزار جنسی پرده‌ بردارند.

پرونده‌ی هاروی واینستین

هاروی واینستین غول بزرگ صنعت سینمای هالیوود، تهیه‌کننده و صاحب شرکت سرگرمی میرامکس و بعدتر واینستین کمپانی بود. در سال ۲۰۱۷، او از سوی بیش از ۸۰ زن از جمله آنجلینا جولی، ژودیت گودرش، و اوا گرین به کژرفتاری جنسی متهم شد. تعداد بالای روایت‌ها، و دخیل بودن بازیگران و افراد مشهور در پرونده توجه رسانه‌ای بالایی را به پرونده جلب کرد و شروع حرکتی شد که در سراسر جهان نام مردان بسیار معروف را در ارتباط با آزار، سوءاستفاده و تجاوز جنسی به میان آورد. واینستین هرگز زیر بار شکایت‌ها نرفت و گفت که هیچ‌گونه از روابط جنسی‌اش «بدون رضایت» نبوده است.

دادگاه نیویورک واینستین را به ۲۳ سال حبس و پرداخت خسارت مالی به زنانی که او را متهم کرده بودند حکم داد. حال در یک بررسی دوباره، دادگاه حکم را نقض کرده و رای داده که «حکم بر اساس اتهامات نامرتبط به پرونده صادر شده بوده است». واینستین باوجود نقض حکمش در دادگاه نیویورک، همچنان در زندان خواهد ماند چرا که در دادگاه لس‌آنجلس و به‌خاطر یک پرونده‌ی تجاوز دیگر محکومیت دارد. با این‌حال، نقض حکمش در دادگاه نیویورک زنانی را که محکومیت پیشین او را یک «پیروزی تاریخی» می‌دانستند، ناامید و شوکه کرده است.

Ad placeholder

ماجرا از چه قرار است؟

دادگاه نیویورک در سال ۲۰۲۰ واینستین را به‌دلیل سوءاستفاده جنسی از دو زن به ۲۳ سال حبس محکوم کرد؛ اما این محکومیت همراه شد با عقب‌راندن مرزهای عادی قانون و به همین دلیل، آن‌طور که گزارشگر نیویورک تایمز عنوان کرد، کمی متزلزل بود.

خلاء قانونی در این نهفته است که علی‌رغم این‌که نزدیک به ۱۰۰ زن از کژرفتاری جنسی واینستین آسیب دیده بودند و از آن روایت کردند، در ساختار قانونی موجود تعداد اندکی از آن‌ها برای تشکیل پرونده و طرح شکایت «مناسب» بودند؛ بسیاری از روایت‌ها به «آزار جنسی» ارجاع می‌داد که در ساختار قانونی جرمی با مجازات حبس نمی‌شود. برخی از این کژرفتاری‌ها خارج از نیویورک رخ داده بود و برخی از آن‌ها مربوط به زمانی بسیار دور بود. در نتیجه، نهایتا پرونده دو زن برای شکایت در دادگاه مناسب تشخیص داده شد. با این‌حال، درباره همین دو پرونده نیز مساله این بود که این زنان به سکس «با رضایت» به واینستین اقرار کرده بودند و پرونده‌هایشان پیچیدگی‌های زیادی داشت.

دادستان‌ها برای قوی‌کردن پرونده، شاهدان بیش‌تری (نزدیک به ۸۰ زن) را به دادگاه دعوت کردند تا الگوهای رفتاری واینستین، که بسیار تکرارشونده بوده است را شفاف کنند؛ امری که در ساختار قانونی به‌طور معمول پذیرفته‌شده نیست چرا که شاهدان می‌بایست حتما مستقیما مرتبط با شکایت مطرح‌شده باشند. دادستان‌ها ریسکی کردند که در آن زمان نتیجه داد اما حال دادگاه حکم را به دلیل مرزهای نامخشص مفهوم «رضایت»، و ابهام در تعریف آزار جنسی نقض کرده و خواهان شروع دوباره‌ی روند دادرسی شده است.

آیا جنبش #من‌هم شکست خورده است؟

ترانا بورک، بنیان‌گذار جنبش من‌هم، با استفاده از کلمه‌ی «شکست» مخالف است. او می‌گوید اولین بار نیست که خلاءهای قانونی زنان را ناامید می‌کند و هر بار یک پرونده آزار جنسی در دادگاه شکست می‌خورد، اعلام می‌شود که جنبش من‌هم شکست خورده است. اما یادآور می‌شود که بعد، باز دوباره بعد از مدتی جنبش جان می‌گیرد و ادامه می‌دهد و مساله بر سر تغییر ساختارهای قانونی و فرهنگ حاکم بر جامعه است نه صرفا متهم شدن این یا آن آزارگر جنسی.

بورک هم مانند بسیاری دیگر فعالان جنبش من‌هم، معتقد است که اطلاق شکست یا پیروزی به این جنبش به صرف شکست یا پیروزی‌اش در دادگاه‌ها تقلیل‌گرایانه است. او می گوید «ده سال پیش حتی نمی‌توانیستیم مردی مثل هاروی واینستاین را به دادگاه ببریم» و به این جهت، معتقد است که جنبش #من‌هم نقش مهمی در یک تغییر فرهنگی بزرگ دارد – بدون توجه به سرنوشت غول‌های بزرگ صنعت سینما همچون هاروی واینستین.